ریسک در گزارشگری مالی
بخش اول
چکیده
عدم اطمینان یکی از ویژگیهای بارز هر محیط اقتصادی است. اساسا رویکرد شرکتها نسبت به ریسک تصمیمات، معاملات و قیمتهای بازار را تحتتاثیر قرار میدهد.
بخش اول
چکیده
عدم اطمینان یکی از ویژگیهای بارز هر محیط اقتصادی است. اساسا رویکرد شرکتها نسبت به ریسک تصمیمات، معاملات و قیمتهای بازار را تحتتاثیر قرار میدهد.
تصمیمات درست و عاقلانه بر مبنای اطلاعاتی گرفته میشوند که ریسک و شرایط عدم اطمینان را تشریح میکنند یا حداقل به شناخت آنها کمک مینمایند. مهمترین جزء یک سیستم اطلاعاتی در هر اقتصاد، گزارشگری مالی آن است. هنگامیکه یک شرکت، اطلاعاتی را در خصوص شرایط و عملکرد مالی خود به استفادهکنندگان بیرونی ارائه میدهد، خواسته یا ناخواسته اثر انواع ریسک بر شاخصهای ارزیابی، سود خالص و جریانات نقدی خود را جهتدهی میکند.
شاید بتوان گفت در سالهای اخیر آنچانکه باید، به مقوله گزارشگری مالی پرداخته نشده است. این در حالی است که باید توجه داشت بررسی چالشهای گزارشگری مالی، عامل اساسی رفع اختلاف نظرهای موجود بین وضعکنندگان استانداردهای حسابداری و مقرراتگذاران است. ضمنا این امر موجب میشود ساختار و محتوای گزارشات مالی نیز تبیین گردد و خلاصه اینکه نتیجه نهایی آن ارائه یک سیستم گزارشگری مالی است که با مفاهیم مدیریت ریسک و اصول اندازهگیری آن سازگار میباشد و زمینه را برای تصمیمگیریهای آگاهانه توسط استفادهکنندگان بیرونی فراهم میآورد.
به اعتقاد اکثر کارشناسان، داشتن یک استراتژی مناسب شامل ارکان زیر تا حدود زیادی میتواند به رفع اختلافنظر بین وضعکنندگان استانداردهای حسابداری و مقرراتگذاران کمک نماید.
۱ - تفکیک مفهوم بیطرفی از گرایش به سمت گزارشگری محافظهکارانه، بهعنوان یک هدف بلندمدت؛ عدم جانبداری در ارائه تصویری شفاف از شرایط و عملکرد مالی شرکت، هدف اصلی حسابداری است که باید در بلندمدت از مقوله تمایل به گزارشگری محافظهکارانه بهموجب برخی مقررات متمایز شود. به عبارت دیگر قاعدهمندی ابزارهای قانونی احتیاطآور نقطه شروع ارزیابیهایی است که مشمول محافظهکاری عمدی نمیشوند.
2 - رفع برخی سوءتفاهمات طی فرآیندی همسو با هدف اول؛
به این منظور مقرراتگذاران با توجه به ابزارهای کنترلی که در اختیار دارند، در مواجهه با بخشی از مفاهیم «ثبات مالی تغییرات در استانداردهای گزارشگری مالی» که غیـرقابلاجتناب هستند، سیاست بیطرفی را در پیش میگیرند.
3 - اجماع بر سر گزارش اطلاعات غنیتر در مورد شاخصهای مالی شرکت؛
البته این مهم در چارچوب رویههای حسابداری سنتی و با استفاده از گزارشگری وضعیت جاری شرکت از طریق صورتهای مالی (اطلاعات پایه) امکانپذیر نیست، بلکه باید برآوردهایی از ریسک (اطلاعات ریسک) و درصد عدم اطمینان هر یک از برآوردها (اطلاعات خطای اندازهگیری) نیز ارائه شود. تشریک مساعی بین وضعکنندگان استانداردهای حسابداری و نهادهای نظارتی علاوه بر بهبود مجموعه نهایی اطلاعات گزارش شده، ضمانت اجرایی آن را نیز در پی خواهد داشت.
در این مقاله بیشتر سعی شده است به رابطه بین حسابداری، مدیریت ریسک و اندازهگیری آن پرداخته شود. به این منظور قابلیتهای مختلف اندازهگیری ریسک و رابطه آن با تعیین ارزش بررسی میشود. همچنین از دو جنبه دیگر نیز به مساله خواهیم پرداخت. نخست آنچه که تحتعنوان بیطرفی شناخته میشود، بهطور مفصل مورد بررسی قرار میگیرد. اهمیت بحث بدان جهت است که نخستین اثر ریسک بر محاسبات ارزشگذاری به تفسیری که از مفهوم بیطرفی میشود، بستگی دارد. در ادامه به ارتباط بین ارزشگذاری بیطرفانه و قیمتهای بازار نیز پرداخته میشود.
از بعد دیگر چالشهای موجود بین اندازهگیری ریسک و رویکرد جاری نسبت به گزارشگری مالی مورد بررسی قرار میگیرد. بهویژه توجه خاص خواهیم داشت به امکانسنجی این مساله که آیا ممکن است استانداردهای حسابداری ارزشیابیها را تحریف کنند یا اینکه صورتهای مالی شرکت را بهطور مصنوعی متورم نشان دهند؟ یا حتی در نتیجه این آثار به انحاء مختلف وضعیت اعتباری شرکت را تحتتاثیر قرار دهند.
نخست، در جهانی که مشخصه اصلی آن اطلاعات ناقص و هزینهبر است، ارزشیابی بهصورت منحصربهفرد و عینی قابلتعریف نیست. بهعنوان یک نتیجه مهم میتوان گفت که مفهوم بیطرفی باید محتاطانه تفسیر شود. اصولا در چنین شرایطی، ارزش به دست آمده مبتنی بر میثاقهای حسابداری اعم از اینکه در بازار مشاهده میشود یا خیر، ارزش بازار شرکت را تحتتاثیر قرار میدهد. بهعلاوه در بررسی اصول حسابداری نیز باید اثر متقابل عوامل اقتصادی مورد توجه قرار گیرد.
دوم، نقش اصول اندازهگیری ریسک در تعیین ارزش بسیار اساسی است. از آنجاکه ارزشیابی مستلزم پیشبینی است، بنابراین باید ریسکهای ممکن اندازهگیری و قیمتگذاری شوند. حتی زمانیکه بحث پیشبینی در حسابداری سنتی نیز مطرح میشود، اندازهگیری ریسک اهمیت مییابد، مثل محاسبات مربوط به استهلاک وامها. بهعلاوه در سایر روشهای حسابداری مانند ارزش متعارف یا ارزش ویژه، نقش اندازهگیری ریسک گستردهتر است که این خود زمینهای برای پیشرفتهای آتی از قبیل عمیق شدن بازارها، توسعه و تنوع ابزارهای مالی جدید و نوآوریهای مالی میباشد.
سوم، اولویت دادن به قابلیت تایید در گزارشگری مالی بهویژه این امر هنگامی اهمیت مییابد که ارزیابی و سایر اطلاعات گزارش شده، با استفاده از مدلهایی پیشبینی شوند که مستقیما به قیمتهای بازار متکی نیست. خطا در برآوردهای یک مدل، بهطور قابلتوجهی به درصد خطای مدل و اشتباهات عمدی در گزارشگری مربوط میشود. قابلیت تایید، مهمترین معیار برای انتخاب یک رویه حسابداری از بین رویههای موجود است. اعتبار درونی و دقت نتایج مدلهای اندازهگیری نیز برای ارزیابی عملکرد و تعمیم آنها بسیار مهم است. بهعلاوه تا زمانیکه مدیریت ریسک بهعنوان محافظی در برابر اشتباهات عمدی گزارشگری از اهمیت خاصی برخوردار است، اصول اندازهگیری ریسک نیز نقش اساسی و مشابهی در امر ارزشگذاری دارد.
چهارم، اولویت دادن به مفهوم شفافسازی در گزارشگری مالی اهمیت این مساله در عکسالعمل بازار نسبت به ارزیابی و اطلاعات ارائه شده است که بدون توجه به روش ارزیابی ممکن است تفسیر بهتری داشته باشد. در برخی رویکردها اهمیت شفافسازی به آسانی قابل درک است. بدینترتیب که قیمتهای بازار کاملا مات و شبهه برانگیزند، و بهطور کامل در برابر عواملی که آنها را تحریک میکنند، بیتوجه و خاموش میباشند. برای مثال، در چنین شرایطی این سوال مطرح میشود که آیا تغییر قیمتهای بازار انعکاس تغییرات در نرخ بهره است یا درجه اعتبار؟ بهعلاوه به جز داراییهای قابل معامله در بازارهای پرعمق و نقدشونده در سایر موارد، تشریح خطای اندازهگیری در ارزش برآورد شده بسیار اهمیت دارد. این امر به سرمایهگذاران بالقوه بیرونی امکان میدهد همچون نهادهای نظارتی، کیفیت برآوردها را ارزیابی نموده و بر اساس آن در تصمیمات یا رفتارشان تجدیدنظر کنند.
پنجم، ضربالمثل معروفی هست که میگوید نیاز باعث اختراع است. زمینههای بسیار مناسبی برای ایجاد هماهنگی بین ارزشیابیهای حسابداری و اقتصاد وجود دارد؛ البته عوامل زیادی نیز هستند که موجب اختلاف بین این دو نوع ارزشیابی میشوند. عواملی از قبیل مفهوم دارایی یا بدهی و تفاسیر آن، فلسفه وجودی اصول مختلف حسابداری (سیستمهای خاص و پیچیده) در قالب استانداردهای مختلف برای قابلیت تایید برآوردهای آتی. در هر حال بخشی از این اختلاف غیرقابلاجتناب و بخشی دیگر قابلرفع میباشد. توجه بیشتر به الزامات مدیریت ریسک، رهنمود مفیدی برای رفع این اختلاف است. مواردی مثل نحوه برخورد با سپردههای دیداری، خطمشی تمدید بیمه و محاسبات مربوط به استهلاک وام.
بنابراین راههای زیادی وجود دارد که مدیریت ریسک و اصول اندازهگیری آن بتوانند به رفع اختلاف نظرهای موجود بین وضعکنندگان استانداردهای حسابداری و مقرراتگذاران کمک کنند. نقش اصول اندازهگیری ریسک در گزارش اطلاعات مورد نیاز به منظور عملکرد مناسب بازارهایی که باید به اطلاعات ریسک و خطای اندازهگیری توجه خاص داشته باشند، بسیار اساسی است. همچنین اصول اندازهگیری ریسک عامل بسیار مهمی در اندازهگیری، قابلیت تایید و اثبات ارزیابیها است. مدیریت ریسک نیز بهعنوان مرکز ثقل تهیه و وضع استانداردهای حسابداری، میتواند ابزاری مفید برای حذف شکاف بین ارزیابیهای حسابداری و اقتصاد باشد. بیش از دو دهه است که به موازات رشد بیسابقه بازارهای سرمایه، پیشرفتهای چشمگیری در اصول اندازهگیری ریسک رخ داده که سیستمهای مالی را متحول نموده است. چارچوبهای احتیاطآور هم تغییراتی داشتهاند و به نظر میرسد در آینده نزدیک، تحولات دیگری نیز در گزارشگری مالی بهوجود آید.
ساختار کلی مقاله
در بخش اول، سه گروه از اطلاعاتی که به نظر میرسد، میتوانند مجموعه ایدهآلی برای گزارشگری مالی را فراهم آورند، مورد بررسی
قرار میگیرد. سپس این نوع گزارشگری مالی با وضعیت موجود مقایسه میشود. در ادامه مجموعه اطلاعات ریسک و خطای اندازهگیری بهطور کامل تشریح میگردد. در بخش بعدی مفهوم بیطرفی همراه با تفاسیر مختلف آن در روشهای ارزشیابی و با شرایط گزارشگری متمرکز،بررسی میشود.
بالاخره آخرین بخش به بررسی شکاف موجود بین ارزیابیهای حسابداری و اقتصاد مربوط میشود.
ریسک و مجموعه اطلاعات ایدهآل برای گزارشگری مالی
محصول نهایی فرآیند حسابداری مالی، ارائـه اطلاعات مالی به استفادهکنندگان مختلف، اعم از استفادهکنندگان داخلی و استفادهکنندگان خارج از واحد تجاری، در قالب گزارشهای حسابداری است. آن گروه از گزارشهای حسابداری که با هدف تامین نیازهای اطلاعاتی استفادهکنندگان خارج از واحد تجاری تهیه و ارائه میشود، در حیطه عمل گزارشگری مالی
قرار میگیرد؛ اما نیازهای اطلاعاتی طیف وسیع استفادهکنندگان خارج از واحد تجاری، برای اتخاذ تصمیمات اقتصادی چیست؟
آنچه مسلم است، کسب اطلاع از وضعیت سودآوری حال و گذشته شرکت، توان بازپرداخت بدهیها و وضعیت نقدینگی آن، حداقل در یک مقطع زمانی مشخص (مثلا بهطور سالانه و در پایان هر دوره مالی) نیاز مشترک اطلاعاتی استفادهکنندگان میباشد. بهعلاوه آنها به داشتن تصویری شفاف از ریسکهای موجود و برآوردهای آتی شرکت نیاز دارند، که در نتیجه احتمالا به میزان دقت و قابلیت اتکای این برآوردها نیز علاقهمند میباشند. بنابراین میتوان گفت سه گروه اطلاعات مذکور، ارکان اصلی گزارشاتی هستند که مبنای محاسبات نرخ بازده مورد انتظار بهکاررفته در تمام اندازهگیریها میباشد، بهطوریکه این نرخ بازده مورد انتظار برحسب ریسکهای موجود، تعدیل شده یا بهعبارت دیگر شرایط عدم اطمینان در محاسبه آن لحاظ شده است. این مجموعه از اطلاعات در سه طبقه اصلی شامل اطلاعات پایه، اطلاعات ریسک و اطلاعات خطای اندازهگیری، به شرح نمایه شماره ۱ ارائه میشوند.
اطلاعات پایه
این گروه از اطلاعات، شامل صورت سود و زیان، ترازنامه و صورت جریان وجوه نقد البته در یک مقطع زمانی مشخص میباشد. این بخش از اطلاعات، قدیمیترین نوع اطلاعات با طول عمری برابر با سابقه حسابداری سنتی هستند. در واقع این نوع اطلاعات برای همه شناخته شده میباشند. در حسابداری برمبنای اصل بهای تمام شده بیشترین حجم اطلاعات گزارش شده، ماهیت زمان حال و گذشته دارند. ولی حتی با توجه به این اصل هم، ارزشیابی ناچارا شامل اجزای آیندهنگر میباشد. هرگاه قیمت یک دارایی براساس انتظارات آتی محاسبه شود، در صورتیکه رویدادهای واقعی با پیشبینیها مطابقت کنند، اصطلاحا میتوان گفت، برآورد درستی انجام شده است. اما این مساله فقط در دورههای بعد قابلتایید است، که البته باید توجه داشت اگر قیمت یک دارایی، متناسب با برآورد جریانات نقد آتی یا ارقام سود پیشبینی شده تعدیل میشود، این برآوردها نیز میتوانند از یک دوره به دوره دیگر دچار تغییر شوند. بهطورکلی میتوان گفت ماهیت اصلی ارکان چشمانداز آتی، همان تعدیلات ناشی از رخدادهای گوناگون میباشد. بهعنوان مثال حسابداری بر مبنای ارزش متعارف. در این مورد خاص تلویحا به انتظارات بازار اشاره
میشود، بهعلاوه نتیجه عینی یک دادوستد انجام شده (قیمت بازار) نقش «تلسکوپی» را دارد که بهوسیله آن میتوان از منظر امروز، آینده را دقیقتر دید و این نکته در زمان استفاده از مدلهای مختلف ارزشیابی برای محاسبه ارزش متعارف آشکار میشود.
اطلاعات ریسک
اساسا این گروه از اطلاعات، شامل آیندهنگری میشوند. سودهای آتی، جریانات نقد آتی و ارزشهای آتی، ماهیتا نامعلوم هستند. اطلاعات ریسک ارائه میشود تا نتایج و دامنه تغییرات متغیرهای آماری مربوط به نرخ بازده بهدست آمده را در یک مقطع زمانی کنترل نماید. بهویژه آنکه متغیرهای مذکور با توجه به توزیعهای احتمالی مختلف میتوانند، دامنه تغییرات وسیعی داشته باشند. بهعلاوه اطلاعات ریسک، کمک میکنند بهترین پیشبینیها از توزیعهای احتمال نرمال بهدست آید (بهعنوان مثال قیمت تعدیل شده یا جریانات نقدی تعدیل شده برحسب ریسک که آمارههای خلاصه شدهای از این قبیل توزیعها هستند).
اما برخی موارد از قبیل تجزیه و تحلیل حساسیت و آزمونهای استرس، بهآسانی در این بخش قابل ارائه نیستند. بههرحال هر نوع اطلاعات مستقیمی که توصیفکننده عوامل کوتاهمدت و بلندمدت ریسک باشد، میتواند در ارزیابی احتمال وجود کوواریانس بین معیارهای عملکرد شرکتها موثر واقع شود، بهویژه در رابطه با تلاش سرمایهگذاران برای ارزیابی سطح تنوع پرتفوهایشان.
اطلاعات خطای اندازهگیری
این گروه از اطلاعات شامل خطای نهایی و درصد عدم اطمینان در محاسبه متغیرهای مربوط به نرخ بهره است. هرگاه لازم باشد این نوع متغیرها برآورد شوند، نیاز برای دستیابی به این نوع اطلاعات نیز افزایش مییابد. برای مثال خطای اندازهگیری در مورد اطلاعات گروه اول میتواند صفر باشد، چراکه آنها براساس قیمتهای قابل مشاهده در بازار، ارزشگذاری میشوند یا اینکه ممکن است در بازارهای پرعمق و با نقدشوندگی بالا وجود داشته باشند. اما اگر همین قیمتها به یک مدل خاص نسبت داده شوند یا در یک بازار کامل و واقعی تعیین شوند، آنگاه به این ارقام میتوان یقین داشت، لذا ملاحظه میشود همواره به برخی مفروضات برای محاسبه این نوع پیشبینیها نیاز میباشد.
در واقع خطای اندازهگیری میتواند دو عامل اصلی داشته باشد. در تمام ارزیابیها بهطور ذاتی درصدی از خطا وجود دارد که میتواند در اثر نوع مدلسازی متغیرها افزایش یابد، که بهعبارت دیگر «خطای مدل» نامیده میشود. دومین عامل، اشتباهات عمدی در گزارشگری است که مشخصا میتوان از آن بهعنوان «خطای جانبداری در گزارشگری» یاد کرد. بازگردیم به نمونههای قبلی، شامل خطای نهایی مرتبط با جریانات نقد بهکار رفته در محاسبه ارزش فعلی یک وام (اطلاعات گروه اول) یا پارامترهای بهکار رفته در محاسبه واریانس (اطلاعات ریسک). در ادامه نمونههایی ارائه میشود که نشان میدهد، ارقام سود یا واریانس مندرج در گزارشات یک شرکت، البته در صورتیکه واقعیات گزارش نشوند، اندکی احتیاط داشته و درصد عدم اطمینان مربوط به آن ارقام میتواند افزایش معینی داشته باشد. برای مثال رقم سود میتواند بهطور هدفمند و عمدی متورم نشان داده شود، اگر که پاداش مدیران به قیمت سهام در کوتاهمدت مربوط شده باشد، که متاسفانه عواقب آن در آینده باعث از بین رفتن سرمایه سرمایهگذاران خواهد شد. بهطور مشابه مدیر یک بانک ممکن است، وسوسه شود واریانس یا همان ریسک بانک را کمتر از
حد برآورد کند تا با استفاده از آن کفایت سرمایهاش را بهبود بخشد.
چندین روش برای تعیین خطای اندازهگیری وجود دارد. حالت ایدهآل زمانی است که شرکت همراه با گزارشگری مالی، با توجه به واقعیات مربوط به خطای مدل و در زمانهای مناسب، اطلاعاتی را در مورد برآوردهای مقطعی ارائه کند تا سطح اطمینان این قبیل برآوردها تا حدود زیادی مشخص شود. این نوع اطلاعات میتوانند قابلیت تایید ارزشهای به دست آمده از برآوردهای مقطعی را با دامنه تغییرات معین ممکن سازند. برای مثال افشای حساسیت برآوردها نسبت به مفروضات مختلف (انتخاب پارامترهای مدل) میتواند بسیار موثر باشد.
اما حالت دیگر، زمانی است که قرار باشد خطای ناشی از گزارشگری جانبدارانه افشا و گزارش شود. بدیهی است که این امر بسیار سختتر از حالت قبل میباشد. ولی باید بهخاطر داشت فارغ از عامل خطا، اطلاعات مربوط به خطای مدل میتواند در سطوح مختلف، کاربرد داشته باشد. از طرف دیگر، ریسک ناشی از اشتباهات در گزارشگری میتواند با اِعمال سختگیرانهتر استانداردهای مربوط به قابلیت تایید محدود شود، حتی در مواردیکه به نظر میرسد این ریسک در سطح بسیار بالایی قرار دارد، برای تقویت انگیزه پرهیز از گزارشگری اشتباه، میتوان مجازاتهای مناسبی برای اینگونه اقدامات پیشبینی نمود.
* چگونه میتوان نحوه گزارشگری فعلی را با شرایط جدید شامل سه گروه اصلی اطلاعات مقایسه نمود؟
در حال حاضر مجموعه کاملی از اطلاعات پایه وجود دارد. مجموعه جامعی که از طریق وضع استانداردهای مختلف حسابداری تعیین شده است. این استانداردها، حداقل چندین متغیر مختلف را در مورد نرخ بهره و ارتباط آنها با یکدیگر معرفی میکنند. سه صورت مالی اساسی شامل ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان وجوه نقد تشکیل دهنده هسته اصلی این گروه از اطلاعات میباشند. این نوع سیستم گزارشگری بهتدریج از زمان پیدایش حسابداری بهصورت حرفهای رشد و تکامل یافته است و بیشتر تلاشهای اخیر نیز در جهت تهیه و وضع استانداردهای بینالمللی است که مربوط به گزارشگری مالی میباشد.
* کارشناس ارشد حسابداری دانشگاه علامه طباطبایی
ارسال نظر