دیدگاه
آسیب شناسی حضور کمرنگ!
مجمع عادی سالانه انجمن حسابداران خبره با حضور ۱۴۵نفر از کل ۳۱۶۰ عضو چندی قبل برگزار شد.برپایی این مجمع ضرورت بازنگری در استراتژی انجمن حسابداران خبره ایران توسط شورایعالی انجمن و تغییرات اساسی در استفاده از شورایعالی برای معرفی شخصی و چگونگی عضویت اعضا در شورایعالی دو چندان کرد.
عباس هشی
مجمع عادی سالانه انجمن حسابداران خبره با حضور ۱۴۵نفر از کل ۳۱۶۰ عضو چندی قبل برگزار شد.برپایی این مجمع ضرورت بازنگری در استراتژی انجمن حسابداران خبره ایران توسط شورایعالی انجمن و تغییرات اساسی در استفاده از شورایعالی برای معرفی شخصی و چگونگی عضویت اعضا در شورایعالی دو چندان کرد. ۱ - اینجانب «عباس هشی» با سابقه کار حسابرسی بیش از ۳۵ سال، عضویت هیات علمیدانشگاه بیش از ۳۰ سال و عضو انجمن حسابداران خبره از سال ۱۳۵۸، دوشنبه ساعت ۶ بعد از ظهر در مجمع عمومیعادی اعضای انجمن که به منظور بررسی و تصویب عملکرد شورایعالی و انتخابات اعضای شورایعالی و بازرس تشکیل شد، حضور داشتم. اما این مجمع به دلیل عدم حدنصاب جلسه اول، رسمیت نیافت. این جلسه برای بار دوم با حضور ۱۴۵ عضو تشکیل شد. حال تشکیل جلسه مجمع عمومیاعضای انجمن که ۳۱۶۰ عضو دارد با حضور ۱۴۵ عضو آنهم برای بار دوم رسمیت یابد، قابل تامل است. انجمنی که در سال ۱۳۵۴ با حضور کمتر از ۱۰۰ عضو تشکیل شد و طی سالهای ۵۴ الی ۵۷ تعداد اعضا به ۱۵۰ الی ۱۷۰ عضو افزایش یافت. در آن سالها همیشه جلسه انجمن، برای بار اول و با حضور بیش از نیمیاز اعضا تشکیل میشد. حال چه اتفاقی رخ داده که طی ۲۰ سال گذشته به ندرت جلسه اول مجمع با حضور ۵۰درصد اعضا تشکیل شده است؟ مجامع انجمن حسابداران خبره، باید همانند سایر مجامع حرفهای مثل کانون کارشناسان، کانون وکلا و... باشد تا اعضا با علاقه کامل در مجامع حضور یابند. برای انتخاب سه عضو شورایعالی ۱۱ نفر معرفی میشوند که ۵ نفر آنها داوطلب و ۶ نفر دیگر را اعضا توصیه کردند و فقط ۵ نفر آنها در جلسه مجمع حاضر شدند! دلیل عدم علاقه اعضا به حضور موثر در مجامع، عضویت در شورایعالی و فعالیتها چیست؟ چرا وضعیتی پیش آمده که اعضای صاحب نظر، با تجربه و دانش، داوطلب پذیرش عضویت شورایعالی و حتی حضور در مجامع نیستند؟
۲- وظیفه انجمن، ارتقای حسابداری و حسابرسی و آموزش حسابداران کشور است. تنها انجمن غیردولتی که از ۳۵ سال گذشته، بهرغم مشکلات موجود بر سر راه حرفه حسابداری و حسابرسی، به فعالیت خود ادامه داد، «انجمن» در سالهای ۶۴ تا ۶۷ برای نیاز کار حسابرسی کشور حسابدار مستقل معرفی کرد. اگر چه در آن مقطع با تنگ نظری برخی از حسابدارانی که مشاور مقامات اقتصادی کشور بودند، مقامات اقتصادی کشور با معرفی حسابدار مستقل در سال ۱۳۶۷ برخوردی غیر کارشناسی کردهاند (البته برخی از این حسابدارها بعد از ترک کار دولتی عضو همین انجمن شدند!) اما انجمن توانست به مسیر خود ادامه دهد و موجودیت انجمن به تدریج به عنوان یک نهاد مستقل نقش مؤثر در برقراری انضباط مالی و برقراری استانداردهای حسابداری و حسابرسی و آموزش حسابداران کشور مورد قبول قرار گرفت، به طوری که از سال ۷۳ به بعد در مراجع تصمیمگیری قانون و سایر مراجع همواره از نظرات انجمن بهرهمند بودهاند. ۳- اگر چه در تاسیس انجمن در سال ۱۳۵۴ تبعیض برای پذیرش اعضا وجود داشت، اما با حذف تبعیض در پذیرش عضویت در سال ۵۷ تا ۵۸ عملا راهبرای عضویت اعضای جدید باز شد و برای عضویت در انجمن و حسابدار مستقل شدن، شمار متقاضی زیاد شده و درج اسامیبا عکس در مجله «حسابدار» نشانگر این واقعیت است. نیاز جامعه حسابداران و مدیران ارشد کشور به آموزش و از سمینارهای آموزشی که توسط انجمن ارائه میشد، رو به افزایش بود و با حضور موثر انجمن در برگزاری دورههای آموزشی خاص از جمله CIMA، نقش موثر انجمن در آموزش کشور پررنگتر شده است و در نهایت «انجمن» جزو جدایی ناپذیر فعالیت حسابداری و حسابرسی کشور است.
-۴حضور و عضویت در شورایعالی انجمن، نیاز به افرادی دارد که مورد وثوق اعضا باشند. از سوابق علمی وتجربی کافی برخوردار باشند و فعالیت خود را متمرکز بر پیشرفت و تحقق اهداف انجمن بدانند. نظر به افزایش تعداد عضو که در رشتههای مختلف حسابداری، حسابرسی، بازار سهام حسابدار دولتی، استادان دانشگاه اشتغال دارند، باید در ترکیب شورایعالی از گروههای مختلف عضو باشند. از طرف دیگر، عضویت در شورایعالی «انجمن» افتخاری است که نصیب تعداد کمیاز اعضا میشود، زیرا که با این انتخاب، پذیرش آنها توسط اعضا و اعتماد اعضا به آنها را نشان میدهد و به تبع آن از شخصیت خاص اجتماعی برخوردار میشود. افراد دیگر، مدیران بخشخصوصی و دولتی آنها را میشناسند و به طور قطع ارزش افزوده اعتباری، منافع اجتماعی، مالی و حتی مسوولیت اجتماعی در مقابل مردم را برای آنها به دنبال دارد. در سایر کشورها، موسسات حسابرسی حرفهای برای داشتن یک عضو در شورایعالی جوامع حرفهای سر و دست میشکنند. حتی وقتی از یک موسسه حسابرسی فردی برای عضویت در ارکان انجمن انتخاب میشود به تمام دفاتر خود در دنیا اعلام میکنند و این انتخاب را جشن میگیرند (البته در ایران هم عینا این اتفاق رخ داده است) و حتی با مامور کردن فرد منتخب در ارکان آن انجمن، حقوق نامبرده را هم موسسه حسابرسی میپردازد. در ایران هم انتخاب شدن عضو شورایعالی یک مرتبه اجتماعی است. یک نوع افتخار و شهرت را برای اعضا دارد. افرادی هستند که در دهه ۶۰ افراد عادی بودند،اما متعاقب عضویت در شورایعالی انجمن، شخصیت اجتماعی دیگری پیدا کردهاند. با پسوند ریاست شورایعالی، نایب رییس، خزانهدار در اجتماع معرفی شدهاند. به طور قطع این اعضا، با همیاری و همکاری دیگر اعضا (آن هم در حدود ۵۰ نفره)نقش بسیار مهمیدر تحقق برنامههای انجمن داشتهاند و توانستهاند اعضای انجمن ۲۰۰ نفره را به ۳۱۵۰ عضو افزایش دهند. اعضای شورایعالی جهت حضور در کمیتههای تخصصی خاص دعوت و عضو میشوند. در جلسات مشورتی قانونی، خصوصی سازی بیمه، بانکی و غیره دعوت میشوند، در سمینارها و هیات علمی حضور دارند و به طور قطع پیامد این دعوتها، کسب شهرت اجتماعی و سپس منافع مالی است. همین شرایط و امتیاز برای دبیر کل انجمن هم وجود دارد. دبیر کل انجمن سالهای ۵۴-۵۷ هنوز در CVخود دبیرکل انجمن را با افتخار مینویسند، همین پست دبیرکلی انجمن، زمینهساز ارتقای پایگاه اجتماعی، برخی افراد که پست دبیر کلی انجمن را در سالهای ۵۸، ۵۹ و ۶۰ داشته بوده است. همین امتیازات کماکان ادامه دارد و دبیر کلی انجمن مسوول در برگزاری سمینارهای سهل و مطلوب و اجتماعی شده است. پیامد حضور در سمینارهای انجمن این بود که همان فرد در موسسه حسابرسی و خدمات مالی، مدیریتی حسابداری، اقدام به راهاندازی سمینارهای آموزشی کرده و این موسسه کسب درآمد دارد یا نمونه دیگر، عضویت یک شورایعالی جامعه آنقدر مهم بود که در آذر ماه سال ۸۰ عضو هیاتمدیره شرکتی در خارج از کشور شد و تقریبا تمام کارهای اعزام ایشان انجام شده و کاندید شورایعالی جامعه میشود، سپس انتخاب میشود که بتواند در CV خود عضویت در شورایعالی جامعه حسابداران رسمیرا بنویسد. سپس با اعلام محدودیت حضور از شورایعالی استعفا میدهند و به سایر اعضا نمیگویند که وقتی قرار است حضور نداشته باشند، اصولا چرا این سمت را قبول کردند!
-۵شورایعالی انجمن حضور افرادی را میطلبد که بهمعنی واقعی در خدمت اعضا و اهداف انجمن باشند، خدای ناکرده از این مسند، برای معرفی و منافع شخصی استفاده نکنند.
اجازه بدهند که تمامیاعضای شورایعالی همانطوری که در انجام کار و قبول زحمات مساوی هستند، در استفاده از سایر منافع اجتماعی شورا نیز بهرهمند باشند، نباید وضعیتی پیش آید که پست ریاست شورایعالی، نایب رییسی و خزانهدار، بین حداکثر ۴ الی ۵ نفر جابهجا شود. نباید اجازه بدهیم که هرگاه دوره عضویت هر کدام از اعضای محترم تمام شود باز هم بعد از ۲ سال عضو شورایعالی شوند و این عنوان و کلاه ریاست جابهجا میشود. این انحصارها، خدای ناکرده باعث میشود که افرادی با تجربه علمی و کار حرفهای، مدارک تحصیلی دکتری، در ترکیب این شوراها جا نگیرند و حتی اجازه استفاده از خدمات آنها در مسوولیت آموزشی نیز فراهم نباشد برای استادان دانشگاه هم که قبول زحمت کردهاند، امکان مناسب نباشد.
-۶نقطه ضعف استفاده از پسوند در اولین شورایعالی جامعه حسابداران رسمیوجود داشت، از افتخارات شورایعالی دوم که در مهر ۱۳۸۳ با همت اعضای جدید جوان و پشتیبانی افراد با تجربه شورایعالی تشکیل و تصویب شد این بود که ریاست شورایعالی جامعه را به صورت دورهای ۶ ماهه تعیین کنند تا در عمل ۱۱ عضو شورایعالی که از نظر شخصیت و ویژگی انتخاب، توسط اعضا از وزن مساوی برخوردارند، مسوولیت و ریاست مساوی را در کنار افتخارات و سایر مزایای اجتماعی و منافع دیگر که برای عضویت شورایعالی وجود دارد، به طور یکسان بهرهمند شوند. البته برخی اعتقاد دارند که معرف انجمن و جامعه همواره شخص رییس و نایب رییس است و این نظر محترم است، اما این تغییر رویه و خاتمه دادن به پسوند ریاست، میتوانست برای برخیها خوشایند نبوده و مجبور به استعفای شورا شوند.
-۷عضویت در شورایعالی انجمن حسابداران خبره که مجمع آن با حضور ۱۰۰ الی ۱۶۵ نفر تشکیل میشود، کاری بسیار آسان است. سوالی که مطرح است چرا اعضای با سابقه کار و تجربه و سوابق علمیخود را کاندید نمیکند، چرا حسابداران مستقل که حدود ۲۷۲ نفرند و از این عنوان در فعالیت اجتماعی و کسب و کار استفاده میبرند تماما در مجمع حضور ندارند؟
توصیه یک عضو انجمن برای ایجاد زمینه حضور فعال سایر اعضای انجمن به شورایعالی:
-۱ استراتژیک جدید انجمن به نحوی برنامهریزی شود که از همکاری اعضای جوان که متکی به تجربه و دانش علمیهستند مدنظر قرار گیرد.
-۲ در شورایعالی جامعه حسابداران رسمی، قهرمان پروری با عناوین رییس، نایب رییس و جاودانی بری یک عده خاص خاتمه یابد. ریاست و نایبرییس شورایعالی دورهای شود تا تمامیاعضای شورایعالی، همانطوری که در زحمت و انجام وظیفه حضور دارند، در معرفی اجتماعی و مسوولیت در مقابل اعضا و جامعه به عنوان عضو شورایعالی در پست ریاست و نایب رییس بهرهمند باشد.
-۳عضویت در شورایعالی، مستلزم اختصاص وقت مناسب در انجمن است در حال حاضر شورایعالی جامعه حسابداران رسمی و انجمن حسابداری را هم داریم. حضور همزمان یک نفر در عضویت شورایعالی انجمن و جامعه/ انجمن حسابداری یا نشانگر توانکاری بسیار در حد زیاد است یا علاقهمندی به حضور در هر جایی که اسم «شورا» است. در حالی که اعضای زیادی هستند که توانایی در سطح بهتر دارند و میخواهند در شورایعالی خدمت کنند. پیشنهاد میشود که اعضای محترم صرفا در یک شورایعالی خدمت کنند و اجازه دهند این مسوولیت را در شورایعالی دیگر عضو دیگری تقبل زحمت کند.
-۴حضور همزمان در شورایعالی جامعه، شورایعالی انجمن، عضو هیات پذیرش بورس، کمیته داوری و ... شریک موسسه حسابرسی بودن و همزمان ارائه تقاضای مجوز کارگزاری در رعایت اصل استقلال کاری، کار بسی دشوار است. هرچه ما در جامعه حسابداران رسمی به موضوع عدم رعایت استقلال، اعتراض کردیم، متاسفانه نه عضو هیات پذیرش رضایت به استعفا دادند و نه مقامات آنها را تغییر دادند، تا اینکه، اجرای قانون بازار سرمایه به این مشکل خاتمه داد. حضور همزمان در موسسه حسابرسی و متقاضی کارگزاری برخی از اعضا برای دبیر کل وقت بورس سال ۸۳،۸۱ (که قصد داشت حرفه حسابرسی را توسعه دهد) مشکل ایجاد کرد، به نحوی که اعلام نمودند. این افراد تکلیف خود را روشن کنند یا حسابرس باشند یا کارگزار که الحمدا... این افراد بعضا با انتخاب شغل کارگزاری و با تاسیس شرکت کارگزاری به نام ...) مساله حل شد، عزیزانی که عضو شورایعالی میشوند، نباید مسبب وقایع فوق باشند.
-۵تصمیمات در شورایعالی بر کلیه اعضا مترتب میشود. بنابراین باید موقع تصمیمگیری هر آنچه را که برای دیگران میخواهید بر خود بخواهید. تجربه من از شورای اول جامعه این بود که شورایعالی جامعه در اجرای مفاد اساسنامه حقالزحمه متغیر به میزان یکدرصد درآمد موسسات حسابرسی و حسابدار رسمیشاغل را پیشنهاد کردند وبا تصویب وزیر محترم دارایی و امور اقتصادی اعلام شد. جالب آنکه عضو شورایعالی جامعه که تصویب کننده یکدرصد، حقالزحمه بود، پس از بازنشستگی از هیات عامل سازمان، شریک یک موسسه حسابرسی شدند، یکدرصد حقالزحمه کارهای کارشناسی خود را کامل به جامعه نپرداختند، سپس شاغل انفرادی شدند، باز هم یکدرصد را ندادند و پس از ملاحظه کردن فشار جامعه، خود را حسابدار رسمیغیر شاغل اعلام کردند که یکدرصد را ندهند. بنابراین اعضای شورایعالی هر انجمن حرفهای باید تصمیمات مستقل اتخاذ کند.
۶ - حضور در شورایعالی افتخاری است که نصیب اعضا میشود.
به شرطی که قبول کنید در ایران حضور داشته باشید، وقت خود را برای انجمن اختصاص بدهید، نه اینکه یکهزار کار داشته باشند ، اما به دنبال شهرت، درج موضوع در CV و دیگر منافع ناشی از عضویت باند.
۷ - رفتار، سخنرانی، مقاله و حتی مصاحبه اعضا شورایعالی که بسیار برای معرفی انجمن مفید است، اگر همراه با عنوان باشد (یا نباشد) میتواند گاه به عنوان اظهارنظر انجمن تلقی شود، که صحیح نیست. در سال ۸۰ که بین وزیر محترم دارایی و امور اقتصادی وقت و رییس کل بانک مرکزی وقت اختلافنظر وجود داشت. عضو شورایعالی انجمن مقالهای برای تورم نوشتند که بانک مرکزی را زیر سوال برد. از طرف دیگر اداره روابط عمومیوزارت امور اقتصادی از ایشان قدردانی کرد! حال نباید انجمن (و حتی جامعه) در میان دعوای دو نفر از مقامات دولتی وسیله باشند در هر حال مسوولان بانک مرکزی بر این تصور بودند که نظرات شخصی ایشان، نظرات انجمن است، که به طور قطع اینطور نبود. به عبارت ساده از نام انجمن برای طرح نظرات شخصی استفاده نکنند.
۸ - اعضای شورایعالی باید هنگام پذیرش عضویت در شورایعالی مشاغل خود را اعلام کنند. بگویند قرار است که مقیم ایران باشند یا بگویند در کدام یک از مراجع تصمیمگیری، نظارتی، شاغل، مدیر یا مشاور هستند. اگر طی دوران عضویت در شورایعالی هر جا از آنها دعوت به همکاری میشود یا عضویت کمیتههای مختلف را میپذیرند، به انجمن (و حتی جامعه) اعلام کنند. ما نباید بعد از سه سال مطلع شویم که عضوی، عضو کمیته در دیگر دستگاههای دولتی و نظارتی و مشورتی بوده است. نباید فراموش کنیم که کمیسیون اقتصادی مجلس در سال ۷۳-۷۴ از آقای «ن- ه» دعوت به همکاری کرد، ایشان شورایعالی انجمن حسابداران خبره را معرفی کردند و این مقدمهای برای حضور انجمن در مرکز پژوهش مجلس شد.
۹ - به طور قطع امکان جمعآوری ۳۲۰۰ نفر عضو و حتی ۱۶۰۰ نفر در مجامع وجود ندارد بنابراین شورایعالی انجمن باید تدابیری برای حضور آنها و تشکیل مجامع بیاندیشد.
عضو: انجمن حسابداران خبره، انجمن حسابداری ایران و جامعه حسابداران رسمی
گروه بورس: از هرگونه نقد و طرح دیدگاه جدید درباره محورهای این یادداشت که منجر به تعاطی افکار، گردش اطلاعات و پویایی درون تشکلی شود، استقبال میکنیم.
ارسال نظر