در گفتوگو با مدیر امور بورسهای «سازمان» مطرح شد:
همه چیز در تیررس نگاه ناظران
گروه بورس- علیرضا باغانی- اعظم شریفی: «سفتهبازان وارد سهام فلان گروه شدهاند»، «با عارضه سفتهبازی در بورس برخورد میشود»، «بورس روی سهام این صنعت حساس شده است» و ... عبارتهایی است که این روزها در بورسی که بازدهی کمتر از ده درصدی را در سال ۹۰ برای سرمایهگذاران رقم زده است، در گوشه و کنار زمزمه میشود. این روزها اهالی تالار شیشهای به دنبال کمفروغی نمادهای بزرگ در جستوجوی کورسوی رونقی هستند که در سهام کوچک بازار متمرکز شده است.
قندیها، کاشیسازان و اخیرا ساختمانیها از جمله سهامی هستند که این روزها در گیر و دار رکود بازار و کمرونقی نمادهای بزرگ خوش درخشیدهاند، اما از آنجا که در پی رونق هر بازاری سوداگران، سفتهبازان و نوسانگیران، نیز فرصت مناسب برای عرضاندام را پیدا میکنند، اخیرا نهاد نظارتی بازار سرمایه حساسیتهای خود را در رابطه با رشد بیرویه سهام کوچک دوچندان کرده است.
از این رو به سراغ مدیر نظارت بر بورسهای سازمان بورس رفته و آخرین اقدامات نظارتی سازمان در بازار سرمایه به ویژه در سهام قندیها کاشیسازان و ساختمانیها را جویا شدیم.
محمودرضا خواجهنصیری در این گفتوگوی تفصیلی ضمن ترسیم شمایی کلی از اقدامات نظارتی واحد تحت مدیریت خود از ورود جدیتر سازمان بورس به حوزه نظارت دادوستدهای سهام خبر میدهد و از بررسی موضوع مهم تضاد منافع در نهادهای مالی به عنوان یکی از اقدامات جدید نظارتی بورس برای سال ۹۱ یاد میکند.این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
مدیریت نظارت بر بورسهای سازمان بورس چه جایگاهی در این سازمان دارد و دارای چه واحدهایی است؟
این مدیریت یکی از بخشهای حوزه نظارت بر بورسها و ناشران است که تمرکز آن نظارت بر فرآیند اصلی بازارها است.
این مدیریت دارای دو اداره اصلی است؛ اداره نظارت بر بازار و اداره امور بورسها و بازارها.
قدمت اداره نظارت بر بازار به سال ۸۴ میرسد هرچند قبل از آن هم در سازمان کارگزاران بورس هیات نظارتی وجود داشت که من دبیر آن بودم.
اداره نظارت بر بازار یک حوزه تخصصی برای رصد کردن بازار سرمایه است که تمرکزش بر روند و تغییر روزانه قیمت سهام میباشد.
دامنه نظارتی این واحد چقدر وسیع است؟
این اداره حد و اندازهای برای انجام عملیات نظارتی ندارد، بدان معنی که هرچه که به تغییرات قیمت سهام منتج شود، حتی اگر به حوزههای دیگر مربوط باشد، در آن ورود پیدا خواهد کرد حتی صدور سفارشات خرید و فروشها.
یکی از کارهایی که در این اداره به خوبی انجام شد، طراحی نرمافزار «سمپا» بوده است که به وسیله آن رصد همه اتفاقاتی که در بازار سرمایه رخ میدهد، میسر شد.
جالب است بدانید که در نرمافزار سمپا امکاناتی تعریف شده که در لحظه رخ دادن اتفاقات خاص در معاملات بازار هشدارهایی را میدهد. در واقع به کمک سمپا مرحله اول نظارت این اداره اعمال میشود و آن چیزی نیست جز کشف نوسانات ناهنجار و مشکوک در بازار.
پس از این مرحله کارشناسان اداره نظارت بر بازار به سراغ چک لیستهایی میروند که تغییرات حجم و قیمت، جابهجاییهای غیرعادی، هماهنگیهای غیرعادی، حجم کممعامله و تغییر قیمت بالا و اتفاقاتی از این دست را بررسی میکنند.
این چک لیستها چه کمکی به کارشناسان شما میکنند؟
در واقع این چک لیستها کمک میکند که تشخیص دهیم اتفاقاتی که بر روی یک سهام خاص رخ داده ناشی از وضعیت غیرعادی و تحرکاتی خاص است یا در گذشته هم سهم دچار چنین نوساناتی شده است.
البته یادآوری این نکته ضروری است که برخی از این اتفاقات شاید ناشی از ذات بازار و تلاطمات آن باشد که آن نیز به کمک این چک لیستها مشخص میشود. بدان معنی که هر تفاوتی در روند معاملات لزوما یک ناهنجاری نیست، اما خوشبختانه سیستم جامع نظارتی کنونی به ما کمک میکند که هر ناهنجاری ولو اینکه عادی باشد، را بررسی کنیم و به راحتی از کنار رخدادهای بازار نگذریم.
در نهایت اگر اتفاق غیرعادی در سهام شرکتی رخ داد باید هم خریداران و هم فروشندگان سهم بررسی شوند؛ علاوه بر این، سوابق نحوه جابهجاییهای سهم، اطلاعات مالی و سهامداران آن بررسی میشوند. در واقع چک لیستهای ما خلاصهای هستند از اطلاعات اساسی سهم و تحلیل سریع دیروز و امروز سهم به طور جامع.
خب، اداره نظارت بر بازار بعد از کشف ناهنجاری چه میکند؟
بعد از اینکه با پر کردن چک لیستها به این نتیجه رسیدیم که یک ناهنجاری رخ داده است، تذکرات اداری به کارگزار یا معاملهگران مربوطه آغاز میشود و بعضاً اگر سرمایهگذاران حقوقی در ماجرا دخیل باشند، غیر از مکاتبه جلساتی هم در این خصوص برگزار میشود. پس از اتمام این مکاتبات، جلسات و بررسیها، موضوع به مراجع رسیدگیکننده ارجاع میشود و ما در واقع به مرجع رسیدگیکننده اعلام میکنیم که اتفاق رخ داده در سهم تخلف و عدول از مقررات بوده یا دارای مصداق مجرمانه یا دستکاری در قیمت است.
جناب خواجهنصیری! این کارهای نظارتی همه زمانبر است و به نظر میرسد که با توجه به ذات لحظهای بودن معاملات بازار نظارت آنلاین هم باید وجود داشته باشد. این طور نیست؟
به نکته خوبی اشاره کردید. در اداره نظارت بر بازار برای رصد لحظهای و آنلاین بازار هم راهکارهایی اندیشیده شده است. در واقع در این اداره یک گروه واکنش سریع داریم که در لحظه، اتفاقات غیرعادی را رصد و گزارش کرده و همان لحظه طی تماسهای تلفی و مکاتبات اداری با موضوع برخورد میکنیم.
غیر از همه اینها هر زمان که احساس نیاز کنیم، گزارشهایی را تهیه میکنیم و با پیشنهادهای نظارتی نمادهای مربوطه را متوقف میکنیم (نظیر توقف اخیر قندیها). در واقع ما چشم سازمان بورس و اوراق بهادار برای نظارت بر بازار هستیم. حتی در برخی اوقات اگر بازار نیاز به حمایت داشته باشد، در هر بخشی ورود پیدا کرده و کمک میکنیم. بررسی فرصتها و تهدیدها، دلایل منفی بودن و مثبت بودن بازار و ارائه راهحلها از جمله اقدامات ماست، چرا که خود را پل ارتباطی بین بازار و سیاستگذاران میدانیم.
برگردیم به بحث نظارت بر بازار و رسیدگی به تخلفات، بعد از کشف تخلف، موضوع در چه واحدی رسیدگی میشود؟
در سازمان بورس و اوراق بهادار موضوع در کمیته رسیدگی به تخلفات بررسی میشود. این کمیته سه عضو دارد؛ یک عضو از بورس مربوطه، یک عضو گزارشدهنده یعنی نظارت بر بازار و یک عضو هم دبیر کمیته است.
در این کمیته پس از مطالعه و استماع گزارشها و نظارت رای پیشنهادی به هیات مدیره سازمان بورس و در موارد لزوم به امور حقوقی برای رسیدگی در مراجع قضایی اعلام میشود.
برویم به سراغ اداره دوم تحت نظارت شما یعنی اداره امور بورسها و بازارها، لطفا تصویری از فعالیتهای این اداره ارائه فرمایید.
بخش عمدهای از فضای توسعه بورسها در این اداره اتفاق افتاده است. ما در این اداره بورس اوراق، کالا و... را تاسیس کردیم. فیوچرز سهام و سکه را راهاندازی کردیم، سلف نفتی را طراحی کردیم و ضمن اینکه طراحیهای جدیدی هم در راه است که در زمان خود اعلام میشود.
در واقع در بازار سرمایه ایجاد بورسها و ابزارهای جدید مالی توسط اداره امور بورسها و بازارها انجام میشود و اساسا مدیریت نظارت بر عملکرد بورس تهران، سپردهگذاری مرکزی، فرابورس، بورس کالا و بورس تازه متولد شده انرژی از سوی این اداره انجام میشود. ضمن اینکه دبیرخانه کمیته مبارزه با پولشویی هم در این اداره مستقر است.
در اداره نظارت بر بازار گروههای نظارتی براساس صنایع و تنوع آنها شکل میگیرند، در حالی که در اداره امور بورسها، به تفکیک بورسها کار نظارتی صورت میگیرد. در مجموع کمتر از ۲۰ نفر همکار ما در این اداره هستند که کار پایش اطلاعات و نظارت بر بازار بزرگ سرمایه ایران را انجام میدهند.
تاکنون چند پرونده نظارتی شما در دو اداره به کمیته تخلفات ارسال شده است؟
ما سالانه بین ۳۰ تا ۵۰ پرونده را به کمیته تخلفات ارسال میکنیم و تاکنون برای ۴ پرونده هم حکم گرفتهایم و پروندههایی هم در حال بررسی است.
در مجموع در اداره نظارت بر بورسها، طراحی راهاندازی بورسها و بازارهای جدید، تایید صلاحیت مدیران، رسیدگی به تخلفات در قالب اخطار، توبیخ و تعلیق انجام میشود.
ارتباط شما با دو ناظر بازارهای بورس و فرابورس یعنی آقایان صحرایی و هامونی چگونه است؟
با آنها هر روز در تماس هستم و در واقع آنها هر تصمیم مهمی که بخواهند بگیرند، نظر ما را جویا میشوند که البته این تصمیمات غیر از اقدامات معمول آنها است مثل عرضه اولیه خاص، توقف نمادهای خاص و ... . به ویژه در بخشهایی که مقررات شفاف نیست و آنها خود نیاز میبینند که با ما مشورت کنند. در مجموع تعامل ناظران این دو بازار با ما خوب و مطلوب است.
بهتر است به سراغ قندیهای بازار برویم و دلایل توقف دستهجمعی آنها...؟
همان طور که قبلا هم گفتهام قندیها دچار عارضه سفتهبازی شده بودند، اما امیدوارم که با تکمیل فرمت جدید شفاف سازی اطلاعات توسط شرکتهای قندی تا قبل از پایان سال جاری معاملات این صنعت در بازار سرمایه ایران از سر گرفته شود.
آقای خواجهنصیری اگر سازمان بورس به افزایش قیمت سهام قندی مشکوک بود؛ چرا زودتر از اینها اقدام به توقف گسترده و درخواست شفاف سازی دقیق از این گروه نکرد و زمانی این کار انجام شد که سهامداران حقیقی وارد سهام این شرکتها شده بودند؟
به طور معمول در سهام کوچک بازار سه دسته ورود پیدا میکنند؛ نخست سهامدارانی هستند که بر مبنای تحلیلهای خود و بر اساس بنیه قوی تحلیلی که دارند اقدام به ورود جدی میکنند و باعث رشد قیمت میشوند. در این زمان جریان صعودی قوی ایجاد شده سبب میشود تا گروهی که من آنها موج دومیها میخوانم و اغلب نیمهحرفهایها هستند به خریداران بپیوندند. وقتی آنها درگیر سهام مزبور میشوند ۲۴ ساعته در تالارهای گفتوگو و رسانهها سهام شرکتهای مزبور را تبلیغ کرده و اکازیون خطاب میکنند و البته این موج دومیها به سودهای بقیه نگاه کرده و خرده سفته باز هستند. اما خطر از زمانی آغاز میشود که موج سوم یعنی حقیقیها و افراد غیرحرفهای درگیر سهام مزبور میشوند که نهاد نظارتی بازار در این مواقع حساسیت خود را دو چندان میکند.
خوب است بدانید که منافع سهامداران حقیقی و غیر حرفهای بیش از هر چیز برای سازمان بورس مهم است و این که گفته میشود اگر رشد سهام قندیها منطقی بود چرا بورس با رسیدن «پی بر ای» سهام برخی از این شرکتها به ۴۰ مرتبه اقدام به توقف دستهجمعی کرد؟ اظهار نظر کارشناسی نیست؛ چرا که فرض ما این است که سهامداران حرفهای و سهامداران فعال برای ورود و یا خروج به هر سهمی تحلیل خاص خود را دارند و ذات بازار هم این است که سهامداران حرفهای بتوانند بر مبنای تحلیلهای کارشناسی خود وارد سهام مختلف شوند، اما زمانی بورس لازم دید به ماجرای قندیها وارد شود که گروهی از حقیقیها بدون تحلیل و بر اساس پیروی از دیگر گروهها وارد سهام قندی شده بودند؛ آن هم سهامی که گرفتار عارضه سفته بازی شده بود و نیاز به درمان بلکه جراحی داشت.
متاسفانه سهامداران موج دومی و موج سومی تحلیل درستی از سهام قندی نداشتند و ریسک سهام قندی به طور فزایندهای افزایش پیدا کرده بود در حالی که این دو گروه از سهامداران، ارزیابی دقیقی از ریسکهای موجود نداشتند.
ضمن اینکه سازمان بورس هیچ گاه راضی به توقف سهام قندی نبود و هیچ گاه هم لازم نمیداند که در بازار تعیینکننده جهت باشد، اما در سهام قندی پس از تذکرات فراوان و توصیههای متعدد شرایط به سمتی پیش رفت که باید از ابزار کنترلی همچون توقف نماد استفاده میشد.
در بازار برخی از سهامداران میگویند که سازمان بورس به دلیل عدم افت شاخص و از رونق نیفتادن بازار در دی ماه و بهمن ماه اقدام به توقف سهام قندی نکرد. پاسخ شما چیست؟
ما هیچ گاه نگاه نظارتی خود را فدای شاخص نمیکنیم و دیدیم که پس از توقف قندیها سهام شرکتهای بزرگ دارای P/E پایین مثبت هم شدند و روندی منطقی داشتند. بر این اساس، من به جد اعلام میکنم نهاد نظارتی بازار سرمایه در نگاه نظارتی خود با هیچ کس و هیچ چیز تعارف ندارد، حتی شاخص؛ پس در مواقع لزوم به وظایف قانونی خود عمل خواهد کرد.
در واقع توقف نماد همواره یکی از آخرین راهکارهای کنترلی بورس است و بورس به خاطر ملاحظاتی همچون کاهش نقدشوندگی، ارزش بازار و کاهش درآمدهای بازیگران بازار سعی دارد تا در موارد مختلف ابتدا با تذکرات و توصیهها نظارت خود را اعمال کند که البته در مورد سهام قندی این تذکرات و هشدارها کارساز نشد.
با این وصف چرا بورس از همان ابتدا سهام پرریسک را به اهالی بازار معرفی نمی کند؟
بورس به دنبال بد نام کردن سهام در بازار نیست، از این رو خود معامله گران و سهامداران باید بر مبنای تحلیل وارد بازار و صنایع مختلف شوند. اما برخورد بورس با تخلفات و پدیده سفته بازی فقط در سهام قندیها اتفاق نیفتاده که اتفاق جدیدی باشد؛ پیش از این سازمان در معاملات سهام شرکتهایی همچون صدرا، فنآوا، بهشت پارس و سهامی از این دست ورود جدی پیدا کرده بود.
آیا شائبه دستکاری در سهام قندی وجود دارد و بحث اخراج برخی از این شرکتها از بورس نیز مطرح است؟
شائبه دستکاری قیمت را نمی توان هم اکنون مطرح کرد، اما میتوان گفت که اتفاقات اخیر سهام قندیها به ویژه در اواسط بهمن ماه مشکوک بود و سهام قندی به عنوان یک صنعت پرریسک در حال جذب سهامداران غیرحرفهای بود و ورود جدی سازمان بورس برای حفظ حقوق سهامداران خرد لازم و ضروری به نظر میرسید. ضمن اینکه این اطمینان را میدهم که بحث اخراج شرکت یا شرکتهایی از این صنعت از بازار مطرح نبوده و نیست.
درباره سهام ساختمانی و کاشی سازان و احتمال رخ دادن اتفاقاتی مشابه برای سهام این صنایع بورسی چه میتوانید بگویید؟
گروه ساختمانی اخیرا تحت نظارت شدید بورس قرار داشته که البته تذکرات داده شده کمی کارساز شد و تا حدی عارضه سفتهبازی در سهام ساختمانیها کمرنگ شد.
در سهام ساختمانی بورس در تماسهایی با دستاندرکاران، آنها را از حساسیت خود با خبر کردیم که خوشبختانه سهام ساختمانی، وضعیت معقول تری را در بازار در پیش گرفتند و درباره سهام کاشی سازان و دیگر صنایع هم نظارت شدید وجود دارد.
در ضمن امیدوارم که سهام قندی با شفافیت کامل به زودی و قبل از عید نوروز به بازار برگردند و بورس نیز در خصوص تحقق این امر تلاش میکند، اما کار اصلی در خصوص تحقق این مهم بر عهده خود شرکتهاست که فرمت جدید اطلاعرسانی و شفافسازی را رعایت کنند.
راهاندازی معاملات آنلاین به عنوان یک ابزار جدید از نظر شما تا چه اندازه به اهداف خود نایل شده است؟
معاملات آنلاین از پروژههایی بود که بازدهی خوبی داشته و در حال حاضر ۱۰ درصد از حجم معاملات را به خود اختصاص داده است؛ برای معاملات آنلاین از ابتدا سعی کردیم تجربه جهانی را استفاده کنیم و طی بازه زمانی ۶ ماهه با شرکتهای نرمافزاری مذاکره کردیم تا ظرف کمتر از یک سال کار شروع شود.
در حال حاضر ۴ شرکت نرمافزاری مجوز گرفتهاند و به نظرم از نظر ساختار و سرویسهای آنلاین در وضعیت بدی به سر نمیبریم.
در بسیاری از موارد شنیده میشود که دسترسی معاملهگران آنلاین در عرضههای اولیه قطع شده است. این موضوع را تا چه حد پیگیری میکنید؟
با در نظر گرفتن سهمیه جداگانه برای معاملهگران آنلاین این موضوع نمیتواند چندان صحیح باشد. در اداره نظارت بر بازارها و بورسها به دنبال آن هستیم که کارگزاران و معاملهگران سلامت محیط بازار را با معاملات آنلاین برهم نزنند. اما درخصوص قطع دسترسی تاکنون گزارشهای چندانی دریافت نکردهایم ضمن اینکه در لحظه عرضه اولیه نمیتوانیم کاری انجام دهیم زیرا متوجه نمیشویم که قطع دسترسی از سوی کارگزاران صورت گرفته است یا خیر. بنابراین معاملهگران باید در صورت برخورد با چنین مواردی گزارشات خود را به ما منعکس کنند تا شکایتها را بررسی کنیم. این در حالی است که وظایف نظارتی ما با راهاندازی معاملات آنلاین زیادتر شده است؛ ممکن است حقیقیها نگرش درستی نداشته باشند و قیمتهای نامناسبی را در عرضههای اولیه وارد کنند؛ به طور مثال در عرضه پتروشیمی مارون ما به ۳۰ کارگزاری تذکر دادیم. ما تمهیداتی در نظر گرفتهایم که معاملهگران آنلاین در عرضههای اولیه مظنه قیمت اول را نزنند و از بازار پیروی کنند. در واقع با اعمال این محدودیتها در عرضههای اولیه هیجانات معاملهگران آنلاین را بر بازار بیتاثیر کردهایم.
باوجود تمام تلاشهایی که در اداره شما برای برخورد با دستکاری قیمتها صورت میگیرد، چرا نتایج این تلاشها به بازار منعکس نمیشود؟
در اداره نظارت بر بورسها و بازارها ما باید هم تخلفات را بگیریم و هم حامی بازار باشیم تا افراد از بازار خارج نشوند. این در حالی است که اگر پروندهای تشکیل شود به لحاظ حقوقی نمیتوان مفاد آن را تا زمان اعلام نتیجه اعلام کرد. در بسیاری موارد ما کارها را دنبال میکنیم اما بازار سهام حساس است. اگر اعلام شود که روی فلان سهم دستکاری قیمت شده است، سهم بدنام میشود. در واقع بیشتر از آنکه نگران فرد متخلف باشیم، نگران بازار و سهم هستیم. خیلی وقتها با مصاحبهها و گزارشها یا حتی پیگیریها پیام خود را به بازار منعکس میکنیم تا جلوی اتفاق بعدی گرفته شود اما باید کماکان سهم را زنده نگه داریم.
توجیه کنید تخلفات بازار سرمایه از نوع تخلفات «یقه سفیدها» است و با افراد خاصی طرف هستیم. افرادی که در بازار دستکاری قیمت میکنند به جای حس ندامت، احساس زرنگی دارند و تنها به استفاده از موقعیتها برای منافع خود فکر میکنند. در کشورهای سرمایهداری این موضوع جا افتاده که با فردی که دستکاری قیمت انجام میدهد به راحتی در ملا عام برخورد میشود. اما هنوز در بازار سرمایه ما این حس ایجاد نشده که کسی که از اطلاعات نهانی استفاده میکند مثل کسی است که از سرمایه دیگران استفاده میکند.
متاسفانه این مورد در بازار سرمایه ما بسیار شایع شده و بر همین اساس از اطلاعات نهانی بسیار راحت استفاده میشود.
اما دلیل برخورد شما با سهام کوچک چیست و چرا بعد از ورود سهامداران حقیقی متوقف میشوند؟
ما وظیفه قانونی برای حمایت از بازار داریم. در حالی که نمیخواهیم خط و مسیر بازار را تعیین کنیم. بر این اساس حوزه نظارت را از حوزه اجرا جدا کردیم. ضمن اینکه هیچ گاه نگاه نظارتی را فدای شاخص نمیکنیم. اگر افزایش قیمت یا رونقی در سهام بدون توجیه لازم اتفاق بیفتد، حتما این رشد برمیگردد و شرایط بدی را پیش خواهد آورد. تمامی تحقیقات ما نشان میدهد که سفتهبازی بر سهام کوچک موجب افت شاخص میشود.
این در حالی است که اگر ورود و خروج سهامداران به همان موج اول محدود میشد دخالت نمیکردیم اما وقتی اقدامات جدی را درخصوص یک سهم آغاز میکنیم که سهامداران عادی نیز وارد سهمی با ریسک بالا شده باشند. بر این اساس این پیغام را به معاملهگران میدهیم که در کنار ریسک غیرعادی سهام کوچک، ریسک بستن و توقف طولانیمدت این نماد را نیز مدنظر قرار دهند.
افزایش چند برابری وجه تضمین سکه در بازار آتی کالا که در پی مشکلات اخیر انجام شد، باعث از دست رفتن خاصیت اهرمی بازار سکه و جذابیت آن شده است. نظر شما در این خصوص چیست؟
این موضوع صحت دارد که با این اتفاقات جذابیتهای بازار آتی کم شده اما برای برطرف کردن این موضوع دامنه نوسان را از ۳ درصد به ۵ درصد افزایش دادیم. واقعیت این است که طراحی اولیه بازار آتی بخشی از ریسک را به عهده کارگزاران میگذاشت. اما کارگزاران نتوانستند جریان ریسک را کنترل کنند و با توجه به نوسان شدید بازار آتی ناگریز وارد عمل شدیم تا جلوی فشار به بازار را بگیریم. با اقدامات صورت گرفته اثر دومینویی سرمایهگذاران و کارگزاران را کنترل کردیم و تصمیم گرفتیم که راهکاری را پیدا کنیم تا بازار متعادل شود. راهکار درازمدت این است که تا وقتی که نوسانات قیمت طلا زیاد باشد، دامنه نوسان را تا ۵ درصد باز کنیم و بالطبع در کنار این دامنه نوسان باید وجه تضمین را نیز افزایش داد. با توجه به اینکه وضعیت بازار خیلی باثبات نیست و سیاستهای بانک مرکزی در حوزه طلا و ارز قابل پیشبینی نیست فعلا فعالیت بازار آتی با این شرایط جدید صورت میگیرد.
یک ماهه شدن معاملات آتی سکه به جای ۶ ماهه با چه توجیهی انجام شده است؟
در قراردادهای درازمدت چگونگی قیمتگذاری به دو عامل وابسته است: اول قیمت نقد و انتظارات آن، دوم نرخ بهره انتظاری. در حال حاضر قیمتهای انتظاری سکه در آینده و چشمانداز نرخ سود مبهم هستند و ممکن است نوسانات به گونهای باشد که ریسک زیادی را ایجاد کند، بنابراین صلاح است که قراردادهای یک ماهه جایگزین دو ماهه شوند. به این ترتیب قرارداد اسفند که تمام شود، مرداد ایجاد میشود؛ یعنی دوره ۴ ماهه را خواهیم داشت و تا مدتی دورههای ۶ ماهه و ۷ ماهه نداریم؛ در عوض سلامت بازار بیشتر حفظ میشود.
معاملات آتی سهام مدتها است که عملا در تعطیلی به سر میبرد. برای این بازار چه اقداماتی کردهاید؟
کارگروهی را از مهرماه تشکیل دادهایم که معاملات این بازار را بررسی کنند تا برای سال آینده این بازار متحول شود. تا آخر امسال نرمافزارهایی که آخرین وضعیت تغییرات را به بازار اعلام کنند جایگزین خواهند شد تا سهامداران بتوانند کلیه اطلاعات موردنیاز در معاملات آتی را مشاهده کنند. همچنین با برنامهریزی صورت گرفته قرار است کارمزدهای معاملات آتی سهام کم شود.
پل ارتباطی شما و بازار سرمایه چگونه تعریف شده است؟
سهامداران فارغ از شکایت همواره میتوانند موارد موردنظر خود را به ما اطلاع دهند. برخی افراد به طور مستقیم تماس میگیرند؛ ضمن اینکه پروژههایی را هم در حال انجام داریم، که به طور اتوماتیک پیام سهامداران در سیستم ما درج شود. اگر فردی بخواهد بازخورد پیام خود را نیز بگیرد میتواند از طریق تلفنهای سازمان بورس و تماس با مدیریت نظارت بر بورسها مطلع شود.
نظر شما درخصوص تسهیل معاملات سهام بورس و فرابورس چیست؟
ترکیب سهامداری این شرکتها حساسیت خاصی دارند. برای شرکت فرابورس به طور خاص در روزی که میخواست عرضه شود با توجه به کنترل شرایط سهامداری و حساسیتهایی که وجود داشت، عرضه سهام لغو شد و تنها امکان معامله سهام فرابورس به صورت خرد و توافقی فراهم است. همچنین برای انجام معاملات یکجا در این نماد نیز با مکاتبه شرایطی ایجاد شده است؛ اما بازگشایی نماد معاملاتی این شرکت و نیز بورس در کوتاهمدت بعید است.
جناب خواجهنصیری با تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید سخن پایانی شما با فعالان بازار چیست؟
اگر از من بپرسند متداولترین عارضه بازار امروز چیست؟ میگویم تضاد منافع و استفاده از موقعیت توسط مدیران. در ۹۰ درصد پروندههای ما ردپایی از تضاد منافع مدیران دیده میشود.
در حال حاضر این موضوع به مشکل فرهنگی تبدیل شده است که مدیران ردههای مختلف در شرکتهای سرمایهگذاری بدون گزارش تحلیلی و بدون تحلیل اقدام به خرید سهام می کنند.
این افراد به واسطه سمت خود در شرکتهای سرمایهگذاری یا مدیر معاملات کارگزاری در جهت منافع خود عمل میکنند و سهامی که با قیمتهای غیرعادی خریدهاند را در نرخهای بالاتر به شرکتهای حقوقی میدهند. این موضوع که در سطح گستردهای دیده میشود باعث شده افرادی که اختیار دارند برای کسب منافع کم شخصی ضربههای بزرگی را به شرکتهای حقوقی بزنند.
به مدیران شرکتهای سرمایهگذاری و کارگزاری توصیه میکنم حتما نظارت کامل بر عملکرد مدیران ردههای میانی خود داشته باشند؛ زیرا در خیلی از نهادهای مالی که میتوانند بالقوه سود بیشتری بسازند، منافع شرکت فدای منافع شخصی مدیران میشود. این رویهای است که باید با همکاری مدیران ارشد و نیز نظارت بر بازار از سوی نهادهای مربوطه به شدت مهار شود.
ارسال نظر