سنا - معاون اجرایی و عضو هیات‌مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار در گفت‌و‌گو با رادیو تجارت گفت: شرکت‌ها باید به چهار عامل حفظ ثبات، سلیقه سهامداران، ساختار سرمایه و سود انباشته در تقسیم سود شرکت توجه ویژه‌ای داشته باشند.

دکتر احمدپور عضو هیات علمی دانشگاه مازندران اظهار داشت: با توجه به قرار داشتن در فصل مجامع شرکت‌ها و برگزاری مجمع عمومی عادی سالانه برای هر شرکت در مدت تعیین شده توسط قانون، یکی از مباحث مطرح و مهم این روزهای بازار سرمایه سیاست تقسیم سود شرکت‌ها است،بنابر این هر شرکتی در پایان سال مالی، خود اقدام به پیشنهاد تقسیم درصدی از سود به دست آمده در سال مالی قبل به مجمع عمومی عادی می‌کند.

همچنین سود تقسیم شرکت‌ها در پایان سال مالی یکی از منافع سهامداران در بازار سرمایه محسوب می‌شود، بنابراین شرکت‌ها باید در نظر داشته باشند که چگونه می‌توانند در راستای حداکثر کردن ثروت و یا ارزش سهم شرکت باید چه مقدار سود را بین سهامداران تقسیم و چه مقدار از سود را برای اهداف مختلف از جمله افزایش سرمایه و طرح‌های توسعه‌ای شرکت انباشته کنند.

براین اساس در مورد تقسیم سود سه مساله اصلی وجود دارد که عبارتند از:

۱ - چند درصد از سود باید توزیع شود؟

۲ - پرداخت سود چگونه باید باشد(نقدی ، سهام جایزه و غیره....)؟

۳ - سیستم توزیع سود تا چه اندازه باید پایدار بماند؟

در صورتی که یک شرکت در نظر داشته باشد سود بیشتری تقسیم کند بدیهی است که این امر موجب می‌شود که قیمت سهم شرکت افزایش پیدا کند، اما از طرف دیگر چون منابع کمتری در شرکت باقی می‌ماند باعث می‌شود که رشد سودآوری شرکت برای سال‌های آتی کاهش پیدا کند که این موضوع می‌تواند تاثیر معکوس بر روی قیمت سهام شرکت داشته باشد.

عضو هیات‌مدیره سازمان بورس گفت: هر تغییر در سیاست پرداخت سود تاثیری متقابل بر سود شرکت و نرخ رشد، باقی می‌گذارد. بنابراین سیاستی مطلوب است که موارد فوق در آن لحاظ شده باشدو بتواند سود تقسیمی و نرخ رشد آینده سهام شرکت را در تعادل نگهدارد.

بر این اساس چهار عامل تاثیر گذار بر روی سیاست تقسیم سود وجود دارد، یکی از عوامل خیلی مهم برای سهامداران شرکت حفظ ثبات در تقسیم سود است.

از عوامل تاثیرگذار در ثبات تقسیم سود مساله تورم است. در شرایط تورمی معمولا شرکت‌ها سود تقسیمی را افزایش می‌دهند تا بتوانند قدرت خرید پول را که با کاهش ارزش واقعی پول کاسته شده است، جبران کنند.

دومین عامل تاثیرگذار، عامل سلیقه سهامداران است که با توجه به شرایط زندگی و نوع سلیقه و نوع حضور سهامداران فرق می‌کند. گروهی از سهامداران با هدف دریافت سود بیشتر و مستمر اقدام به خرید سهم می‌کنند، اما گروهی دیگر به تغییر قیمت سهم توجه می‌کنند، بنابراین نگرش‌های مختلف در تصمیم‌گیری و چگونگی تقسیم سود

تاثیرگذار است.

عامل دیگری که بر روی سیاست تقسیم سود تاثیرگذار است، محدودیت‌های قانونی است. به عنوان مثال اگر ظرفیت استقراض یک شرکت تکمیل باشد و بخواهد برای پروژه‌هایی که در دست دارد ازتسهیلات استفاده کند ممکن است در قرار داد تسهیلات از طرف بانک یا سایر نهادهای مالی قید شود که شرکت حق ندارد تا زمانی که کل تسهیلات آنها مستهلک نشده است مثلا بیش از ۲۰ یا ۲۵ درصد از سود به دست آمده را تقسیم کند.

سومین عامل تاثیرگذار در تقسیم سود شرکت عامل ساختار سرمایه شرکت است. حفظ ساختار سرمایه در شرکت‌ها مهم است. بسیاری از شرکت‌ها به ثبات ساختار سرمایه اعتقاد دارند تا ترکیب هیات‌مدیره تغییر نکند.

و بالاخره چهارمین عامل در تاثیرگذاری بر روی سیاست تقسیم سود شرکت، سود انباشته آن است. سود انباشته یکی از منابع تامین مالی شرکت‌ها محسوب می‌شود.

تامین مالی شرکت می‌تواند از راه‌های مختلف صورت بگیرد مانند استقراض، انتشار سهام ممتاز و عادی و یا از محل سود انباشته شده شرکت باشد.یعنی استفاده از سود انباشته یکی از راه‌های تامین مالی شرکت‌ها محسوب می‌شود که از راه‌های دیگر مطمئن‌تر و کم دردسرتر است، اما شرکت‌ها باید به دو نکته توجه داشته باشند.

اول اینکه هزینه سرمایه سود انباشته نسبت به سایر روش‌ها (بدهی و انتشار سهام ممتاز و عادی) بیشتر است.

دوم اینکه سود انباشته جانشینی است برای سهام عادی و یکی از اجزای تشکیل‌دهنده حقوق صاحبان، سهام سود انباشته است.

همچنین سیاست شرکت‌ها در پرداخت سود به سهامداران متفاوت است. در بعضی از شرکت‌ها مبلغ سود پرداختی سالانه ثابت است و هر چند سال یکبار مورد تجدید نظر قرار می‌گیرد، در صورت روند افزایش سود شرکت، میزان آن تغییر می‌کند.

برخی شرکت‌ها از درصد سود تقسیمی استفاده می‌کنند که ممکن است ۶۰ تا ۷۰ درصد EPS بین سهامداران توزیع شود و باقیمانده به صورت انباشته برای مقاصد مختلف (با توجه به اهداف شرکت) در شرکت نگهداری شود.

شرکت‌هایی که از نقدینگی کافی برخوردارند در پایان دوره مالی و با توجه به مهلت قانونی نعیین شده، به صورت نقدی مبادرت به پرداخت سود می‌کنند و شرکت‌هایی که با کمبود نقدینیگی مواجه‌اند و یا طرح‌های توسعه‌ای در برنامه خود دارند، اقدام به پرداخت سود سهمی (سهام جایزه) می‌کنند.

سهام جایزه در حقیقت نوعی افزایش سرمایه است با این تفاوت که سهامداران بابت سهام جدید که دریافت می‌کنند، وجهی پرداخت نمی‌کنند، بلکه وجوه حاصله از محل سود انباشته یا اندوخته‌ها کسر خواهد شد. بدیهی است پس از توزیع سهام جایزه، قیمت سهم کاهش می‌یابد.