یادداشت
فقر آماری
از میان انبوه نارساییهای بازار سهام کشور، یکی از مشکلات سهلالمرتفع که تاکنون در برابر رفع آن اقدامی صورت نگرفته یا اگر گرفته، کسی نمیداند!
مجید مهری
از میان انبوه نارساییهای بازار سهام کشور، یکی از مشکلات سهلالمرتفع که تاکنون در برابر رفع آن اقدامی صورت نگرفته یا اگر گرفته، کسی نمیداند! فقر تولید و انتشار آمارهای اساسی درباره ابعاد جمعیتی بورس تهران است؛ به طوری که بر اثر نبود آگاهی از گستره بورس تهران، عملا امکان یک برنامهریزی و تصمیمگیری واقعبینانه از سوی تمام نهادها و سازمانهای فعال در این بازار وجود ندارد و در بهترین حالت، برنامهریزی سازمانها، نهادها با انحراف استاندارد، توهم منابع یا تخصیص نابهینه انرژی مواجه است. هماکنون هیچ کارشناس، تحلیلگر، نهاد آموزشی، مشاورهای، سرمایهگذاری و ... آمار دقیق از تعداد و جمعیت کددار کشور، تعداد معاملهگران (کدها) فعال، تعداد زنان و مردان سهامدار (جنسیت)، میانگین سنی سهامداران یا معاملهگران، مد و میانه سنی جمعیت سهامدار در کشور، توزیع و پراکندگی جمعیت سهامداران، پراکنش دادوستد سهامداران براساس سن، جنس، سطح تحصیلات، نمادهای معاملاتی و ... در اختیار ندارد.
فقر آمار و عدمانتشار با دادههای بانک اطلاعاتی، فقط مربوط به جمعیت سهامداران حقیقی و حقوقی نیست و این موضوع در مورد دیگر ارکان بازار نیز قابل تعمیم است. تعداد تحلیلگران بازار، تعداد مدیران، تعداد موسسههای مشاوره سرمایهگذاری و ... (با در نظر گرفتن تمام پارامترهای جمعیتی) یک جلوه دیگر پدیده فقر آمار و خطا در اندازهگیری و برنامهریزی و اجرا است. وقتی آماری (با هر سطح کیفی) به عنوان متغیر کمی و مبنای برنامهریزی در سطح دولت و نهادهای ناظر و مجری (سازمان و شرکت بورس) و بازار (تمام نهادها و سازمانهای حاضر در بازار سرمایه) در اختیار نیست، تحقق پیشبینیها در اکثر برنامههای خرد و کلان امکانپذیر نخواهد بود و به این ترتیب خطا در برآورد به پدیدهای هنجاری (Norm) در سازمانها مبدل شده است.
شاید طرح مصداقی ابعاد موضوع را عیانتر کند.
مدتی است که براساس توصیه چندباره رییسجمهوری (سخنرانی در شیراز، شبنشینی چند هفته قبل...) سازمان بورس و اوراق بهادار به موضوع آموزش همگانی سرمایهگذاری در بورس در سطح برگزاری کلاسهای آموزشی، انتشار اطلاعات روی سایت رسمی سازمان توجه داشته است؛ اما آیا اجرای یک برنامه موفق آموزش همگانی سرمایهگذاری در بورس بدون حداقلهای «شناخت جمعیت مخاطب» و وجود «فقر معرفتی» امکانپذیر است؟ به نظر میرسد که اگر سازمان بورس و شرکتهای تابعه، آمار و اطلاعات درباره بازاردارند، باید هر چه سریعتر به منظور افزایش کارآیی تصمیمهای برنامهریزی در بازار و جلوگیری از اتلاف منابع منتشر کنند اطلاعات به مثابه گردش خون در پیکره بازار است. آیا خون به پیکره بازار به موقع میرسد؟
ارسال نظر