مدیریت ریسک در بازار پول و بازار سرمایه
گذری بر مرکز مالی
یکی از اهداف کوتاه مدت مهم بورس اوراق بهادار کشور برپایی مرکز مالی عنوان شده است این مراکز چه رسالتی دارند و کارکرد اصلی آنها چیست؟
دکتر احمد یزدان پناه
یکی از اهداف کوتاه مدت مهم بورس اوراق بهادار کشور برپایی مرکز مالی عنوان شده است این مراکز چه رسالتی دارند و کارکرد اصلی آنها چیست؟ در بیشتر کشورهای توسعه یافته جهان مراکز مالی کارآمدی برپا شدهاند که بیشتر تقاضای خدمات مالی بازار داخلی آنها را پاسخ میدهد و این مراکز به صورت روزافزون و به درجات گوناگون با کسب و کارهای بینالمللی به رقابت برخاستهاند. نیویورک، لندن و توکیو برای برتری خود با یکدیگر رقابت شدیدی دارند. گرچه لندن به خاطر سابقه خود، مرکز مالی برتری نسبت به مراکز دیگر اروپا محسوب میشود، ولی در برخی حوزهها با مراکزی چون پاریس و فرانکفورت رقابت سالم خوبی دارد. در جنوب شرقی آسیا مرکز مالی توکیو مرکز برتر محسوب میشود و امروزه با مراکزی چون سنگاپور و هنگ کنک به شدت رقابت میکند. امروزه مراکز مالی چه در سطح بزرگ یا کوچک در رقابت شدید در بازارهای جهانی با یکدیگر برای حفظ موقعیت خود در بازارهای مالی داخلی و کسب جایگاه مناسب در بازارهای بینالمللی هستند. بسیاری از دولتها در پی آن هستند که با بهبود وضع مراکز مالی کشور و بالابردن قدرت رقابتی آنها علاوه بر کسب ارز خارجی از آنها به عنوان یک منبع مهم ارزی از طریق این مراکز مالی برای مردم خود اشتغال آفرینی کنند. اگر یک مرکز مالی سالم بر مبنای درست علمی بنا شود میتواند به اقتصاد ملی از طریق جاری سازی وجوه برای بهترین مصارف سرمایهگذاری بیشترین خدمت را به محیط کسب و کار و جو سرمایهگذاری در کشور کند.
نقش مراکز مالی
یک مرکز مالی میتواند نقشهای متعدد و مهمی بازی کند. شاید مهمترین آنها چرخش وجوه از واحدهای صاحب مازاد به سوی واحدهای نیازمند و کسری دار است که با کارآترین شکل میتواند و باید انجام گیرد، همانطور که نمودار زیر آن را به نمایش گذاشته است. در اقتصاد ملی همانطور که نمودار نشان میدهد: افراد، شرکتها و نهادهای خصوصی و عمومی از جمله دولتها وجوه اضافی و مازاد در اختیار دارند که میخواهند آنها را سرمایهگذاری کنند. در مقابل، افراد، شرکتها و نهادهای خصوصی و عمومی از جمله دولت ها قرار دارند که وجوه جاری آنها کافی نیست و بنابراین نیاز به استقراض از گروه اول دارند. نقش کلیدی مراکز مالی آن است که مجاری انتقال وجوه بین این دو گروه را با کارآترین شکل ممکن فراهم سازد. اگرچه بین این دو گروه از ابعاد گوناگون ناهمگنیهایی وجود دارد از جمله صاحبان مازاد وجوه طیف وسیعی را تشکیل میدهند که انگیزههای مختلفی دارند، برخی از افراد پسانداز کننده فقط برای کوتاه مدت و برخی برای بلند مدت و گروهی برای دوران بازنشستگی از درآمد خود برای مصرف حال صرف نظر کردهاند و وجوهی را برای پس انداز کنار گذاشتهاند. همین طور در مورد بنگاهها و شرکتها که برخی از آنها مانده مازاد پول خود را میخواهند فقط در کوتاه مدت و برخی برای بلند مدت سرمایهگذاری کنند. در سمت متقاضیان وجوه هم طیف وسیعی وجود دارند: گروهی از آنها پول را برای کوتاه مدت نیاز دارند، گروهی وام میان مدت میخواهند تا مشکل نقدینگی خود را حل کنند و گروهی هم به دنبال استقراض بلند مدت مثل وام رهنی برای تامین مالی خرید خانه هستند. در مورد اشخاص حقوقی یعنی شرکتها هم این تنوع صادق است. گروهی از آنان به دنبال حل مشکل جریان نقدی خود در کوتاه مدت هستند و برخی از آنها برای سرمایهگذاری های جدید و طرحهای توسعه خود به وجوه بلند مدت نیاز دارند.
یکی از کارکردها و وظایف اصلی مراکز مالی، تسهیل انتقال وجوه از عاملین صاحب مازاد به عاملین کسری دار است. برای دستیابی به این هدف، مرکز مالی به گسترهای از آنچه بنام واسطهگران مالی خوانده میشود، نیاز دارد تا اوراق بهادار و محصولات مالی مورد نیاز جهت تسهیل مبادله وجوه بین عاملین فوق را فراهم سازد. در طراحی این ابزارهای مالی مسوولان مراکز مالی باید توجه داشته باشند که با مشکلات عدیدهای مواجه هستند که برای دستیابی به اهداف مرکز باید بر آنها غلبه نمایند. به طور کلی، صاحبان وجوه مازاد ریسک گریزند و وقتی حاضر هستند برای به کار اندازی وجوه خود ریسک بیشتری را تقبل نمایند که به حد کافی سرمایهگذاری آنها بازده انتظاری خوبی داشته باشد تا جبران تقبل ریسک آنها را بنماید. از آنجا که آنها ریسک گریزند میخواهند وجوه مازاد خود را در ابزارهای مالی کم ریسک بکار برند. به علاوه آنها عموما وجوه خود را برای دورههای زمانی کوتاه مدت سرمایهگذاری میکنند و دوست دارند به پول خود هر وقت لازم دیدند دسترسی داشته باشند. در مقابل، به طور کلی عاملان متقاضی وجوه یا آنها که کسری وجوه دارند غالبا آن وجوه را برای مصارف همراه با ریسک میخواهند. برای مثال یک شرکت میخواهد با وجوه قرض گرفته به خرید کارخانه جدید یا توسعه خط تولید خود بپردازد که موفقیت آن با نااطمینانی و ریسک همراه است. اضافه بر این نوعا افق زمانی متقاضیان وجوه، بلند مدتتر از افق زمانی صاحبان مازاد است.
اینجا است که مسوولان برپایی مراکز مالی به خصوص در کشورهای در حال توسعه باید با برنامهریزی دقیق و کار کارشناسی عمیق این ناهمگنیهای هدفها و انگیزهها، ترجیحات و افقهای زمانی و کم و کیف ریسکپذیری هر دو گروه را شناسایی و مدیریت نمایند تا جریان وجوه بین این دو قطب سازنده صحنه اقتصاد ملی از طریق ساز و کار مراکز مالی بر پایه موازین اقتصاد مالی شکل گیرد. ساخت ابزارهای مالی مناسب که تامینکننده منافع دو گروه باشد از ضروریترین عوامل برپایی مراکز مالی است.
امروزه مراکز مالی ابعاد تازهای پیدا کردهاند و بنابراین علاوه بر ایجاد مجاری انتقال وجوه از پساندازکنندگان داخلی به سوی قرض گیرندگان داخلی توانستهاند پلی بین سرمایهگذاران بینالمللی و وام گیرندگان بینالمللی برپا نمایند و از طریق توسعه و عمق بخشیدن به بازارهای مالی کشورها، آنها را در خدمت رشد بالا و پایدار و در نتیجه رفاه مردم خود قرار دهند. این مراکز در تعقیب اهداف خود ابزارهای مالی جدید را عرضه میکنند که با قیمتهای رقابتی به بازار مالی کشور رونق میبخشد و این محصولات مالی نیازمندی اقشار زیادی از مردم را با درجات مختلف ریسکپذیری تامین میکند. اضافه بر اینها یک مرکز مالی باید خدمات مالی گستردهای را ارائه نماید تا تقاضای سرمایهگذاران، قرض گیرندگان، بنگاهها، دولتها و خانوارها را تامین کند. از میان آن خدمات که بیشترین تقاضا را دارند میتوان به ارز خارجی، مدیریت ریسک، بیمه، معاملات معاوضهای(swap)، بسط و توسعه بازارهای اولیه و ثانویه برای اوراق قرضه (مشارکت) و بهادار، استقراض بانکی در بعد ملی و بینالمللی، ارائه دامنه وسیعی از ابزارهای مالی مشتقه مثل قراردادهای آتی، سلف، اختیار معامله و سرانجام برپایی مراکز ارائه خدمات تحقیق و مشاوره برای سرمایهگذاران، اشاره کرد.
منبع: سایت تحلیل برترکارگزاری بانک کشاورزی
www.Tahlilbartar. com
ارسال نظر