دنیای اقتصاد- معامله‌گران بازار سهام هر روز به نماگرهایی نگاه می‌کنند که به آنها شاخص می‌گویند؛ شاخص‌های حاضر در بازار سهام دارای محاسبات متفاوتی هستند که هر یک کارآیی خاص خود را دارد، مثل شاخص سهم شناور آزاد که گویای سهام قابل معامله و خرد در بازار است یا شاخص ۳۰ شرکت بزرگ که تغییرات رخ داده در سهام بزرگان بازار سهام را روایت می‌کند.اما در این بین بیشتر فعالان بازار سهام تنها به رصد تغییرات شاخص کل بورس که بیانگر تغییر قیمت سهام و سود نقدی است، بسنده می‌کنند. هزارتوی شاخص‌های بازار سهام

شاخص‌ها، نماگرهایی هستند که وظیفه عیان‌ ساختن شرایط عمومی قیمت یا بازدهی در میان تمام یا گروهی از شرکت‌های پذیرفته شده در بورس را بر عهده گرفته‌اند

گروه بورس- محبوبه مغانی: هرچند تغییرات شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران مهم‌ترین ملاک سرمایه‌گذاران در تشخیص شرایط مثبت و منفی بازار سهام است، اما در این بازار شاخص‌های دیگری هم هستند که می‌توانند در تصمیم‌گیری‌های سهامداران موثر باشند.

شاخص‌هایی همچون سهم شناور آزاد، ۳۰ شرکت بزرگ، شاخص صنایع مختلف و... از جمله ۹ شاخصی هستند که در بورس تهران هر روز اعدادشان تغییر می‌کند.

اما از آنجا که همه فعالان بازار سهام آشنایی کاملی با این شاخص‌ها ندارند، در گزارشی به بررسی نوع و کارکرد این شاخص‌ها پرداخته‌ایم و اینکه شرکت‌های سرمایه‌گذاری چه رابطه‌ای با این شاخص‌ها دارند.

این گزارش‌ را در ادامه بخوانید:

شاخص چیست و چه کارکردی دارد؟

در این زمینه، مدیرعامل شرکت سرمایه‌گذاری صبا تامین به خبرنگار دنیای اقتصاد گفت: زمانی که یک سرمایه‌گذار، محقق، دست‌اندرکار یا هر علاقه‌مند به بازار اوراق بهادار تمایل به بررسی روند قیمت یا بازدهی سهام یک شرکت مشخص را داشته باشد، به راحتی و با دستیابی به قیمت سهام و سود شرکت مورد نظر، قادر به انجام بررسی مزبور خواهد بود. اما انجام این بررسی برای تمامی یا گروهی از شرکت‌ها تنها با بررسی قیمت تک‌تک آنها امکان‌پذیر نیست و نیاز به استفاده از نماگری دارد که وضعیت عمومی قیمت یا بازدهی در میان شرکت‌های مورد بررسی را نشان می‌دهد. شاخص‌ها، نماگرهایی هستند که وظیفه عیان‌ ساختن شرایط عمومی قیمت یا بازدهی در میان تمام یا گروهی از شرکت‌های پذیرفته شده در بورس را بر عهده گرفته‌اند. از این رو می‌توان شاخص را نماگری نامید که نشان‌دهنده سطح عمومی پارامتری مشخص (به طور معمول قیمت یا بازدهی) در میان گروهی از متغیرهای مورد بررسی (تمام یا گروهی از شرکت‌ها) است.

حسین سلیمی در بیان کاربردهای شاخص عنوان کرد: اعداد شاخص بیان اطلاعات عمومی و کلی در مورد ساختار بازار است، در واقع شاخص مانند یک دماسنج، وضعیت کلی اقتصاد و بازار را نشان می‌دهد. معمولا از کاهش شاخص به معنای رکود اقتصادی و افزایش آن به مفهوم رونق اقتصادی تعبیر می‌شود.

وی از شاخص به عنوان ابزاری برای مقایسه تغییرات یک پدیده در دو زمان متفاوت نام برد، به طوری که از بررسی اعداد شاخص، تغییرات احتمالی قیمت‌ها در آینده را می‌توان دنبال کرد. در واقع شاخص ابزاری برای مقایسه تغییرات گروهی چند پدیده با یکدیگر است. با استفاده از شاخص قیمت می‌توان صنایع مختلف را با یکدیگر مقایسه کرد.

وی در تعریف از سهام شناور آزاد نیز ابراز کرد: سهام آزاد شناور (Free-float)، درصدی از کل سرمایه شرکت است که جهت معامله در بازار سهام در دسترس باشد و یا قسمتی از سهام یک شرکت که بدون هیچ‌گونه محدودیت قابل معامله باشد که از نتیجه کسر تعداد سهام غیرقابل معامله از کل سهام شرکت به دست می‌آید. در تعریفی دیگر سهام آزادشناور میزانى از سهام منتشره شرکت است که در دست آن عده از سهامدارانی است که با دریافت پیشنهاد قیمت مناسب حاضر به فروش سهم خود خواهند بود. بنابراین سهام سهامدارانى که بنا به دلایل استراتژیک سهم یک شرکت را خریدارى کرده اند، جزو سهام شناور آزاد محسوب نمی‌شود.

مدیر‌عامل شرکت سرمایه‌گذاری صبا تامین در ادامه به تعریف موسسه مورگان استانلی از سهام شناور آزاد اشاره کرد که در آن از سهام شناور آزاد به عنوان نسبتی از سهام یک شرکت که در بازار قابل معامله بوده و با اهداف مدیریتی توسط سهامداران استراتژیک نگهداری نشود، یاد شده است.

وی در تقسیم بندی کلی خود سهامداران را به دو دسته استراتژیک و سهامداران غیر‌استراتژیک تقسیم کرد.

براساس تعریف سلیمی، سهامداران استراتژیک سهامدارانی هستند که معمولا با اهداف مدیریتی و بلند مدت در سهام شرکت‌ها سرمایه‌گذاری کرده و سهام متعلق به آنها جزو سهام شناور آزاد محاسبه نمی‌شود. معمولا این سهامداران عبارتند از: دولت، شرکت‌های وابسته به دولت، صندوق‌های سرمایه‌گذاری دولتی، مدیران و اعضای هیات مدیره شرکت و بستگان آنها، موسسین شرکت، کارکنان شرکت (که به آنها سهام وکالتی غیر‌قابل فروش اعطا شده باشد و شرکت‌های زیر مجموعه درصورتی که سهام شرکت اصلی را خریداری کرده باشند).

سهامداران غیر‌استراتژیک نیز شامل سهامدارانی می‌شود که هدف اصلی آنها از خرید و فروش سهام کسب سود بوده و اهداف مدیریتی از خرید سهام یک شرکت نداشته باشند. معمولا این سهامداران عبارتند از اشخاص حقیقی، صندوق‌های سرمایه‌گذاری، صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک، صندوق‌های بازنشستگی، شرکت‌های بیمه، صندوق‌های تامین اجتماعی و... .

وی افزود: با توجه به تقسیم‌بندی‌های فوق درصد سهام شناور آزاد هر شرکت براساس اطلاعات موجود در ترکیب سهامداران در آخرین مجمع عمومی سالانه محاسبه می‌شود و در طول سال تغییرات ساختار مالکیت آن با اطلاعات زیر تعدیل می‌شود:

۱- عرضه عمومی سهام جدید‌الانتشار به عنوان سهام شناور آزاد و عرضه اختصاصی این سهام به عنوان سهام استراتژیک تلقی می‌گردد.

۲- تغییرات در هیات مدیره یا مدیرانی که سهامدار هستند.

۳- به فروش رسیدن سهام متعلق به سهامداران استراتژیک از طریق عرضه عمومی.

۴- در صورت وجود سهام خزانه، این سهام به عنوان سهام استراتژیک در نظر گرفته می‌شود.

این در حالی است که مطابق دستورالعمل پذیرش اوراق بهادار در بورس اوراق بهادار تهران (مصوب اول دی‌ماه ۱۳۸۶ هیات مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار) هر یک از موارد زیر در صورتی که مجموعا بیشتر یا مساوی ۵ درصد کل سهام شرکت باشند، جزو سهام شناور تلقی نمی‌شود: سهام نگهداری شده توسط هر یک از سهامداران، سهام متعلق به سهامداران خانوادگی (اقوام نسبی درجه اول از طبقات اول و دوم) و سهام متعلق به اشخاص حقوقی هم‌گروه با مالکیت مستقیم یا غیرمستقیم.

سلیمی در مورد وجود شاخص۵۰ شرکت فعال و ۳۰ شرکت بزرگ، یادآور شد: شاخص ۵۰ شرکت فعال: نشان‌دهنده سطح عمومی قیمت ۵۰ شرکت فعال‌تر بورس تهران است که با دو روش متفاوت محاسبه می‌شود.

وی ادامه داد: در روش اول که منجر به محاسبه شاخص ۵۰ شرکت فعال‌تر- میانگین ساده می‌شود، از روش میانگین ساده استفاده می‌شود و روش دوم نیز همانند شیوه محاسبه TEPIX است و منجر به محاسبه شاخص ۵۰ شرکت فعال‌تر - میانگین موزون می‌شود. آنچه در انتخاب ۵۰ شرکت مزبور که در دوره‌های سه ماهه صورت می‌گیرد بیشترین اهمیت را دارد، تعداد روز‌های دادوستد شرکت‌ها است. بورس تهران میزان نقدشوندگی یا فعالیت شرکت‌‌ها را ملاک اصلی برای گزینش ۵۰ شرکت قرار داده و به همین سبب شاخص مزبور را شاخص ۵۰ شرکت فعال نامیده است.

شاخصی به نام بزرگان

مدیر‌عامل شرکت سرمایه‌گذاری صبا تامین همچنین در مورد شاخص ۳۰ شرکت بزرگ( TEFIX۳۰ ) نیز گفت: این دماسنج، شاخصی است که به صورت میانگین وزنی و بر اساس سهام شناور آزاد محاسبه می‌شود و عملکرد ۳۰ شرکت بزرگ پذیرفته شده در بورس تهران را اندازه‌گیری می‌کند. انتخاب شرکت‌ها بر اساس ارزش بازار و معیارهای نقدشوندگی انجام می‌شود، به طوری که ۱۰۰ شرکت بزرگ پذیرفته شده در بورس تهران بر‌اساس ارزش بازار و به ترتیب نزولی فهرست می‌شوند و از میان آن، ۳۰ شرکت که دارای شرایط مورد نظر هستند، به عنوان سهام زیر مجموعه شاخص انتخاب می‌شوند.

او در مورد اولویت شاخص‌ها در بازار سرمایه، عنوان کرد: مدیران پرتفوی در شرکت‌های سرمایه‌گذاری و فعالان بازار، معمولا برای ارزیابی عملکرد پرتفوی، به مقایسه بازده پرتفوی با بازده شاخص کل یا شاخص قیمت- نقدی می‌پردازند.

به گفته سلیمی، بین بازده پرتفوی «شرکت‌ها و صندوق‌های سرمایه‌گذاری» و بازده شاخص معمولا همبستگی مستقیم وجود دارد. با توجه به وابستگی درجه همبستگی به تنوع پرتفوی، هر چه تنوع (Diversification) افزایش باید، درجه همبستگی با شاخص نیز افزایش پیدا می‌کند.

وی تنوع در پرتفوی را این‌گونه تعریف کرد: سبد شرکت یا صندوق سرمایه‌گذاری، شامل تعدادی سهام از صنایع مختلف حاضر در بورس است تا به‌این شکل، پرتفوی از ریسک موجود در یک شرکت یا یک صنعت (ریسک غیرسیستماتیک) مصون بماند.

وی در مورد چگونگی بررسی بازدهی و عملکرد شرکت‌های سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه، ابراز کرد: عملکرد شرکت‌های سرمایه‌گذاری حاضر در بورس، بر اساس خالص ارزش دارایی‌ها (Net Asset Value) محاسبه می‌شود. خالص ارزش دارایی یک شرکت سرمایه‌گذاری، حاصل تفاضل دارایی‌ها منهای کل بدهی‌های آن است. به عبارت روشن تر، NAV در یک شرکت سرمایه‌گذاری از طریق کسر بدهی از ارزش روز کل پرتفوی به دست می‌آید که انتشار صورت وضعیت پرتفوی شرکت‌های سرمایه‌گذاری به صورت ماهانه، تحلیلگر را در به‌روزرسانی NAV آن شرکت کمک می‌کند.

رابطه شرکت‌های سرمایه‌گذاری و شاخص

سلیمی در خصوص تبعیت رشد قیمت سهام شرکت‌های سرمایه‌گذاری در زمان رشد شاخص گفت: رشد شاخص سبب رشد شرکت‌های زیرمجموعه «شرکت‌ها و صندوق‌های سرمایه‌گذاری» می‌شود، این امر باعث افزایش ارزش روز پرتفوی شرکت و به تبع آن خالص ارزش دارایی‌های آن می‌شود. بنابراین قیمت مورد معامله سهم شرکت در بورس که متغیری وابسته به NAV است نیز افزایش می‌یابد.

او شرکت‌های سرمایه‌گذاری را به دو دسته تقسیم کرد: شرکت‌های سرمایه‌گذاری با سرمایه ثابت (Closed-end funds) و شرکت‌های سرمایه‌گذاری با سرمایه متغیر (open-end funds) موسوم به صندوق مشترک سرمایه‌گذاری (mutual funds). که یکی از مهم‌ترین تفاوت‌ها در این دو نوع شرکت، قیمت مورد معامله سهام آنهاست.

سلیمی ادامه داد: در شرکت‌های سرمایه‌گذاری با سرمایه ثابت، قیمت بر اساس عرضه و تقاضا در بازار تعیین می‌شود و بر اساس انتظارات بازار، می‌تواند بالاتر، پایین‌تر یا برابر با ارزش خالص دارایی‌ها باشد؛ در حالی که در صندوق‌های مشترک سرمایه‌گذاری، قیمت دقیقا بر اساس خالص ارزش دارایی‌ها تعیین می‌شود (با احتساب کارمزد).

مدیر عامل شرکت سرمایه‌گذاری صبا تامین در نهایت اینگونه نتیجه گرفت که قیت سهام شرکت‌های مورد معامله در بازار بورس اوراق بهادار که جزو دسته اول هستند، لزوما برابر با NAV نیست، اما آن چه مسلم است، رابطه بین قیمت مورد معامله سهم و NAV، رابطه‌ای مستقیم است.

وی در مورد فاصله معقول بازدهی شرکت‌های سرمایه‌گذاری با رقم شاخص اظهار داشت: بسته به تنوع پرتفوی شرکت، این بازدهی می‌تواند شبیه یا متفاوت از بازده شاخص باشد. به عنوان مثال، بازده «شرکت سرمایه‌گذاری ملی ایران» به دلیل برخورداری از پرتفویی متنوع، دارای همبستگی بالایی با شاخص است. در حالی که «شرکت سرمایه‌گذاری صندوق بازنشستگی»، با پرتفویی متمرکز در صنایع شیمیایی و خودرو، ممکن است بازدهی متفاوتی از شاخص داشته باشد. در چنین مواردی بهتر است بازدهی شرکت‌های سرمایه‌گذاری بر اساس شاخص مربوط به آن صنعت مورد مقایسه و ارزیابی قرار گیرد.

سلیمی در مورد رابطه کنونی ارزش بازار شرکت‌های سرمایه‌گذاری با ارزش بازار بورس اوراق بهادار تهران، گفت: با توجه به اینکه ارزش بازار بیشتر شرکت‌های سرمایه‌گذاری کمتر از خالص ارزش دارایی‌های آنها است، می‌توان نتیجه‌گیری کرد که رابطه موجود منطقی به نظر می‌رسد.

وی در برابر این سوال که شرکت‌های سرمایه‌گذاری یا صندوق‌ها، شرکت‌های زیرمجموعه خود را براساس کدام شاخص مورد بررسی قرار می‌دهند؟، پاسخ داد: شرکت‌های زیرمجموعه شرکت‌های سرمایه‌گذاری، به دو دسته شرکت‌های بورسی و غیربورسی طبقه‌بندی می‌شوند. متغیرها و شاخص‌های مشترک مورد استفاده جهت ارزیابی هر دو نوع آنها، شامل نسبت‌های سودآوری، نسبت‌های نقدینگی، وضعیت دارایی‌ها و بدهی‌ها، سهامداران عمده، سیاست تقسیم سود، فرصت‌ها و تهدیدهای موجود در صنعت مورد فعالیت شرکت و...است. در حالی که به منظور ارزیابی شرکت‌های بورسی، متغیرهای دیگری مانند بازده تاریخی سهم، نقدشوندگی، میزان نوسانات قیمت، نسبت قیمت به درآمد و... نیز لحاظ می‌شود.

تعدد شاخص‌ها مناسب است

در همین حال، رستمی مدیرعامل سرمایه‌گذاری بهمن در گفت‌و‌گو با خبرنگار دنیای اقتصاد، از شاخص بازده نقدی و قیمت به عنوان شاخصی نام برد که مبنای محاسبه بازدهی شرکت‌های سرمایه‌گذاری در ارزیابی فعالیت‌ها است.

وی به بازدهی بالغ بر ۴۲ درصدی بازار سرمایه از ابتدای سال تا‌کنون اشاره کرد که ۲۸ درصد از این بازدهی ناشی از بازدهی نقدی و ۱۴ درصد آن بازده قیمتی بوده است.

معاون سابق ناشران و امور اعضای بورس اوراق بهادار تهران تعدد شاخص‌ها در بازار را مناسب ارزیابی کرد و گفت: معمولا در هر بورسی یک شاخص اصلی وجود دارد که در بورس اوراق بهادار تهران شاخص کل به عنوان شاخص اصلی معرفی می‌شود؛ اگرچه شاخص بازده نقدی و قیمت نیز ادامه شاخص قیمت سابق است.

وی یاد‌آور شد: در سال ۸۶ شاخص اصلی بازار شاخص قیمت بود که در آن سود تقسیمی لحاظ نمی‌شد، اما بالا بودن سود تقسیمی در بازار بورس ایران منجر به این شد تا برای واقعی کردن شاخص، اثر سود تقسیمی در بازدهی بازار لحاظ شود؛ بر این اساس شاخص اصلی به شاخص بازده نقدی و قیمت تبدیل شد.

رستمی افزود: بازدهی شرکت‌های سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه شامل بازده نقدی (پرداخت سود) و بازده قیمتی (تفاوت قیمت خرید و فروش) است.

وی تصریح کرد: در حال حاضر خرید و فروش سهام شرکت‌های سرمایه‌گذاری بر اساس خالص ارزش روز دارایی‌های آنها صورت نمی‌گیرد، بلکه میزان پیش‌بینی سود مبنای تصمیم‌گیری بازار قرار گرفته است؛ اما در صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک واحدهای سرمایه‌گذاری آنها بر اساس خالص ارزش روز دارایی‌های آنها ارزش‌گذاری می‌شود.

مدیرعامل شرکت سرمایه‌گذاری بهمن به عدم همخوانی نسبت پی بر ای شرکت‌های سرمایه‌گذاری با میانگین بازار اشاره و عنوان کرد: بازار در مورد شرکت‌های سرمایه‌گذاری بر اساس سود‌آوری قضاوت می‌کند که این مساله شرکت‌های سرمایه‌گذاری را ملزم به تجدید نظر در هزینه‌های عملیاتی خود می‌سازد.

وی همچنین به عدم مطابقت و هماهنگی پرتفوی شرکت‌های سرمایه‌گذاری با تغییرات پرتفوی بازار اشاره کرد.

وی بر لزوم بازنگری شرکت‌های سرمایه‌گذاری در پرتفوی خود و کاهش هزینه‌های عملیاتی تاکید کرد.

رستمی در مورد چرایی حذف پیش‌بینی سود در شرکت‌های سرمایه‌گذاری، ابراز کرد: سازمان بورس با حذف پیش‌بینی سودشرکت‌های سرمایه‌گذاری و الزام انتشار پرتفوی آنها به صورت ماهانه، تلاش داشت تا سرمایه‌گذاران به واسطه محاسبه ارزش روز خالص دارایی‌ها و تحلیل پرتفوی تصمیم‌گیری کنند نه بر اساس سود و نسبت پی بر ای.

فواید شاخص‌های بورس تهران

افزون بر این، حمید قهاری کارشناس سرمایه‌گذاری شرکت آینده‌نگر هم ایجاد تنوع در شاخص‌های بازار سرمایه کشور را موجب سهولت و دقت در ارزیابی بازار سرمایه در مقایسه با دوره‌های قبل و بازارهای دیگر عنوان می‌کند، اما دو معیار شاخص کل و ارزش معاملات را از شاخص‌های پربیننده‌تر بازار می‌داند چرا‌که به طور سنتی اعتقاد بر این است، زمانی که شاخص کل صعودی و ارزش معاملات هم رو به افزایش باشد، این رشد شاخص ادامه‌دار ارزیابی می‌شود و بالعکس. از طرفی در دوره‌هایی که ارزش معاملات کاهش معناداری می‌یابد، صعود و نزول بازار قابل اطمینان و ادامه‌دار نیست، درست همانطور که در چرخه‌های اقتصادی مورد نظر است.

قهاری درباره مفهوم مصطلح سهام شناور در بین بازاریان با بیان مثالی به تبیین موضوع می‌پردازد: اگر سهم شرکتی مدت زیادی در یک محدوده قیمتی معامله شود و بعد از مدت زمانی به دلیل یک مشکل موقت و گذرا افت زیادی را تجربه کند، فروشندگان سهم به دلیل علم بر ارزنده بودن سهم کاهش می‌یابند و بالعکس اگر قیمت سهمی بعد از ثباتی طولانی، افزایش چشمگیری یابد (خارج از بحث ارزشمند بودن)، می‌تواند حتی انگیزه فروش سهام را توسط مالکین کنترلی یا دیگر سهامداران عمده شرکت به قصد کشف سود را تهییج نماید.

وی همسویی بازدهی شرکت‌های سرمایه‌گذاری با شاخص را اینگونه تشریح می‌کند: ابتدا باید بررسی کرد که رشد یا افت بازار به چه دلیل است. به عنوان مثال، اگر رشد بازار صرفا به دلیل افزایش نقدینگی در بازار باشد کلیه شرکت‌ها اعم از شرکت‌های سرمایه‌گذاری مورد توجه قرار خواهند گرفت، اما اگر رشد بازار به دلیل خاصی باشد باید دید که آیا آن دلیل بر شرکت‌های زیرمجموعه شرکت مزبور هم تاثیر مثبتی خواهد داشت یا خیر! مثلا رشد اخیر بازار عمدتا به دلیل افزایش نرخ ارز و به تبع آن افزایش نرخ فروش محصولات خام شده است که منجر به افزایش سودآوری صنایع فعال در این حوزه شده است، اما از طرفی، همین شرایط می‌تواند به ضرر شرکت‌های مصرف‌کننده فرآورده‌های این صنایع باشد، پس هر شرکت سرمایه‌گذاری بسته به پرتفوی خود از این شرایط تاثیر می‌پذیرد. از سویی دیگر ترکیب سبد بورسی و غیر بورسی شرکت‌های سرمایه‌گذاری نیز می‌تواند از عوامل تشدید کننده همسویی بازدهی شرکت‌های سرمایه‌گذاری با شاخص بازار باشد. در شرایط رشد بازار امکان وقوع جابه‌جایی در پرتفوی شرکت‌های سرمایه‌گذاری بیشتر است که همین می‌تواند موجبات همسویی بیشتر بازدهی شرکت‌های سرمایه‌گذاری با کل بازار فراهم کند.

این تحلیلگر بازار سرمایه در ادامه حذف پیش‌بینی سود هر سهم از سوی شرکت‌های سرمایه‌گذاری را اقدامی ناپسند ارزیابی می‌کند، چرا به اعتقاد او ارائه پیش‌بینی سود هر سهم در کنار روش‌هایی چون محاسبه ارزش خالص دارایی‌ها می‌تواند ارزیابی شرکت‌های سرمایه‌گذاری را دقیق‌تر و شفاف‌تر نماید.

قهاری رابطه کنونی ارزش بازار شرکت‌های سرمایه‌گذاری با ارزش بازار بورس اوراق بهادار تهران را منطقی ارزیابی کرده و افزود: به دنبال موارد فوق‌الذکر عواملی همچون پویایی و شفافیت مدیریت شرکت‌های سرمایه‌گذاری از عواملی است که نقش

بسزایی در ارزش سهام این شرکت‌ها ایفا می‌کند. به عنوان مثال شرکت سرمایه‌گذاری که نقشی مفید و موثر در سهام زیرمجموعه خود دارد و بعضا تغییرات خوبی در پرتفوی شرکت ایجاد می‌کند در مقایسه با شرکت‌های سرمایه‌گذاری منفعل‌تر از ارزش بیشتر برخوردار هستند.