چرا بازار سهام کشور در آستانه برگزاری مجامع عمومی شرکت‌های بزرگترین شرکت خودروسازی آن طور که باید به نسبت P/E دو اعتماد نمی‌کند و از خرید سایر سهام با نسبت P/Eا10 ابایی ندارد؟
صنعت خودروسازی به عنوان یکی از صنایع دارای مزیت در بورس تهران، نزدیک به دو سه سال است که طی یک روند تدریجی، مزیت‌های مالی، صنعتی و حاکمیتی خود را از دست داده است.

در گذشته نه چندان دور، نمادایران خودرو به عنوان نمادهای پیشرو بازار، از وضعیت ویژه در بورس تهران برخوردار بوده‌. بالا بودن سود نقدی و سرمایه‌شان، نقدشوندگی بالا، اعتماد نسبتا بالای معامله‌گران به گزارش‌های مالی و اطلاعیه آنها، مشارکت حداکثری در افزایش سرمایه‌ها و ارزش جاری سهام شرکت‌ مادر این صنعت در بورس سبب شده بود که این شرکت‌ها در رتبه‌بندی بازار جایگاه ویژه‌ای داشته باشند. اما طی یک روند تدریجی به دلیل وجود متغیرهای مالی و صنعتی درون بنگاهی و پارامترهای درون بازار و برون بازاری (ریسک‌های سیستماتیک و غیرسیستماتیک) ارزش سهم آن روند نزولی را طی کرده است. به طوری که فاصله ارزش بازار با سرمایه ثبتی‌ بسیار کاهش یافته است.
در شکل‌گیری چنین وضعیتی برای شرکت ایران خودرو، بزرگ‌ترین شرکت خودروساز منطقه که احداث و توسعه آن طی چهار دهه جزو بی‌بدیل‌ترین افتخارهای صنعتی ایرانیان است، عوامل موثری نقش دارند:
1 - تثبیت قیمت فروش از سوی دولت 2- تعدیل حمایت‌های تعرفه‌ای دولت، رشد واردات 3- کاهش تقاضا برای خودروهای داخلی، تغییر ذائقه خریداران و کاهش سهم بازار 3- رشد هزینه‌های عملیاتی و غیرعملیاتی تولید 4- برقراری محدودیت‌های تجاری برای گشایش اعتبار و خریدهای نقدی
۵ - پرداخت دیون بستانکاران تجاری داخلی ۶- افزایش نرخ یورو در برابر ریال ایران و نبود مدیریت بهینه ارزی ۷- صدور مصوبه دولت برای ساخت خودروی دوگانه‌سوز و عدم پرداخت مطالبات خودروسازان
8 - افزایش هزینه‌های مالی خودروسازان و فزونی نسبت هزینه‌های مالی به فروش (درآمدهای عملیاتی)
۹ - ترجیح خودروساز به فروش دارایی‌های ثابت و... (دارایی ظاهرا غیرمولد) جهت تامین منابع مالی و بازپرداخت دیون ۱۰- فشار تامین درآمد و سرمایه مورد نیاز از محل درآمد حاصل از فروش شرکت‌های زیرمجموعه ۱۱- نبود محصولات استراتژیک در سبد محصولات تولیدی و خلاء تولید و درآمد حاصل از فروش پیکان
12 - بالا بودن هزینه تامین منابع در بازار پول، سرمایه و تامین مالی خارجی و... باعث شده که بازار نسبت به سهام این شرکت و برخی از شرکت‌های خودروساز توجه کافی نکند. برداشت بازار با توجه به روند تغییرات ارزش سهام و سود نقدی پرداختی شرکت این است که پیش‌بینی سود شرکت (EPS) به دلیل فرصت‌ها و تهدیدهای آتی پیش روی صنعت، پایدار و دارای کیفیت بالا نیست. بازارگردانی سهم با هزینه‌ بالایی انجام می‌شود و حتی سهامداران حقوقی و عمده نیز ریسک کاهش ارزش سهام در پرتفوی خود را می‌پذیرند و از آن حمایت نمی‌کنند. حال این موارد در یک سوی بازار است؛ اما از سوی دیگر مدیران شرکت برداشت متفاوت نظیر انگاره‌‌های اکثر مدیران شرکت‌های بورسی را مطرح می‌کنند. آنها بر این باورند که معامله‌گران بازار سهام نسبت به ارزش واقعی و ذاتی سهام براساس ارزش روز دارایی‌های شرکت توجه نمی‌کنند. به عنوان نمونه بیان می‌کنند که اگر ارزش جاری بازار ایران‌خودرو با سرمایه 630میلیارد تومان معادل
۸۲۸ میلیارد تومان است، فقط ارزش جاری سهام ایران‌خودرو در بانک پارسیان بیش از ۴۰۰۰میلیارد تومان است یا... در واقع انتقاد آنها از معامله‌گران این است که چرا بازار ارزش سهام شرکت را بر اساس ارزش جایگزینی یا انحلال محاسبه نمی‌کنند. مدیران ایران‌خودرو بر این باورند که ارزش جاری سهام این شرکت در بورس تهران هیچ همخوانی با ارزش دارایی‌های شرکت ندارد و چنانچه این شرکت تجدید ارزیابی شود، ارقام شگفت‌انگیزی به دست خواهد آمد. اما تحلیل‌گران نگاه متفاوتی به میزان ارزندگی سهام ایران‌خودرو دارند. آنها بر این باورند که تمام عملیات واقعی یک شرکت بدون هیچ تبلیغی در قیمت سهام (سود و زیان) شرکت تجلی پیدا می‌کند. اگر قیمت یک سهم تنزل پیدا کند، نشانگر تعدیل کاهنده درآمد‌های عملیاتی بنگاه (موضوع فعالیت شرکت) است. از سوی دیگر انباشت دارایی در بنگاه طی سالیان متمادی به‌واسطه اجرای طرح‌های توسعه و رشد تولید، منجر به کسب عایدی بیشتر برای بنگاه یا بازار نشده است. ارزش انبوه دارایی‌های هنگفت در شرکت به‌واسطه رشد نرخ تورم (رشدی فراتر از نرخ استهلاک) روز‌به‌روز در حال افزایش است، اما روند بازده دارایی‌ها به‌واسطه کاهش فروش (متاثر از عوامل عدیده) نزولی بوده است. (افزایش ارزش دارایی‌ها مقارن با کاهش درآمد حاصل از فروش) بازار سهام با توجه به تداوم و استمرار افزایش سرمایه‌ها در شرکت (۶۳۰ به ۸۰۰ میلیارد تومان) و استمرار استقراض بانکی و رشد مستمر هزینه‌‌های مالی، معتقد است که سرانجام باید روزی را به عنوان نقطه عطف پایان تامین مالی ایران‌خودرو اعلام کنند و این میزان دارایی باید بهره‌برداری بهینه داشته باشد. آیا آن روز فرا نرسیده است؟ ظاهرا مدیران ایران‌خودرو بنا دارند که این تدبیر را اتخاذ کنند؛ اما با وجود این صنعت خودرو هم‌اکنون با دو «باید» رو‌به‌رو است.
1 - صرف تخصیص بهینه منابع، فروش دارایی‌های غیر مولد، افزایش میزان تولید به واسطه عملیات تولید، رویکرد انقباضی - احتیاطی نسبت به دریافت تسهیلات بانکی، کاهش هزینه‌ها، مدیریت ارزی بهینه و ... نمی‌تواند صنعت‌خودرو را از وضعیت فعلی خارج کند و چشم‌انداز آن را در بازار سهام کشور تغییر دهد. به نظر می‌رسد که دولت به‌طور حتم در روند آزادسازی قیمت‌ها، باید با اصلاح نحوه قیمت‌گذاری محصول فرصت رشد کمی و کیفی را برای صنعت خودروسازی فراهم کند.
۲ - همزمان با طرح هدفمند شدن یارانه و لغو امتیازات و انحصارات دولتی و رقابت‌مند شدن بازارها، حمایت‌های تعرفه‌ای از صنایعی که در اتمسفر گلخانه‌ای رشد کرده‌اند، تعدیل خواهد شد و این در شرایطی است که صنعت خودرو خود را باید با واقعیت‌های بازار انطباق دهد.