دیدگاه
بحران مالی و نقش ارزشهای متعارف - ۲۲ آبان ۸۷
بخش پایانی
چه بنگاههایی از آن استفاده میکنند؟
این نکته را باید متذکر شد که استفاده از ارزش متعارف و مباحث آن در حسابداری موضوع جدیدی نیست و استانداردهای حسابداری در این خصوص برای داراییهای مالی به اواخر سالهای ۱۹۸۰ برمیگردد.
مهدی غلامزاده
بخش پایانی
چه بنگاههایی از آن استفاده میکنند؟
این نکته را باید متذکر شد که استفاده از ارزش متعارف و مباحث آن در حسابداری موضوع جدیدی نیست و استانداردهای حسابداری در این خصوص برای داراییهای مالی به اواخر سالهای ۱۹۸۰ برمیگردد. اما موضوع این است که همه داراییهای مالی تحت پوشش این ارزشگذاری قرار نمیگیرند و بسته به نوع و هدف نگه داشت آن توسط مدیریت شیوه ارزشگذاری نیز متفاوت میشود، ضمن اینکه زمانی که اجباری میشود به صورت مستمر داراییهای مالی به ارزشهای جدید بازار (اصطلاحا مارکت تو مارکت) ارائه مجدد نمیشوند. در ذیل به برخی از این تفاوتها اشاره میکنیم:
- ارزش متعارف برای اوراق مشتقه (اوراقی با ویژگیهای دوگانه بدهی و سرمایه به جز داراییها و بدهیهایی که به عنوان سپر عمل میکنند (هجینگ) اوراق سهام قابل معامله و آماده برای فروش به صورت مستمر مورد استفاده قرار میگیرد. با این تفاوت که تفاوت حاصله ارزش حسابداری ثبت شده با ارزش متعارف بازار برای اوراق آماده فروش در سود و زیان جامع گزارش میشود، اما در خصوص سهام و اوراق مشتقه در سود و زیان دوره جاری گزارش میشود.
- ارزش متعارف همچنین برای داراییهایی که در معرض کاهش دائمی در بازاری رو به نزول قرار دارند (برای اوراق سهام آماده برای فروش و اوراق بدهی نگهداری شده تا سررسید) مورد استفاده قرار میگیرد.
- در مواردی که سرمایهگذاریهایی برای بلندمدت خریداری و نگهداری میشود و پیشبینی کاهش دائم در ارزش آن برود(به علت تداوم بازار نزولی) ضرورتا از ارزش متعارف استفاده نمیشود بلکه از ارزش فعلی جریانات وجوه آتی نیز استفاده میشود.
اینها همه در قبل از این بحران نیز وجود داشته و توسط بنگاهها مورد استفاده قرار میگرفته است. اما با انتشار استاندارد ۱۵۹ یک واحد گزارشگر میتواند (با اطمینان مشخصی) برای داراییها و بدهیهای مالی که قبلا به ارزش متعارف ثبت نمیشدهاند، به شرط استمرار و ادامه این رویه (که در شناسایی اولیه روش فوق انتخاب شده) انتخاب کند. بسیاری از همین موسسات مالی این روش گزارشگری را از ابتدای سال ۲۰۰۷ مورد استفاده خود قرار دادند در این گونه موارد، تفاوت حاصله در صورت سود و زیان منعکس میشود. شاید یکی از دلایل حبابیشدن بازار بازگذاشتن دست مدیران برای بازی با سود و مدیریت کردن آن در صورتهای مالی بوده است. به هر حال استانداردهای حسابداری نوعی تدوین مقررات در حوزه بازارهای سرمایه تلقی میشود و چه خوب است سیاستمداران و اقتصاددانان نیز در این مقرراتگذاری شرکت داشته باشند.
کارشناس ارشد حسابداری
ارسال نظر