احیاگر طلای خاکستری

گروه بورس- مجید اسکندری: صنعت سیمان یکی از صنایع استراتژیک در دنیا محسوب می‌شود و همواره یکی از شاخصه‌های توسعه‌یافتگی یک کشور، میزان مصرف سیمان آن کشور در پروژه‌های عمرانی است. پیشینه این صنعت در ایران به حدود ۸۰ سال قبل بازمی‌گردد که در این مدت فراز و نشیب‌های فراوانی را از سر گذرانده است. صنعتگران، کارشناسان و کارگران بسیاری تلاش کرده‌اند تا صنعت سیمان ایران به جایگاه برتر در منطقه دست یابد. در این میان نام «حیدری» بیش از بقیه به چشم می‌خورد و هرجا سخن از صنعت سیمان و مناسبات مربوط به آن است می‌توان ردپای تلاش او را به وضوح دید.

همگان می‌دانند و ما نیز بی‌اغراق می‌گوییم: «صنعت سیمان کشور مدیون اوست».

«محمدرضا حیدری ملایر» متولد ۱۳۲۹ کرمانشاه و دانش‌آموخته موسسه علوم بانکی است. او فعالیت خود را از سال ۱۳۵۰ در بانک ایران و ژاپن آغاز کرد و به معاونت ارزی و حسابداری کل بانک منصوب شد. پس از فارغ‌التحصیلی در سال ۱۳۵۴ به شرکت سرمایه‌گذاری ملی ایران آمد و در سمت مدیر خرید و فروش سهام و خزانه‌دار به فعالیت خود ادامه داد و به عنوان کارگزار بورس شرکت سرمایه‌گذاری ملی ایران، کار خرید و فروش سهام را در تالار بورس انجام می‌داد.

حیدری تا سال ۱۳۶۷ در حرفه کارگزاری بورس اشتغال داشت و از آن پس به شرکت بورسی «پلاسکوکار» آمد و تا سال ۶۸ در جایگاه مدیرعامل این شرکت قرار داشت. از سال ۶۸ تا ۷۰ مدیرعاملی «کارخانه‌های تولیدی تهران» را بر عهده داشت. او در سال ۷۰ به عنوان مدیرکل مجامع شرکت‌های بنیاد مستضعفان و جانبازان برگزیده شد و از سال ۷۲ به بعد در سمت معاون مالی و اداری «بنیاد» به ایفای مسوولیت پرداخت.

حیدری در سال ۷۴ با حفظ سمت به عنوان مدیرعامل شرکت سیمان تهران، انتخاب شد و مدت ۹ سال در این مسوولیت فعال بود.

او در سال ۸۴ ریاست موظف هیات مدیره شرکت سیمان شمال را بر عهده گرفت و از سال ۸۵ تا ۸۷ نیز فعالیت خود را به عنوان مدیرعامل و رییس هیات مدیره هلدینگ سیمانی فارس و خوزستان پیگیری کرد و در سال ۸۸ بار دیگر به سیمان شمال بازگشت و سپس تا سال ۸۹ در ستاد اجرایی فرمان امام(ره) مدیرعامل شرکت سرمایه‌گذاری ری بود.

حیدری در سال ۹۰ به عنوان مدیرعامل شرکت سرمایه‌گذاری گروه توسعه ملی منصوب شد و در حال حاضر نیز مدیریت مجموعه عظیم «شستا» را بر عهده دارد. همچنین او رییس هیات مدیره کانون نهادهای سرمایه‌گذاری است.

مدیریت کارآمد و قاطع وی در مجموعه‌های مختلف موجب شده است پس از ورود به هر شرکت منشا تحول شده و سرمایه‌گذاران شاهد توسعه، رشد قیمت سهام و شکوفایی آن شرکت باشند.

با او درباره فعالیتش در بازار سرمایه به گفت‌وگو نشستیم. او ابتدا از پیشکسوتان حرفه کارگزاری یاد می‌کند و می‌گوید: «آقای محمود کریشچی، استاد من بودند و من بسیاری از دانسته‌هایم را نزد ایشان آموخته‌ام. من با آقایان سلطانی، معینی، سادات درکه، مقدسی و دیگران دور میز معاملات می‌نشستیم و با نهایت دقت و مراقبت به خرید و فروش می‌پرداختیم و همواره سعی بر این داشتیم که از رفتارهای غیرحرفه‌ای بپرهیزیم. اگرچه همگی با هم دوست بودیم، اما رقابت سازنده و سالمی نیز میان ما در جریان بود.»

حیدری ملایر درباره وضعیت بورس در سال‌های ابتدایی پس از پیروزی انقلاب می‌گوید: «آن زمان حدود ۲۰۰ شرکت در بورس حضور داشتند و حجم معاملات بسیار اندک بود. آقای منصور ضابطیان دبیرکل بورس بود و پس از وی آقای رجایی سلماسی به بورس آمد که نامبرده با همکاری آقایان کریشچی و مرحوم عالی‌نسب (عضو شورای بورس) و مرحوم نوربخش سعی فراوانی برای حفظ بورس کردند و اهداف و ویژگی‌های بازار سرمایه را برای مسوولان رده بالای کشور تشریح و تبیین کردند.»

او درباره بهبود وضعیت شرکت‌های پلاسکوکار و کارخانجات تولیدی تهران در زمان ورودش به این شرکت نکات جالبی را ارائه می‌کند: «در زمان جنگ، دو ماشین تزریق پلاستیک به شرکت پلاسکوکار افزودم و این شرکت تنها سالی که سود داد، سالی بود که من مدیرعامل آن بودم.»

«کارخانجات تولیدی تهران نیز در سال ۶۹ با زیان هنگفت ۵/۱ میلیارد تومانی روبه‌رو شده بود. من با اجرای برنامه‌های فشرده این زیان را برطرف کردم و شرکت به ۵۰۰ میلیون تومان سود دست پیدا کرد که این سود در سال آینده به ۵/۱ میلیارد تومان افزایش یافت.»

حیدری در بنیاد مستضعفان نیز منشا خدمات و تحولات زیادی بود که از آن جمله می‌توان به تامین منابع مالی، بهبود سیستم‌ها، سازمان‌دهی واحدها، تبیین آیین‌نامه‌ها و ایجاد واحد معاونت اداری مالی در بنیاد اشاره کرد.

حیدری در سیمان تهران نیز کارنامه درخشانی از خود بر جای گذاشته است: «بازار سرمایه در یک دوره با رشد حبابی مواجه شده بود. من در این دوره در سیمان تهران بودم و برای پایین آوردن قیمت‌ها در بازار کلیه سهام‌ سیمان تهران را فروختم. این کار موجب شد در زمان افول بازار، سیمان تهران، تنها مجموعه‌ای باشد که با هیچ ضرر و زیانی روبه‌رو نشده و در فاصله سال‌های ۸۲ و ۸۳ سود قابل توجهی نیز عاید این شرکت شد.» او هنگامی که وارد سیمان تهران شد این شرکت ظرفیت تولید سه میلیون تن سیمان را داشت و هنگامی که از این شرکت خارج شد، سیمان تهران با ظرفیت تولید ۱۱ میلیون تن فعالیت می‌کرد. حیدری در این باره می‌گوید: «من همواره سعی می‌کردم به سهامداران فشاری وارد نشود و توسعه را از محل سودهای غیرعملیاتی انجام می‌دادیم. در سیمان فارس و خوزستان نیز تحولات زیادی رخ داد و زمانی که این شرکت‌ها را به مدیران جدیدش تحویل دادم، سهام آنها با ۷۰ درصد رشد روبه‌رو شده بود. البته من این دستاوردها را مدیون همکاران خوبم هستم و تنها چیزی که مرا سر پا نگه داشته است یاری کارگران، مهندسان و متخصصان شرکت‌ها بوده است. اما شنیدنی‌ترین خاطرات حیدری مربوط به زمانی است که او رییس انجمن صنفی کارفرمایان صنعت سیمان بوده است. او در این دوره حداکثر تلاش خود را برای حمایت از تولیدکنندگان سیمان و حفظ و پایداری این صنعت در کشور به کار گرفت: «در زمان تصدی آقای شریعتمداری در وزارت بازرگانی، بحث‌ها بر سر تعیین قیمت سیمان، بالا گرفته بود و برخی مسوولان از جمله آقای نعمت‌زاده با افزایش قیمت سیمان مخالف بودند. پس از تصدی آقای شافعی در وزارت صنایع، به دلیل اینکه قیمت‌گذاری سیمان با این وزارتخانه بود، ایشان از تولیدکنندگان دعوت کرد در جلسه‌ای به این منظور گردهم آمده و تصمیم‌گیری کنند. من در آن جلسه خطاب به آقای شافعی گفتم: مردی سوار بر اسب از بیابانی رد می‌شد. به آبی رسید، پیاده شد و میخ طویله اسبش را در زمین کوبید و به استراحت پرداخت. هنگام رفتن، افسار اسب را از میخ طویله باز کرد و گفت من برای رضای خدا این میخ را برای نفر بعدی می‌گذارم تا افسار اسبش را به آن ببندد. از قضا نفر بعدی که آمد، پایش به میخ طویله گیر کرد و نقش زمین شد. او میخ را درآورد و گفت برای رضای خدا این میخ را درمی‌آورم تا پای دیگری به آن گیر نکند. سپس رو به آقای شافعی کرده و گفتم: شما هم برای رضای خدا با افزایش قیمت موافقت کنید و ایشان نیز موافقت کرد و قیمت سیمان اوج گرفت.

یک بار نیز در جمع وزیر بازرگانی وقت و معاونان او بودیم. معاونان با افزایش قیمت مخالف و بر این باور بودند که تولیدکنندگان، سود زیادی را به جیب می‌‌زنند. آقای شریعتمداری از من پرسید: حیدری اینها چه می‌گویند؟ من با اشاره به یک مثل قدیمی گفتم: در قدیم بارها را روی چارپایان می‌گذاشتند و ماموران کنترل، بارها را با زدن چوب بر کیسه‌‌های محتوی کالا شناسایی می‌کردند. در این حال یک نفر بار شیشه در کیسه داشت. کنترل‌چی از او پرسید بارت چیست؟ پاسخ داد: اگر بزنی هیچ! در این حال توانستم منظور خود را بیان کنم.

حیدری درباره شرایط صنعت سیمان می‌گوید: «روزی که وارد این صنعت شدم ظرفیت آن تولید ۱۲ میلیون تن سیمان بود و بعد از ۹ سال ظرفیت تولید این صنعت به ۱۰۰ میلیون تن رسید اما نیمی از این ظرفیت بدون استفاده مانده و برخی دخالت‌ها موجب شده است، این صنعت استراتژیک دست و پا بسته شود. مسوولان هنگامی که می‌شود کاری برای این صنعت کرد، جلو افزایش قیمت را می‌گیرند و مانع رقابت و توسعه صنعت می‌شوند.»

او از انجمن صنفی سیمان تقاضا می‌کند: «آقایان سالاروند و اتابک تلاش‌های خود را با جدیت پیگیری کنند و بر صادرات سیمان نظارت داشته باشند. ما می‌توانیم سالانه تا ۱۲ میلیون تن سیمان، صادر کنیم که این صادرات باید ارزی باشد و به ریال این محصول را نفروشند تا مزیت نسبی ما در تولید سیمان و برخورداری از معادن، تکنولوژی و مسائل فنی این صنعت به ارزآوری برای کشور منتهی شود.»

حیدری معتقد است: «تولیدکنندگان و اعضای انجمن صنفی سیمان باید در قیمت‌گذاری همبستگی داشته باشند البته نه اینکه به مردم گران بفروشند بلکه این نکته را در نظر داشته باشند که قیمت سیمان در همه دنیا بالای ۱۰۰ دلار است و اگر سالانه ۲۰ میلیون تن صادرات سیمان داشته باشیم، می‌توانیم تا ۲ میلیارد دلار ارزآوری داشته باشیم. حیدری خواهان نظارت و حمایت دولت از همه صنایع به ویژه صنعت سیمان است و رقابت‌های سالم را زمینه پیشرفت و توسعه در همه زمینه‌ها می‌داند. او بر این عقیده است که بازار سرمایه باید محلی مطمئن برای سرمایه‌گذاران باشد و از زحمات صالح‌آبادی و همکارانش برای حفظ بازار از خطرات تقدیر می‌کند. حیدری ملایر در حال حاضر در شرکت سرمایه‌گذاری تامین اجتماعی (شستا) برای مدیریت دارایی و سرمایه ۳۰ میلیون بیمه شده برنامه‌های گسترده‌ای دارد که در گفتاری دیگر به تشریح آنها خواهیم پرداخت.

برای او و همه همکارانش در این مجموعه موفقیت آرزو می‌کنیم.