تنوع بخشی سبد داراییهای مالی؛درست یا غلط
یکی از استراتژیهای مطرح در مباحث سرمایهگذاری در بازارهای مالی عبارت است از تنوعبخشی زمانی به انواع داراییهای مالی. به این معنا که براساس زمان کوتاهمدت یا بلند مدت سرمایهگذاران سبد دارایی مالی خود را متنوع میسازند تا از انواع داراییهای مالی با ریسکهای متفاوت، سبدی با حداقل ریسک تشکیل دهند.
اصل این استراتژی بر این اساس استوار است که هر چه افق زمانی بلندمدتتر برای سرمایهگذار متصور باشد سهم بیشتری از پرتفوی خود را به داراییهای ریسکی مثل سهام تخصیص دهد.زیرا نوسانات بازده سهام در طول زمان کمتر میشود و در نتیجه ریسک بیشتری در طول زمان در بین داراییها پخش میشود و بازده کل سبد سهام را متناسبتر میسازد.این نظر در مقابل این دیدگاه قرار دارد که در طول زمان تنوع بخشی به سبد سهام اشتباه است، زیرا مطلوبیت مورد انتظار با استراتژی تنوع سازی زمانی افزایش نمییابد، زیرا به عنوان مثال درباره سهام شرکتهای بیمه دیده شده است که در دورههای بلند مدتتر زمانی، ریسک این سهام به جای کاهش افزایش داشته است و در نتیجه تنوع بخشی سهام کارایی خود را از دست داده است. در این میان محققانی هستند که نشان دادهاند که زمانی تنوع بخشی سبد دارایی مالی در طول زمان بهینه انجام میشود که به یکسری از عوامل مهم و اصلی در این باره توجه شود.
نکته مهم در این میان که شاید کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف سرمایهگذاری است. این که آیا در بلندمدت هدف کسب درآمد است یا افزایش ثروت و یا عوامل دیگری در تصمیمگیری دخیل هستند.
زیرا ممکن است در بلندمدت محدودیتها و قیود مهمی سر راه سرمایهگذار قرار گیرند به عنوان مثال سرمایهگذاری که گردش دارایی را مهم فرض میکند و به دارایی نقد شونده نیاز دارد مثل حقوق بازنشستگی یا مخارج تحصیلی فرزندان، نمیتواند تنها به ریسک سبد دارایی خود و تنوع بخشی زمانی جدا از عامل نقدشوندگی توجه نشان دهد. در نتیجه عواملی چون سن، تحصیلات و نسبت مصرف به پسانداز افراد باید مورد توجه قرار بگیرند.
یکی از نکات جالب در این مبحث، دیدگاه روانشناسی سرمایهگذاران است. تحقیقات نشان میدهند که با افزایش ثروت، ریسکگریزی مطلق کاهش مییابد، زیرا با افزایش ثروت، اهمیت یک دلار اضافی کاهش مییابد و در نتیجه سرمایهگذار مایل میشود که در سطوح بالاتر ثروتی، دلار اضافی خود را صرف امور پرریسکتر کند. در نتیجه هر چه ثروت افزایش مییابد، دلارهای بیشتری از ثروت سرمایهگذار به داراییهای ریسکی تعلق میپذیرد.
در برابر متغیر ریسک گریزی مطلق، متغیر ریسک گریزی نسبی نیز مطرح میشود. در تبیین این متغیر باید گفت که کاهش ریسک گریزی نسبی، حکایت از تخصیص سهم بیشتری از ثروت به داراییهای ریسکی همزمان با افزایش ثروت دارد. ثابت بودن متغیر ریسک گریزی نسبی به این معنا است که درصد ثروتی که به دارایی ریسکی تعلق میگیرد، ثابت میماند جدا از اینکه خود در چه پایهای از ثروت باشد. همچنین افزایش ریسک گریزی نسبی بیان میدارد که درصد بیشتری از دارایی مالی با افزایش ثروت سرمایهگذار، در گروه پرریسک قرار میگیرد.
این در حالی است که در اکثر مطالعات نتایج به دست آمده براساس ثابت فرض کردن ریسک گریزی نسبی حاصل شده اند. در حالی که در هر سه حالت بالا، استراتژی تنوعسازی دارایی مالی در طول زمان میتواند متفاوت تعریف شود.
یکی دیگر از نکات مهم برای سرمایهگذاران، خاطرات و گذشتهنگری آنها درباره تخصیص داراییهای مالی است. توجیهات سرمایه گذاران برای تخصیص بین داراییهای ریسکی و غیر ریسکی یا کم ریسک، ممکن است بر اساس ارتباط بین بازده داراییها در طول زمان، تقویت یا تضعیف شود. در نتیجه ارزش داراییهای ریسکی در پرتفوی بستگی به ارزشهای گذشته آنها دارد و افراد بنا بر بازده گذشته یک دارایی آن را انتخاب یا رد میکنند و برای خرید و نگهداری در دوره بلند مدتتر تصمیم میگیرند.
در نتیجه تنوع بخشی دارایی مالی در طول زمان بر اساس فرآیند بازده دارایی و ترجیحات سرمایهگذاری میتواند افزایش یا کاهش یابد و یا ثابت باقی بماند. همانگونه که اشاره شد سطح تحصیلات نیز نقش زیادی در تصمیم گیری تخصیص پرتفوی سرمایهگذاران دارد. زمانی که سطح دانش سرمایهگذاران افزایشمییابد و تجربیات آنها از سرمایهگذاری زیاد میشود، آستانه تحمل آنها افزایش یافته و ریسک پذیری آنها بیشتر میشود و در نتیجه ترجیح میدهند تا در سبد دارایی مالی خود، از دارایی پر ریسک بیشتر استفاده کنند.
درباره سن افراد نیز نتایج تحقیقات نشان میدهند که افراد جوانتر علاوه بر انتخاب داراییهای مالی با دوره زمانی کوتاه مدت، در هنگام تنوع بخشی به سبد داراییهایی مالی خود بیشتر از داراییهای چون سهام که ریسک بالاتری دارند استفاده میکنند تا اوراق قرضه بلند مدت که ریسک کمتری دارند.
منبع: بولتن آریا سهم
ارسال نظر