یادداشت
فاصله انتظارات حسابرسی
محبوبه کاظمی**
آروین آزاد
فاصله انتظارات حسابرسی یکی از زمینههای نسبتا باسابقه در ادبیات حسابرسی است. پژوهشهای پیشین نشان داده است میان آنچه که استفادهکنندگان صورتهای مالی از حرفه حسابرسی انتظار دارند با آنچه که حسابرسان به عنوان نقش خود در فرآیند اطمینان بخشی تعریف کردهاند فاصله وجود دارد (سیدنی، ۲۰۰۷). پژوهشهای بسیاری چگونگی رخداد فاصله انتظارات را بررسی کردهاند. بهاین روی فاصله انتظارات را نیز چندین تعریف است. اصطلاح فاصله انتظارات را نخستین بار، لیگیو در سال ۱۹۷۴ به کار برد.
عبداله آزاد *
محبوبه کاظمی**
آروین آزاد
فاصله انتظارات حسابرسی یکی از زمینههای نسبتا باسابقه در ادبیات حسابرسی است. پژوهشهای پیشین نشان داده است میان آنچه که استفادهکنندگان صورتهای مالی از حرفه حسابرسی انتظار دارند با آنچه که حسابرسان به عنوان نقش خود در فرآیند اطمینان بخشی تعریف کردهاند فاصله وجود دارد (سیدنی، ۲۰۰۷). پژوهشهای بسیاری چگونگی رخداد فاصله انتظارات را بررسی کردهاند. بهاین روی فاصله انتظارات را نیز چندین تعریف است. اصطلاح فاصله انتظارات را نخستین بار، لیگیو در سال ۱۹۷۴ به کار برد. وی فاصله انتظارات را اینگونه تعریف کرد: فاصله بین سطح عملکرد مورد انتظار از دیدگاه حسابداران مستقل و استفادهکنندگان صورتهای مالی. کمیته کُهن (۱۹۷۸) این تعریف را اندکی گسترده است. کمیته خواسته است درنظر بگیرد که آیا میان انتظار یا نیاز جامعه و آنچه که بهطور منطقی، حسابرسان میتوانند و باید انجام دهند فاصلهای هست؟ با وجود این، این دو تعریف چنان محدودند که در شناسایی امکان دست نیافتن حسابرسان به عمکرد مورد انتظار یا آنچه که آنها میتوانند و منطقا باید باشند؛ ناتوانند. این تعریفها، عملکرد پایینتر از استاندارد را در نظر نمیگیرند. چنین در نظر گرفته شده است که فاصلهای که منجر به انتقاد از حسابرسان شده، فاصله بین انتظار جامعه از حسابرسان و درک جامعه از آنچه که از حسابرسان به جامعه میرسد؛ است. از این رو، فاصله را با عنوان مناسبترِ فاصله انتظارات و عملکرد حسابرسی چنین تعریف کردهاند: فاصله بین انتظارات جامعه از حسابرسان و درک جامعه از عملکرد حسابرسان. افزون براین، فاصله انتظارات اینگونه هم تعریف شده است: تفاوت میان باور جامعه و استفادهکنندگان صورتهای مالی از مسوولیت حسابرسان و باور حسابرسان از مسوولیتشان (AICPA, ۱۹۹۲). مونروو وودلیف (۱۹۹۳) فاصله انتظارات حسابرسی را تفاوت باور، میان حسابرسان و جامعه درباره وظایف و مسوولیتهای حسابرسان و پیامهای گزارشهای حسابرسی میدانند.
جنینگز و همکاران (۱۹۹۳) و لُوِ (۱۹۹۴) بر این باورند که فاصله انتظارات حسابرسی تفاوت بین آنچه که جامعه از حرفه حسابرسی میخواهد و آنچه که در واقع حرفه حسابرسی فراهم میکند؛ است. پرتر (۱۹۹۳) در پژوهشی درباره فاصله انتظارات و عملکرد حسابرسی، فاصله انتظارات حسابرسی راچنین تعریف کرده است: فاصله بین انتظارات جامعه از حسابرسان و درک جامعه از عملکرد حسابرسان. به باور پایرس و کلکومینز (۱۹۹۵) فاصله انتظارات حسابرسی هنگام مقایسه درک حسابرسان مستقل از نقش و وظایفشان با انتظارات گروهها استفادهکننده و جامعه بروز میکند. هومفری (۱۹۹۷) با ارائه ادبیات فاصله انتظارات، تعریف آن را چنین آورده است: بروز این احساس که حسابرسان بهگونهای متفاوت با باور و خواست کسانی عمل میکنند که حسابرسی برای منافع آنها انجام میشود. به نوشته هومفری و همکاران (۱۹۹۳)، فاصله انتظارات را میتوان محدودتر و به عنوان فاصله نقش و ادراک تعریف نمود. در این تعریف، انتظاراتی از استفادهکنندگان پذیرفته میشود که با باور از پیش تعیین شده از وظیفه حسابرسان سازگار باشد. این تعریف نشانگر فاصله ناآگاهی است که میتواند با آموزش استفادهکنندگان کم شود. تریکر (۱۹۸۲) فاصله انتظارات را نتیجه دیرکرد زمانی طبیعی حرفه حسابرسی در شناسایی تکامل پیوسته و رشد انتظارات جامعه و پاسخگویی به آن میداند. به نوشته پرتر (۱۹۹۳) فاصله انتظارات را دو بخش است:
۱. فاصله بین انتظار جامعه از آنچه که حسابرس باید بدان دست یابد با آنچه که میتوان به طور منطقی از حسابرسان انتظار داشت که انجام دهند. این بخش را فاصله منطقی بودن نامیدهاند.
۲. فاصله بین آنچه که جامعه به طور منطقی میتواند انتظار انجامش را از حسابرسان داشته باشد با آنچه حسابرسان بدان دست یافتهاند. این بخش را فاصله عملکرد نامیدهاند. فاصله عملکرد نیز دارای دو بخش است:
۲.۱. فاصله میان انتظار منطقی از وظایف حسابرسان با آنچه که در استانداردها، متون حرفهای، قوانین و مقررات تعیین شده است. این بخش از استانداردهای ناکارآ برمیآید؛
۲.۲. فاصله بین عملکرد استاندارد مورد انتظار از وظایف حسابرسان و عملکرد مورد انتظار و درک شده از حسابرسان توسط جامعه؛ این بخش، پیامد عملکرد ناکارآ است (پرتر، ۱۹۹۳).
به باور سیکا و همکاران (۲۰۰۳) ماهیت اجزای فاصله انتظارات، حذف فاصله انتظارات حسابرسی را دشوار میسازد. عملکرد مورد تصور حسابرسان عنصری است که اندازهگیری و دگرگون سازی آن دشوار است. با وجود این، کاهش فاصله انتظارات شدنی است؛ ولی حذف آن نه (ماریانی، ۲۰۰۶). اینک، برخی از پیشنهادهایی که برای کاهش فاصله انتظارات حسابرسی ارائه شده است:
• بسط گزارشهای حسابرسی
• بهکارگیری روشهای ساختاریافته حسابرسی
• گسترش مسوولیتهای حسابرس و افزایش استقلال حسابرس
• تدوین استانداردهایی برای یکنواختی در اندازهگیری اهمیت و درج میزان اهمیت در گزارش حسابرس
• مشخص کردن حدود مسوولیت حسابرس در قرارداد حسابرسی
• ایجاد یک واحد مستقل ناظر بر حرفه حسابرسی
• آموزش استفادهکنندگان از گزارش حسابرس
*کارشناس ارشد حسابداری و حسابدار رسمی (Azad.Abdollah@yahoo.com)
** کارشناس ارشد حسابداری
ارسال نظر