گارو هوانسیان فر*

بله تعجب نکنید! به طور حتم تا حالا اصطلاح «شرکت‌های دو دفتره» را شنیده اید، ولی ممکن است بعضی‌ها اصطلاح «شرکت‌های سه دفتره» را نشنیده باشند. من هم این اصطلاح را نشنیده بودم تا اینکه سال‌ها قبل با یک فرد خارجی (حسابرس) صحبت می‌کردم و ایشان، می‌گفتند که در یکی از کشورهای آمریکای جنوبی، بیشتر شرکت‌ها (یا بعضی از شرکت‌ها) به اصطلاح «سه دفتره هستند». پرسیدم که چطور؟ گفتند که این شرکت‌ها سه نوع دفتر حسابداری نگهداری می‌کنند و در نتیجه سه نوع صورت‌های مالی تنظیم می‌کنند. یکی از دفاتر حسابداری، دفاتر واقعی شرکت است که در آن کلیه واقعیت‌ها را می‌نویسند و این دفاتر تنها به منظور اطلاع صاحبان آن شرکت‌ها است. دفتر دوم را برای منظور مالیاتی می‌نویسند که بالطبع، در آن درآمدها را کمتر و هزینه‌ها را بیشتر از واقعیت نشان می‌دهند و این تنها به منظور فرار از مالیات است که به اداره دارایی کشورشان ارائه می‌دهند و اما دفتر سوم، دفتری است که در آن ارقام و اعداد طوری زیبا و مورد پسند عموم نشان داده می‌شوند که قابل ارائه به بانک‌ها و موسسات مالی و اعتباری باشند و در نتیجه بتوانند از تسهیلات بانکی و اعتباری بانک‌ها و موسسات مالی و اعتباری استفاده کنند.

حال این سوال پیش می‌آید که چگونه می‌توان این نوع شرکت‌ها را که خوشبختانه تعداد آنها از تعداد انگشتان یک دست هم کمتر است و اینجانب در طی دوران کاری خود با چنین شرکت‌هایی برخورد نکرده‌ام و شاید این از خوش شانسی من باشد، از این کار باز داشت. تنها راه‌حل، حسابرسی صحیح کلیه‌ شرکت‌ها توسط موسسات حسابرسی معتبر است. در صورتی که کلیه‌ شرکت‌ها توسط موسسات حسابرسی معتبر حسابرسی شوند و هر سه یا چهار سال مجبور به تعویض حسابرس خود باشند، دیگر برای شرکت‌ها امکان داشتن دو دفتر یا سه دفتر یا حتی بیشتر میسر نخواهد بود. البته این هم خود یک شرط اساسی دارد و آن هم وجود استقلال کاری برای حسابرسان است. در صورتی که تعداد کارها زیاد باشد و موسسات حسابرسی با ظرفیت کامل خود کار کنند، دیگر هیچ حسابرسی حاضر نخواهد شد که اعتبار حرفه‌ای خود را به خطر بیندازد.

با مجبور کردن کلیه شرکت‌ها به انجام حسابرسی توسط موسسات حسابرسی معتبر (تاکید می‌کنم، فقط موسسات حسابرسی معتبر)، نخست برای کلیه فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌ها در رشته حسابداری ایجاد اشتغال خواهد کرد، همچنین شرکت‌ها نمی‌توانند بیش از یک دفتر حسابداری و آن هم دفتر واقعی داشته باشند و از سوی دیگر هر شرکتی نسبت به درآمد واقعی خود، مالیات خود را می‌پردازد و در نهایت، صورت‌های مالی شرکت‌ها (البته صورت‌های مالی حسابرسی شده توسط موسسات حسابرسی معتبر) قابل ارائه به همه جا بوده و هر گونه تصمیمی که نسبت به وضعیت مالی شرکت‌ها در جاهای مختلف‌گرفته شود، تصمیمات واقعی بر اساس و با اتکا به صورت‌های مالی حسابرسی شده خواهد بود.

اینجانب با نگهداری سه دفتر برای هر شرکت (مودی) مخالف نیستم، البته با کمی تغییر جزیی و غیرمحسوس در صورت مساله. بدین صورت که هر شرکت (مودی) بتواند و حق داشته باشد که سه دفتر به شرح زیر نگهداری کند:

۱ - دفتر اول که واقعیت‌ها را نشان می‌دهد، برای ارائه به صاحبان شرکت.

۲ - دفتر دوم که درآمدها را کمتر و هزینه‌ها را بیشتر از مبلغ واقعی و در نتیجه سود را خیلی کمتر از میزان واقعی یا زیان عمده نشان می‌دهد و از طرفی هم دارایی‌ها را خیلی کم و بدهی‌ها را بسیار بالا منعکس می‌سازد، برای ارائه به بانک‌ها و موسسات مالی و اعتباری، جهت اخذ وام، تسهیلات و اعتبار.!

۳ - و اما دفتر سوم که درآمدها را بیشتر و هزینه‌ها را کمتر از واقعیت نشان می‌دهد و در نتیجه سود شرکت را چند برابر سود واقعی منعکس می‌کند، به منظور محاسبه مالیات بر درآمد و سایر عوارض و غیره، برای ارائه به سازمان امور مالیاتی کشور!

در خاتمه مقاله فقط یک سوال باقی می‌ماند و آن هم عبارت «موسسات حسابرسی معتبر» است. راستی موسسات حسابرسی معتبر کدام‌ها هستند و چگونه می‌توان چنین موسساتی را شناخت. این موضوع خارج از بحث این مقاله است و انشاا... در یک مقاله بسیار مفصل، در مورد نحوه شناسایی موسسه یا موسسات حسابرسی معتبر بحث خواهم کرد.

*حسابدار رسمی، عضو پیوسته انجمن حسابداران خبره مدیریت انگلستان