پرویز شایسته شجاعی *

بخش اول

آقای فرهاد مصطفوی دانشجوی رشته دکتری مدیریت مالی با انتشار مقاله خود در روزنامه دنیای اقتصاد مورخ ۳۱/۰۴/۸۹ با عنوان حقوق مالیاتی و حسابداران رسمی، باب تازه‌ای را برای تبادل نظر درباره نقادی بخشنامه‌های مالیاتی در حرفه حسابرسی و مالیاتی به گونه‌ای شایسته گشوده‌اند که جای تقدیر دارد. ایشان اظهارنظر و انتقاد عده‌ای از حسابداران رسمی و برخی وکلای محترم را در خصوص مفاد بخشنامه شماره ۷۲۸۲۴/۲۰۰ مورخ ۱۳/۱۱/۸۸ سازمان امور مالیاتی کشور صحیح ندانسته و با ارائه تفسیر و برداشت‌های خود در قالب یک مقاله، مفاد بخشنامه یاد شده را منطبق با قانون تجارت و صدور آن را در راستای اختیارات سازمان امور مالیاتی کشور دانسته‌اند که ضمن تشکر از زحمات و مساعی ایشان در بررسی موضوع و با احترام کامل به نظر ایشان باید یاد‌آور شد که مطالب ارائه شده در مقاله مزبور، همانند مطالب مندرج در این مقاله و سایر مقالات منتقدین بخشنامه مزبور تنها یک استنباط و اظهارنظر شخصی از قوانین و مقررات حقوقی و مالیاتی بوده و نمی‌توان آن را به عنوان یک نظر صد‌درصد مورد قبول و مورد توافق اکثریت اعضای جامعه حسابداران رسمی، حرفه حسابرسی و صاحب‌نظران حقوقی و مالیاتی کشور تلقی کرد! همچنین باید تاکید کرد که هیچ نگارنده‌ای نیز نباید چنین انتظاری را داشته باشد که مطالب و مقالاتش مورد توافق و قبول همگان قرار گیرد، اما آنچه که بسیار جالب توجه می‌کند این است که نویسنده محترم حق خود را در تفسیر، نقد و اظهارنظر در خصوص مقالات حقوقی، مالیاتی و به ویژه مفاد بخشنامه مزبور به رسمیت شناخته و محفوظ می‌دارد اما در نهایت به همکاران و دوستان حسابرس خود توصیه می‌کند که از حدس، گمان، استنباط و اعلام‌نظر شخصی پیرامون مقولات حقوقی و مالیاتی اجتناب کنند البته ایشان دلیل توصیه خود را نیز ورود عده‌ای حسابرس بی‌اطلاع در امور مالیاتی دانسته است که در امور حقوقی و مالیاتی کم اطلاع یا بی‌اطلاع بوده به نحوی که به زعم نگارنده تا کنون هیچ اظهارنامه‌ای را تکمیل و تنظیم نکرده‌اند و از نظر ایشان مانند کسانی هستند که در مورد کتاب‌های ناخوانده اظهار‌نظر می‌کنند!

موضوع نقد صحیح و بررسی حقوقی آثار و تبعات بخشنامه‌های مالیاتی بر اجرای صحیح قانون یکی از دغدغه‌های اصلی حرفه حسابرسی، صاحب‌نظران مالیاتی و حقوقی و مودیان محترم مالیاتی در جامعه است که باید مورد توجه و اهتمام ویژه قرار گیرد، اما باید توجه نویسنده محترم مقاله مزبور را به این نکته مهم جلب کرد که به صرف مخالف بودن با نظر یک منتقد یا یک مقاله و همچنین به صرف موافق بودن با مفاد یک دستورالعمل یا بخشنامه صادره، نباید با پیش داوری در خصوص میزان اطلاع و دانش منتقدان یا مخالفان و با وارد ساختن اتهاماتی از قبیل کم دانشی، بی‌تجربگی، دچار سرگیجه شدن، مفسر حقوقی شدن، عدم اطلاع از مباحث حقوقی و مالیاتی، غره شدن به دانش خود و عدم تکمیل و تنظیم یک اظهارنامه مالیاتی، راه انتقاد سازنده و همگانی گروه‌های علاقمند و ذینفع را نسبت به مفاد بخشنامه‌های صادره - که دارای تاثیرات گسترده بر حقوق بسیاری از مودیان، جامعه و حرفه حسابرسی هستند - سد کرد بلکه باید اجازه داد تا مفاد بخشنامه‌ها، دستورالعمل‌ها و تصویب نامه‌های قانونی که دارای پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و حقوقی هستند در محافل علمی، همایش‌ها و مجلات ولو با اظهارنظرهای شخصی و استنباط‌های غیر‌حرفه‌ای به چالش کشانده شود تا شاهد بهبود روز افزون در فرآیند اداری تدوین دستورالعمل و بخشنامه‌های صادره باشیم و حصول این نتیجه مستلزم نقادی مستمر قوانین و مقررات جاری کشور در جهت توجه دادن بیش از پیش دولتمردان به آثار و تبعات اقتصادی و اجتماعی بخشنامه‌ها، دستورالعمل‌ها و تصویب نامه‌های قانونی صادره در جامعه است. همچنین لزوم توجه به تئوری ذینفعان و همچنین تئوری نمایندگی و وجود پیامدهای اقتصادی و اجتماعی بخشنامه‌ها و دستورالعمل‌های صادره باعث می‌شود که فرآیند صدور بخشنامه‌ها و دستورالعمل‌های دولتی به ویژه در بخش مالیاتی پیچیده و مشکل شود و در این راستا باید بین ملاحظات سیاسی، اجتماعی و دیدگاه‌های حسابرسان، حسابداران، مودیان مالیاتی و مقامات دولتی نوعی توازن ظریف برقرار شود. سازمان امور مالیاتی کشور و دیگر سازمان‌های صادر‌کننده بخشنامه‌ها و دستورالعمل‌ها باید وجود پیامدهای اقتصادی و اجتماعی بخشنامه‌های صادره را مد نظر قرار داده و با باز گذاشتن راه نقد و بررسی و استقبال از فرهنگ نقد همگانی، فرصتی را در اختیار همه گروه‌های علاقمند و ذینفع قرار دهند تا آنها بتوانند در مورد مفاد بخشنامه‌های صادره اعلام نظر کنند. اگر نخواهیم مقرراتی وضع کنیم که پس از ده‌ها سال هیچ تجدید نظری در آن صورت نگیرد و اگر بخواهیم پویایی علمی و عملی خود را حفظ کنیم، چاره‌ای جز نقادی مستمر از کار خود و جستن راهکارهای بهتر نخواهیم داشت، بنابراین باید اجازه دهیم مفاد بخشنامه‌های صادره سازمان امور مالیاتی که برخی دارای تاثیرات گسترده بر حقوق مودیان و بالطبع بر فرهنگ مالیاتی جامعه است در معرض نقد همگانی قرار گیرد نه اینکه اظهار‌نظر و انتقادات کارشناسان، وکلا، مودیان و اعضای جامعه حسابداری و حسابرسی را بر نتابیده و با وارد ساختن افترا و انواع اتهامات آنها را به بی‌اطلاعی و کم دانشی در امور مالیاتی و حقوقی متهم کرده و راه نقادی و اعلام نظر سازنده را سد کنیم. باید پذیرفت که هر کاری را شاید بتوان بهتر از آنچه اکنون انجام می‌شود به انجام رساند، فقط باید اندیشید و راهکار تازه را جست.

*حسابدار رسمی، کارشناس ارشد مالیاتی سابق سازمان امور مالیاتی کشور و عضو انجمن حسابرسان داخلی آمریکا