یادداشت
۱۲۰هزار میلیارد تومان نقدینگی و بازار سرمایه
طبق گزارش بانک مرکزی میزان نقدینگی در بهمنماه ۸۵ با ۴۲درصد رشد سالانه به رقم ۱۲۰هزار میلیارد تومان رسیده است.
محمد مهدی ناسوتی فرد*
طبق گزارش بانک مرکزی میزان نقدینگی در بهمنماه ۸۵ با ۴۲درصد رشد سالانه به رقم ۱۲۰هزار میلیارد تومان رسیده است. طبق اصول اساسی اقتصاد (قاعده فیشر) رشد نقدینگی ارتباط مستقیم با تورم دارد. بنابراین اگر تصمیم درست برای مدیریت این نقدینگی اتخاذ نشود، باید منتظر تبعات بسیار منفی آن در بخشهای مختلف اقتصاد بود. نمونه این مشکلات تورم ۶/۱۷درصدی در سال ۸۶ است که از سوی IMF (صندوق بینالمللی پول) پیشبینی شده است. از طرف دیگر بازار سرمایه ایران در شرایط خاصی قرار دارد. دستور موکد رهبر معظم انقلاب جهت تسریع در اجرا و پیادهسازی اصل ۴۴ قانون اساسی نیاز به وجود یک بازار سرمایه فعال و پویا را دو چندان کرده است. ارزش بورس ایران هماکنون حدود ۴۰میلیارد دلار است که این رقم در مقایسه با سایر بورسهای جهان و حتی GNP کشور بسیار تاسفبرانگیز است. مجموع ارزش بازاری شرکتهای صنایع مس ایران و فولاد مبارکه حدود ۵میلیارد دلار است، یعنی معادل ۵/۱۲درصد کل بورس و این است که در بازار با مثبت شدن سهام شرکت مس در یک ماه اخیر مابقی بازار منفی میشد و این نشان از عمق کم بازار دارد.
حال اجازه دهید دو بحث فوق (افزایش نقدینگی کشور و اصل ۴۴) را با هم ادغام کنیم. در واقع یکی از بهترین راههای جذب نقدینگی بازار سرمایه است، زیرا باعث سرازیر شدن پول به بخش مولد و تولیدی اقتصاد میشود. از طرف دیگر در شرایط کنونی و با ورود شرکتهای دولتی هم چون مپنا، ایرالکو و فولاد خوزستان، بورس احتیاج فراوانی به تزریق پول دارد. اگر تصمیمگیران سیاسی و اقتصادی کشور بتوانند به این مهم دست یابند، به طور قطع برگ زرینی را در کارنامه خود به ثبت رساندهاند و آحاد جمعیت کشور نیز از این تصمیم بهرهمند خواهند شد.
برای دستیابی به این هدف توجه به چند نکته خالی از فایده نخواهد بود.
۱ - اعتمادسازی:با توجه به روند بورس در ۳سال گذشته، بسیاری از سهامداران عطای این بازار را به لقای آن بخشیدهاند. به این دلیل برای جذب مجدد این سهامداران و سهامداران جدید باید برنامهریزی مناسب از سوی دولت و به ویژه شرکت بورس صورت پذیرد.
۲ - قیمتگذاری مناسب برای شرکتهای تازهوارد:شرکت فولاد مبارکه از جمله شرکتهایی بود که قیمتگذاری دولتی روی آن انجام شد.
سازمان خصوصیسازی تاکید داشت که این سهم را روی قیمت خاصی عرضه کند، یعنی کارگزاران متوجه شدند که در روز عرضه این سهم با قیمت ۱۹۰تومان عرضه میشود و نه پایینتر.
هرچند در روز اول تا چهارم عرضه موفقیتآمیز بود، ولی در نهایت دیدیم که حتی ۵درصد این سهم نیز در بازار قابل فروش نبود و دولت به ۴درصد بسنده کرده است.
بعد از آن نیز با نزول قیمت، به زیر ۱۹۰تومان سهامداران ماندند و ضرری که معلوم نیست چه زمانی به سود تبدیل شود.
لازم به ذکر است که تقاضای این سهم در روز عرضه بیش از ۱۵۰ تا ۱۶۰ تومان نبود، ولی به دلیل عدم انعطاف عرضهکننده و تجربه گذشته مپنا سهم با قیمت ۱۹۰ تومان معامله شد.
دولت در هر صورت مالک بیش از ۹۰درصد شرکت خواهد بود، حال اگر ۵درصد سهم در قیمتهای ۱۶۰-۱۵۰ معامله میشد، به طور حتم بیتالمال به یغما نمیرفت و تجربه بهتری در ذهن فعالان بازار باقی میماند.
۳ - اتخاذ تدابیر مناسب جهت افزایش نقدشوندگی:
یکی از معضلات اساسی بورس ایران پایین بودن نقدشوندگی است. منظور از نقدشوندگی سهولت در فروش سهام در حداقل زمان است. متاسفانه بسیاری از سهام در حال حاضر با صفهای فروش سنگین روبه رو هستند.
صف فروش و بسته بودن سهام، عامل اساسی عدم نقدشوندگی در بورس است. وجود محدودیت نوسان قیمت و حجم مبنا از جمله عوامل اصلی صف فروش
است.
به طور مثال سهام گلگهر حدود ۳ ماه در قیمت ۳۱۰۰ تومان با صف فروش مواجه بود.
با وجودی که اگر قیمت تا حوالی ۲۵۰۰ تومان پایین میآمد، به طور قطع هم تعداد فروشندگان کمتر میشد و هم به خریداران اضافه میشد. ولی وجود محدودیت ۲درصدی قیمت و حجم مبنای بالا، باعث شد سهامداران بیش از سه ماه از نقدشوندگی سهم خود محروم باشند.
۴ - مدیریت شاخص:
بحث مدیریت شاخص عامل اساسی در وجود این موانع است.
سیاستگذاران باید تفکر خود را نسبت به تغییرات شاخص عوض کنند. اگر شاخص در یک روز ۲۰۰واحد یا بیشتر کاهش یابد، بهتر از آن است که پول سرمایهگذاران بلوکه شود، زیرا این ۲۰۰واحد کاهش قطعا در آینده اتفاق خواهد افتاد.
تنها تفاوت آن این است که منابع سرمایهگذاران برای مدت طولانی قفل میشود که این قفل شدن بعضی مواقع موجب ضررهای جبرانناپذیری به سهامداران
میشود.
* کارشناس بازار سرمایه
ارسال نظر