بازی باخت – باخت سنگ‌آهن و فولاد در زمین بورس
گروه بورس - علیرضا باغانی: پس از آن که افزایش نرخ سنگ‌آهن در سال 87 به واسطه کاهش بی‌سابقه نرخ فولاد با تصمیم مسوولان صنعتی کشور منتفی شد، با شروع سال جدید برخی از تولیدکنندگان نرخ این محصول معدنی را افزایش داده‌اند.

این در شرایطی است که فولادی‌ها در پیش‌بینی‌های خود نه تنها افزایشی در نرخ سنگ‌آهن نداده‌اند، بلکه خرید سنگ‌آهن را پایین‌تر از نرخ سال گذشته پیش‌بینی کرده‌اند.
یک بورس و دوهوا
چادرملو که بزرگ‌ترین تولیدکننده سنگ‌آهن در کشور محسوب می‌شود، امسال در گزارشی که به بورس ارائه کرده، قیمت هر تن کنسانتره سنگ‌آهن را از ۵۸هزار تومان به ۶۱هزارو ۲۰۰تومان، معادل ۵درصد افزایش داده است.
ولی گل‌گهر که ظاهرا به قبول افزایش نرخ از سوی مشتریان خود خوشبین نبوده، بهای هر تن کنسانتره را از 43هزارو 200تومان به 42هزار تومان (معادل 3درصد کاهش)‌ رسانده است.
همه این اتفاقات در شرایطی رخ می‌دهد که فولاد مبارکه به عنوان مصرف‌کننده عمده سنگ آهن در کشور قیمت کنسانتره چادرملو را تنی ۴۰هزارو ۳۰۰تومانی در بودجه پیش‌بینی کرده که کاهش ۳۰درصدی را نسبت به سال گذشته نشان می‌دهد. از طرفی دیگر خرید هر تن کنسانتره گل‌گهر هم از سوی فولاد مبارکه ۳۰هزارو ۲۰۰تومان پیش‌بینی شده که این نرخ نیز نسبت به سال گذشته با ۳۰درصد کاهش برآورد شده است.
دور جدید یک رویارویی
با این وصف رویارویی فولادی‌ها و سنگ‌آهنی‌ها برای افزایش، کاهش یا تثبیت نرخ سنگ‌آهن با آغاز سال جدید وارد فاز جدیدی شده و این بار دوطرف موضوع نه تنها سر میز مذاکره حاضر نشده، بلکه با اعلام رسمی تصورات یا به تعبیر واضح‌تر انتظارات خود سعی کرده‌اند تا حرف خود را به کرسی بنشانند، غافل از این‌که بودجه‌ای که از سوی شرکت‌های بورسی اعلام می‌شود مبنای معامله‌گران برای سرمایه‌گذاری است، حال آن‌که هیچ پیش‌بینی مشخصی از نرخ سنگ‌آهن و به تبع آن سود فولادی‌ها و سنگ‌آهنی‌ها در سال جاری وجود ندارد و پیش‌بینی‌های متفاوتی در این زمینه ارائه شده است و این پیش‌بینی‌های دوگانه موجب شده که معامله‌گران بازار دچار سردرگمی شده و همچنان در مقابل سهام سنگ‌آهنی‌ها و فولادی‌ها سیاست احتیاط را در پیش گیرند.
چه کسی تعیین‌کننده است؟
پرواضح است که در این بازی جدید که در بازار سرمایه‌ آغاز شده، قدرت چانه‌زنی و نفوذ در وزارت صنایع حرف اول را می‌زند؛ چرا که مقامی که کاهش یا افزایش قیمت سنگ‌آهن را تایید می‌کند، دولت است. گرچه وزارت صنایع پیش‌تر اعلام کرده بود که با توجه به خصوصی شدن این شرکت‌ها، هر نتیجه‌ای را که طی توافق فولادی‌ها و سنگ‌آهنی‌ها حاصل خواهد شد، پذیرفته و تایید می‌کند، ولی نکته این جا است که این بازی جدید برای هر دو طرف
باخت - باخت است. چون در صورتی که فولادی‌ها بتوانند حرف خود را به کرسی نشانده و قیمت سنگ‌آهن را کاهش دهند، باز هم از محل این اتفاق متضرر خواهند شد؛ زیرا فولاد که زمانی سودای مالکیت در شرکت‌های سنگ‌آهنی را در سر می‌پروراند، هم‌اکنون در چادرملو 02/9درصد، گل‌گهر 68/7درصد سهام دارد، افزون بر این مبارکه در سال پیش 17درصد سرمایه‌گذاری توسعه معادن و فلزات یکی از سهامداران عمده دوقلوهای سنگ آهنی را به صورت بلوکی خرید، اما به این خرید بسنده نکرده و بیش از 6درصد درصد دیگر از سهام «ومعادن» را به صورت خرد از بازار جمع‌آوری کرد.
ذخیره کاهش ارزش ۴۳۱میلیارد تومانی
در صورت کاهش نرخ سنگ‌آهن سود سه شرکت مزبور کاهش می‌یابد. این در شرایطی است که بهای تمام شده این سه شرکت برای مبارکه رقمی بالغ بر 697میلیارد تومان است که فقط تا پایان سال 87 باید از بابت کاهش قیمت سهام این شرکت‌ها، 431میلیارد تومان که معادل هر سهم 27تومان است، کاهش ارزش سرمایه‌گذاری داشته است. از طرفی دیگر با کاهش نرخ سنگ‌آهن سود شرکت‌های تولیدکننده در سطح قابل توجهی کاهش یافته به طوری که آن‌ها ناچار به تعدیل منفی پیش‌بینی سودهای خود خواهند شد.
پیش‌بینی واقع‌بینانه فولاد
در این شرایط هر یک از طرفین بدون درنظر گرفتن آثار و پیامدهای ارائه پیش‌بینی قطعی نشده به بازار، از این طریق سعی کرده‌اند تا فضای لازم را برای تحقق اهداف خود به دست آورند.
اخبار رسیده حاکی از آن است که سنگ‌آهنی‌ها با بالا دیدن هزینه‌های خود و با احتیاط پیش‌بینی کردن سود خود، چنین بودجه‌ای را اعلام کرده‌اند؛ حال آن‌که به نظر می‌رسد در اردوگاه فولادی‌ها چنین اتفاقی نیفتاده و آن‌ها که مثل سابق انتظار تحقق خواسته‌های خود را دارند، بودجه خود را بدون توجه به احتمال تغییر نرخ سنگ‌آهن اعلام کرده‌اند. نگاهی اجمالی به بودجه ارائه شده توسط «فولاد» هم حکایت از این دارد که با توجه به شرایط کنونی صنعت فولاد، بودجه مبارکه واقع‌بینانه ارائه شده است، بنابراین کوچک‌ترین تغییر در نرخ سنگ‌آهن می‌تواند تاثیر قابل ملاحظه‌ای در EPS فولاد داشته باشد.
«استیل‌وار» که نخواستیم
توجیه فولادی‌ها برای کاهش نرخ سنگ‌آهن آن است که از سال گذشته تاکنون قیمت فولاد در جهان افت بیش از ۵۰درصدی را تجربه کرده است و نرخ مواد اولیه فولادی هم با کاهش روبه‌رو بوده است، در این شرایط P/E سنگ‌آهنی‌ها در بازار همچنان بالا است و کاهش نرخ بر روی سود و قیمت سهام آن‌ها اثری نمی‌گذارد، ولی حیات فولاد بسته به کاهش نرخ مواد اولیه از جمله سنگ‌آهن است.
فولادی‌ها معتقدند فولاد به نسبت سنگ‌آهن صنعت مهم‌تر و استراتژیک‌تری محسوب می‌شود تا جایی که در آمریکا طی جدالی که به «استیل‌وار» مشهور شد، آمریکا دروازه‌های وارداتی خود را بست تا از واردات فولاد به واسطه تعیین تعرفه بالا جلوگیری کند، حال در این شرایط که تعرفه فولاد هنوز بسیار پایین است، استفاده از سنگ‌آهن به قیمت واقعی و نه ارزان انتظار نابه‌جایی است، آن هم در شرایطی که هم‌اکنون در بازار فولاد به شدت دامپینگ صورت می‌گیرد و نیازی به ذخیره وجود ندارد.
براساس اظهارنظر دیگری بنابر استاندارد ۱۵ حسابداری، خرید سهام معادن و فلزات، گل‌گهر و چادرملو جزو سرمایه‌گذاری‌های بلند‌مدت و دارایی‌های غیر جاری طبقه‌بندی می‌شود و طبق این استاندارد از بابت کاهش قیمت سهام نیازی به اخذ ذخیره کاهش ارزش وجود ندارد.
افزون بر این‌ها، فولادی‌ها اعتقاد دارند که سنگ‌آهنی‌ها چاره‌ای جز فروش محصول به فولادی‌ها ندارند؛ چرا که زیرساخت‌های لازم برای صادرات مهیا نیست، ضمن این‌که بهای سنگ آهن صادراتی هم دست کمی از نرخ‌های داخلی وجود ندارد و دولت هم به عنوان مالک معادن تمایل دارد تا سنگ‌آهن به شرکت‌های داخلی واگذار شود.
کنسانتره خیس می‌کنیم تا ...
فولادی‌ها همچنین برای اثبات ضرورت کاهش قیمت سنگ‌آهن حتی حاشیه‌هایی را هم برای تولیدکنندگان به وجود آورده و مدعی شده‌اند، سنگ‌آهنی‌ها که از معدن تقریبا رایگان بهره‌برداری می‌کنند، کنسانتره را به بهانه‌های مختلف خیس و تر می‌کنند، تا وزن آن سنگین‌تر شود! این حاشیه‌سازی‌ها بحث تخصصی و به تعبیر عامیانه دو دو تا چهار تای نرخ سنگ‌آهن را به بازی فوتبال و حاشیه‌های آن تبدیل کرده، در حالی که برای رسیدن به نرخ جدید محاسبه قیمت‌های جهانی و قیمت تمام شده سنگ‌آهن در فولاد و همچنین برای تولیدکنندگان کافی است.لازم به ذکر است قیمت جهانی هر تن کنسانتره صادراتی هند تحویل در بندر چین (CFR) ا60 تا 70دلار برآورد شده است، حال آن‌که قیمت گندله صادراتی هند به بندر چین هم 140دلار است.در بندر برزیل هم گندله به صورت FOB
۱۱۸ تا ۱۲۰دلار قیمت خورده است. فولادی‌ها در شرایطی قیمت جهانی فولاد را یکی از ملاک‌های فروش داخلی این محصول می‌دانند که قیمت جهانی سنگ آهن با عیار ۶۷درصد در بازار شرق دور نیز رقمی معادل ۶۵دلار سی‌اف‌آر است.
فولادی‌ها پیمان‌شکنند
به اعتقاد سنگ‌آهنی‌ها سال گذشته قرار بود، سنگ‌آهن وارد بورس کالا شود، ولی به دلیل احتمال افزایش نرخ، این موضوع در آن زمان منتفی شد، چون قیمت تمام شده فولادی‌ها را متاثر می‌ساخت و تولیدکنندگان هم این موضوع را قبول کردند، اما قرار شد نرخ سنگ‌آهن از آن به بعد به صورت توافقی تعیین شود، ولی فولادی‌ها بدون توجه به آن همکاری‌ها، قیمت پیشنهادی خود را بدون توافق مبنا قرار دادند.
آیا باز هم دولت حکمیت می‌کند؟
اما چیزی که هردوطرف به آن واقف هستند، این است که نظر نهایی را در این رابطه دولت و به طور مشخص وزارت صنایع می‌دهد، چرا که دولت از واگذاری اختیار به دوطرف در سال گذشته خاطره خوشی ندارد، چیزی که می‌رفت تا این موضوع را به بحران تبدیل کند، بنابراین در این شرایط باید منتظر ماند که نتیجه این بازی جدید با حکمیت دولت چه می‌شود و آیا پیش‌بینی‌های واقعی جایگزین این گزارش‌های غیرواقع‌بینانه می‌شود؟