گارو هوانسیان فر*

سازمان بورس و اوراق بهادار در نظر دارد که توانایی کاری موسسات حسابرسی را برای حسابرسی صورت‌های مالی شرکت‌های پذیرفته شده در بورس مشخص کند و در این رابطه نیز معیارهایی برای تشخیص موسسات حسابرسی معتبر در نظر گرفته و از عموم حسابرسان نیز نظر خواهی کرده است. من یک سری مقالات تحت عنوان «موسسات حسابرسی معتبر» در این روزنامه نوشته‌ام و نظرات حرفه‌ای خود را در مورد هر یک از معیارهای در نظر گرفته شده برای تعیین موسسات حسابرسی معتبر به طور مفصل مشخص کرده‌ام و این سری نوشتارها ادامه خواهد داشت تا اینکه در مورد تمام معیارهای مورد نظر سازمان بورس و اوراق بهادار بحث کرده باشم.

پیشنهادی هم به سازمان بورس و اوراق بهادار داشتم که از مسوولان محترم آن درخواست دارم آن را مد نظر قرار دهند و حداقل آن را مطالعه و در جلسات مرتبط در مورد آن بحث و تصمیم‌گیری نمایند. پیشنهاد من این است که پرونده‌های حسابرسی شرکت‌های پذیرفته شده در سازمان بورس و اوراق بهادار توسط کمیته‌ای از خود سازمان بررسی و مورد ارزیابی قرار گیرد. درست است که جامعه حسابداران رسمی ایران در فرآیند کنترل کیفیت آن هر پرونده حسابرسی از یک موسسه حسابرسی را می‌تواند بررسی و کیفیت کار حسابرسی هر موسسه را تعیین کند، ولی سازمان بورس و اوراق بهادار هم می‌تواند کمیته‌ای تشکیل دهد که افراد این کمیته متخصص در امور مالی و حسابرسان واقعی بوده و به طور تمام وقت در استخدام سازمان بورس و اوراق بهادار باشند. بدیهی است که اعضای این کمیته با توجه به اینکه خود دارای موسسه حسابرسی نیستند و وقت کافی برای رسیدگی به پرونده‌های حسابرسی شرکت‌های پذیرفته شده در سازمان بورس و اوراق بهادار می‌باشند، می‌توانند نظرات سازمان را از لحاظ کیفیت کار رسیدگی به صورت‌های مالی واحدهای مورد رسیدگی به نحو احسن برآورده کنند.

چنین گروهی که دارای تجربه بسیار بالایی در رشته حسابرسی است، می‌تواند طی کل سال، به صورت نمونه گیری، به موسسات حسابرسی معتمد بورس مراجعه کرده و پرونده‌های حسابرسی آنها را بررسی کند. با توجه به اینکه این گروه به صورت نمونه گیری کار خود را انجام می‌دهد و کارکنان آن به طور تمام وقت در استخدام سازمان بورس و اوراق بهادار هستند، نیازی به تعداد زیادی حسابرس برای این گروه نخواهد بود. با بررسی یک پرونده حسابرسی از یک موسسه حسابرسی می‌توانند توان کاری آن را برای انجام رسیدگی صورت‌های مالی شرکت‌های پذیرفته شده در سازمان بورس و اوراق بهادار مشخص نمایند. سازمان بورس و اوراق بهادار با انجام چنین کاری می‌تواند از ضایع شدن حق بسیاری از موسسات حسابرسی که تعداد کارکنان آنها به اندازه یک لشکر نیست، یا مساحت زیر بنای آن موسسات چندین هکتار نیست، یا تعداد شرکای ظاهری آنها بیش از انگشتان دو دست سالم است و بسیاری از عوامل دیگر که فقط عوامل ظاهری و فریبنده هستند، جلو‌گیری کند. به مسوولان محترم سازمان بورس و اوراق بهادار پیشنهاد می‌کنم که در مورد ایجاد بخشی که کاملا استقلال حرفه‌ای داشته باشد و بتواند حرفه حسابرسی را هر چه بیشتر اعتلا دهد، اندکی وقت تخصیص دهند. باید عرض کنم که وجود چنین گروه مستقلی از طرف سازمان بورس و اوراق بهادار به هیچ وجه در تضاد کار کنترل کیفیت که توسط جامعه حسابداران رسمی ایران انجام می‌شود، نخواهد بود، بلکه یک کنترل مضاعفی خواهد بود که حسابرسان را مجبور خواهد نمود تا در یک چار چوب تعیین شده‌ای کار حرفه‌ای خود را به بهترین نحو انجام دهند.

پیشنهاد فوق این مزیت بسیار ارزشمند را خواهد داشت که کار حسابرسی شرکت‌های پذیرفته شده در بورس در انحصار چند موسسه حسابرسی که به اصطلاح به آنها موسسات حسابرسی بزرگ می‌گویند، قرار نگیرد. چه بسا موسسات حسابرسی متوسط و حتی کوچک باشند که این توانایی را دارند که شرکت‌های بزرگ پذیرفته شده در سازمان بورس و اوراق بهادار را به بهترین نحو ممکن انجام دهند و لذا لازم است که فرصتی به آنها داده شود تا آنها هم روزی جزو موسسات به اصطلاح بزرگ درآیند.

باید این نکته را به مسوولان مربوطه در سازمان بورس و اوراق بهادار یادآوری نمایم که بزرگ بودن موسسات حسابرسی از نظر تعداد شرکا، تعداد کارکنان، مساحت زیر بنای محل موسسه و.... هیچ چیزی را ثابت نمی‌کند. اگر قرار باشد که بیشتر کارهای حسابرسی مربوط به شرکت‌های پذیرفته شده در سازمان بورس و اوراق بهادار فقط به موسسات حسابرسی که در حال حاضر به اصطلاح بزرگ هستند واگذار شود، این امر باعث می‌شود که چنین موسساتی بزرگ‌تر و بزرگتر شوند (البته از لحاظ عوامل ظاهری که در فوق ذکر شد) و موسسات حسابرسی متوسط و کوچک، کوچکتر شوند و حتی از بین بروند.

با توجه به اینکه سال‌ها در موسسات حسابرسی در اندازه‌های مختلف کار کرده ام، باید به جرات بگویم که در اکثر موارد، این موسسات حسابرسی متوسط و کوچک هستند که نیروی حرفه‌ای مناسب و کارآمد را برای حرفه حسابرسی یا حرفه حسابداری تربیت می‌کنند. در چنین موسساتی، رابطه کارکنان با مدیران و شرکای موسسه بسیار نزدیک است و کار کارکنان با دقت بیشتری بررسی و سرپرستی می‌شود.

پیشنهاد من به مسوولان مربوطه در سازمان بورس و اوراق بهادار این است که برای درجه‌بندی موسسات حسابرسی، هر موسسه حسابرسی را به صورت جداگانه مورد ارزیابی قرار دهند و در ارزیابی‌های خود، عوامل ظاهری را نادیده بگیرند یا به این امر توجه کنند که این عوامل ظاهری را چگونه بعضی از موسسات حسابرسی به دست آورده‌اند. در حال حاضر نیروی کارآمد و حرفه‌ای بسیار زیادی در موسسات حسابرسی متوسط یا کوچک وجود دارد که به علت نداشتن عوامل ظاهری توان کاری آنها هدر می‌رود. از طرفی هم ادغام یا ترکیب موسسات حسابرسی متوسط و کوچک با یکدیگر و تشکیل موسسات حسابرسی به اصطلاح بزرگ در شرایط فعلی حرفه‌ای امکان ندارد و اگر هم امکان داشته باشد، چیزی در می‌آید مثل شتر، گاو و پلنگ. در مورد عدم امکان ادغام یا ترکیب موسسات حسابرسی کوچک و متوسط با یکدیگر و در نتیجه تشکیل موسسات حسابرسی به اصطلاح بزرگ، نوشتار مفصلی به زودی منتشر خواهم کرد.

* عضو پیوسته انجمن حسابداران خبره مدیریت انگلستان، حسابدار خبره مدیریت جهانی