چقدر گفتیم به بورس بیایید...

گروه بورس- مجید اسکندری: بازار سرمایه در عمری نزدیک به نیم قرن خاطرات زیادی را در اذهان فعالان خود بر جای گذاشته است. بسیاری آمده‌اند و تلاش کرده‌اند تا بازار راه توسعه را بپیماید و حاصل کارشان، نسل‌های آینده را نیز دربرگیرد. شنیدن خاطرات قدیمی‌های بازار سرمایه به این دلیل از اهمیت برخوردار است که سیر تکامل و گذر زمان را برای نسل امروز آشکار می‌سازد و این نسل می‌تواند از چگونگی توسعه بازار و زحماتی که برای آن کشیده شده مطلع شود ضمن اینکه سرمشقی است برای جوانان که راه توسعه بازار را به تبعیت از پیشینیان ادامه دهند. این بار به سراغ اصلانی رفته‌ایم. چهره‌ای که گفتنی‌های بسیار دارد، زیرا از نخستین روزهای راه‌اندازی مجدد بورس در سال ۶۸ با این بازار همراه بوده و در کنار همکارانش همه تلاش خود را برای جذب مردم به این بازار به کار گرفته است.عبدالعلی اصلانی متولد ۱۳۲۷ تهران، فعالیت خود را از بانک اعتبارات ایران آغاز کرد و در بانک داریوش ادامه داد. او تا سال ۵۹ در بانک ملت بود و در سال ۶۸ وارد بورس شد. اصلانی در این فاصله ۷ساله به فعالیت‌های بازرگانی اشتغال داشت. ورود او به بورس از تالار سعدی آغاز شد. او در این باره می‌گوید: «نخستین بورس در سال ۴۶ در کتابخانه بانک ملی راه‌اندازی شد که هفته‌ای یک یا دو روز معامله در آن انجام می‌شد، اما پس از انقلاب و به دنبال راه‌اندازی بورس در سال ۶۸ معاملات به صورت روزانه صورت می‌گرفت. آن زمان از ساعت ۹ صبح تا ۵/۱۲ کار خرید و فروش سهام توسط ۱۵ کارگزار در سالن تالار سعدی و دور یک میز انجام می‌شد. این معاملات در حضور یک ناظر که جایگاه او در مرکز سالن بود به صورت دستی انجام می‌شد و خرید و فروش‌ها با امضای طرفین و ناظر بازار ثبت و امضا می‌شد و به این ترتیب سند نقل و انتقال صادر می‌شد.

یک نسخه از این سند برای شرکت مربوطه ارسال می‌شد و نقل و انتقال در امور سهام آن شرکت صورت می‌گرفت و در نهایت پس از ۴ تا ۵ ماه سند اصل سهام دریافت می‌شد.

اما پس از افتتاح تالار حافظ و راه‌اندازی سایت کامپیوتری در طبقه پنجم ساختمان حافظ، سهامداران شهرهای دیگر از جمله اهواز، اصفهان، شیراز، تبریز و مشهد نیز با تهران در ارتباط بودند و کار به صورت همزمان انجام می‌شد و بورس برگه سهام هر فرد را صادر می‌کرد.

از سال ۷۲ تا ۷۳ فرآیند دریافت برگه سهام ۴۸ ساعته شد.

اصلانی از روزهای آغاز به کار خود در روابط عمومی بورس می‌گوید: «اوایل، مردم آشنایی زیادی با بورس نداشتند. هنگامی که شرکت سرمایه‌گذاری ملی آگهی عرضه سهام خود را با قیمت ۱۴۰ تومان منتشر کرد، افراد زیادی برای خرید آن مراجعه کردند و بورس به ناچار برای هر نفر به ازای ۵۰ هزار تومان، سهام این شرکت را اختصاص داد.

بعد، ایران‌خودرو آمد و چون تعداد سهامداران این شرکت، زیاد بود کم‌کم مردم با بورس آشنا شدند. شاخص بورس توسط آقای اکباتانی که در آن زمان در مرکز تحقیقات و توسعه بورس بود، ابداع شد. آن زمان تعداد شرکت‌ها حدود ۱۴۰ شرکت بود که تا سال ۷۴ به حدود ۳۰۰ شرکت رسید. سهامداران آن دوره بیشتر بازنشسته‌هایی بودند که با پول خود کاری انجام نمی‌دادند به همین دلیل تعداد آنها حداکثر ۷۰ نفر در روز بود و کم‌کم با راه‌اندازی تالار حافظ، تعداد سهامداران افزایش یافت.

اطلاع‌رسانی آن موقع از طریق روابط عمومی و با تکثیر دستی اطلاعیه‌ها صورت می‌گرفت. هر شرکت زونکن مخصوص خود را داشت. بعدها، بخش نظارت بر شرکت‌ها راه‌اندازی شد و این بخش با مدیران مالی صنایع مختلف تماس داشتند و اطلاعات را دریافت می‌کردند. قبل از آن دریافت اطلاعات کنترل قیمت‌ها در آن موقع حکایت جالبی دارد: «قیمت سهام شرکت‌ها به صورت روزانه توسط دبیرکل وقت (رجایی سلماسی) کنترل می‌شد و در صورتی که تغییر قیمت یک سهم غیرقابل توجیه بود، معامله آن سهم باطل می‌شد. آن موقع کارگزار خریدار براساس دستور مشتری، سهمی را می‌خرید. ابتدا فروشنده برای فروش اعلام قیمت می‌کرد و سپس یک کارگزار قیمت می‌داد و بقیه هم قیمت را با افزایش پیشنهاد می‌کردند تا آخرین کارگزار و زمانی که قیمت نهایی می‌شد معامله بین خریدار و فروشنده صورت می‌گرفت و بعدازظهر در صورتی که دبیرکل موافقت می‌کرد معامله قطعی می‌شد.

آن زمان آقایان زمانفر و مدنی ناظران بازار بودند. دور تا دور سالن تابلوهای متحرکی بود که قیمت آخر روز را روز بعد تغییر می‌داد. اگر خریداری به اشتباه خرید می‌کرد یا به هر نحو اختلافی به وجود می‌آمد، در هیات داوری رسیدگی می‌شد. این هیات از نماینده دادگستری، نماینده بانک مرکزی، دبیرکل و طرفین معامله تشکیل می‌شد و رای آن قابل اجرا بود. البته آن موقع به دلیل دستی بودن کارها تعداد جلسات هیات داوری زیاد بود.

اصلانی از کسانی نام می‌برد که زحمات زیادی در این دوره برای بازار کشیدند: «مرحوم زرگانی نژاد، مرحوم کشیشیان (بازرس بورس)، آقایان کریشچی، کیمیاقلم، معینی، سلطانی، سادات، جهانی، سفیددشتی و... حق زیادی بر گردن بازار دارند.»

اصلانی همچنین از میرمطهری و عبده، دبیرکل‌های وقت بازار به نیکی یاد می‌کند و درباره صالح‌آبادی نیز معتقد است: «باوجود جوان بودن اقدامات بسیاری به منظور توسعه بازار انجام داده است.»

او از روزهای سرد بازار نیز خاطراتی شنیدنی دارد: «سال ۷۴ بازار با رکود مواجه شد. سهامداران شرکت لامیران متضرر شدند و به اتاق دبیرکل هجوم آوردند اما با درایت وی و همکاری سهامداران، این مشکل مرتفع شد. یک بار نیز شرکت موتوژن با مشکل مواجه شد و مرحوم زرگانی‌نژاد سهام این شرکت را خریداری کرد که در پی این اقدام سهامداران برای فروش سهام خود از تبریز روانه تهران شدند.»

بد نیست بدانید آن زمان سهامداران خرد چگونه از سوی مدیران بازار حمایت می‌شدند. اصلانی

در این‌باره می‌گوید: «سال ۷۴ تا ۷۵، بورس با رکود مواجه بود. خرید و فروشی انجام نمی‌شد و سهامداران به دنبال کسب درآمد، انتظار زیادی می‌کشیدند. به این منظور روزهای دوشنبه سهامداران با دبیرکل جلسه داشتند و آنها که نیاز فوری به پول داشتند از طریق مذاکره دبیرکل با شرکت‌های سرمایه‌گذاری سهامشان به طور موقت خریداری می‌شد. در این میان نیاز سهامداران برطرف می‌شد. از سوی دیگر، تعامل شرکت‌های سرمایه‌گذاری با دبیرکل نقطه قوتی بود که می‌توانست پشتوانه‌ای برای بازار باشد.»

اصلانی به همراه دو همکار دیگرش آقای زین‌العابدین‌نژاد (زینی) و خانم مستوفی اطلاع‌رسانی را در بازار سرمایه ساماندهی کردند. آنها از طریق تماس تلفنی با نماینده بورس حاضر در مجمع اطلاعات را به سرعت دریافت و به سهامداران منتقل می‌کردند. سهامداران نیز به آنها اعتماد کامل داشتند. «بعدها با استفاده از دستگاه فتوکپی گزارش هفتگی منتشر کردیم و بولتن‌هایی با جلد چهاررنگ که شرکت‌ها آنها را می‌خریدند. این بولتن‌ها برای مقامات نیز ارسال می‌شد. اولین سالنامه بورس نیز در سال ۶۹ منتشر شد که شرکت‌های بورسی را معرفی می‌کرد.» اصلانی تا سال ۸۱ در روابط عمومی بورس فعالیت کرد و سپس به عنوان معاون پشتیبانی بورس منصوب شد. او از سال ۸۴ به پیشنهاد حاج‌نوروزی به شرکت سپرده‌گذاری مرکزی آمد و هم‌اکنون نیز در این شرکت مشغول خدمت است.

او تالار بورس را «بهترین دانشگاه بازار سرمایه» می‌داند و معتقد است مولفه‌های دیداری و شنیداری موجود در این فضا بهترین درک از بازار را به فعالان می‌دهند.

برای او موفقیت آرزومندیم.