بازتاب
خودمان را گول نزنیم
خوشبختانه پس از حدود یکماه از درج مقالهای به قلم اینجانب در روزنامه دنیایاقتصاد مورخ ۲۴ اردیبهشت ۸۶، شاهد نگارش و چاپ نقدی به نوشته مزبور در روزنامه هممیهن مورخ ۲۰خرداد۸۶ بودیم. در جواب نویسنده عزیز آقای فرهاد انتصاری، لازم میدانم برحسب ضرورت چند نکته را یادآوری کنم.
مجید اصلی
خوشبختانه پس از حدود یکماه از درج مقالهای به قلم اینجانب در روزنامه دنیایاقتصاد مورخ ۲۴ اردیبهشت ۸۶، شاهد نگارش و چاپ نقدی به نوشته مزبور در روزنامه هممیهن مورخ ۲۰خرداد۸۶ بودیم. در جواب نویسنده عزیز آقای فرهاد انتصاری، لازم میدانم برحسب ضرورت چند نکته را یادآوری کنم. ۱ - با همه احترامی که برای روزنامه هم میهن و به خصوص تحریریه و دبیران بخشاقتصادی این روزنامه قائل هستم، اما بسیار مایل بودم که اگر جوابی هم به مقاله اینجانب وجود داشت و یا نیاز به پاسخگویی احساس میشد، حتما از طریق «دنیایاقتصاد» به چاپ میرسید تا لااقل خوانندگان مقاله اولیه در دنیایاقتصاد به پاسخ موردنظر آقای انتصاری دسترسی داشته باشند. به نظر میرسد روزنامه دنیایاقتصاد به عنوان پرتیراژترین و تخصصیترین روزنامه اقتصادی ایران، بهترین جایگاه برای طرح اینگونه مسائل تخصصی باشد و نقل گزینشی تنها تعداد محدودی از گفتار مقاله مفصل در روزنامه عمومی بیشتر به افزایش ابهامات برای خوانندگان آن روزنامه محترم و محروم ماندن خوانندگان دنیایاقتصاد که از چاپ اصل و محتویات مقاله اول مطلع هستند، منجر شده است. بنا به احترام، اهمیت و اعتقادی که به دنیایاقتصاد قائل هستم و به منظور آگاهی بیشتر خوانندگان محترم مقاله اولیه، پاسخ اینجانب تنها از طریق همین تریبون به اطلاع اهالی فن میرسد.
۲ - ارسال جوابیه یک مقاله نسبتا انتقادی پس از حدود یک ماه نیز در نوع خود جالب توجه است.
۳ - در بخشی از این نوشته ضمن مقایسه بورس اوراق بهادار تهران و نیز ریزش شاخصهای بورس و ضرر و زیان سهامداران در سالهای گذشته با زیانهای هنگفت ۹۰درصد از معاملهگران (البته بنده هرگز آن ۱۰درصد را هم پیدا نکردم) از آن به عنوان توجیهی برای طبیعی جلوه دادن زیان معاملهگران فارکس استفاده شده است. برخلاف اعتقاد دوست عزیزم معتقدم در شرکتهای بورسی و سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار ارزش افزوده و رشد قیمت سهام در کنار تولید و سودآوری شرکتها و توزیع سود سالانه به عنوان موتور محرک اقتصاد هر کشوری یک اصل ثابت شده است. با وجود همه انتقادهایی که به وضعیت بورس در چند سال اخیر وارد است، اما در حقیقت مقایسه بورس و فارکس با یکدیگر و عنوان کردن این نکته که در بورس نیز توازن زیانکننده و سود برنده وجود دارد را برداشت و تحلیل علمی نمیدانم.
اصولا همه کارشناسان فارکس معتقدند که در فارکس، چیزی با عنوان سرمایهگذاری وجود ندارد. فارکس اساسا یک بنگاه شرطبندی است. شاید برای معاملهگران فارکس نیز جالب باشد که اطلاق کلمه سرمایهگذاری به فارکس یک اشتباه اساسی است. در فارکس معاملهگر صاحب و مالک هیچ چیزی در دنیای واقعیت نمی شود. یک معاملهگر فارکس تنها بر روی یک جفت ارز، مقداری فلز گرانبها یا حتی تعدادی سهام یک شرکت معتبر پیشبینی (شرطبندی) میکند و این پیشبینی خود را به معرض فروش میگذارد و البته در این بنگاه شرطبندی جهانی، همیشه کسانی با پیشبینی مخالف هر معاملهگری وجود دارند که حاضرند بر سر صحت و سقم پیشبینی وی شرطبندی کنند. خودمان را گول نزنیم. اگر بخواهیم سرمان را مانند کبک در زیر برف قایم کرده و احساس کنیم که با ندیدن ما (یانخواستن دیدن ما) واقعیتهای بیرون پاک میشوند، سخت در اشتباهیم. مطمئن باشید اقتصاددانان باتجربه غربی که مبدع این تجارت بودهاند، اگر به ارزش افزوده فارکس، نقش آن در رشد اقتصادی و پیشرفت کشورشان معتقد بودند نیازی به ادامه حیات بورسهای بزرگ و معتبر خود مانند بورسهای بزرگ آمریکا و اروپا و ژاپن نمی دیدند و با وجود حجم عظیم معاملات در فارکس در اولین فرصت بورسهای خود را تعطیل میکردند.
البته در مورد کارکرد و کنترل بانکهای مرکزی دنیا در این بازار هیچ بحثی نیست، اما همین مساله نیز خود به قربانی شدن معاملهگران جزء در این بازار پرهیاهو تحتتاثیر سیاستهای بازیگران بزرگ و هدایتکنندگان اصلی این تجارت صحه میگذارد.
۴ - در مورد آموزش نیز مایلم روشنگریهای بیشتری داشته باشم. دوست عزیز، نگارنده خود مدتها به عنوان فعال در بخش آموزش فارکس فعالیت کرده است و به خوبی از محتویات همه سیلابسهای موردنظر شما که توسط فلان شرکت معتبر تهیه شده است، کاملا آگاه است. با وجود همه احترامی که برای همه کارشناسان و استادان فارکس در تمام دنیا و خصوصا در ایران قائل هستم، مایلم این نکته را یادآوری کنم که بخش عمدهای از فرآیند طراحی و بررسی سیلابسهای موردنظر شما یا سایر فعالیتهای وسوسهانگیز در فارکس تنها با هدف جذب سرمایه بیشتر و خروج سریعتر آنها از کشور و افزایش رونق و آبادانی شیخنشینهای جنوبی خلیجفارس با هزینه سادهاندیشان رویا پرداز ایرانی بوده است.
آیا تا به حال فکر کردهاید چرا با وجود همه استقبالی که از فارکس در ایران توسط خیل عظیم جوانان و علاقهمندان شده است، هیچکدام از بزرگترین شبهبروکرهای فعال در همین اطراف کشورمان که فعالیت تبلیغاتی زیادی برای جذب سرمایه از داخل ایران دارند، حاضر به ثبت دفتر و نمایندگی در داخل ایران، نقل و انتقال وجوه مردم در بانکهای داخلی خودمان یا لااقل با واحد ریال ایران نشدهاند.
نکته دردآور اینجا است که یک ایرانی باید سرمایه ۱۰میلیون تومانی خود را که در اثر نوسانات بورس ایران به ۷میلیون تومان طی دو سال کاهش پیدا کرده است، با طی مراحل مختلف تبدیل به دلار و یورو کند و در صف بانکها و پس از لااقل یک هفته انتظار با کارمزد ۳۰ دلاری به بانک نا مشخصی در قبرس، لیتوانی، یکی از جزایر فیلیپین و در بهترین حالت به یک بانک اروپایی در دبی ارسال کند و تنها پس از گذشت یکماه، باقیمانده ۵۰۰ دلاری سرمایه ۷میلیون تومانی خود را پس از طی مراحل قانونی فراوان و نامه نگاریهای بسیار با کسر هزینه ارسال مجدد توسط شبهبروکر مربوطه به صورت خالص حدود ۴۰۰هزار تومانی بازپس بگیرد. چه تجارت منصفانهای!
در صورت تمایل، بنده اسناد و نمونههای عینی فراوانی از زیانهای هنگفت آموزش دیدگان در این بازار که با وجود به کار بردن تمام متدهای آموزشی به دلیل شیطنت شبهبروکرها موفق به خارج شدن از بازار با سود استحقاقی خود نشدهاند، در اختیار دارم. اگرچه با این وجود نیز معتقدم که وجود سیلابسهای دانشگاهی نیز نشانه برنده بودن مدرسان آنها نیست.
اصولا در تمام دنیا رسم است که استادان معتبر دانشگاهها، مقالات تحقیقی و پروژههای عملی خود را به عنوان بخشی از رزومهکاری خود در سایتهای شخصی در اختیار دانشجویان خویش قرار میدهند.
آیا حق یک دانشجوی دورههای فارکس در ایران نیست که گزارش عملکرد واقعی مشاور و یا استاد خود را مطالبه کند. اگر اجرای (performance) واقعی لااقل ۶ماه مثبت پیدا کردید خوشحال میشوم در اختیار بنده و دیگر معاملهگران فارکس نیز قرار دهید.
۵ - کماکان بر این عقیدهام که بخش عمدهای از شبهبروکرها که پایه و اساس اصلی درآمد خود را بر زیانهای معاملهگران قرار میدهند، تحت هیچ شرایطی اجازه رشد و سودآوری مداوم یک معاملهگر استثنایی موفق را نمیدهند.
این شبهبروکرها که عمدتا فعالیت خود را در کشورهای درحال توسعه و کشورهای با جمعیت جوان خاورمیانه و در سالهای اخیر خصوصا در ایران متمرکز میکنند، اصولا تنها نمایندگان کوچکی از دیگر بروکرها هستند که با ودیعههای هنگفت نزد بانکها، اقدام به شرطبندی بر روی معاملات معاملهگران کوچک میکنند.
فرض کنید شبهبروکری با یک ودیعه ۵۰۰هزار دلاری نزد بانک عامل خود، اقدام به شرطبندی روی حسابهای مشتریان ایرانی خود میکند. تجربه این شبهبروکر در دفتر کار کوچک خود در یکی از سواحل قبرس به وی نشان داده است که سرمایه ۵۰۰هزاردلاری متعلق به ۵۰ نفر از مشتریان ایرانی وی ظرف مدت یکماه از بین خواهد رفت.
بنابراین ضرورتی نمیبیند تا با انتقال روزانه و حتی ساعتی وجوه مربوط به معاملات به بانک عامل، خود را در برابر سودهای احتمالی معاملهگران بیمه کند. وی با اطمینان خاطر با تکیه بر ودیعه خود نزد بانک، ریسک قبول سود و زیان مشتریان را میپذیرد و البته اگر بهطور استثنایی یک معاملهگر باهوش یا خوش شانس نیز در این بین پیدا شد که با سودآوری مکرر، خواب آسوده وی را پریشان کرده، راههایی برای سرنگون کردن و خارج کردن وی از دور در آستین دارد.
این شبهبروکر برای تمام این شرطبندیها مجوز دارد و البته شغل اصلی وی خرید شرطبندیهای معاملهگران کوچکتر است. دوست عزیز! شما هم اگر یک سرمایه ۳۰۰هزار دلاری دارید میتوانید با ثبت یک شرکت صوری در یک کشور متبوع اروپایی و اجاره یک زیرزمین در یکی از ارزانترین شهرهای اروپایی مثلا در کشور آلبانی و البته خرید امتیاز یک نرمافزار «متاتریدر» و درج نام خودتان در بالای نرمافزار، یک شبهبروکر معتبر در ایران باشید و صد البته اگر پورسانت جالبتوجهی به نمایندگان خود در ایران پرداخت کنید، آنها حاضرند مقدار زیادی سرمایه برای شما جذب کنند و به زودی شما را تبدیل به یکی از میلیونرهای جوان کنند.
پس از مدتی حتی برای کسب نمایندگی شما در ایران، نمایندگانتان حاضرند به اصطلاح زیرآب همدیگر را هم بزنند و شما فقط ناز کنید و هر روز شرایط سختتری بگذارید. باور کنید اگر هدف شما فقط پولدار شدن است و البته معتقدید که هدف وسیله را توجیه میکند، پولدار شدن از این طریق بسیار آسان است.
۶ - اما در حضور بروکرهای معتبر و با صداقت در فارکس شکی نیست. نکته اینجاست که بخش اعظم این بروکرها اصولا به دلیل محدودیت سرمایه معاملهگران ایرانی و نیز انزوای اقتصادی ایران در میان کشورهای اروپایی، کمتر حاضر به فعالیت در ایران هستند.
۷ - در پایان به آخرین جمله نوشته منتقد ارجمند استناد میکنم: برای آهنگر شدن باید آهنگری کرد. لازم است به اطلاع برسانم که اینجانب مدت دوسال به عنوان فعال بازارهای مالی و به خصوص در زمینه فارکس فعالیت داشتهام.
از مشاوره و آموزش تا افتتاح حساب برای دهها نفر از معاملهگران فارکس نزد بروکرها و شبهبروکرهای مختلف تا تحمل زیانهای هنگفت در فارکس را شخصا تجربه کرده و شاهد تجربههای تلخ دهها نفر دیگر نیز بودهام. ضمن اینکه تا آستانه مشارکت در ثبت و تاسیس یک بروکر در یکی از کشورهای اروپایی پیش رفته و بخش عمده ای از مراحل آن را نیز قبلا انجام دادهام.
بنابراین اطلاعات تقریبا کاملی از روند فعالیت و نوع درآمد و سودآوری یک بروکر یا مزیتهای مالی حضور در حوزه شبهبروکرها را در اختیار دارم. بنابراین احساس میشود که از «حداقل الزامات» یک آهنگر صاحبنظر در زمینه آهنگری برخوردار باشم.
ارسال نظر