یادداشت
ارزش افزوده اقتصادی و ایجاد ثروت
فاطمه دادبه **
کشف فاکتورهای اقتصادی که منجر به ایجاد ثروت یا تخریب آن شود، برای مدیران سرمایهگذاری و مدیران شرکتها، بسیار مهم است. برای مدیران شرکتها، ایجاد ثروت به منظور حفظ و بقای اقتصادی شرکت موضوعی اساسی است.
دانیال محجوب *
فاطمه دادبه **
کشف فاکتورهای اقتصادی که منجر به ایجاد ثروت یا تخریب آن شود، برای مدیران سرمایهگذاری و مدیران شرکتها، بسیار مهم است. برای مدیران شرکتها، ایجاد ثروت به منظور حفظ و بقای اقتصادی شرکت موضوعی اساسی است. مدیرانی که در اقتصاد بازار، اهمیت این موضوع را نادیده میگیرند، کسبوکار سازمان و مالکان آن را به مخاطره میاندازند. پیدا کردن بهترین شرکتها و صنایع اهمیت زیادی برای مدیران سرمایهگذاری دارد. با ابزارهای تحلیل صحیحتر، مدیران پرتفوی، احتمالا قادر خواهند بود که استراتژیهای انفعالی خود را با نرخ بازده بالاتر و همان ریسک اولیه به عملکردی فعال تبدیل کنند. یک ابزار تحلیلی جدید که ارزش افزوده اقتصادی نام گرفته است، میتواند در ایجاد ثروت و فرآیند انتخاب شرکت بهکار گرفته شود. تغییرات نوآورانهای که این ابزار مالی در دو حوزه دو قلوی مدیریت مالی و سرمایهگذاری به وجود آورده است، یک نیروی محرکه درونی است که میتواند انقلاب ارزش افزوده اقتصادی نامیده شود. ناگفته نماند که یک سیستم اقتصادی غیربازار در مقایسه با یک سیستم بازارگرا ثروت کمتری را ایجاد خواهد کرد.
ابزار تحلیلی ارزش افزوده اقتصادی در سال ۱۹۸۲ توسط موسسه استرن و استیوارت متداول شد. ارزش افزوده اقتصادی نتیجه نوآوری در زمینه سود اقتصادی بوده است.
نوآورانی مانند استرن، محدودیت عملی سودهای حسابداری را مورد بازبینی و سازماندهی مجدد قرار داد. ابزار تحلیلی ارزش افزوده اقتصادی از همان ابتدا از سوی جامعه شرکتها مورد پذیرش قرار گرفت زیرا روشی نوآورانه، برای یافتن ارزش واقعی شرکت بود. برخلاف معیارهای سنتی، ارزش افزوده اقتصادی سودآوری واقعی شرکتها را مورد بررسی قرار میدهد، یعنی هزینههای مستقیم بدهی و غیرمستقیم حقوق صاحبان را مدنظر قرار میدهد. چون ارزش افزوده اقتصادی بهطور کاملا نزدیکی بر الزامات ماکزیممسازی ثروت سهامداران منطبق است، به عنوان یک ابزار مدرن روز، به منظور سنجش موفقیت شرکتها بهکار گرفته میشود.
شرکتهای بزرگی مانند کوکاکولا، ارزش افزوده اقتصادی را به عنوان راهنمای ایجاد ارزش برای سهامداران بهکار میبرند. برنامههای تشویقی و پرداخت پاداش در این شرکتها بر مبنای توانایی مدیران در ایجاد ارزش افزوده اقتصادی مثبت، بنا نهاده شده است.
پرداخت بر مبنای ارزش افزوده اقتصادی با در نظر گرفتن همه هزینههای سرمایه (هزینه بدهی و هزینه حقوق صاحبان سهام) صورت میگیرد، تا مدیران شرکتها در اتخاذ تصمیمات مالی به عنوان یک سهامدار عمل کنند. ارزش افزوده اقتصادی همچنین در جامعه سرمایهگذاران نیز متداول شده است. کنفرانسهای متعددی که در این زمینه در سالهای اخیر برگزار شده (از ۱۹۹۶ به بعد) شاهد و گواه این مدعا است. برخی از شرکتهای سرمایهگذاری بزرگ از ارزش افزوده اقتصادی، در انتخاب سهام، ساختار پرتفوی و فرآیند کنترل ریسک استفاده میکنند. دیگر شرکتهای سرمایهگذاری بزرگ نیز نگاه عمیقتری به ارزش افزوده اقتصادی دارند و ارزش افزوده اقتصادی پیشرفتهای معنیداری را در دنیای تحلیلهای عملکردی بوجود آورده است. علاوهبر این، مطالعات تجربی نشان میدهد که ارزش افزوده اقتصادی در جامعه آکادمیک و جامعه مالی، رشد و پیشرفت خوبی کرده است. استیوارت در سال ۱۹۹۴ در یک تحقیق داخلی نشان میدهد که ارزش افزوده اقتصادی بهترین ابزار برای ایجاد ارزش در شرکت بوده و ادعا کرده که ارزش افزوده اقتصادی در تشریح فرآیند تغییر در ثروت سهامداران تقریبا ۵۰درصد مهمتر از معیارهای مبتنی بر حسابداری عمل میکند. این تحقیق داخلی شواهدی را مبتنیبر غالب بودن ارزش افزوده اقتصادی بر معیارهای حسابداری مانند سود حسابداری فراهم کرده است. مجله فورچون در سال ۱۹۹۳ به صراحت ارزش افزوده اقتصادی را کلید واقعی ایجاد ثروت معرفی میکند. استرن استیوارت میگوید سود حسابداری را به عنوان معیار ارزیابی عملکرد فراموش کنید. تحقیقات نشان میدهد که بازده کل سهامداران در شرکتهایی که به نوعی از سیستم ارزش افزوده اقتصادی کمک گرفتهاند بعد از یک دوره ۵ساله در مقایسه با سهام شرکتهای رقیب، ۴۹درصد بیشتر بوده است. شرکت هایی که ساختار جبران خدمات استرن استیوارت را بهطور کامل اجرا میکنند، حتی نتایج بهتر از این داشتهاند. به طوری که سرمایهگذاری در سهام این شرکتها، ۸۴ درصد ثروت بیشتری در مقایسه با شرکتهای رقیب طی یک دوره ۵ ساله ایجاد کرده است.
* کارشناس ارشد حسابداری
** کارشناس ارشد مدیریت مالی
ارسال نظر