چهرههای بازار
معمار بورس فلزات
گروه بورس- مجید اسکندری: نخستین بورس در دنیا، بازاری بود که کالاهای مختلف در آن مبادله میشد و از آن زمان به بعد بورسهای متنوعی در نقاط مختلف دنیا تاسیس شد و آغاز به کار کرد. اما در کشور ما بورس با دادوستد اوراق قرضه، شکل گرفت و سپس سهام شرکتها وارد بورس شد. باوجود تولیدکنندگان مطرح فلزات اساسی در کشور، خلا بازار مبادلات رسمی و متشکل فلزات، سالها وجود داشت تا اینکه فرزندی از دیار تفتیده یزد، با گامهایی استوار در راه تاسیس این بازار گام نهاد. احمد صادقی متولد ۱۳۲۹ دانشآموخته مهندسی متالورژی، متخصصی که دانش و اندیشه خود را در کنار کورههای آهن گداخته، پرورش میداد و با پشت میزنشینی، نسبتی نداشت و اکنون نیز ندارد. او تحقیقات را از دوره دانشجویی آغاز کرد و چندین پروژه را در هنگام تحصیل طراحی و راهاندازی کرد. پس از فارغالتحصیلی در سال ۱۳۵۸ قرار شده بود او را که سمت استادیار دانشگاه را داشت، برای ادامه تحصیل به خارج از کشور اعزام کنند اما وقوع انقلاب فرهنگی و به دنبال آن تعطیلی دانشگاهها، او را برای ادامه فعالیت به جهاد سازندگی رهنمون ساخت و کار را در جهاد سازندگی آغازکرد و با مشارکت در تشکیل مرکز پژوهشهای علمی جهاد سازندگی فعالیت خود را در این نهاد ادامه داد.
صادقی سپس برای کار در فولاد مبارکه دعوت شد و برای انجام فعالیتهای مهندسی مشاور به ایتالیا اعزام شد و به عنوان مسوول فنی دفتر «جنوا» شرکت منصوب شد. او سپس به عنوان معاون اجرایی فولاد مبارکه انتخاب شد و راهاندازی و بهرهبرداری از این مجموعه بزرگ، یکی از اقدامات او به شمار میآید.
صادقی در فولاد مبارکه نقشهای زیادی ایفا کرد که از جمله میتوان به مسوول سیستمها و روشها، مسوول راهاندازی سیستم متمرکز اطلاعات فنی، عضو کمیته آموزشی سیالات و... اشاره کرد. او در ادامه به شرکت ذوبآهن اصفهان رفت و از سال ۶۹ تا ۷۶ رییس هیات مدیره و مدیرعامل این شرکت بود.
از سال ۷۶ تا ۷۸ در سمت معاونت وزیر معادن و فلزات و از سال ۷۸ تا ۸۰ به عنوان مشاور وزیر معادن و فلزات فعالیت کرد.
او همزمان مدیرعامل شرکت مدیریت طرحهای صنعتی ایران نیز بود و از سال ۷۹ تا ۸۱ به عنوان قائممقام مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران منصوب شد و شرکت مهندسی توسعه نفت را در این دوره تاسیس کرد.
از جمله سوابق علمی و تحقیقاتی وی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
طراحی واحد احیای مستقیم قائم۱ در اشل نیمه صنعتی و پس از اجرای موفقیت آمیز آن طراحی و ساخت واحد احیای مستقیم قائم۲ با ظرفیت ۶۰۰ هزار تن در سال، کسب رتبه اول اختراع در دهمین جشنواره بین المللی خوارزمی و کسب مدال طلا و گواهی سازمان جهانی مالکیت معنوی (WIPO) به واسطه تولید آهن اسفنجی به روش احیای مستقیم، کسب نشان درجه دو لیاقت و مدیریت جمهوری اسلامی ایران از رییس جمهور وقت، طراحی واحد احیای مستقیم قائم۳ به سفارش شرکت آهن اسفنجی اردکان و طراحی واحد گندله سازی به روش کوره تونلی دوار در اردکان یزد به سفارش شرکت ذوب فولاد اردکان.
صادقی از روزهایی میگوید که برای نخستین بار، تفکر تاسیس بازاری منسجم و منضبط برای عرضه کالاهای اساسی صنعتی در ذهن او و تعدادی از همکارانش کلید خورد: «سال ۷۰ مدیرعامل شرکت ذوبآهن اصفهان بودم. در آن موقع، دولت وقت برای نخستین بار به ما اجازه داد آهن را در بازار آزاد بفروشیم و ارز موردنیازمان را خودمان تامین کنیم. در آن شرایط به دلیل اینکه قیمتگذاری برایمان دشوار بود، کمیتههای مشترکی با حضور نمایندگان وزارت معادن و فلزات و وزارت بازرگانی تشکیل داده و کار قیمتگذاری را به صورت هفتگی انجام میدادیم، اما با این وجود حق تولیدکننده و مصرفکننده ضایع میشد و رانت به وجود میآمد.»
او ادامه میدهد: «در آن موقع به وزیر وقت پیشنهاد کردیم که بورس فلزات را تشکیل بدهیم تا قیمت به صورت شفاف تعیین شود و برای جلوگیری از مشکلات و فساد، اقدامات نظارتی صورت گیرد. وزیر نیز این موضوع را دنبال کرد اما شرایط آن زمان هنوز برای ایجاد بورس فلزات، مناسب نبود و این موضوع تا سال ۷۶ معلق ماند.»
صادقی تلاش خود برای ایجاد بورس فلزات را از سر گرفت: «در سال ۷۶ و در دوره تصدی اسحاق جهانگیری در وزارت معادن و فلزات در سمت معاونت وزیر به وی پیشنهاد کردم برای نجات تولیدکنندگان، بورس فلزات راهاندازی شود و با موافقت وزیر، ماموریت یافتم این کار را پیگیری کنم. به این منظور مطالعات داخلی و خارجی برای تاسیس این بازار آغاز شد و آقایان دکتر کاشان و دکتر قاسمی در بانک مرکزی ماموریت یافتند همکاریها و اقدامات لازم را انجام دهند اما به دلیل دشواریهای زیاد این موضوع به طول انجامید و دوباره راکد شد.»
صادقی که در شرایط یادشده برای ادامه فعالیت به شرکت نفت رفته بود، به درخواست جهانگیری به وزارت صنایع برگشت و راهاندازی بورس فلزات را دنبال کرد: «از طریق هماهنگی با بازار و انجام مذاکراتی به منظور ایجاد همدلی، کار را پیگیری کردیم و سپس موافقت شورای اقتصاد و بقیه مسوولان را گرفته و در ادامه موافقت وزارت معادن و فلزات و وزارت بازرگانی و بازار را جلب کردیم. از سوی دیگر به منظور رعایت مسائل شرعی، با حوزه علمیه نیز جلساتی برگزار کردیم تا اطمینان لازم را کسب کنیم و در مجموع پس از این اقدامات اولیه که حدود یک سال به طول انجامید، بورس فلزات با سرمایه بخش خصوصی راهاندازی شد.»
او ادامه داد: «نرمافزار لازم برای فعالیت این بورس، بسیار گران بود، بنابراین متخصصان داخلی به نوشتن و تهیه این نرمافزار همت گماردند و در نهایت با مبلغ ۸۰ میلیون تومان که در مقایسه با نرمافزار خارجی بسیار کم بود، نرمافزار را تهیه کردند. ساختمان بورس هم از طرف «ایمیدرو» در اختیارمان گذاشته شد که پس از تجهیز آن بورس فلزات در سال ۸۳ آغاز به کار کرد.»
صادقی درخصوص مسائل موجود پس از تاسیس بورس فلزات میگوید: ما اتحادیهها، تعاونیها و افراد متعهد را قانع کردیم که منافع کشور در ثبات قیمت است و وجود این بازار از آشفتگی قیمتها، رانت و فساد جلوگیری میکند و آنها نیز قانع شدند و در نتیجه بازار مقاومت نکرد اگرچه برخی افراد از طریق مصاحبه با رسانهها تبلیغات منفی میکردند.
از سوی دیگر شهرداری تهران معترض بود و عنوان میکرد که قیمت آهن افزایش یافته و این موضوع به افزایش قیمت مسکن میانجامد اما ما گفتیم، تاثیر قیمت آهن بر قیمت مسکن تنها ۲ درصد است در حالی که عوارض شهرداری ۲۰ درصد قیمت مسکن را افزایش میدهد که این دلایل شهرداری را نیز قانع کرد.
همچنین برخی افراد در واحدهای تولیدی که عادت داشتند برای عرضه محصولات خود روال قبلی را طی کنند حاضر به تبعیت نبودند اما اصرار وزیر و رییس ایمیدرو و دریافت برخی امتیازات آنها را نیز وادار به تبعیت کرد تا بخشی از تولیدات خود را به بورس بیاورند.
صادقی درباره دستاوردهای بورس فلزات میگوید: «این بازار یک پدیده ارزشمند برای واحدهای تولیدی بود زیرا با نرخهای ارزی آن زمان سه هزار میلیارد تومان سود نصیب واحدهای تولیدی شد که به سرمایهگذاریهای جدید، توسعه و جبران بدهی واحدهای تولیدی انجامید. از سوی دیگر فاصله قیمتها با بازار کاهش یافت. به عنوان مثال اگر قیمت کالا ۱۰۰ تومان بود، در بازار آزاد ۴۰۰ تومان به فروش میرسید و واسطهها ۳۰۰ تومان سود میبردند در حالی که ذوبآهن تنها ۱۰ تومان سود میبرد.» بنیانگذار بورس فلزات یکی از منتقدان ممنوعیت صادرات فولاد است و معتقد است این یک خطر و تهدید جدی برای واحدهای بزرگ تولیدی است. او در این باره میگوید: «ممنوعیت صادرات اگرچه در کوتاهمدت شاید به نفع مصرفکننده باشد اما واحدهای تولیدی برای تهیه امکانات و مواد اولیه نیازمند واردات هستند و باوجود دشواریهای ارزی و تحریمها، در صورتی که چارهای برای آنها اندیشیده نشود، تولید خود را متوقف خواهند کرد و باید برای جلوگیری از این تهدید جدی همت کنیم.»
صادقی با ارائه یک مثال توضیح میدهد: «فولاد مبارکه، الکترود مورد نیاز خود را از خارج وارد میکند یا ذوبآهن در حال حاضر با مشکل تامین کک مواجه است، بنابراین اگر به اندازه ارز مورد نیاز خود صادرات نداشته باشند، تولید خود را متوقف خواهند کرد.»
او صنعت فولاد را یک صنعت کلیدی میداند و معتقد است باید در تصمیمگیریها دقت بیشتری به عمل آید.
صادقی پیشنهاد میکند: «وزارت بازرگانی باید با واحدهای تولیدی به تفاهم برسد تا آنها به اندازه مصرف ارزی خود صادرات داشته باشند تا از این طریق قیمتها در داخل زیاد افزایش نیابد.»
او گفتنیهای بسیاری دارد که در این نوشتار نمیگنجد و فرصتی دیگر را میطلبد.
صادقی در حال حاضر در بخش خصوصی مشغول انجام فعالیت در زمینه مهندسی طراحی طرحهای ابداعی در صنعت فولاد است. تحقیقات او در سال ۸۸ در زمینه ابداع یک روش جدید برای تولید گندله، نشان کارآفرین برتر کشور را برای او به ارمغان آورد.
برای این متخصص دلسوز و تلاشگر آرزوی موفقیت داریم.
ارسال نظر