چهارپرده در بورس تهران
دنیای اقتصاد- بازار سهام کشور این روزها در حالی روند رو به رشد خود را طی میکند و دماسنج آن بازار نیمه داغی را نشان میدهد که خواسته یا ناخواسته نمیتواند بیاعتنا به تحولات پیرامون اقتصاد کشور باشد. اگر بخواهیم مهمترین رویدادهای کلان کشور را «پردهخوانی» کنیم، با چهار پرده روبرو خواهیم بود.
تازهترین تحلیلها از برزخ سیمان
دنیای اقتصاد- بازار سهام کشور این روزها در حالی روند رو به رشد خود را طی میکند و دماسنج آن بازار نیمه داغی را نشان میدهد که خواسته یا ناخواسته نمیتواند بیاعتنا به تحولات پیرامون اقتصاد کشور باشد. اگر بخواهیم مهمترین رویدادهای کلان کشور را «پردهخوانی» کنیم، با چهار پرده روبرو خواهیم بود. چهار پرده بورس تهران
گروه بورس- بازار سهام کشور این روزها در حالی روند رو به شد خود را طی میکند و دماسنج آن بازار نیمه داغی را نشان میدهد که خواسته یا ناخواسته نمیتواند بیاعتنا به تحولات پیرامون اقتصاد کشور باشد.
اگر بخواهیم مهمترین رویدادهای کلان کشور را «پردهخوانی» کنیم، اینها است:
پرده اول؛ مجلس هشتم
مجلس هشتم در حالی از هفته گذشته فعالیت خود را آغاز کرد، که برخی از محافل سیاسی و اقتصادی بر این باورند که با توجه به تحولات اساسی در ترکیب هیات رییسه مجلس هشتم، احتمال رویکرد انتقادی مجلس جدید نسبت به دولت وجود دارد. از این رو دولت نهم در سال پایانی فعالیت خود، روزهای آسان همانند روزهای کاری مجلس هفتم در پیش نخواهد داشت. از این رو پیشبینیهای اولیه حکایت از آن دارد که مجلس هشتم توجه نقادانه به ویژه به لوایح اقتصادی دولت خواهد داشت؛ اما در این میان انتظار اولیه بازار سهام کشور این است که مجلس هشتم به طور کارشناسی تصمیمهای اقتصادی را بگیرد که موجب تضعیف بازار سهام نشود، نظیر آنچه که کمیسیون تلفیق مجلس هفتم در جریان بررسی بودجه سال ۸۷ در خصوص افزایش غیرکارشناسی حقوق دولتی معادن اتخاذ و سپس تعدیل کرد.
پرده دوم؛ پیامهای ضد و نقیض
این روزها داوری درباره اینکه سیاستها و تصمیمهای دولت همسو با پیشرفت و توسعه بازار سهام است و در جهت حمایت بازار اتخاذ میشود، برای تحلیلگران و معاملهگران بازار سهام بسیار دشوار شده است و الگوی تصمیمگیریها و جهتگیری دولت از پیش مشخص نیست. دولت از یک سو نرخ سود بانکی را به طور دستوری اعلام میکند و رابطهای را بین نرخ تورم و نرخ بهره نمیداند و این تصمیم همسو با آزادسازی و خصوصیسازی بانکها نیست و از یک سو به یکباره اعلام میشود؛ بانکهای دولتی را در یکدیگر ادغام خواهند شد. از یک سو اعلام میشود سهام بانکهای دولتی در بازار سهام عرضه میشود، از یک سو واحدهای بورسی از افزایش قیمت محصول منع میشوند (حتی واحدهایی که سهام آنها در بازار واگذار شده است)، از یک سو شورای اقتصاد تصمیم به قطع یارانه شویندهها میگیرد. از یک سو اعلام میشود که در آینده نه چندان دور سیمان از سبد حمایتی خارج میشود، از یک سو اعلام میشود که تا بازار به تعادل نرسد این تصمیم اتخاذ نمیشود و...
پرده سوم، این «خصوصیسازی» چه میکند؟
مدیران سازمان خصوصیسازی که این روزها برخی از کارگزاران را به «ارزانخری» متهم میکنند، برخی عوامل را به تلاش برای انحلال سازمان خصوصیسازی متهم میسازد و برخی دیگر را به تلاش برای بازگرداندن مدیریت عرضههای سالهای قبل مورد انتقاد قرار میدهند و برای فرار از انتقادها و بازرسی نهادهای ناظر، بیان میکنند «چوب حراج به اموال دولتی نمیزنند» با برنامه عرضههایی که برای امسال تدارک دیده نگرانیهایی را در بازار ایجاد کردهاند. فعالان بازار در پرده سوم میگویند که عرضههای اولیه به همان اندازه که برای بازار سهام فرصت است، چنانچه بدون برنامه و به طور واقعبینانه انجام نشود، برای بازار تهدید است.وقتی از فعالان بازار میپرسیم: «چرا تهدید؟» میگویند: «به سه دلیل؛ اول اینکه سازمان خصوصیسازی به صرف اینکه یک سازمان و نماینده و مجری برنامههای دولت است، نباید به صورت فشرده و بدون برنامهریزی (همانند شکستهای مکرر در عرضههای سال قبل که فضای بازار را هم خراب کرد) منطبق با واقعیتهای بازار، فضای عمومی و منافع و مصالح بورس را به چالش بکشد، بلکه عرضهها باید با در فواصل زمانی صورت گیرد و بورس در خدمت اقتصاد ملی باشد، نه در خدمت تامین درآمد دولت. دوم اینکه ادعای چوب حراج نزدن به اموال دولتی نباید منجر به گرانفروشی سهم شود. منطقی فروشی؛ یعنی امکان اجازه رشد قیمت به سهم بعد از عرضههای اولیه. سوم اینکه سازمان خصوصیسازی باید استانداردهای مدیریت عرضه را رعایت کند و تمام اطلاعات شرکت را به صورت شفاف و مکتوب قبل از عرضه به بازار اعلام کند، پرده سوم از این جهت مهم است که بازیگران بازار سهام از معاملهگران تا سازمانها و نهادهای فعال در بازار، باید به اطلاعات و مدیریت عرضه سهام و همچنین ناشران به نحوه تصمیمهای صحیح وکیل خود (سازمان خصوصیسازی) اعتماد کنند.
پرده آخر؛ بازار نیازمند سکوت
برخی از معاملهگران حرفهای و تجربهای بازار سهام کشور میگویند: بازار سهام کشور برای رونق، بیش از هر چیز نیازمند سکوت است. چنانچه سکوت باشد، بازار در مسیر رشد و رونق قرار میگیرد. این گروه از معاملهگران نمیگویند، هر کنش سیاسی نظیر اظهارنظر، اجرای قانون جدید، بسته جدید، بازار را به رکود فرو میبرد.آنها خلاصه میگویند: اگر سیاست، به سراغ بازار نیاید، بازار به سراغ سیاست نمیآید.
ارسال نظر