تالارهای بورس منطقهای افتتاح یا توقف؟
همانطور که میدانیم در برههای از زمان دستاندرکاران و مسوولان بازار سرمایه در ایران به منظور رونق هر چه بیشتر بورس و آشنایی مردم با فرهنگ سرمایهگذاری به افتتاح تالارهای بورس در شهرستانها اقدام کردند که هم افتتاح این تالارها در همان زمان و هم عدم افتتاح تالارهای در جریان در شرایط کنونی، با چالشها و سوالاتی مواجه بوده است.
همانطور که میدانیم در برههای از زمان دستاندرکاران و مسوولان بازار سرمایه در ایران به منظور رونق هر چه بیشتر بورس و آشنایی مردم با فرهنگ سرمایهگذاری به افتتاح تالارهای بورس در شهرستانها اقدام کردند که هم افتتاح این تالارها در همان زمان و هم عدم افتتاح تالارهای در جریان در شرایط کنونی، با چالشها و سوالاتی مواجه بوده است.
مقاله حاضر برگرفته از سخنرانی نگارنده در همایش «چالشهای فرا روی راه اندازی تالار بورس منطقهای بوشهر» است. در این مقاله ابتدا با در نظر گرفتن سیستم تصمیمگیری در اقتصاد ایران از دید کلان به ارزیابی هزینه -منفعت افتتاح یا عدم افتتاح تالارهای بورس در نهایت از دید خرد (هزینه - منفعت سطح شهرستان) به موضوع پرداخته شده است.
سیستم تصمیمگیری متمرکز در مقابل سیستم تصمیمگیری غیرمتمرکز: سیستم تصمیمگیری متمرکز یا نقطه مقابل آن سیستم تصمیمگیری غیرمتمرکز -که امری نسبی بوده و به صورت یک طیف است (هورن گرن،۱۹۹۹ )، بیشتر به ساختار اقتصادی کشور ارتباط پیدا میکند به این ترتیب که هر چه سیستم اقتصادی متمرکزتر باشد تصمیمگیری نیز متمرکزتر میشود. به نظر میرسد که تمرکز منابع اقتصادی و تمرکز تصمیمگیری همراه و همزاد است و از سوی دیگر عدم تمرکز منابع اقتصادی، عدم تمرکز تصمیمگیری را به همراه خواهد داشت. آنچه مبرهن است نظام اقتصادی ایران به صورت متمرکز بوده و در سالهای اخیر تلاشهایی در جهت عدم تمرکز صورت گرفته، اما در این خصوص ما در ابتدای راه هستیم. این موضوع از این حیث مطرح شد که دو دیدگاه متفاوت وجود دارد. یکی از دید کلان - کسانی که در امر تصمیمگیری در شرایط کنونی اقتصاد در موضع قدرت قرار دارند-به بررسی افتتاح تالارهای بورس میپردازند که با توجه به اهمیت این گروه، بیشتر روی آنها تمرکز شده است. دیدگاه متفاوت دوم از دید خرد -کسانی که در سطح شهرستانها به تصمیمگیری میپردازند. در شرایط کنونی اقتصاد ایران در موضع ضعف در تصمیمگیری و ضمانت
اجرایی لازم هستند.
لازم به ذکر است که با توجه به این که کار تحقیقاتی اثباتی در خصوص افتتاح تالارهای منطقهای صورت نگرفته است، بنابراین این مقاله با رویکردی هنجاری به موضوع پرداخته و با طرح سوالات و فرضیههای مناسب میتواند زمینه ساز تحقیقات اثباتی در این خصوص باشد که با توجه به افتتاح تالارهای بورس منطقهای و چالشهای فراروی تالارهای جدید این نوع تحقیقات از نتیجه اقتصادی لازم برخوردار هستند.
افتتاح یا عدم افتتاح تالارهای بورس منطقهای ازدید کلان:
در این قسمت هدف این است که با ایجاد علامت سوالهایی در مورد افتتاح یا عدم افتتاح تالارهای بورس از دید تاثیر کلی در ساختار بازار سرمایه به موضوع پرداخته شود. همان طور که میدانیم اولین عامل مهم و اثرگذار در تصمیمگیری اقتصادی ارزیابی هزینه -منفعت است. (هورن گرن،1999 ) ارزیابی هزینه - منفعت معیاری است که هر عقل سلیم و تصمیمگیرنده اقتصادی را قانع میکند در شرایط کلی برای ارزیابی هزینه - منفعت در فرآیند اقتصادی با دو نوع کالا و خدمات مواجه هستیم الف) کالا و خدمات اختصاصی ب) کالا و خدمات عمومی. در مورد کالا و خدمات اختصاصی ارزیابی هزینه -منفعت آسان است چرا که در این شرایط عموما میتوان هزینهها را در قالب ریال و منافع را نیز در قالب ریال بیان کرد و از طریق مدلهای ارزیابی تعدیلی ارزش زمانی پول یا سایر مدلهای ارزیابی به تصمیمگیری اقتصادی مبادرت ورزید. هر چند که در این مدلها نیز در عمل نارساییهایی وجود دارد.
الف) ارزیابی هزینه -منفعت : در مورد کالا و خدمات عمومی ارزیابی هزینه -منفعت با چالشهای بسیار بیشتری مواجه است در مورد کالا و خدمات عمومی ارزیابی هزینه به ریال امکان پذیر بوده و چندان کار دشواری نیست؛ اما چالش اصلی در مورد منافع است. چرا که در کالا و خدمات عمومی منافع اولا قابل اختصاص به شخص یا گروه خاصی نیست وبه عبارتی در این خصوص سوار کاران مجانی فراوان وجود دارند(هندریکسون،۱۹۸۹) از سوی دیگر چون بازاری برای آنها وجود ندارد پس نمیتوان منافع هر فرد را به ریال بیان کرد، بنابراین حتی با شناسایی گروههای استفاده کننده با وجود تکثر آنها اندازهگیری ریالی منافع عملا امکانپذیر نیست. افتتاح تالارهای بورس در گروه دوم کالا و خدمات قرار میگیرد. ارزیابی هزینه -منفعت قبل از انجام هزینه صورت میگیرد، که در مورد افتتاح یا عدم افتتاح تالارهای منطقهای هیچ گونه تحقیقی صورت نگرفته است.
ب) هزینههای افتتاح تالارهای بورس: هزینههای افتتاح تالارهای بورس را که بهراحتی قابل برآورد است میتوان در سه دسته تقسیمبندی کرد: الف) هزینه اولیه و راهاندازی :شامل هزینههای خرید یا اجاره محل و امکانات اولیه جهت انجام امور معامله سهام. ب)هزینه نگهداری: شامل حقوق کارکنان و هزینههای جاری ماهانه ج)هزینه توسعه آتی: هزینههایی که در آینده ممکن است به منظور توسعه بیشتر انجام شود.
ج) منافع افتتاح تالارهای منطقهای: در مورد منافع، ارزیابی به مراتب دشوار تر است و به عبارتی با توجه به مطالب قبلی به ریال قابل بیان نیست، بنابراین ما مجبور هستیم به سراغ نمودهای منافع افتتاح تالارهای بورس برویم که این نمودها را میتوان به قرار زیر برشمرد :
1. آیا باعث ایجاد پراکند گی بیشتر مالکیت شده است ؟
۲. آیا باعث نقدینگی بیشتر سهام شده است؟
3. آیا حجم مبادلات بعد از افتتاح تالار بورس افزایش یافته است؟
۴. آیا باعث شفافیت بیشتر بازار شده است؟
5. آیا برای شرکتها انگیزه بیشتری برای پیوستن به بورس بوجود آمده است؟
۶. آیا تامین مالی از طریق بورس آسانتر و کم هزینهتر شده است؟
7. آیا رضایت سرمایهگذاران در خصوص نحوه انجام مبادلات افزایش یافته است؟
۸. آیا باعث عدم تمرکز و توسعه همه جانبه شده است؟
این موضوع که آیا این منافع در افتتاح تالارهای قبلی به وجود آمده است به تحقیق اثباتی در این زمینه نیازمند است. در این قسمت به ارائه اعداد و ارقام و مقایسه بورس تهران با پنج بورس دنیا میپردازیم تا شاید برخی از دلایل افتتاح تالارهای بورس در گذشته یا عدم افتتاح تالارهای بورس در شرایط کنونی پی ببریم.
با توجه به اعداد و ارقام ارائه شده و مقایسه با سایر بورسها میتوان دلایل زیر را در خصوص افتتاح یا عدم افتتاح تالارهای بورس ارائه کرد:
1. نقدینگی سرگردان و رشد بورس تهران طی سالهای 82-80 باعث جلب توجه به بورس شد.
۲. دستاندرکاران بازار سرمایه برای استفاده از رونق بوجود آمده بدون تجزیه و تحلیل هزینه - منفعت به افتتاح تالارهای بورس اقدام کردند.
3. خروج نقدینگی سرگردان و افزایش ریسکهای سرمایهگذاری در کشور بعد از سال 82 باعث رکود بورس شد.
۴. رکود بازار بورس باعث شد که بدون تجزیه و تحلیل هزینه -منفعت تالارهای قبلی، برنامه ها و تالارهای در حال افتتاح، مسکوت بماند.
بررسی افتتاح یا عدم افتتاح تالارهای بورس از دید خرد:
در این قسمت به بررسی موضوع از دید مسوولان در شهرستانها میپردازیم و ابزارهایی را برای چانه زنی آنها در مورد افتتاح تالارهای بورس در اختیار میگذاریم.این ابزار ها میتوانند به قرار زیر باشند:
1. حتی در شرایط رکود بازار افتتاح تالار میتواند باعث افزایش اشتغال شود وبا رونق بازار
باعث افزایش اشتغال در زمینههای تجزیه و تحلیل سهام، افزایش کارگزاران و سرمایهگذاران حقیقی و حقوقی شود.
2. مطابق با اصل پارتو کل ثروت در جامعه ثابت است و تلاش تمام بازیگران اقتصادی این است که ثروت را از گروهی به گروه دیگر منتقل کند (هندریکسون1989)از آنجا که بخش اعظم هزینه افتتاح تالار از مرکز تامین میشود وحال آنکه منافع آن یا تماما به محل افتتاح میرسد یا با مرکز share میشود (رونق بورس) پس مسوولان استان باید تلاش کنند این کار صورت پذیرد.
۳. با توجه به عدم آشنایی یا آشنایی اندک استفاده کنندگان برای استفاده از خدمات تحت وب و عدمانجام معاملات اینترنتی سهام به طور کار آمد،هنوز نیز ایجاد تالارهای بورس میتواند باعث بهوجود آمدن فرهنگ سرمایهگذاری در بورس از یک سو ورونق مبادلات از سوی دیگر میشود.
4. در بلند مدت افتتاح تالارهای بورس منطقهای میتواند باعث تمرکززدایی شود که به عنوان یکی از اهداف دولتها در سنوات اخیر بوده است.
۵. حجم معاملات تالارهای بورس منطقهای میتواند به عنوان معیاری برای ارزیابی سیاست تمرکززدایی تلقی شود.به این معنی که هر چه حجم مبادلات در شهرستانها افزایش یابد نشاندهنده بهبود اوضاع در وضعیت زندگی در شهرستانها است.
6. در آیندههای بسیار بلند مدت و شکلگیری شرکتهای قوی و بزرگ بومی تالارهای بورس منطقهای میتوانند به بورسهای منطقهای تبدیل شوند.
* عضو هیات علمی دانشگاه خلیج فارس بوشهر
منابع
۱-Horengren,Sundem,Stratton (۱۹۹۹) "Management Accounting"
2-Hendriksen, Van Breda,(1989) "Accounting Theory"
۳-Ross L.Watts & Jerold L.Zimmerman (۱۹۸۶) "Positive accounting Theory"
4-www.wfe.com "World Federation of Exchanges"
ارسال نظر