پیامدهای اجرای طرح تحول اقتصادی بر بازار سرمایه

علیرضا باغانی

لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها که در واقع یکی از محورهای هفت‌گانه طرح تحول اقتصادی است، هفته آینده در صحن علنی مجلس شورای اسلامی بررسی خواهد شد. این لایحه پس از آن که یک فوریتش در دی ماه ۸۷ در مجلس به تصویب رسید، پس از بررسی‌های فراوان و البته تغییرات عمده در کمیسیون ویژه بررسی طرح تحول در تیر ماه سال جاری توسط کمیسیون مزبور نهایی شد، تا زمینه بررسی و تصویب نهایی آن در مجلس مهیا شود.

مجلس در حالی هفته آتی تصویب این لایحه را بررسی می‌کند که تصویب آن را می‌توان به عنوان آغاز اجرای سیاست‌های مربوط به تحول اقتصادی تعبیر کرد، طرحی که دولت از مدت‌ها پیش به دنبال اجرا و گرفتن مصوبه آن از مجلس بود.

طرح تحول اقتصادی گرچه کل اقتصاد کشور را در بر می‌گیرد و در تمامی حوزه‌ها چه تولید، صنعت و چه در بازار پول اثرات و پیامدهایی به همراه خواهد داشت، ولی به طور قطع تاثیر اجرای این طرح در بورس که به عنوان دماسنج اقتصاد کشور شناخته می‌شود، بیش از سایر حوزه‌هاست و شاید واکنش بورس نیز به اجرای آن سریع‌تر از دیگر بازارها باشد.از این رو در گفت‌وگو با دکتر علی صالح آبادی رییس سازمان بورس و اوراق بهادار یک هفته مانده به بررسی لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها در مجلس به بررسی تاثیرات طرح تحول اقتصادی در بازار سرمایه پرداخته‌ایم. او در این گفت‌وگو با بیان این که بازار سرمایه از مدت‌ها قبل زمینه را برای اجرای چنین طرحی آماده کرده، می‌گوید که طرح تحول اقتصادی تاثیرات زیادی در شرکت‌های بورسی دارد که اغلب آنها مثبت است، اما برای کاهش آسیب شرکت‌ها که هزاران سرمایه‌گذار در آنها سهامدار هستند، باید در درازمدت به اجرای چنین طرحی اقدام کرد.

گفت‌وگو با علی صالح‌آبادی را در ادامه بخوانید.

به عنوان نخستین پرسش، طرح تحول چه نقشی در شفاف‌سازی قیمت‌ها دارد؟

طرح تحول با این نگاه که در شفاف‌سازی قیمت‌ها چه تاثیری دارد، قطعا در بازار اولیه امکان سرمایه‌گذاری را شفاف خواهد کرد. یکی از مشکلاتی که امروز در کشور وجود دارد این است که اگر کسی می‌خواهد کارخانه تولیدی راه‌اندازی کند، از قیمت آینده گاز، برق و در مجموع انرژی مصرفی چشم‌اندازی ندارد که این برای سرمایه‌گذاران مشکل‌ساز است و این امر سرمایه‌گذاری را نامطمئن می‌کند.

در واقع شما می‌‌خواهید به واقعی شدن قیمت انرژی اشاره کنید که در طرح تحول مطرح است؟

بله، این موضوع بسیار مهمی است. در هر صورت فردی که تمایل به سرمایه‌گذاری دارد، برایش زیرساخت‌ها مهم تلقی می‌شود که حامل‌های انرژی نیز از مهم‌ترین زیر ساخت‌ها محسوب می‌شوند. از این رو قیمت این زیرساخت‌ها باید شفاف شود. از طرفی دیگر در قالب سیاست‌های اصل ۴۴ که از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ شده، طبعا بسیاری از بنگاه‌های دولتی باید به بخش خصوصی واگذار شوند که در میان شرکت‌هایی که قابل واگذاری تشخیص داده شده‌اند، نیروگاه‌ها و شرکت‌های گاز استانی نیز وجود دارند. حال این پرسش پیش می‌آید که با توجه به زیان‌ده بودن این شرکت‌ها و همچنین نامشخص بودن قیمت انرژی چگونه این شرکت‌ها باید واگذار شوند.

طرح تحول در بحث بهره‌وری در شرکت‌ها چه تاثیری می‌تواند داشته باشد؟

به طور قطع شرکت‌ها و بنگاه‌های دولتی را نمی‌توان با همان رویکرد قبلی واگذار کرد. طبعا این شرکت‌ها باید در درازمدت واگذار شده و در شرایطی به بخش خصوصی واگذار شوند که بهره‌وری آنها افزایش پیدا کرده باشد. دلیل واگذاری‌ها هم همان افزایش بهره‌وری است که در طرح تحول که از سوی دولت مطرح شده به مقوله بهره‌وری نیز توجه ویژه‌ای شده است. در سایر موضوعات از جمله نرخ ارز و گمرک هم در طرح تحول نگاه ویژه‌ای شده است. در هر حال اگر ما می‌خواهیم بخش‌خصوصی فعال شود راهی جز شفاف‌سازی سرمایه‌گذاری برای سرمایه‌گذاران و حذف موانع کسب و کار نداریم و اینها چیزهایی است که در طرح تحول به آنها توجه ویژه شده است. مسوولان هم به این نتیجه رسیده‌اند که برای توسعه سرمایه‌گذاری باید ساز و کار لازم و بسترهای موردنیاز از جمله شفاف‌سازی و رفع موانع سرمایه‌گذاری مورد توجه قرار گیرد. از همین رو طرح تحول که موجب تغییر ساختار اقتصادی کشور می‌شود، امری کاملا ضروری است و باید به آن پرداخته شود، چرا که در نهایت از این راه سرمایه‌گذاری‌ها می‌‌تواند توسعه پیدا کند.

به نظر شما طرح تحول چه نقشی در واقعی‌شدن ارزش بازار دارد؟

در بازار سرمایه ما شرکت‌های مختلفی وجود دارند که در صنایع متفاوت فعالیت می‌کنند. مثلا ما مخابرات ایران را در بورس داریم که در بخش خدمات فعالیت می‌کند و این شرکت با حوزه انرژی ارتباط مستقیمی ندارد، اما برخی از شرکت‌های بورسی همانند فولادی‌ها و آلومینیوم وابستگی زیادی به انرژی دارند. واقعیت این است که این شرکت‌ها تا به حال در یک فضای اقتصاد دولتی فعالیت کرده‌اند و سوال این است که اگر ما بخواهیم همه چیز را یک باره برای اینها آزاد کنیم، آیا می‌توانند به فعالیت خود مثل گذشته ادامه دهند یا خیر. جواب این است که طبیعی است که تکنولوژی را یک شبه نمی‌توان عوض کرد، همین‌طور که بهره‌وری را نمی‌توان به طور اساسی یک شبه تغییر داد. بنابراین با کمک دولت می‌توان در یک دوره زمانی معقول مشکلات را مرتفع کرد.

چیزی که از صحبت‌هایتان متوجه شدم، این است که نباید طرح تحول برای شرکت‌های بورسی یک باره اجرا شود، چرا که ممکن است ارزش این شرکت‌ها را در بازار سرمایه با مخاطره مواجه کند؟

دقیقا درست است. به عقیده من باید در بحث حذف یارانه برای شرکت‌های بورسی به‌گونه‌ای عمل کرد که طی یک برنامه زمان‌بندی مشخص و با فرصت دادن به آنها این کار انجام شود که این شرکت‌ها آسیبی نبینند. طبیعی است که این دوره زمانی باید معقول و متفاوت باشد تا این بنگاه‌های اقتصادی بتوانند خودشان را آماده کنند.

آیا تنها مخالف حذف یارانه برای شرکت‌های بورسی هستید؟

ببینید، همان‌طور که در طرح‌های پیشنهادی عنوان شده، یارانه انرژی باید طی ۳ سال و به‌طور تدریجی واقعی شود. صحبت ما هم این است که باید حذف یارانه انرژی به تدریج صورت گیرد تا به فعالیت این شرکت‌ها خدشه‌ای وارد نشود، چرا که سرمایه هزاران سهامدار حقیقی و حقوقی در این شرکت‌ها درگیر است، ضمن اینکه در آینده شرکت‌های جدیدی نیز وارد بورس می‌شوند که شاید بحث یارانه و حامل‌های انرژی در فعالیت آنها اثرگذار باشد.

بنابراین گریزی نیست جز واقعی شدن قیمت‌ها؛ ولی مهم آن است که این اتفاق باید در یک دوره زمانی مشخص اتفاق بیفتد، دوره‌ای که شاید نیاز باشد برای هر شرکت متفاوت باشد.

به نظر می‌رسد این زمان از قبل در قالب قانون اصل ۴۴ در نظر گرفته شده و تا سال ۹۳ فرصت برای واقعی شدن قیمت‌ها وجود دارد؟

بله، قانون چنین چیزی را در نظر گرفته، ولی به نظر می‌رسد که این موضوع باز هم به کمک و مساعدت دولت نیاز دارد. ارتقای بهره‌وری و به‌کارگیری تکنولوژی‌های نوین طبیعی است که به زمان خاص خودش نیاز دارد و کمک دولت برای تحقق این مهم فقط به در نظر گرفتن زمان نیاز ندارد، بلکه سیستم بانکی باید منابع لازم را در اختیار قرار دهد تا شرکت‌ها با استفاده از این منابع بتوانند ساختار خود را اصلاح کنند. ضمن اینکه با توجه به خصوصی شدن شرکت‌ها، امکان حذف برخی هزینه‌ها وجود دارد، مثل کمک‌هایی که به صندوق‌های بازنشستگی می‌شود. در مجموع در راستای اجرای طرح تحول، اصلاح ساختارهای خوبی می‌تواند اتفاق بیفتد که ارزشمند است.

آیا این اصلاح ساختارها فقط در قالب کاهش هزینه‌ها از طریق تقلیل کمک به صندوق‌‌هاست؟

به طور قطع از طریق کاهش هزینه‌های پرسنلی نیز می‌توان در راستای کاهش هزینه‌ها گام برداشت.

در هر حال بنگاه‌های دولتی پرسنل مازادی دارند که می‌توانند با سازوکارهای تامین اجتماعی بخشی از مشکلات موجود را حل کنند. در واقع بار مالی شرکت‌ها از طریق تعدیل نیروی انسانی می‌تواند کاهش یابد.

در زمینه کاهش هزینه‌های زائد نیز هر مجموعه‌ای می‌تواند سازوکار لازم را در نظر گیرد، ولی چیزی که مشخص است، این است که در قالب طرح تحول بحث کاهش هزینه‌ها و به تبع آن افزایش بهره‌وری در نظر گرفته شده است.

برگردیم به بحث حذف یارانه‌های انرژی. اگر قیمت حامل‌‌های انرژی به صورت درازمدت نیز واقعی شود، ظرف این مدت بر چه اساسی به بنگاه‌های اقتصادی باید انرژی اختصاصی داده شود؟

در این مدت انرژی باید براساس نرخ‌های ترجیحی در اختیار صنعت قرار گیرد و بعد از آن طی یک برنامه‌ میان مدت یا درازمدت نسبت به اصلاحات ساختاری هم در حوزه واقعی شدن قیمت‌ها و هم در زمینه‌های دیگر اقدام کرد.

آیا اساسا شما به عنوان رییس سازمان بورس، طرح تحول اقتصادی را به نفع بازار سرمایه‌ می‌دانید؟

قطعا نه تنها در بازار سرمایه بلکه در حوزه اقتصاد کلان این طرح به نفع همه است، ولی حرف من این است که قبل از اجرای این طرح باید زمینه‌سازی لازم صورت گیرد و نباید یک شبه انتظار داشت که همه بنگاه‌های اقتصادی بتوانند خود را با اقتصاد رقابتی، غیردولتی و آزاد تطبیق دهند.

آیا به نظر شما طرح تحول باعث خروج محصول بسیاری از شرکت‌ها از سبد حمایتی دولت و پایان قیمت‌گذاری دولتی نمی‌شود؟

همان‌طور که می‌دانید، طبق سیاست‌های اصل ۴۴ ابلاغ شده از سوی مقام معظم رهبری، محصولات شرکت‌ها باید براساس شرایط بازار عرضه و تقاضا و قانون تجارت قیمت‌گذاری شود و در قانون اصل ۴۴ هم قیمت‌گذاری دولتی محصولات هم منع شده است، مگر آن که دولت ما‌به‌‌التفاوت آن را بپردازد. طرح تحول اقتصادی هم که از سوی دولت نهم مطرح شده در واقع در راستای اجرای همان قانون و سیاست‌هاست، چرا که نمی‌تواند شرکتی را به بخش‌خصوصی واگذار کند، در حالی که قیمت محصولات آن در دستگاه‌های دولتی انجام می‌شود.

بنابراین روح طرح تحول اقتصادی با پایان قیمت‌گذاری دولتی تطابق دارد.

به نظر شما، آیا‌ طرح تحول باعث اصلاح نظام تولید و کنترل داخلی نمی‌شود؟

همان اصلاحات ساختاری که در قالب طرح تحول اتفاق می‌افتد و همچنین افزایش بهره‌وری که ایجاد می‌شود، نهایتا به اصلاح نظام تولید و کنترل داخلی نیز منجر می‌شود. در هر حال در اقتصاد بحث مهمی که مطرح می‌شود، این است که منابع محدود است، بنابراین باید از این منابع محدود به شکل درستی استفاده کرد، لذا باید هزینه‌های غیرضروری در شرکت‌ها و بنگاه‌های اقتصادی نیز کاهش یابد.

با توجه به این که در آینده شرکت‌های جدیدی هم وارد بورس می‌شوند، این شرکت‌ها چگونه باید خود را با طرح‌ تحول و شرایط بورس تطبیق دهند؟

طرح تحولی که در حال اتفاق افتادن است منحصر به شرکت‌های بورسی یا غیربورسی نیست، بلکه کل اقتصاد را دربرمی‌گیرد، بنابراین با اجرای مدت‌دار سیاست‌هایی که در قالب طرح تحول در نظر گرفته شده، شرکت‌های جدید نیز به تدریج می‌توانند وارد بازار سرمایه شوند و از این بابت مشکلی وجود ندارد.

آیا طرح تحول در رشد و توسعه صنایع و شرکت‌های بورسی موثر است. در ضمن این طرح در افزایش سرمایه و سرمایه در گردش شرکت‌ها چه اثراتی دارد؟

این طبیعی است که هر تحول مثبتی سازنده است و به رشد و بالندگی کمک می‌کند. اجرای طرح تحول اقتصادی به کمک نظام بانکی نیاز اساسی دارد. چون برخی از فعالیت‌های اقتصادی روی اصل تکنولوژی استوار است و برای این که تکنولوژی نیز بهبود پیدا کند، ممکن است به افزایش سرمایه و همچنین دریافت تسهیلات بانکی نیاز باشد.

بنابراین شاید طرح تحول روی افزایش سرمایه و سرمایه در گردش شرکت‌ها اثراتی داشته باشد و ممکن است که این اثرات مثبت باشد.

نکته مهم این است که ما در حال حرکت به سمت اقتصاد آزاد هستیم و این مهم نیز نیاز به مطالعه روی شرکت‌های مختلف و صنایع متفاوت دارد، ضمن این که باید زیرساخت‌های لازم فراهم شود، به گونه‌ای که در کوتاه‌مدت هیچ سرمایه‌گذاری آسیب نبیند و در درازمدت هم سرمایه‌گذاران از سرمایه‌گذاری خود بهره‌مند شوند.

آیا پیشنهاد شما این است که یکی از بسته‌های الحاقی به طرح تحول، اصلاح ساختار نظام بازار سرمایه کشور باشد؟

بر اساس قانون جدید بازار سرمایه ساختار بازار سرمایه اصلاح شده است. سازمان بورس، شرکت بورس، شرکت سپرده‌گذاری‌مرکزی، بورس کالا، فرابورس، کانون‌ها و تشکل‌های خود انتظام نیز براساس آخرین پیشرفت‌های دانش‌بشری ایجاد شده و فعالیت می‌کنند. این اصلاح ساختار نیز بر اساس قانون بازار اوراق بهادار مصوب اول آذرماه ۸۴ صورت گرفته است. لذا بستر فعلی و زیرساخت‌های بازار سرمایه مغایر با اصلاحات نیست و لکن آنچه مهم است، صنعت است که اساس کار و حرکت بازار سرمایه محسوب می‌شود، زیرا بورس از مدت‌ها قبل منتظر اجرای چنین طرحی بوده و زمینه اجرا و پذیرش آن را هم داشته است؛ بنابراین اصلاح نظام صنعتی و تولیدی کشور کافی است که آن هم در قالب طرح تحول اقتصاد اتفاق می‌افتد. ما در بورس بیش از هر چیز به جلب اعتماد سرمایه‌گذاران نیاز داریم و این مهم‌ترین دارایی ما محسوب می‌شود که البته موضوع مهم مورد توجه دولت نیز هست و دولت می‌داند که باید این تغییرات به گونه‌ای انجام شود که بازار سرمایه آسیبی نبیند.

در این جا لازم است به این نکته اشاره کنم که اصلاحات ساختاری در بازار سرمایه از مدت‌ها پیش آغاز شده و ورود شرکت‌های بزرگی همچون مخابرات، مس، پالایش نفت اصفهان، فولاد مبارکه، فولاد خوزستان و ... به بازار سرمایه نشان‌دهنده وجود بستر لازم است، اما مشکل کنونی نامشخص بودن قیمت انرژی و همچنین قیمت‌ نهایی محصولات است.

ما با شرکت‌هایی مواجه هستیم که قیمت محصولات آنها آزاد بوده، اما ماده اولیه آنها آزاد نبوده است، بنابراین باید طی یک دوره زمانی مشخص این اصلاحات انجام پذیرد که البته همه این‌ها در برنامه اجرای طرح تحول دیده شده است.