ابوالفضل صدری*

تعاریف مختلفی برای اندازه بازار از سوی محققان ارائه شده است. آنچه که از تالیف‌های همه آنها استنباط می‌شود اندازه بازار یعنی ارزش روز تمام دارایی‌های موجود در آن است که با اندک تاملی می‌توان گفت که اندازه بازار را تعداد سرمایه‌گذارانی تعیین می‌کنند که سرمایه‌های خود را در دارایی‌های مختلف متنوع کرده‌اند. بنابراین اندازه بازار سرمایه را تنها سهام شرکت‌ها تعیین نمی‌کند، بلکه می‌تواند اوراق قرضه، اختیار خرید یا فروش و... نیز بر اندازه آن موثر باشد. در نهایت پرواضح است عواملی که بر تعداد و میزان دارایی‌ها در بازارهای مالی اثرگذار هستند، بالطبع بر اندازه و حجم بازار موثر خواهد بود، اما چه عواملی باعث شده است بازار سرمایه به ویژه بازار سهام در کشور ما همچنان کوچک بماند، طوری که با حجم معامله چند میلیارد ریال بازار سردرگم شود. عوامل زیر را می‌توان در توضیح این حالت برشمرد.

اول: وجود حاکمیت دولتی بر اقتصاد که طی سال‌های گذشته به دنبال افزایش ارزش برای سهامداران نبوده است، دوم: نبود عمق بازار؛ یعنی اینکه عرضه و تقاضا برای دارایی نباید بر قیمت آن اثر کاذب داشته باشد، به عبارتی بازار به اندازه کافی نقدشونده باشد. چرا که در بازارهایی که در آنها به اندازه کافی خریدار و فروشنده نباشد، از میزان جذابیت کاسته شده و به مرور زمان به خروج تعداد سرمایه‌گذاران از بازار منجر می‌شود، سوم: کم بودن تعداد شرکت‌های موجود در بازار سهام که درصد بالایی از آنها با حجم سرمایه بسیار پایین هستند، چهارم: نبود سیاست‌های تشویقی از یک طرف و روشن نبودن افق اقتصاد کلان از سوی دیگر بر تعداد شرکت‌های داوطلب پذیرش در بازار سهام موثر است، پنجم: نبود تنوع دارایی‌های مالی مانند اختیار خرید یا فروش و ... و ششم: پایین بودن درصد سهامداران نسبت به تعداد جمعیت کشور.

* مدیر پرتفوی بانک پاسارگاد