یادداشت
حقالزحمه آماتوری حسابداران رسمی حرفهای
با وجود مطالبی که تاکنون از منظرهای مختلف پیرامون حقالزحمه حسابرسی توسط اساتید و حسابرسان صاحب نام ارائه شده است؛ این نوشتار ناشی از احساس مسوولیت نگارنده نسبت به ارزشهای حسابرسی و حسابرسان، فراتر از جبههگیریهای بخش خصوصی و دولتی به تحریر درآمده است.
مهرداد بختیاری *
با وجود مطالبی که تاکنون از منظرهای مختلف پیرامون حقالزحمه حسابرسی توسط اساتید و حسابرسان صاحب نام ارائه شده است؛ این نوشتار ناشی از احساس مسوولیت نگارنده نسبت به ارزشهای حسابرسی و حسابرسان، فراتر از جبههگیریهای بخش خصوصی و دولتی به تحریر درآمده است. ارزشهایی که هر حسابرس حرفهای نسبت به آن مسوولیت پاسخگویی دارد. اسکار وایلد در سال ۱۸۹۲ بیان میکند انسانهای بداندیش قیمت همه چیز را میدانند ولی ارزش هیچ چیز را نمیدانند.
این جملهای است که داموداران نیز در کتاب غنی خود درباره روشهای ارزشیابی نقل میکند. حقالزحمه حسابرسی در ایران به شهرآوردی بین موسسهها تبدیل شده است، شهرآوردی بدون برنده به بهای باختن همه حسابداران رسمی و حتی صاحبکاران.
با برخورداری از موهبتهای دموکراسی اطلاعاتی بهوجود آمده و اجرای عملی نوبرانه برخی مفاهیم حاکمیت شرکتی، برای نمونه وقتی میتوانیم حقالزحمه حسابرسی صندوقهای سرمایهگذاری را مشاهده و مقایسه کنیم، این سئوال در ذهن متبادر میشود که آیا در ایران همه حسابداران رسمی حرفهای میاندیشند؟ آیا تفکر حرفهای موجب رفتار غیرحرفهای میشود؟ آیا تنها از لحاظ تئوری منطبق با آخرین استانداردهای حسابداری و حسابرسی کشورهای پیشرفته هستیم؟
آیا باز هم میتوان افکار و عملکرد خود را پشت الفاظ مخفی کرد؟ فدراسیون بینالمللی حسابداران در آخرین تجدید نظر انجام شده در آیین رفتار حرفهای بیان میکند...
از شورای عالی تا شرکاء و دیگرانی که در تعیین حقالزحمه نقش دارند، مسوول هستند. مسوولیت نسبت به خود، کارکنان و خانواده خود، به هزاران سهامدار و اشخاصی که مستقیم و غیرمستقیم متاثر از فعالیتهای شرکتها و سازمانها هستند؛ نسبت به باورهای اشخاص آرمانی که در راه نرفته، حسابدار رسمی بودن را برای تحقق سایر اهداف متعالی خود ترسیم میکنند.
برای داشتن همان ارزش و منزلتی که حسابداران خبره در بسیاری از کشورهای پیشرفته دارند و نمود ارزشهای حسابرسی باید ابتدا به خود و همکاران جامعه حسابداران رسمی احترام گذاشت. با تفکر حرفهای هیچ شریکی حتی با هدف افزایش سهم از بازار حاضر به پذیرش کار به بهای لطمه و آسیب زدن به خود در بلندمدت نخواهد بود؛ خودی که بخشی جداییناپذیر از جامعه حسابداران رسمی است و ضعف و قوت اعضای آن همافزایی منفی و مثبت جامعه را به همراه دارد؛ چرا که نرخهای پایین، واکنش کاهش ارزش و منزلت کار حرفهای را از سوی جامعه بیرونی به همراه دارد و از پیامدهای منفی آن به مصداق، یکی زیبایی منظره را میبیند یکی کثیفی پنجره، نادیده گرفتن ارزشآفرینیهای حسابرسی و به جای آن معطوف شدن به فاقد ارزش افزوده بودن خدمات حسابرسی و تلقی شدن آن به عنوان هزینه تحمیلی از سوی برخی افراد است.
«اگر نرخهای حقالزحمه بسیار پایین باشد، ایفای خدمات حرفهای طبق استانداردها بسیار دشوار خواهد بود و در نتیجه اولویت دادن به منافع شخصی ریسک نقض تعهدات حرفهای حسابداران رسمی را به همراه خواهد داشت.»
* موسسه حسابرسی دش و همکاران (حسابداران رسمی)
ارسال نظر