دنیای اقتصاد بررسی میکند
بورس تهران در ۱۰ پرده
گروه بورس – معصومه طاهرخانی: تالار حافظ، همان جایی است که با ۱۹طبقه خود توانسته همچنان نبض بورس تهران باشد.
عکسها: نگار متین نیا
گروه بورس - معصومه طاهرخانی: تالار حافظ، همان جایی است که با ۱۹طبقه خود توانسته همچنان نبض بورس تهران باشد.
ساختمانی که اگر چه از حیث داشتن کاربریهای لازم برای معاملات سهام در حداقلها سیر میکند، ولی سالیان متمادی است که نماد بیچون و چرای بورس ایران شده است. ساختمان ۱۹طبقهای که در روزگاری نه چندان دور، متعلق به سازمان بورس بود که بعد از نقل مکان سازمان به ساختمان جدید در خیابان «ملاصدرا» این ساختمان به «شرکت بورس» رسید.پیشترها نیز کاربری ساختمانی که امروزه معاملهگران را گردهم میآورد، چیزی جز ساختمان یک بانک نبود.
حال اینکه این فضای فیزیکی که نام تالار اصلی معاملات سهام را نیز با خود یدک میکشد تا چه حد توانسته رضایت معاملهگران را از حیث دارا بودن امکانات به خود جلب کند، همان چیزی است که با حضور در میان سهامداران این تالار، به دنبال یافتن پاسخی برای آن هستیم.
پیشپرده : دوئل برای روزنامه مجانی!
شاید اولین نکته جالبی که قبل از ورود به تالار حافظ خودنمایی می کند، وجود انبوهی از روزنامهها و عمدتا روزنامههای اقتصادی و کتابهای آموزشی بورس است که در کنار در ورودی تالار روی زمین چیده شده است. ردیفهای چندگانه روزنامه، کتابهای آموزشی بورس از ساده تا پیشرفته آن هم تنها رها شده در کف زمین، ابدا جلوه جالبی را به ورودی جایی که قرار است که نبض اقتصاد در آن بزند، نمیدهد. در کنار این مساله، در زمان قبل از شروع ساعت معاملات که روزنامههای مختلف اقتصادی به رایگان در تالار توزیع میشوند، خیل عظیم و همیشه سهامداران را میبینید که به دنبال به دست آوردن روزنامه رایگان هستند!
دوئل برای کسب اطلاعات آن هم از جنس رایگان شرایط را طوری رقم میزند که دعا کنیم ای کاش روزنامهای چاپ نمیشد.
اما در حالت دیگر میتوانیم این درخواست را هم داشته باشیم که لطفا فضای مناسبی را برای عرضه روزنامهها تعریف کنید تا هم دسترسی به روزنامهها راحت باشد و هم ورودی بورس زیباتر جلوه کند.
پرده اول : بورسی که روی بورس نیست!
از کنار روزنامه فروشی کنار در ورودی که بگذریم، اگر نگاه خود را تا منتهیالیه آسمان بالا ببرید میتوانید به جای تابلوی بورس دو عدد کولر آبی بسیار بزرگ ببینید. وجود ۲ کولر بزرگ در سر در ورودی جایی که مثلا قرار است تالار معاملات سهام باشد، اگر معنی خاصی دارد عاجزانه درخواست روشنگری داریم! ولی گذشته از تمام این داستانها باور کنید اصلا شایسته نیست ساختمانی با ۱۹طبقه تابلوی رنگ و رو رفتهای داشته باشد که آن هم از سوی دو عدد کولر غولپیکر محاصره شده باشد. پس لطفا تابلوی ورودی تالار معاملات اوراق بهادار حافظ را روی بورس بیاورید!
پرده دوم: تهویهام آرزو است!
به مجرد اینکه در شیشهای تالار حافظ را که با دو ضربدر قرمز رنگ مشخص شدهاند، باز میکنید و وارد این فضا میشوید. سنگینی هوای تالار، حال شما را سرجای خود میآورد. تالار معاملات هم در کل در ۲طبقه تعبیه شده است. در طبقه همکف از بانک گرفته تا تابلوها، آبخوری و... قرار دارد.
در سمت چپ نمایشگرهای چند گانهای میبینید که آخرین قیمتها و تعداد معاملات سهام را نمایش میدهند و در طرف دیگر سهامداران خردی را میبینید که به تنهایی یا در گروههای چند نفره در حال تبادل اطلاعات و بحث هستند.
در قسمت انتهای سالن هم سه دستگاه Touch Screen قرار دارد که آخرین آمار عرضه و تقاضای سهام را نمایش میدهد.
پرده سوم: امکاناتی که هیچوقت امکانات ندارند!
کمی که با دقت به محیط اطراف نگاه کنید، متوجه نارساییهای تکتک آن چیزهایی که نامشان امکانات است، میشوید.
نمایشگرها چه نمایشگرهای بزرگ و چه دستگاههایTouch Screen به استناد گفتههای سهامداران در بیشتر مواقع در شرایط «هنگ» و ناکارآمدی به سر میبرند.
عده دیگری از سهامداران هم به سرعت بالای رفت و آمد اطلاعات در این نمایشگرها اعتراض داشتند. عده دیگری هم ریز بودن اطلاعات این نمایشگرها را پیش میکشند و این نظر را مطرح میکنند که به دلیل همین ریز بودن مجبور هستند در بیشتر ساعتهای معاملاتی ایستاده در مقابل تابلوها تغییرات و نوسان سهمها دنبال کنند.
جدای ازنمایشگرها، ازدحام جمعیتی که در مقابل دستگاههای Touch Screen هم وجود دارد، در نوع خود جالب توجه است. با هر حساب و کتاب ریاضی و حساب سرانگشتی هم که محاسبه کنید، نمیتوانید ارتباط منطقی میان تعداد سهامداران حاضر در تالار و تعداد دستگاهها برقرار کنید. نتیجه چنین حالتی هم این میشود که در مواقع خاص بازار حالا چه مثبت و چه منفی، دستگاههای یاد شده از سرویسدهی خارج میشوند.
پرده چهارم: تنقلات نداریم، لطفا فقط سهم بخرید!
اما نبود جایی برای نشستن توفیقی است که با سهامدار شدن در بورس تهران، به اجبار باید آن را بپذیرید.
تنها نقطه بلندی که ممکن است در طبقه همکف این تالار ببینید سکویی یک متری است که بالای سر خود تابلوی تبلیغاتی آرامشبخشی از بورس را به همراه دارد .از طرف دیگر شما میتوانید سهامداران زیادی را ببینید که با جهش به بالای این سکو لحظهای خود را از ایستادن رها میکنند، البته به دلیل همان ارتفاعی که ذکر آن رفت شانس نشستن بر روی این سکو هم نصیب همانهایی میشود که رمقی دارند.
از کنار نبود صندلی برای نشستن و صفهای پرازدحام دستگاههای Touch Screen که بگذریم با صف جدید دیگری که همانا صف تلفن است، برخورد میکنیم. گویا سهامداران شرطی شدهاند و صفهای خرید و فروش سهام را در زندگی روزمره خود نیز پیاده میکنند! البته بدیهی است که چیزی که نامش امکانات است و الان نیست، صفها را میسازد و بعد پرترافیکتر میکند.
یکی از سهامداران تالار میگوید که وجود تلفنها در مواقعی که بازار مثبت یا منفی میشود، بسیار حیاتی است، چرا که معتقد است ضرر کردن یا نکردن بسیاری از سهامداران در گرو تماسهایی است که با همین تلفنها با کارگزاران خود میگیرند.
وی در عین حال پیشنهاد میکند که به جای تلفنهای کارتی بهتر است تلفنهای داخلی تالار را که درحد یک تا دو دستگاه است به تعداد ۱۰ دستگاه یا بیشتر افزایش دهند.
پرده پنجم: آسانسورهایی که همهجا نمیروند!
جدای از طبقه همکف که با همه کمفروغ بودن امکانات و بازار معاملات سهام، رفت و آمدهای گرم سهامداران را به خود میبیند، طبقه دومی هم وجود دارد که سهامداران زیادی را در خود جای داده است.
اصلا هوس نکنید که به خاطر یک طبقه بالا رفتن از آسانسور استفاده کنید. آسانسورهایی که البته قفل شده و خیال ندارند در طبقه دوم توقف کند.بنابراین خود را به دردسر استفاده از آسانسورها نیندازید، چرا که پله اختراع شده است! از طرف دیگر به استناد گفتههای بسیاری از سهامداران به دلیل رعایت نشدن ظرفیت استاندارد سوار شدن از یک طرف و فرسودگی زیاد آن از طرف دیگر، امنیت جانی هنگام سوار شدن به آسانسورهای بورس تهران وجود دارد.
پرده ششم: چرا ما را کنترل میکنید؟
وجود دوربینهای مداربسته متعدد در جای جای تالار حافظ نکتهای است که یکی از سهامداران به آن اشاره میکند و میگوید: نمیدانم، فلسفه وجودی این دوربینها برای چیست؟ در جایی که هیچ پولی ردوبدل نمیشود و اگر هم اطلاعاتی باشد در دست کارگزاران است و آن هم که دائما چه توسط دوربینهای داخل تالار و چه از سوی خود سازمان کنترل میشوند.
وی دلیل اصلی وجود دوربینها را کنترل سهامداران میداند و میگوید: چندین بار پیش آمده که مقامات ناظری که با دوربین تالار را کنترل میکنند به سوی سهامداران آمدهاند و به آنها درباره صحبتهایی که میکنند، تذکر میدهند!
پرده هفتم: تابلوهای بورسی که نیمسوز هستند!
با ورود به طبقه دوم ماجرای هوای سنگین همچنان ادامه دارد، البته این جا ماجرا شکل بسیار حادتری دارد به طوری که در پارهای موارد نفس کشیدن را با دشواری میسر میسازد.
ردیفهای چندگانه صندلیهای آهنی قرمز که دور تا دور چیده شده تا سهامداران بتوانند با احاطه بر تابلوی بزرگ و البته کمی سوخته بورس! اوضاع سهام خود را دریابند. اینجا هم هیچ تناسبی میان امکانات و تعداد افراد حاضر وجود ندارد. تعداد دستگاههای Touch Screen به ۷ دستگاه رسیده، البته عملا ۶تای آنها کار میکنند و باز هم به استناد گفتههای سهامداران همیشه نصف این دستگاهها خارج از سرویس هستند و به اصطلاح «هنگ» میکنند. در طرف دیگر صدای اعتراض سهامداران شنیده میشود که معتقدند، سالن کنفرانسی که در همین طبقه است باید به سهامداران برای نشستن اختصاص یابد، چرا که کسی از این سالن استفاده نمیکند. این سهامداران معتقدند که بخشی از فضایی که برای نشستن در اختیار داشتند، هماکنون از آنها گرفته شده و به بخش اداری شرکت بورس اضافه شده است.
دغدغه روشن است،نبود جایی برای نشستن؛ اما این دغدغه زمانی شکل حادتری به خود میگیرد که نگاهی به نمازخانه تالار شیشهای میاندازیم. فضایی کمتر از ۶متر که قرار است خیل عظیم سهامداران را در هنگام نماز در خود جای دهد. ازدحام جمعیت برای ورود به این فضای محدود از یک طرف و حجم کفشهایی که روی هم چیده شده، جلوه نامطلوبی را به فضایی میبخشد که قرار است نبض اقتصاد کشور در آن بزند.
بسیاری از سهامداران معترض به کوچکی فضا، پیشنهاد میکنند که قسمتی از فضای سالن کنفرانس یا جایی دیگر در این ساختمان ۱۹طبقه به این امر اختصاص پیدا کند.
پرده هشتم: پول میدهیم، میزهای ما را عوض کنید!
اما کارگزاران تالار شیشهای که در ردیفهای چندگانه و در زیر نگاههای سهامداران در طبقه همکف کار میکنند، هم از قاعده امکانات بیامکانات بیبهره نماندهاند.
تابلوی بزرگ قرمز رنگ بورس تهران که نوسان سهمها را به تصویر میکشد، کمی نیمه سوخته است. ظاهرا در بازار منفی کسی به این مسائل هم توجه نمیکند. به هر روی وجود انبوهی از سیمها و کابلهای درهم تنیده سیستمهایی که کارگزاران و ناظر تالار با آنها کار میکنند، در نگاه اول توی ذوق میزند. در طرف دیگر میزهای سبز رنگی که آرم سازمان بورس بر روی آنها حک شده، فضا را بسیار سنگین و خفه کرده است.
به طوری که یکی از کارگزار- معاملهگران میگوید: بسیاری از کارگزاران حاضرند مبلغی را هزینه کنند تا میزها و امکانات آنها با میزهای جدیدتر عوض شود. از طرف دیگر کمبود فضا برای کار مشکل دیگری است که معاملهگران کارگزاریها با آن روبهرو هستند. به طوری که به دلیل تغییر سیستم معاملات مجبور هستیم از سه نمایشگر به صورت همزمان در فضایی بسیار محدود استفاده کنیم که این امر نه تنها باعث پایین آمدن کارآیی میشود بلکه آرامش لازم برای کار را هم میگیرد.
پرده نهم: بازی صندلی در بورس تهران!
اما یک کارگزار- معاملهگر دیگر هم در مورد مشکلات کارگزاران حاضر در تالار حافظ میگوید: وجود سروصدا و همهمهای که ناشی از صحبتهای سهامداران است و در تالار میپیچد، در بسیاری از مواقع تمرکز فکری را از کارگزار میگیرد. همچنین تهویه بسیار بد و سرویسدهی نه چندان مناسب هم مشکل بعدی ما است.
وی اضافه کرد: چیدمان بسیار بد و کمبود صندلی و از همه مهمتر مشکل سیگار کشیدن بعضی کارگزاران که با وجود وضع قانون منع آن، همچنان ادامه دارد از جمله مشکلات عدیده کارگزاران به شمار میرود.
پرده دهم: آیا ما تالار میخواهیم؟
اینکه چه قدر وجود تالار معاملات حافظ برای بورس تهران مفید است یا مضر، چیزی نیست که بتوان با یک گزارش به آن رسید. اما چیزی که کارگزاران میگویند جز اجاره سالیانه و عدم سرویسگیری خوب چیز دیگری نیست. از طرف دیگر سهامداران هم معتقدند از سر بیکاری به این مکان میآیند و عدهای هم میگویند اینجا فضای خوبی برای بحث و بررسی است، گرچه بعد از ساعت پایانی معاملات به شکل بدی از سوی انتظامات به بیرون هدایت میشوند.
اختتامیه: فعلا روی بورس نیستیم!
البته مشکلات پیش روی تالار حافظ ریشهای قدیمی دارند و از سال ۷۴ که سازمان بورس به این ساختمان نقل مکان کرد، شروع شده است. نه به دوره خاصی بر میگردد و نه ناشی از سوء مدیریت مدیران خاصی است. از طرف دیگر این ساختمان نه متعلق به سازمان بورس است و نه شرکت بورس، چرا که متعلق به اموال کمیته ماده ۵۷ است که در حال حاضر تنها سازمان اختیار استفاده از آن را دارد. البته آن طور که از گفتهها برمیآید وضعیت تالار حافظ نه آن زمان که آب و هوای بورس آفتابی است و نه آن زمان که ابری است، اهمیتی برای فعالان آن ندارد.
به هر روی تالار معاملات حافظ در ساختمان کنونی فعلا دماسنج اقتصاد ایران نیست ، شاید در ساختمان بعدی!
ارسال نظر