آموزش بورس
ضرورت اجتنابناپذیر فراگیر شدن فرهنگ بازار سرمایه
چنانچه نقدینگی و رشد آن در مسیر تولید و ارزش آفرینی قرار گیرد، نه تنها مشکلات ناشی از سرمایه سرگردان برطرف میشود، بلکه موجب جهش کشور به سمت توسعه خواهد شد.
چنانچه نقدینگی و رشد آن در مسیر تولید و ارزش آفرینی قرار گیرد، نه تنها مشکلات ناشی از سرمایه سرگردان برطرف میشود، بلکه موجب جهش کشور به سمت توسعه خواهد شد.
از این رو پرسش اصلی که در نوشتار حاضر بدان پاسخ داده شده است این است که با چه ساز و کارهایی میتوان نقدینگی مازاد کشور را به سوی سرمایهگذاری مولد هدایت کرد؟ و پیش نیازهای اجرای موفق این ساز و کارها چیست؟
به گفته کارشناسان، یکی از راههای اصلی کنترل حجم نقدینگی، هدایت و جمعآوری آن از طریق فرآیند بازار سرمایه گفته است و بورس و اوراق بهادار، بارزترین مصداق آن در کشور محسوب میشود. هدف مقاله حاضر، تبیین پیش نیازهای تحقق برنامههای بورس به منظور جذب سرمایههای سرگردان و خرد مردم است.توسعه بازار سرمایه از طریق فعالیت مردم در بورس اوراق بهادار، به عنوان ابزار گردآورنده پساندازهای خرد و هدایت آنها به سوی فعالیتهای مولد اقتصادی، نیازمند بسط فرهنگ و ارتقای دانش عمومی و آشناسازی جامعه، با این بازار است.
طبق تعریف کلاسیک «تایلور» در مورد مفهوم فرهنگ؛ «فرهنگ، کلیت درهم تافتهای شامل دانش، دین، هنر، قانون، اخلاقیات، آداب و رسوم و هرگونه توانایی و عادتی است که آدمی همچون عضوی از جامعه به دست میآورد.»
روزابت کانتر معتقد است که فرهنگ بر دو ستون به نامهای نگرش و ساختار استوار است؛ به همین دلیل یک فرهنگ تنها در صورتی ایجاد شده، توسعه یافته یا پایدار میماند که برنامهریزیهای لازم توامان در مورد هر دو رکن آن، صورت گیرد. بدین ترتیب، فرهنگ سرمایهگذاری در بورس؛ یعنی برنامهریزی و تمرکز توامان بر روی نگرش سرمایهگذاری و ساختارهای حمایتی لازم از بازار سرمایه.
بر اساس نظر کانتر ماهیت فرهنگسازی در بازار سرمایه پاسخ به دو پرسش است: راهحل ساختاری چیست؟ و چگونه میتوان فعالیت در بورس را به یک نگرش مثبت برای دستیابی به توسعه اقتصادی و در نهایت توسعه پایدار تبدیل کرد.
تلاش نگارنده این است تا در این نوشتار به این پرسش پاسخ دهد.
آموزش، رکن اساسی تغییر فرهنگ در هر کشور و ابزار ضروری برای توسعه مهارتها، دانشها، نگرشها و ارزشها در راستای تغییر رفتار است. یادگیری که از فرآیند آموزش حاصل میشود، در صورتی به عنوان پیش نیاز تغییر فرهنگ قابلتوجه خواهد بود که مطابق تعریف آن تغییرات رفتاری مثبت را شامل شود. بدین ترتیب فرهنگ سرمایهگذاری در بازارهای سرمایه از جمله بورس، در صورتی ایجاد خواهد شد که تجارب نادرست گذشته در اثر فرآیند آموزش به تجارب و رفتارهایی مثبت، سازنده و پایدار تبدیل شود.
آموزشهای موثر در این زمینه، آموزشهایی است که باعث درک بهتر افراد از مفاهیم مالی، فرصتها و مخاطرات مالی، کارکرد و ارکان بازار سرمایه، فلسفه وجودی سرمایهگذاری و کسب مهارتهای لازم برای انتخاب آگاهانهتر خدمات مالی شود. ورود آگاهانه مردم به بازار سرمایه، موجب اصلاح رفتار سهامداران، جلوگیری از سوءاستفادههای احتمالی و بهبود عملکرد واسطههای مالی شده و این توسعه و رشد اقتصادی در این بازار را به همراه خواهد داشت.
بر اساس تحقیقی که توسط یونسکو در سال 1997صورت گرفته، یک چهارم رشد اقتصادی به میزان تحصیلات نیروی انسانی بستگی دارد. این نکته موید آن است که با رشد سطح تحصیلات، شاهد افزایش میزان مشارکت افراد در تعاملات مالی و سرمایهگذاری و همچنین بهبود عملکرد آنان خواهیم بود. اساسا ماموریت فرهنگسازی در بازار سرمایه، افزایش مشارکت مردم در بازار سرمایه از طریق ورود سرمایههای جدید و بهبود عملکرد آنان در فعالیتهای اقتصادی در این بازار است. آنچه باعث فرهنگسازی در بازار سرمایه میشود نه افزایش سطح تحصیلات رسمی و دانشگاهی، بلکه افزایش سطح آموزشهای مالی است.
در حال حاضر بیشتر روزنامهها، صفحهای به اخبار بازار سرمایه اختصاص دادهاند و صدا و سیما نیز بیش از هر زمان دیگر به نشر و بررسی اخبار بورس اوراق بهادار پرداختهاست، با این حال بهرغم سابقه فعالیت ۴۰ ساله بورس اوراق بهادار در ایران، تنها نزدیک به ۴درصد از جمعیت ۷۰میلیونی آن سهامدار هستند و این بدان معناست که مردم بورس را گزینه مطمئنی برای سرمایهگذاری نمیدانند و یکی از دلایل این عدم اطمینان نبود شفافیت و فرهنگ سهامداری است.
ارائه اخبار، اطلاعات شفاف و آموزشهای اولیه میتواند باعث ایجاد شوق در افراد برای آغاز حرکت شود، ولی تداوم آن نیازمند عواملی دیگر است که باعث درک عمیق از ماهیت و کارکرد بورس و تعامل سازنده و اثربخش آن شود.
سابقه فرهنگسازی بازار سرمایه در ایران
فرهنگسازی و آموزش مفاهیم، کارکرد و ارکان بازارسرمایه در جامعه ایران که بهرغم سابقه فعالیت قریب به 40 ساله بورس اوراق بهادار، تنها نزدیک به 4درصد از جمعیت 70میلیونی آن سهامدار هستند، یک ضرورت است. بنا به گفته مسوولان فرهنگسازی، فرهنگ سهامداری به آموزش عموم مردم برای آشنایی با بورس و در تعداد بسیار محدود منحصر شده است، به گفته آنها تا مهر 87 تعداد 14هزار و 882 نفر توسط سازمان بورس آموزش دیدند.معنی این سخن آن است که تنها نیمدرصد سهامداران حقیقی فعال در بازار، آموزش دیدهاند.
اگر چه آموزشهای ارائه شده توسط سازمان بورس قابل تقدیر است اما بدون هرگونه هیجان زدگی دو پرسش مهم قابل طرح است. نخست آنکه آیا آموزش به تعداد محدود میتواند فعالیت در بازار سرمایه را به فرهنگ تبدیل کند؟ و دوم آنکه آیا این آموزشها از طریق روش اتخاذ و ارائه شده، اثربخش بوده است؟ اینها سوالاتی هستند که نمیتوان به سادگی از آنها گذشت!
چنانچه بخواهیم فرهنگ مشارکت در سرمایهگذاری در بورس جزئی از شیوه زندگی مردم باشد، باید ابزاری موثر برای ایجاد تغییر در رفتار آنها انتخاب شود. وارد کردن بورس در آموزشهای عمومی و رسمی مدارس و دانشگاه به عنوان متون درسی مهمترین کاری است که باید صورت گیرد، زیرا سطح وسیعی از فراگیران را شامل میشود،اما باز هم باید تاکید کرد که این روش تنها برای بالا بردن سطح اطلاعات و دانش کفایت میکند و برای تغییر در نگرش، تولید ابزارهایی جذاب مانند فیلم، داستان، بازیها و کارگاههای آموزشی فعال، گزینه مناسبتری خواهد بود. به دلایل فنی و به ویژه اقتصادی، بازیها قابلیتهای فراوانی در آموزشهای قرن بیست و یکم دارند، به گونهای که امروزه حتی در آموزش بزرگسالان و به خصوص مدیران ارشد سازمانها، آموزش از طریق بازی جایگزین سایر روشهای آموزشی شده و روندی تصاعدی را در پیش گرفته است.
ماندگارترین آموزشها در زمانهایی صورت میگیرد که فراگیر، شاد است و چون شادی جزء جداناپذیر بازی محسوب میشود، ماندگاری آموزش نیز بیشتر میشود. این یکی از دلایلی است که موجب میشود بازیها فرآیند یادگیری را تسهیل و ماندگاری آن را افزایش دهند.
در آموزش از طریق بازی، فراگیر خود، باید کشف کند و پیش رود. به همین دلیل در اغلب موارد، چون در حال کشف نیازهای خود است، متوجه زمان نمیشود. بهرغم اینکه شکست، روی دیگر سکه یادگیری است، اما از آن جا که در بازی - محیط غیررسمی و شبیه واقعیت - شکست تلخ نیست، پس یادگیری نیز تلخ نخواهد بود. از این رو یادگیری از طریق بازی، در ذهن فراگیر، هیچگونه نگرش منفی نسبت به معلم یا موضوع تدریس ایجاد نمیکند.
این تصور که در بازی، فراگیر، نمیآموزد از پایه نادرست است. در جریان بازی، ذهن فراگیر مرتبا در حال تجزیه و تحلیل اطلاعات دریافتی از بازی، پردازش و ترسیم الگوها و قواعد حاکم بر آن است. به همین دلیل است که امروزه اغلب نظامهای آموزشی پیشرو در جهان، حتی مراکز آموزش برجسته در دانشگاه یا صنعت به دنبال بازیهای آموزشی هستند. بازی اعضای هیاتمدیره شرکتهای بزرگ و معتبر جهانی یا دانشجویان تحصیلات تکمیلی در بهترین سازمانها و دانشگاههای دنیا، نه تنها یک تصور کودکانه نیست، بلکه واقعیتی است که به صورت روزانه تکرار میشود.واقعیت آن است که نگرشها به سختی و به کندی تغییر میکنند و در برخی موارد، تغییر نگرشهای قبلی غیرممکن به نظر میرسد. بازیها به دلیل قابلیتهای متعددی که در بالا بدانها اشاره شد، میتوانند در راستای فرهنگسازی، مفید واقع شوند. قابلیت بازیها در فرهنگسازی به قدری است که از آن به عنوان یکی از راهبردهای مقابله با تهاجم فرهنگی یا تحمیل فرهنگ مورد نظر به جامعه یاد و استفاده میکنند. از آنجا که بازیکنان، در زمان بازی بیشتر در حال وقتگذرانی و انجام کاری ساده هستند، هرگز متوجه نمیشوند که پارادایمها و
نگرشهای طراحی شده در بازی بر ذهن و تفکر آنها تاثیر میگذارد. به همین دلیل بعد از مدتی بدون این که احساس شود، بازیکنان، خلق و خویی را به خود گرفتهاند که طراحان بازی قصد آن را داشتهاند. از این رو، طراحی بازی، بهرغم ظاهر کودکانه خود، از دانش فنی بسیار بالایی برخوردار بوده و بنابراین در اختیار تعداد محدودی از کشورها و سازمانها قرار دارد.
جمعبندی
بازار سرمایه، ظرفیت فوقالعادهای در جذب نقدینگی و کنترل تورم ناشی از آن دارد. فرهنگ عامه مردم با این بازار، نامانوس و غریب است و به همین دلیل به عنوان اولین گام در توسعه بورس، فرهنگسازی و ایجاد نگرشهای مثبت باید مورد توجه و تاکید ویژه قرار گیرد.
فرهنگ از نگرشها و ساختارها به صورت توامان تشکیل شده و به همین دلیل لازم است تا در هر دو سطح برنامهریزیهای لازم صورت گیرد. هر دو سطح نیز باید توسط نهادهای حاکمیتی و به طور خاص سازمان بورس و اوراق بهادار برنامهریزی شود.آموزش اثربخش، لازمه ایجاد نگرش مثبت در میان آحاد جامعه است. از این رو محتوا و روش آموزش به عنوان دو پرسش بنیادی باید همواره توسط طراحان برنامههای آموزشی در بازار سرمایه، پاسخ داده شود. بنابراین یافتن روشهای اثربخش در آموزش مفاهیم نگرشی و گستره آموزشها در میان مخاطبان، اصلیترین موضوعی است که باید در برنامههای آموزشی سازمان بورس و دیگر نهادهای مالی و پولی متولی فرهنگسازی کشور مدنظر قرار گیرد.
منابع و ماخذ در روزنامه موجود است.
* دانشجوی مدیریت کسب و کار، دانشگاه جامع علمی کاربردی
z.azami@gmail.com
** دانشجوی دکترای مدیریت، دانشگاه تکنولوژی مالزی omehrabi@gmail.com
ارسال نظر