بررسی الزامهای حرکت بازار سرمایه در گفتوگو با «احمد مهجوری» کارشناس ارشد بازار سرمایه
سالم سازی بازار باید مهمترین تصمیم سازمان بورس باشد
گروه بورس- «سالمسازی، شفافسازی، اطلاعرسانی سریع و جلوگیری از شکلگیری حباب اقداماتی است که سال آینده مدیریت بورس تهران باید آن را اتخاذ کنند». «حفظ عدد شاخص یک واقعه آسمانی نیست»، «اعتماد عمومی باید به بورس بازگردد». این بخشی از دیدگاههای «احمد مهجوری» است که در گفتوگو با دنیای اقتصاد سال آینده بورس را ترسیم میکند. این گفتوگو را بخوانید: چشمانداز سال آینده بورس را با تمام فراز و فرود چگونه ارزیابی میکنید؟
اگرچه مسائل سیاسی و در راس آن چالشهای موجود بر سر موضوع پرونده هستهای سایه سنگینی بر تصمیمگیریهای سرمایهگذاری انداخته، اما تجربه چند سال گذشته حکایت از آن دارد که عوامل کلان اقتصادی نیز مورد توجه سرمایهگذاران است، به طوری که گاهی اوقات شاهد بودهایم که بازار تبعات مسائل پرونده هستهای را در کنار امر سرمایهگذاریها پذیرفته و بدان خو گرفته، حتی در برخی مواقع بازار عکس آن نیز عمل کرده است. اما صرفنظر از این موضوع که هنوز هم دارای اهمیت است، مسائل دیگر نظیر حجم و چگونگی واگذاریهای اصل۴۴ و توان بازار در جذب این واگذاریها، تعیین نرخ سود بانکی، حجم پول در گردش، سیاست دولت در مورد کاهش قیمت مسکن یا جلوگیری از افزایش بیشتر آن از جمله عواملی است که چشمانداز سال آتی را ترسیم میکند. باید توجه داشت که انواع سرمایهگذاریها همیشه رقبای بالقوه یکدیگر هستند، اما این رقیب بودن زمانی به صورت بالفعل درمیآید که در قد و قواره یکدیگر باشند. زیرا سرمایهگذاری در ملک به دو مقوله حجم و زمان بستگی دارد، بدین معنی که با هر مبلغ جزیی و به طور تدریجی، نمیتوان در ملک سرمایهگذاری کرد و
به طور معمول نیاز به حجم قابل توجهی از پول به طور یکجا دارد. ضمن آنکه نقدشدن آن نیز یکجا است و نمیتوان همیشه بخشی از این نوع سرمایهگذاری را به سرعت تبدیل به نقد کرد. بنابراین ملک و مسکن اگرچه رقیب بورس هستند، اما این رقابت همیشه به صورت بالفعل نیست.
گروههای پیشرو بازار در سال آینده کدامند؟
به گمان من گروههای پیشرو بازار در سال آینده گروه معادن و پتروشیمی است. به خصوص آنکه صنایع پایین دستی پتروشیمی از مزیتهای خاص خود برخوردار است، ضمن آنکه اگر حوزه دخالت و یا نظارت دولت و بانک مرکزی بر بانکداری خصوصی روشن شود و این نهادها فقط نظارتهای مورد لزوم را اعمال کند، بانکداری خصوصی به همراه صنعت جانبی آن (لیزینگ) میتواند مورد توجه قرار گیرد، زیرا بازارهای کاذب صنعت خودرو از بین رفته و لیزینگ جای آنها را گرفته است و انتظار میرود که لیزینگ سایر بخشها و کالاها را نیز در بر بگیرد.
آیا در سال جاری اتفاق مطلوبی هم در بورس رخ داد؟
به نظر من از بهترین اتفاقات بورس در سال ۱۳۸۵ میتوان قانونمندی این بازار را برشمرد. زیرا تدوین و اجرای قانون بازار اوراق بهادار و طرح اساسنامه سازمان بورس و شرکت سهامی بورس با ۳۰ سال تاخیر بالاخره در سال ۱۳۸۵ به اجرا درآمد.
البته در عین حال متاسفانه تجدید نظر در قانون تجارت به فراموشی سپرده شده است. شروع به واگذاریهای بزرگ اگرچه بسیار کند و با شک و تردید و حرف و حدیثهای فراوان همراه بوده اما آغاز آن در سه ماه آخر سال ۱۳۸۵ را میتوان جزو وقایع مطلوب این سال قلمداد کرد. به خصوص آن که برخی از شرکتهای دیگر خود را آماده این امر کردهاند و گاهی دیده میشود که بسیار حرفهای و با صداقت عمل میکنند.در این مورد به مصاحبه اخیر مدیرعامل محترم «مپنا» مراجعه شود که رهنمودهای لازم را به سرمایهگذاران دادهاند و با صداقت هر چه بیشتر طولانی بودن زمان بازدهی را به سرمایهگذاران گوشزد کردهاند.
به نظر حضرتعالی در سال جاری چه تصمیم مطلوبی در بازار اتخاذ شد؟
بهترین تصمیم بازار سرمایه در سال ۸۵ پذیرفتن این نکته که باید به مقوله حجم مبنا توجه عمیق کارشناسانه داشت و اگرچه تاکنون اقدام موثری به عمل نیامده و اما تغییر مسیر نگاه دستاندرکاران را میتوان شروع یک تصمیمگیری مناسب دانست، به بیان سادهتر در اذهان جای خود را باز کرده است و همین اندازه که این موضوع مطرح شد نشانههای خوبی است.
و اما نامطلوبترین تصمیم امسال چه بود؟
نامطلوبترین اقدام نیز سماجت و سرسختی بر مقوله اولویت دادن به حفظ شاخص است. یعنی برای آن که عدد شاخص مطلوب باشد سایر نیازهای بازار نادیده گرفته شده و روان بودن و نقد شوندگی و سایر مزایای یک بازار پویا فدای عدد شاخص شده است، به طوری که چهار رقمی یا پنج رقمی بودن آن به عنوان یک مرز روانی یا یک واقعه آسمانی! تلقی شده است و فقط با نگاه حفظ شاخص به بازار توجه میشود.
مهمترین تصمیماتی که لازم است برای سال آینده اتخاذ شود چیست؟
جلب اعتماد مجدد سرمایهگذاران به بورس را قبول کنیم که این اعتماد از دست رفته و اگر دوباره جلب شود بزرگترین کاری است که میتوان انجام داد. مورد دیگر این که جلوگیری از بسترسازیهای طبیعی و مصنوعی ظهور حباب، زیرا تجربه ثابت کرده که ترکیدن آن غیرقابل اجتناب است و هر بار ترکیدن حبابها در واقع یک ایست قلبی برای بازار است. شفافیت هر چه بیشتر اطلاعات و جلوگیری از دستکاری قیمتها و در یک کلمه سالمسازی بازار، در سال آینده باید دنبال شود. آگاه کردن دورهای مردم از نرخهای بازدهی در بورس و مقایسه آن با سایر سرمایهگذاریها با در نظر گرفتن درجه یا درجات ریسکپذیری هم نباید از نظر تمام نهادهای مسوول دور بماند. جلوگیری جدی از بسته شدن بیدلیل یا کم اهمیت نمادها به خصوص اگر عمل بسته نگه داشتن به منظور حفظ شاخص باشد.هستند سهامی که باز بودن نماد آن روز شمار است و لیکن بسته بودن آن ماه شمار! زیرا مردم سهام و اوراق مشارکت را به منزله پول نقد میدانند و هر گونه عملی ولو به درست، باعث میشود به نقد شوندگی آنها لطمه وارد آید و منجر به حذف دایمی
این گونه سرمایهگذاریها در تصمیمگیریهای مردم خواهد شد.
در پایان؟
اعتماد از دست رفته مردم به بورس باید به هر شکل و هر قیمتی دوباره جلب شود و مردم باید سرمایهگذاری در بورس را به عنوان مطمئنترین نوع و سپس دارای سودآوری مناسب بدانند و فقط در این صورت است که میتوان انتظار داشت بخشی از رشد نرخ نقدینگی سرسامآور جامعه به طرف بورس هدایت شود تا هم کمک به ساختار اقتصادی جامعه شود و هم این بازار تقریبا رها شده دوباره احیا شود.
ارسال نظر