مقاله کاربردی
چالشهای تغییر در بنگاهها
امروزه استقرار سیستم مدیریت کیفیت (ISOTS ۱۶۹۴۹) در صنایع مختلف به یکی از مباحث جدی در زمینه بهرهوری و استفاده بهینه از منابع موجود تبدیل شده است.
مونا خورشیدی
امروزه استقرار سیستم مدیریت کیفیت (ISOTS ۱۶۹۴۹) در صنایع مختلف به یکی از مباحث جدی در زمینه بهرهوری و استفاده بهینه از منابع موجود تبدیل شده است. در حال حاضر بسیاری از سازمانها، بنگاههای اقتصادی و شرکتهای خدماتی به ویژه واحدهای بورسی سعی دارند با استقرار این سیستم در مجموعههای تحت مدیریت خود، نوعی دیگر از رقابت را تجربه کنند.
فرآیند استقرار سیستم مدیریت کیفیت از طریق موسسات استاندارد جهانی انجام میشود و طی آن مشاوران موسسات یاد شده با بررسی نقاط ضعف و قوت بنگاهها در جهت رفع یا تقویت آنها، برنامههای لازم را طراحی و اجرا میکنند. از سوی دیگر با انجام تغییرات بنیادی در بخشهای مختلف، راندمان کار را افزایش میدهند و آن را با معیارهای جهانی موجود در هر صنعت، هماهنگ میسازند. اما استقرار سیستمهای مدیریت کیفیت با چالشهایی نیز روبهرو است که گاهی اوقات این فرآیند را با شکست مواجه میسازد. این چالشها در سه حوزه سازمانها، مشاوران و مشتریان به وجود میآید و موجب کندی فرآیند مدیریت کیفیت میشود.
از مهمترین چالشهایی که در حوزه سازمانها وجود دارد، میتوان به عدم تامین کمی نیروی انسانی و عدم ثبات این نیرو، عدم توانمندی نیروی انسانی با سطح توانمندی مورد کفایت، عدم اعتقاد مدیریت ارشد سازمان به تاثیر سیستم مدیریت کیفیت و عدم آموزش مناسب پرسنل سازمان اشاره کرد، اما همیشه نمیتوان سازمانها را مقصر دانست و گاهی اوقات مشاورانی که کارهای اجرایی برقراری سیستمهای مورد نظر را انجام میدهند با کاستیهایی همراه هستند. مهمترین این کاستیها عبارتند از: عدم استفاده و اعمال نگرش چندتخصصی در فرآیند مشاوره، عدم برخورداری مشاوران از دانش کافی، عدم توانمندی مشاوران در مقابله با مسائل حاشیهای، نبود ارتباط مناسب بین مشاوران و مدیران ارشد سازمان، ارائه الگوهای نامناسب، عدم استقلال برخی از مشاوران از شرکتهای گواهی دهنده و عدم وحدت نظر و ثبات تیم مشاور و گاهی نیز مشتریان باعث ایجاد چالش در روند استقرار سیستم میشوند.
دلایل این امر عبارتنداز: تعویض مکرر مدیران سازمانهای مشتری، عدم دانش کافی کارشناسان مشتری و عدم شناخت الزامات و نیازمندیها توسط مشتریان و... مجموعه این عوامل باعث شده است که شرکتها یا سازمانها به دلیل عدم برخورداری از سیستم مدیریت کیفیت نتوانند آنگونه که باید خدمات لازم را ارائه دهند و در نتیجه از چرخه رقابت حذف شوند. به منظور جلوگیری از شکست پروژههای استقرار سیستم مدیریت کیفیت میتوان از طریق حفظ منابع انسانی در سازمان و تناسب این منابع با شرایط سازمان، استفاده از نظر مشاوران سازمان به منظور تایید صلاحیت علمی افراد به استقرار این سیستمها سرعت بخشید. همچنین جسارت مشاوران در متقاعد کردن مدیران ارشد سازمان، نظارت کامل مدیریت ارشد بر عملکرد اجزای سیستم و ثبات رای این مدیران در تصمیمگیریها نیز میتواند در جهت جلوگیری از شکست پروژههای مدیریت کیفیت موثر واقع شود.
از سوی دیگر میتوان از طریق اجتناب از برخوردهای عجولانه در رابطه با منافع حاصل از استقرار سیستمها، مشارکت مدیران ارشد سازمان در اجرای سیستم، جسارت مدیران پروژه، اجتناب از الگوهای از پیش طراحی شده توسط مشاوران و مشتریان روند استقرار سیستم مدیریت کیفیت را تسریع کرد.
کارشناس استقرار سیستم مدیریت کیفیت
ارسال نظر