اولین دبیرکل بورس:
رکود فعلی بورس با سال ۷۵ قابل مقایسه نیست
معتقد است که بحران کنونی با آن دوران قابل مقایسه نیست و به مردم توصیه میکند از فروش سهامیکه افت زیادی کردهاند پرهیز کنند.
سابقه بورسهای دنیا نشان داده بازارهای سهام که آنها را به «پلنگ» تشبیه میکنند در مقاطع مختلف زمانی با رکود و بحران مواجه شدهاند و ضررها و زخمهایی را نصیب سرمایهگذاران کردهاند. بورس اوراق بهادار تهران نیز از این قاعده مستثنا نبوده و درعمر 41 ساله خود (از 15 بهمن 1346 تاکنون) در چند مقطع با رکود کوتاه و بلند مدت دست و پنجه نرم کرده که مقاطع قابل اعتنای آن مربوط به نیمه دوم سال 75 تا اواخر سال 76 بود.یعنی درست قبل و بعد از انتخاب دولت هفتم و حضور محمد خاتمی در منصب ریاست جمهوری.
در آن دوران، الله وردی رجائی سلماسی دبیرکل سازمان کارگزاران بورس اوراق بهادار تهران بود که ریاست وی از سال ۵۹ آغاز و تا سال ۷۶ به طول انجامید. در آن زمان بورس تهران میزبان کمتر از ۲۰۰ شرکت بورسی بود و با شروع دوران رکود رقم ۲ هزار و ۱۰۶ واحدی شاخص کل بورس (سوم شهریور۷۵) با کاهش ۶۰۰ واحدی به عدد هزار و ۶۳۶ واحد در پایان سال ۷۶ رسید که این حجم از کاهش در آن مقطع در رویکرد منفی سرمایهگذاران اندک محسوس و موثر بود به طوری که در طول یکسال و نیم (از شهریور ۷۵ تا اسفند ۷۶) و در عرض ۳۶۷ روز کاری، شاخص بورس در ۲۰۸ روز منفی بود و بیش از یک سال طول کشید تا بازار خود را با سیاستهای کاری دولت خاتمی تطبیق دهد. در رابطه با دلایل وقوع این رکود و چگونگی خروج از بحران بورس در آن مقطع، خبرگزاری فارس با رجایی سلماسی گفتوگویی انجام داده که میخوانید.
دلایل رکود بورس در سال 75
از دیدگاه شما در سال ۷۵ چه عامل یا عواملی باعث ایجاد رکود و بحران بورس شد؟
بورس همیشه دارای نوسان است و وقتی که قیمتها به حدی از رشد میرسند با روند کاهشی مواجه میشوند. در این حالت سهامداران به علت کاهش قیمتها اقدام به خرید نمیکنند که درنتیجه عرضه سهام منجربه تشدید روند نزولی شاخصها و قیمتها میشود.
این در حالی است که در سال ۷۵ نرخ ارز تغییر و افزایش یافت و باعث شد تا هزینه تولیدات شرکتها از جمله شرکتهای بورسی افزایش یابد. از طرف دیگر این شرایط با انتخابات ریاست جمهوری جدید و پایان دوران هاشمیرفسنجانی همراه شد، چرا که در زمان ایشان بورس ایران رونق یافته بود و سرمایهگذاران نگران بودند که رییس جمهورجدید چندان اعتقادی به بورس و بازار سرمایه نداشته باشد.
با این اوصاف میتوان گفت که سه عامل افزایش قیمتها، انتخابات ریاست جمهوری و رشد نرخ ارز ( از 240 به 400 تومان یا 160 تومان به 240 تومان) در وقوع دوران یا رکود بورس موثر بودند. در میان این سه عامل، افزایش نرخ ارز موجب شد تا در نهایت شاخص بورس و قیمت سهام بیشتر شرکتها پایین بیاید. اما با این همه دوران بحرانی بورس کوتاه بود و بعد از یکسال و نیم اوضاع بهتر شد.
شما به عنوان دبیرکل چه برنامههایی برای بهبود بورس درپیش گرفتید؟
در آن دوران پیشنهاد کردیم که برای سرمایهگذارانی که قصد خرید سهام دارند کمک شود تا از طریق خرید اقساطی اوضاع کمیبهبود یابد، اما مورد موافقت دولتمردان قرار نگرفت.
علاوه بر امکان خرید سهام با پرداخت
40 درصد ارزش کل، بحث بیمه سهام را نیز مطرح کردیم. این در حالی است که قبل ازهر رویه ای، گزینه اصلی ما این بود که صندوقی تشکیل شود تا در موقع رشد قیمتها سهامی را عرضه کند و در دوران رکود سهام را بخرد تا بازار تعادل داشته باشد.
یعنی با هیچکدام از پیشنهادها موافقت نشد و بورس خود به خود بهبود یافت؟
بله. در موقعی که قیمت سهام به کف میرسد و دیگر کاهش نمییابد سهامداران اقدام به خرید میکنند که در این حالت قیمتها نیز رشد میکنند.
در آن زمان ارزش بازار سهام ایران چه میزان بود؟
به طور دقیق خاطرم نیست اما حدود 11میلیارد دلار ارزش روز بازار سهام بود.
در آن دوران چه تعداد سهامدار وجود داشت؟
با توجه به واگذاری سهام ترجیحی شرکتها به کارگران و کارمندان که براساس قانون گسترش مالکیت داده شده بود حدود 11میلیون سهامدار داشتیم.
آیا در آن دوران از جانب مردم و مسوولان فشارهایی هم به بورس وارد میشد؟
بله. طبیعی است که وقتی قیمتها و شاخص بورس کاهش مییافت برخی فشارها وارد میشد و گاهی میخواستیم که به بورس کمک شود، اما کسی حاضر به حمایت عملی از بورس نبود.
در آن مقطع به مردم و سهامداران چه توصیهای کردید؟
همواره تاکید میکردم که مردم سهام خود را نگه دارند و نباید در روند نزولی قیمتها اقدام به فروش سهام کرد، بلکه باید در پایینترین قیمت سهام را خریداری کرد و در بهترین نرخ از آن خارج شد که این روند طبیعی بورس است.
در آن مقطع سهام چه شرکتهایی اقبال داشتند و به اصطلاح روی بورس بودند؟
شرکتهای سرمایهگذاری، پتروشیمیها و مواد غذایی اقبال زیادی در بورس داشتند.
آیا به جز سال ۷۵، دوران رکورد دیگری هم درزمان مدیریت ۱۷ ساله شما در بورس رخ داد؟
خیر. در مدت 17 - 16 سال دبیرکلی من فقط همین یکبار بود که آن هم کوتاهمدت بود.
آیا دوران رکود آن موقع بورس با شرایط کنونی قابل قیاس است؟
خیر. در آن مقطع خبری از شرکتهای بزرگی چون فولاد مبارکه و مخابرات نبود. از سوی دیگرعوامل درونی باعث ایجاد بحران مقطعی بورس شده بودند نه دلایل ناشی از افت قیمتهای جهانی محصولات.
با توجه به سابقه شما، برای بهبود شرایط کنونی بورس ایران چه توصیههایی به مردم و مسوولان دارید؟
به مانند گذشته به مردم توصیه میکنم که ازفروش سهام به قیمتهای ارزان اجتناب کنند. مسوولان بورس هم باید نخست با راهاندازی یک صندوق کامل، به بازارسازی واقعی سهام شرکتها اقدام کنند. این در حالی است که سرمایهگذاران باید امنیت داشته باشند اما اگر با دوران رکودی مواجه شدند، باید تحمل کنند.
کسانی که در سال ۷۵ سهام خود را نفروختند، درسالهای بعد با ۱۰ برابر افزایش قیمت موفق به فروش سهام شدند، چرا که همیشه دوران بحران حاکم نیست و کسانی برندهاند که تحمل
نگه داری سهام در شرایط بحرانی بورس را داشته باشند. مردم نباید با کاهش قیمتها بترسند و اقدام به فروش کنند تا در آینده با چند برابر دوباره همان سهام را بخرند.
مسوولان بورس نیز باید این اطمینان را بدهند و از بورس حمایت کنند. مردم باید به حرف مسوولان اعتماد داشته باشند، اما اگر حرفهای ضد و نقیضی زده شود اعتماد عمومیبه بورس از بین خواهد رفت. بالاخره پول است و گاهی پول از جان مردم عزیزتر میشود.
ارسال نظر