آموزش علمی و عملی سرمایهگذاری
اندازهگیری و مقایسه بازده سرمایهگذاریها در بورسها
با توجه به مفهوم بازده سرمایهگذاریها و دو عنصر تشکیلدهنده آنها یعنی، درآمد جاری و عایدی سرمایه (Capital gain) و عوامل کلیدی تاثیرگذار بر سطح بازده (یعنی ویژگیهای داخلی و نیروهای خارجی)، سعی میشود به طور کوتاه و گویا و...
با توجه به مفهوم بازده سرمایهگذاریها و دو عنصر تشکیلدهنده آنها یعنی، درآمد جاری و عایدی سرمایه (Capital gain) و عوامل کلیدی تاثیرگذار بر سطح بازده (یعنی ویژگیهای داخلی و نیروهای خارجی)، سعی میشود به طور کوتاه و گویا و...
با حفظ سادگی و علمی بودن بحث، مقایسه بازده سرمایهگذاری در گزینههای گوناگون مطرح شود. برای مقایسه بازده سرمایهگذاریها، ما نیازمند آن هستیم که به مفهوم ارزش زمانی پول، که آشکارا به تفاوت زمانی درآمد و عایدی سرمایه میپردازد، توجه کنیم. همچنین ما باید قادر باشیم که یک ارزش جاری (حال) را جایگزین منافع آینده کنیم. در اینجا به معیارهای گوناگونی که ما را قادر میسازند تا سرمایهگذاریهای مختلف را مقایسه کنیم، اشاره میشود. ابتدا باید به ارتباط میان نرخهای گوناگون بازده سرمایهگذاری توجه شود.
نرخ بازده از زوایای گوناگون
سرمایهگذاران عقلایی سرمایهگذارییهایی را انتخاب میکنند که پاداش آنها از بازار ریسک تقبل شده آنها را جبران کند. هرچه ریسک بیشتر باشد سرمایهگذاری بازده بیشتری را طلب میکند. به بازدهای که بطور کامل ریسک یک سرمایهگذاری را جبران میکند «بازده درخواستی» یا «بازده مورد نظر» میگویند. بازده درخواستی هر سرمایهگذاری شامل سه عنصر است: نرخ بازده واقعی، صرف، تورم انتظاری و صرف ریسک (همانطور که تساوی 1 نشان میدهد).
(۱) صرف ریسک برای سرمایهگذاری j + صرف تورم انتظاری+ نرخ بازده واقعی = بازده درخواستی از سرمایهگذاری
نرخ بازده واقعی عبارت است از نرخی که در یک دنیای کامل میتوان آن را کسب کرد، یعنی وقتی که نتایج تصمیمگیریهای سرمایهگذار معلوم و معین باشند (وقتی ریسک و نااطمینانی وجود ندارند). در چنین دنیایی نرخ بازده واقعی نرخ تعادلی بین عرضه وجوه پسانداز و با تقاضا برای آن وجوه را خلق میکند. نرخ بازده واقعی سرمایهگذاریها با تغییر شرایط اقتصادی، سلیقهها و ترجیحات تغییر میکنند. در دنیای صنعتی غرب از نظر تاریخی این نرخ نسبتا با ثبات بوده و دامنه آن بین ۵/۰درصد تا ۲درصد است. برای سهولت ما فرض میکنیم نرخ بازده واقعی ۲درصد باشد.
صرف تورم انتظاری بیان گر میانگین نرخ تورم مورد انتظار در آینده است. با اضافه کردن صرف تورم انتظاری به نرخ بازده واقعی نرخ «بازده بدون ریسک» به دست میآید. این همان نرخی است که سرمایهگذاران از خرید یا سرمایهگذاری در سرمایهگذاریهای بدون ریسک مثل اوراق قرضه (مشارکت) دولتی یا در غرب اوراق خزانه (TB) سه ماهه در ایالات متحده بدست میآورند. رابطه مزبور را میتوان به صورت زیر نشان داد:
(۲) صرف تورم انتظاری+ نرخ بازده واقعی= نرخ بازده بدون ریسک
برای مثال، وقتی نرخ بازده واقعی دودرصد و صرف تورم انتظاری ۴درصد است، نرخ بازده سرمایهگذاری بدون ریسک برای سرمایهگذاران ۶درصد است.
بازده درخواستی یا بازده مورد نظر سرمایهگذاران را میتوان از جمع نرخ بدون ریسک با «صرف ریسک» به دست آورد. این نرخ بسته به خصلتها و ویژگیهای نشر آن اوراق بهادار یا ناشر آنها تغییر میکند. ویژگیهای نشر عبارتند از نوع ابزار سرمایهگذاری (سهام، اوراق قرضه یا مشارکت و غیره)، سررسید آنها (2 ساله،
۵ ساله، سررسید نامحدود و غیره) و ویژگی آن اوراق از نظر حق رای داشتن و نداشتن و قدرت بازخرید داشتن یا نداشتن توسط ناشر. ویژگی ناشر عبارت است از عوامل شرکت و صنعت مربوطه از قبیل حوزه فعالیت و وضعیت مالی ناشر مجموع عوامل مربوط به نشر اوراق بهادار و ناشران آنها موجب میشوند که سرمایهگذاران مبلغی به عنوان صرف ریسک بالاتر از نرخ بازده بدون ریسک برای سرمایهگذاری خود طلب کند.
با جایگزینی نرخ بازده بدون ریسک از تساوی (2) در تساوی (1) بر دو جمله اول سمت راست آن تساوی، ما به تساوی زیر دست مییابیم:
(۳) صرف ریسک برای سرمایهگذاری j + نرخ بازده بدون ریسک= بازده درخواستی از سرمایهگذاری j
برای مثال، اگر بازده درخواستی یا مورد نظر برای سهام IBM، ۱۱درصد و نرخ بدون ریسک ۶درصد باشند، سرمایهگذاران برای جبران ریسک سرمایهگذاری یا خرید سهم (ویژگی نشر) از شرکت IBM (ناشر) یک صرف ریسک ۵درصدی را طلب میکنند (۶درصد - ۱۱درصد). در قسمت بعد سعی میشود به ابعاد مهم اندازهگیری بازده سرمایهگذاری اشاره شود.
بازده دوره نگهداری یک ابزار سرمایهگذاری
بازده یک پساندازکننده در بانک میزان بهرهای است که در یک دوره زمانی معین کسب میکنند. البته، میزان وجه سرمایهگذاری شده (invested) در یک حساب سپرده گذاری در بانک مقید به تغییر ارزش آن نیست، برخلاف آنچه در مورد سهام، اوراق قرضه (مشارکت) و صندوقهای سرمایهگذاری مشترک صادق است. ما نیازمند آن هستیم که معیاری برای سنجش بازده سرمایهگذاریها به کار بریم که هم منافع دورهای و هم تغییرات ارزش را نشان دهد. یکی از آن معیارها «بازده دوره نگهداری» است.
دوره نگهداری به دورهای از زمان گفته میشود که سرمایهگذار بازده ناشی از ابزار سرمایهگذاری خود را تمایل دارد برای طول آن مدت اندازه بگیرد. وقتی بازدهها را مقایسه میکنیم باید دقت شود که زمان یا دوره نگهداری آنها یکسان باشند. نمیتوان بازده سرمایهگذاری (خرید) یک سهم و نگهداری برای 6 ماه را که منتهی به 30 شهریور 1387 است با بازده اوراق قرضه (مشارکت) یکساله منتهی به 30 مرداد 1387 مقایسه کرد.
این امر تصمیمگیری سرمایهگذاریها را با نتایج نامطلوب مواجه میسازد. برای جلوگیری از این مساله باید دوره زمانی نگه داری را تعریف کرد. استاندارد دوره مزبور یکسال است. بنابراین در مقایسه بازده گزینههای مختلف ابزارهای سرمایهگذاری، باید از نظر زمانی دورههای مشابه و یکسان را مد نظر داشت.
شناخت بیشتر از عناصر بازده
همان طور که اشاره شد بازده سرمایهگذاری از دو عنصر تشکیل میشود:
«درآمد جاری» و «عایدی (یا زیان) سرمایه». به آن قسمت از درآمد جاری که در طول دوره زمانی نگهداری توسط سرمایهدار دریافت میشود «بازده تحقق یافته» گفته میشود. در بیشتر موارد درآمدهای جاری تحقق یافته اند. وقتی اوراق قرضه (مشارکت) فروخته یا سررسید میشوند بهره متعلق به آنها که درآمد جاری محسوب میشوند به تحقق یافته بدل میشوند. از طرف دیگر بازده عایدی سرمایه در سهام فقط وقتی تحقق یافته محسوب میشوند که ابزار سرمایهگذاری در عمل در پایان دوره نگه داری فروخته شده است. تا آن زمان که ابزار سرمایهگذاری، مثلا سهام، فروش نرفته است عایدی سرمایه صرفا یک «بازده کاغذی» (paper return) است.
برای مثال بازده عایدی سرمایه ناشی از یک سرمایهگذاری در بورس که ارزش بازار در عرض یکسال از ۵۰ دلار به ۷۰دلار رسیده ۲۰ دلار است. برای آنکه عایدی سرمایه مزبور تحقق یافته محسوب شود، شما مجبورید آن سرمایهگذاری را در پایان آن سال به ۷۰ دلار بفروشید. سرمایهگذار دیگری که آن ابزار سرمایهگذاری را خریده و قصد دارد تا ۳ سال دیگر آن را نگهدارد، برای هرسال یک بازده عایدی سرمایه ۲۰ دلاری را تجربه کرده است، اما او بازده تحقق یافتهای برحسب جریان نقدی (Cash flow) نداشته است. با وجود این، حتی اگر بازده عایدی (سود) در طول دورهای که کل بازده را اندازه میگیرند تحقق نیافته باشد، باز آن را باید در محاسبه بازده منظور کرد.
نکته مهم دیگر درباره بازده سرمایهگذاریها آن است که هر دو عنصر بازده یعنی هم درآمد جاری و هم عایدات سرمایه میتوانند ارزش یا مقدار منفی باشند. گاه و بیگاه، یک سرمایهگذاری ممکن است درآمد جاری منفی داشته باشد. یعنی، شما ملزم شوید پول نقد زیادی را برای ایفای تعهدات خود بپردازید. این وضع بیشتر در مورد سرمایهگذاری بر روی انواع گوناگون اموال و داراییها رخ دهد. برای مثال، فرض کنید شما آپارتمانی خریدهاید که اجاره دریافتی یا بازده از آن کفاف اقساط ماهانه آن را نمینماید. در این شرایط شما مجبورید کسری ماهانه آن را بپردازید، پرداختهای شما درآمد جاری منفی محسوب میشوند.
در سرمایهگذاری بر روی ابزارهای سرمایهگذاری یا ابزارهای مالی بجای «عایدی یا سود» سرمایه شما در سرمایهگذاری خود برروی سهام، اوراق قرضه (مشارکت)، صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، اختیار معامله، قراردادهای آتی، مستغلات و طلا دچار «زیان سرمایه» به خاطر افت ارزش بازار آنها در طول دوره نگهداری آن داراییها شوید.
محاسبه بازده دوره نگهداری HPR
بازده دوره نگهداری HPR عبارت است از کل بازده به دست آمده از نگهداری یک سرمایهگذاری در طول یک دوره زمانی خاص (دوره نگهداری). HPR را به طور مرسوم و معمول برای یک دوره یکساله یا کمتر در نظر میگیرند (چرا؟) «بازده دوره نگهداری» بیان گر مجموع درآمد جاری و عایدی، سود یا زیان سرمایه است که در طول دوره نگهداری از سرمایهگذاری عاید شده تقسیم بر ارزش سرمایهگذاری در اول دوره (قیمت بازار) تساوی (۸) HPR را نشان میدهد.
که در آن:
(5) ارزش آغازین سرمایهگذاری- ارزش پایانی سرمایهگذاری = عادی یا زیان سرمایه در طول
دوره تساوی HPR روش مفیدی را برای اندازهگیری بازده کل تحقق یافته یا برآورد بازده کل انتظاری سرمایهگذاری بدست میدهد. برای مثال، در جدول زیر (شماره ۱) متغیرهای مالی کلیدی برای چهار ابزار سرمایهگذاری در طول سال گذشته آورده شده اند.
در آمد جاری کل و عایدی یا سود (یا زیان) در طول نگهداری در سطرهای 1،2و3 آورده شده اند. در سطر 4 بازده کل دوره محاسبه شده است (جمع دو منبع بازده).
با تقسیم مقدار بازده کل (سطر ۴) بر ارزش یا مقدار سرمایهگذاری در آغاز سال، بازده دوره نگهداری بدست میآید (سطر ۵) برای یک دوره یکساله، سرمایهگذاری در سهام بیشترین (۲۵/۱۲درصد) و در همان دوره سپرده گذاری در بانک کمترین HPR را (۶درصد) داشته است.
همانطور که محاسبات در جدول فوق نشان میدهند، آنچه ما نیاز داریم آن است که HPR را برای ابتدا و انتهای دوره پیدا کنیم، علاوه بر مقدار درآمد جاری دریافتی سرمایهگذار در طول دوره باید توجه داشت که درآمد جاری و عایدی (یا زیان) سرمایه در این مثال یعنی مقادیر سطرهای 1 و 3 جدول به جای یکسال برای 6 ماه محاسبه شده اند، لذا HPR محاسبه شده در سطر آخر هم برای همین دوره زمانی است.
بازده دوره نگهداری HPR میتواند مثبت یا منفی باشد و میتوان آن را به کمک معادله (۴) با بکارگیری داده های تاریخی (گذشته) و یا دادههای پیشبینی محاسبه کرد.
کاربرد HPR
در تصمیمگیریهای سرمایهگذاری
بازده دوره نگهداری را به سهولت در تصمیمات سرمایهگذاری میتوان بکار گرفت. از آنجا که HPR هم به درآمد جاری و هم به عایدات سرمایه، نسبت به مقدار سرمایهگذاری در ابتدای دوره توجه دارد، لذا برای مقایسه دو سرمایهگذاری که از نظر اندازه متفاوتند، مشکلی پیش نمیآید. اگر فقط به بازده کل محاسبه شده برای هر کدام از چهار سرمایهگذاری جدول 1 توجه کنیم (سطر 4)، سرمایهگذاری در بورس کالایی برای قراردادهای آتی بهترین است چراکه بالاترین بازده کل را دارد. ولی باید توجه داشت که سرمایهگذاری در قرارداد آتی در این مثال بیشترین هزینه دلاری را برای سرمایهگذار در بر دارد (3000 دلار). بازده دوره نگهداری چون از تقسیم بازده کل سرمایهگذاری بر میزان سرمایهگذاری بهدست آمده معیار مناسبی برای مقایسه نسبی سرمایهگذاریها مهیا میکند. با مقایسه HPRهای سطر 5 جدول، سرمایهگذاران یا مشاوران سرمایهگذاری یا کارشناسان و تحلیلگران بازار سرمایه میتوانند از میان گزینههای گوناگون سرمایهگذاری، آن گزینه را که بالاترین بازده را به ازای هر یک دلار سرمایهگذاری شده دارد پیدا کنند، که در این مثال سرمایهگذاری در سهام است. چرا که HPR آن با 25/12
درصد بیشترین مقدار را کسب
کرده است.
از آنجا که بازده هر یک دلار سرمایهگذاری شده منعکسکننده کارایی سرمایهگذاریها است، بنابراین کاربرد HPR روشی منطقی برای ارزیابی و مقایسه بازده سرمایهگذاریها، بخصوص برای دورههای یکساله و کمتر، بهدست میدهد.
منبع: www.Tahlilbartar.com
ارسال نظر