دکتر احمد یزدان پناه
تقاضا وعرضه تجمعی یا کل سهام شرکت مورد بحث در درس قبل در نمودار زیر ارائه شده است. به‌طور کلی هیچ کس اطلاعات کافی برای رسم عرضه و تقاضای یک محصول مالی یا هر محصولی دیگری را ندارد، ولی این محدودیت از مفید به فایده بودن عرضه و تقاضاهای ذیل که مبین نیروهای بازار هستند و تعامل آنها قیمت یک سهم را تبیین می‌‌‌کنند، نمی‌‌‌کاهد.

در عمل در بورس‌ها، وقتی تمامی‌‌‌کارگزاران با دفترچه‌های سفارش مشتریان خود دردست، پا به تالار می‌گذارند، چه اتفاقی رخ می‌‌‌دهد؟ ناظر تالار قیمتی را اعلام می‌‌‌کند، مثلا 940 تومان برای هر سهم. کارگزاران سعی می‌‌‌کنند تا با آن قیمت معاملات خود را کامل کنند. آنهایی که سفارشات خرید با آن قیمت را دارند سمت خرید آن سهم را شکل می‌‌‌دهند و کارگزاران فروشنده آن سهم در آن قیمت، سمت عرضه آن را. برخی دادوستدها به صورت موقت و نیم بند شکل می‌‌‌گیرد، ولی همانطور که نمودار(A) نشان می‌‌‌دهد تعداد سهام تقاضا شده در قیمت 940 تومان از میزان عرضه آن بیشتر است. به‌طور مشخص تر همان طور که مشاهده می‌‌‌کنید در این سطح از قیمت‌ها تعداد 300 سهم عرضه شده است. وقتی معاملات کامل شدند به این معنی که تمامی‌ ‌‌دادوستدهای موقتی و غیر قطعی شکل گرفتند، تعدادی از کارگزاران فریاد خرید بر می‌‌‌آورند، ولی هیچ کس حاضر به فروش آن سهم نیست. این حکایت از آن دارد که قیمت 940تومان برای آن سهم در آن نقطه زمانی، کم است‌. اینجاست که تالار قیمت دیگری را برای آن سهم مطرح می‌‌‌کند، برای مثال 950 تومان را در چنین سطحی از قیمت تمامی‌‌‌قیمت‌های قبلی لغو و باطل شده و کارگزاران تالار به دفترچه سفارش‌های خود دوباره مراجعه می‌‌‌کنند تا ببینند چه قیمت جدید را برای خرید یا فروش آن سهم می‌‌‌توانند پیشنهاد کنند. همانطور که نمودار نشان می‌‌‌دهد در آن قیمت تعدادی از کارگزاران فروشنده‌اند، ولی با آن قیمت خریداری وجود ندارد، به عبارت مشخص تر، 300 سهم عرضه شده است. در صورتی که در آن سطح قیمت فقط 200 سهم از آن تقاضا دارد. این سازوکار عرضه و تقاضا این اطلاع مفید را به صحن تالار می‌‌‌رساند که قیمت سهم مزبور بالا است‌. ناظر یا منشی تالار تا آنجا که لازم باشد قیمت‌ها را تعدیل می‌‌‌کند، تا فقط تعداد محدود و معدودی از کارگزاران از معامله آن سهم بی نصیب مانده باشند و در نهایت قیمت پیشنهاد شده است. او در این مثال همانطور که نمودار نشان می‌‌‌دهد 945 است‌. در این قیمت مقدار سهام تقاضا شده 300 سهم و مقدار سهام عرضه شده هم 300 سهم است. این همان قیمت درست و تعادلی بازار است.
کشش پذیری تقاضا برای خرید سهام
کشش پذیری تقاضای کل بازار برای خرید یک اوارق بهادار چگونه است؟ قسمتی از پاسخ این پرسش بستگی به چگونگی ویژگی‌های منحصر بفرد آن سهم دارد. از مهمترین عوامل موثر بر کشش پذیری آن است که آیا آن سهم جانشین‌های مناسب دارد یا ندارد؟ وقتی تعداد جانشین‌های یک سهم کم هستند یعنی آن سهم کم کشش است و برعکس. در اقتصاد خرد* بحث مفصل کشش پذیری مطرح می‌‌‌شود از جمله آنکه شکل منحنی تقاضای یک کالا با شیب منحنی رابطه عکس دارند. لذا منحنی تقاضای پرکشش برای یک سهم گویای آن است که منحنی تقاضای آن شیب کند دارد یا مسطح تر است و برعکس کم کشش بودن با شیب تند تقاضا مطابقت دارد. وقتی سهمی‌‌‌جانشین‌های متعدد دارد یعنی کشش پذیر تر است، وقتی قیمت آن به اندازه معینی کاهش می‌‌‌یابد، میزان تقاضا برای آن بیشتر خواهد بود. بنابراین کارگزاران و معامله گران بورس‌ها و سرمایه‌گذاران و مشاوران آنها دقت دارند که وقتی این سهام با سهام دیگری جانشین می‌‌‌شود ریسک پرتفوی سرمایه‌گذار به اندازه کمتری افزایش می‌‌‌یابد. درحد نهایی آن باید به سایر اوراق بهادار به چشم جانشین کامل سهام مورد بحث نگریست. در این حالت منحنی تقاضای محصولات مالی یا ابزارهای مالی مطرح در بورس‌ها به صورت خطی افقی در می‌‌‌آیند که حکایت از آن دارند که تقاضا برای آن‌ها کشش پذیری کامل دارد. درحد دیگر، یعنی وقتی برای اوراق بهادار مورد معامله جانشین مناسبی وجود ندارد، منحنی تقاضای آن شکل خط عمودی به خود می‌‌‌گیرد (یعنی کاملا بی‌کشش است ).
انتقال منحنی عرضه و تقاضای سهام
برای رسم منحنی عرضه و تقاضا، در یک فضای دو بعدی، لازم می‌‌‌آید ارتباط میزان عرضه و تقاضا شده آن محصول را با قیمت آن در نظر بگیریم و برای آن از بقیه عوامل موثر بر عرضه و تقاضا بجز قیمت محصول غافل نشویم. این شعار اقتصاددانان خرد را بکار گیریم که این رابطه قیمت و میزان محصول عرضه شده یا تقاضا شده وقتی معنی دارد که فرض به شرط ثابت ماندن سایر عوامل و شرایط در مدل مزبور مطرح باشد.
با این مقدمه حال به بازار سرمایه باز گردید و فرض کنید که یک سرمایه‌گذار برای یک سهم چشم انداز خوشبینانه و سرمایه‌گذار دیگری برای آن سهم آینده بدبینانه‌ای را پیش بینی کند. اگر این دو آن سهام را با یکدیگر معامله نمایند. این امر بر جدول و منحنی عرضه کل فروش و تقاضای کل خرید آن اثری نمی‌گذارد. در چنین حالتی قیمت بازاری آن اوراق بهادار تغییری نکرده است. با وجود این اگر تعداد سهامداران خوشبین نسبت به آن سهم از تعداد بدبین‌ها بیشتر شود. منحنی تقاضای خرید آن سهم به سمت راست انتقال می‌‌‌یابد. برای مثال در نمودار (B) به صورت DD در می‌‌‌آید و منحنی عرضه آن سهم برای فروش به سمت چپ منتقل می‌‌‌شود (برای مثال در نمودار (B) به صورت SS در می‌‌‌آید و این امر قیمت آن سهم را به سطح بالاتر یعنی p می‌‌‌رساند. به همین ترتیب، وقتی تعداد سرمایه‌گذاران بدبین نسبت به یک دارایی یا محصول مالی در بورس‌ها از تعداد سرمایه‌گذاران خوش بین فزونی می‌‌‌گیرد. منحنی تقاضای کل آن دارائی یا سهم یا قرارداد خرید آتی گندم یا نفت پائین می‌‌‌آید، یعنی منحنی آن به سمت چپ انتقال پیدا می‌‌‌کند و منحنی عرضه کل آن به سمت راست منتقل می‌‌‌شود و ساز وکار مزبور و تعامل این دو منحنی قیمت آن دارایی یا اوراق بهادار را پائین می‌‌‌آورد.
برخی سرمایه‌گذاران در بورس‌ها تغییرات ناگهانی و چشم‌گیر قیمت‌ها را بیانگر تغییرات آتی فرصت‌ها برای ناشر اوراق بهادار در نظر می‌‌‌گیرند. این مباحث کمی‌‌‌بحث ما را پیچیده می‌‌‌کند، از این رو با اشاره باید گفت در بورس‌هایی که دسترسی به اطلاعات برای عموم میسر نیست و بازار با پدیده عدم تقارن اطلاعات مواجه است به این معنا که برخی، بعضی چیزها را می‌‌‌دانند که من نمی‌‌‌دانم‌، درچنین شرایطی سرمایه‌گذاران مدام ارزیابی‌های خود را نسبت به فرصت‌های ناشران اوراق تجدیدنظر می‌‌‌کنند و این امر موجب می‌‌‌شود که عرضه و تقاضای آنها تغییر کند. به همین دلیل است که تعداد کمی‌‌‌از سرمایه‌گذاران به کارگزاران خود سفارش‌های خود را به صورت سفارش محدود می‌‌‌دهند. چرا که وقتی قیمت‌های سهام به‌طور چشم‌گیر از قیمت جاری آنها فاصله می‌‌‌گیرد این نوع سفارش در شرایط تغییرات معنادار اوضاع آتی اوراق بهادار کارساز است. پیام سیاستی این بحث برای سرمایه‌گذاران آن است که در شرایط تلاطم‌های بزرگ قیمت دارایی‌های مالی در بورس‌ها سرمایه‌گذاران و مشاوران آنها باید با دقت تمام قبل از خرید و فروش‌های خود ارزش‌گذاری مجددی از آنها به عمل آورند.
یادداشت‌ها: *برای مطالعه بیشتر درباره بحث مهم کشش پذیری به فصل چهارم «تئوری اقتصاد خرد و مسائل آن» از دومنیک سالواتوره ترجمه دکتر احمد یزدان پناه جلد اول مراجعه شود.