گروه بورس - علیرضا باغانی: بورس اوراق بهادار هفته جاری را در حالی آغاز کرد که حجم معاملات و تعداد خریداران رشد قابل‌ملاحظه‌ای را به ویژه در روز دوشنبه تجربه کرد. این در حالی بود که حجم معاملات در روز مزبور به بیش از ۱۵۹میلیارد ریال و تعداد خریداران از ۳۵۰۰نفر فراتر رفت و خاطرات روزهای خوش سال ۸۲ و ۸۳ را در ذهن سهامداران زنده کرد. یکی دیگر از دلایلی که باعث این تجدیدخاطره شد، جمع‌آوری صف‌ فروش سهام شرکت‌هایی بود که در سال جاری در بهترین روز معاملاتی خود، کمتر از یک‌صد هزار معامله را شاهد بودند، اما در روز دوشنبه با جمع‌آوری صف فروش، حتی در بعضی از دقایق با صف خرید رو‌به‌رو بودند که از این میان می‌توان به جمع‌آوری صف فروش شرکت‌های سرمایه‌گذاری بانک ملی با ۶میلیون سهم، سرمایه‌گذاری بهمن با ۵/۱۱میلیون و سرمایه‌گذاری صنعت و معدن با ۳/۲میلیون سهم اشاره کرد.

یکی از مواردی که به عنوان علت خرید ذکر می‌شود، ارزندگی قیمت و بالاتر بودن ارزش دارایی‌ها (NAV) نسبت به قیمت معامله شده است. بحثی که می‌توان در پاسخ به آن اشاره کرد سهام این شرکت مدت‌ها است که شاهد چنین تفاوتی بین قیمت و ارزش دارایی‌ها هستند، اما چرا به یکباره شاهد هجوم خریداران شده‌اند؟ علت دیگری که در این رابطه مطرح می‌شود، بحث رشد قیمت سایر شرکت‌های بورسی و در جازدن این شرکت‌ها طی همین مدت بوده است که بدون هیچ‌گونه توضیحی، پاسخ این استدلال نیز مشخص است. اما به نظر می‌رسد دلیل اصلی که باعث هجوم برخی افراد (به‌طور عمده حقوقی) برای جمع‌آوری صف‌های فروش شده است، نه بحث ارزندگی، بلکه نبود سهام برای خرید بوده است.

در حقیقت سازمان بورس اوراق بهادار به‌دلیل اعمال سیاست‌های محدودکننده قیمت (مانند محدودیت روزانه نوسان و حجم مبنا)، باعث شده است سهام اکثر شرکت‌ها طی روزهای گذشته با صفوف خرید طولانی روبه‌رو شوند و نبود سهام در کنار افزایش نقدینگی منجر به خرید سهام این شرکت‌ها شده است. به گفته رییس کل بانک‌مرکزی، حجم نقدینگی کشور در حال حاضر حدود یکصدهزار میلیارد تومان است که بخشی از این نقدینگی، با هجوم به‌بورس، افزایش قیمت سهام را سبب شده است. نکته‌ای که یکبار بورس اوراق بهادار آن را تجربه کرده است و می‌تواند دوباره تکرار شود، ورود نقدینگی و رشد حبابی قیمت‌ها است. اما باید توجه داشت که این نقدینگی نیز به محض کسب سود مورد انتظار با خروج از بازار سرمایه از یک طرف باعث افت قیمت سهام و بازگشت آنها به قیمت‌های واقعی می‌شود و از طرف دیگر با هدف قراردادن سایر بازارهای جانشین، می‌تواند رشد قیمت را در آن بازارها سبب شود که می‌تواند اثرات تورمی سنگینی ایجاد کند.

به نظر می‌رسد بورس‌ می‌تواند با کاهش دامنه محدودیت‌ها و عرضه سهام، این تقاضا را پاسخ دهد و از رشد حبابی قیمت چند سهم محدود جلوگیری کند. آنچه به سهامداران توصیه می‌شود این است که باید با مجموعه شرایط با احتیاط برخورد کنند. چرا که رشد بسیاری از سهم‌ها نه تنها دلایل بنیادی و اقتصادی ندارد، بلکه به‌دلیل ورود نقدینگی جدید به بازار است.