گروه بورس- مدیر پذیرش اوراق بهادار بورس تهران، روز گذشته خبر از عدم اخراج شرکت‌های تابلوی چهارمی داد. تابلوی چهارم بورس که با هدف جدا کردن شرکت‌هایی که ضوابط سازمان بورس را به دلایل مختلفی از جمله زیان‌دهی،

عدم رعایت آیین‌نامه افشای اطلاعات، مطلوب نبودن میزان فعالیت و حجم دادوستد و گردش سهام و عدم عرضه سهام بازار بر حد مجاز طی مهلت مقرر رعایت نمی‌کنند، از سایر شرکت‌های بورسی، در شهریورماه سال گذشته ایجاد شد.

در حقیقت این تابلو آخرین فرصت را در اختیار این شرکت‌ها قرار می‌داد که شرایط خود را با آیین‌نامه‌ها و دستورالعمل‌های سازمان بورس هماهنگ کنند.

همچنین مقرر شد، مطابق مصوبه شورای‌عالی بورس، وضعیت شرکت‌های انتقالی در پایان سال‌۸۵ مورد بازنگری قرار گیرد و در صورت عدم تطبیق شرایط با شرکت‌های تالار فرعی از بورس اخراج شوند.

این شرکت‌ها که معاملات سهام آنها با اعمال محدودیت‌های فراوان از مهرماه سال قبل آغاز شد، به دلیل وجود محدودیت‌هایی از جمله منحصر کردن معاملات سهام یک شرکت به یک ساعت و روز مشخص در هفته و عدم امکان فروش مجدد سهام خرد خریداری شده، با استقبال سرمایه‌گذاران خرد و سهامداران عمده شرکت‌های مشمول مواجه نشد.

تنها مزیت فرستادن ۸۹ شرکت (بیش از ۲۰درصد) به تابلوی غیررسمی، حذف تاثیر نماد این شرکت‌ها بر شاخص‌های بورس و واقعی‌تر شدن شاخص‌ها بود.

همچنین سازمان بورس به دلیل عدم احراز شرایط بازگشت به تابلوی فرعی توسط اکثر این شرکت‌ها، فرصت مجدد ۶ماهه‌‌ای را به این شرکت‌ها داد تا در نهایت و در صورت عدم احراز شرایط شرکت‌‌های بورسی، از فهرست بورس حذف شوند.

حال به نظر می‌رسد، صحبت‌های مدیر پذیرش اوراق بهادار بورس تهران با توجیهاتی از جمله این‌که معاملات سهام تابلوی غیررسمی به صورت توافقی و از طریق کارگزاران خاص صورت می‌پذیرد و اینکه این شرکت‌ها از مزایای مترتب بر شرکت‌های بورسی بی‌بهره هستند، در عمل به معنای شکست ایجاد تابلوی غیررسمی در بورس تهران است. تابلویی که از یکسو با هدف وادار کردن مدیران و سهامداران عمده شرکت‌های مشمول به اجرای ضوابط سازمان بورس و از سوی دیگر به منظور ایجاد فرصت فروش و نقدشوندگی سهام برای سهامداران خرد ایجاد شد و در عمل نتوانست هیچ‌یک از اهداف موردنظر را عملی کند.

باید توجه داشت که اکثر شرکت‌های حاضر در تابلوی غیررسمی مدت‌ها است که به صورت عمدی حاضر به ارائه اطلاعات موردنظر «سازمان» نیستند و به نظر می‌رسد مدیران این شرکت‌ها، عطای خروج از بورس را به لقای آن بخشیده‌اند، همچنین سیاست‌های اتخاذ شده از سوی مدیران بورس مبنی‌بر ارائه فرصت مجدد به این شرکت‌ها در عمل به معنای ناخرسندی مدیران بورس از نتایج اجرای این آیین‌نامه و راسخ نبودن عزم آنها در اخراج شرکت‌های حاضر در این تابلو است.

سیاستی که به نظر می‌رسد کاستی‌های آن پس از اجرا برای مدیران بورس آشکار شد و مشخص شد که از ضمانت اجرایی لازم برای وادار کردن شرکت‌های مشمول به اجرای ضوابط «سازمان» برخوردار نیست.

در حقیقت سرنوشت آیین‌نامه شرکت‌های مشمول تابلوی غیررسمی که کم و بیش طی چند ماه گذشته در مورد سایر آیین‌نامه‌ها و دستورالعمل‌ها نیز دیده شده است، در وهله اول نشان از ضعف ایده کارشناسی راه‌اندازی این تابلو در بورس دارد. آیین‌نامه‌هایی که حتی پیش از اجرا، با قرار گرفتن بر روی سامانه اطلاع‌رسانی شرکت بورس به محک گذاشته می‌شوند تا از بازخورد (Feed Back) فعالان بازار نیز بی‌بهره نمانند، اما در فاصله کوتاهی پس از اجرا، نقایص خود را آشکار می‌کنند و در این میان سهامداران خرد اولین قربانیان این سیاست‌ها هستند.

در مجموع تحلیل گروه بورس این است که مدیران بازار نمی‌دانند که با شرکت‌های تابلو چهارمی چه‌کار کنند از یکسو اگر این شرکت‌ها از بازار اخراج شوند این تصمیم بازتاب خوبی در بازار ندارد، چرا که بسیاری از شرکت‌ها بسیار علاقه‌مند هستند که از بازار خارج شوند و اخراج آنها از بازار، رویه‌ای می‌شود که سایر شرکت‌هایی که تمایلی به حضور در بازار ندارند، از چرخه معاملات خارج شوند. از سوی دیگر اگر این گروه از شرکت‌ها برخورد جدی صورت نگیرد، وظیفه نظارتی سازمان بورس و اصل شفافیت حساب‌خواهی از شرکت‌ها مورد پرسش قرار می‌گیرد.

بنابراین حالا که تصمیم به «اخراج از بازار» جواب داده است، شرکت بورس به دنبال «بازگشت مشروط طی مراحل خاص» است. به نظر شما فرجام این ۹۰شرکت در برزخ بازار چه می‌شود؟