جایگاه تحلیل در بورس تهران
گروه بورس- هدیه لطفی: یکی از عواملی که در توسعه و رشد بازار سرمایه نقش موثری دارد آشنایی سرمایهگذاران با روشهای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار و افزایش قدرت تحلیلگری سرمایهگذاران است. بیشک از طریق تجزیه و تحلیل دقیق و هوشیارانه میتوان ریسک یا مخاطره فعالیت در بورس را تقلیل داد و جلوی ضرر و زیان افراطی و تصمیمگیریهای بی منطق و احساسی را گرفت. طبیعی است هر اندازه که بینش و درک سرمایهگذاران و معاملهگران در زمینه تحلیل سهام افزایش یابد از رکودهای لحظهای، رشد حبابی قیمتها و واکنشهای نابهنگام در معاملات جلوگیری میکند و نه تنها حرکت منطقی در سرمایهگذاران را تقویت میکند بلکه بازار را به سمت کارآیی بیشتر سوق خواهد داد. در گزارش زیر برآن شدهایم تا سطح تحلیل در بورس تهران را سنجیده و بدانیم جایگاه و تاثیر واقعی این موضوع در خرید و فروش سهام در بازار سرمایه ایران چقدر است.
بورس تهران شایعه محور است؟
محمد مساح، از کارشناسان ارشد بازار سرمایه در گفتوگو با خبرنگار ما به مفهوم اصلی تحلیل اشاره کرد و گفت: در ابتدا باید منظورمان را از تحلیل مشخص کنیم. تحلیل فرآیندی است که میخواهد ارزش واقعی یک دارایی را به دست آورد (تحلیل بنیادی) یا روشی است که در آن بر اساس رفتار گذشته قیمتها فرصتهایی با بالاترین شانس موفقیت شناسایی میشود (تحلیل تکنیکال).
مساح افزود: گاهی تحلیلگران پس از تعیین ارزش ذاتی آن را با قیمت جاری مقایسه میکنند تا بفهمند که قیمت چقدر نسبت به ارزشی که آنها بدست آوردهاند، بالاتر یا پایینتر است و گاهی هم مبنای تحلیل، پیشینه تاریخی قیمتهاست.
او در ادامه به نقش شایعات در بازار سرمایه اشاره کرد و گفت: حرکت عمومی بازارها در سراسر جهان بر مبنای انتظارات و شایعات است ولی ممکن است با توجه به شرایط خاص بورس تهران چنین به نظر آید که تصمیمات معاملهگران مبنای تحلیلی ندارد و شایعات است که جریان معاملات را هدایت میکند. مساح در ادامه افزود: اما تا زمانی که تحقیقی عملی صورت نگیرد، نمیتوانیم بگوییم که تصمیمات مردم چگونه بوده است، اما واقعیت آن است که با بالا رفتن حجم معاملات، قیمتها به تدریج واقعیتر و منصفانهتر خواهند شد، زیرا شرکت کنندگان بیشتری با اعمال نظرات و تصمیمات خود (چه بر مبنای تحلیل و چه بر اساس تصمیمات هیجانی) بر روی قیمتها تاثیر میگذارند.
آفت حجم ناچیز دادوستدها
مساح در ادامه به مقایسه سطح تحلیل در بورس تهران و بازارهای جهانی اشاره کرد و گفت: هماکنون اکثر شرکتهای بزرگ و معاملهگران حرفهای در بورس تهران بر مبنای نرخ سود بدون ریسک، سطح تورم و سود مورد انتظار شرکت و حتی تحلیل پیشینه تاریخی به سرمایهگذاری در سهام میپردازند.
وی ادامه داد: با این حال واقعیت آن است که در بازار سرمایه ایران در مقایسه با بورسهای اروپایی و آسیایی حجم قابل ملاحظهای سهام در روز دادوستد نمیشود و این عامل میتواند در زمانی که تحولات اساسی نظیر تغییر قیمت کالاها و فلزات، نرخ سود یا تنشهای سیاسی بازار را تحت تاثیر قرار میدهد، قیمتهای سهام را بیش از حد افزایش یا کاهش دهد. وی افزود: با این همه بارها دیدهایم که خرد جمعی در بورس تهران در بلندمدت قیمتها را به سطح واقعی و منطقی آن نزدیک میکند. هرچند در کوتاهمدت ممکن است انحرافاتی وجود داشته باشد.
نقش سازمان بورس در هدایت کارشناسان
مساح در ادامه افزود: در اکثر بورسهای بزرگ دنیا، سازمانها و موسساتی برای آموزش وجود دارد و آنها بر اساس آزمونهایی تعیین میکنند که چه افرادی واجد شرایط برای تحلیل، رتبهبندی سهام، مدیریت سرمایه و... هستند.
وی ادامه داد: به طور نمونه داشتن مدرک «دروس اوراق بهادار اروپایی» یا «درس اوراق بهادار کانادایی» برای کسانی که میخواهند مشاوره بدهند الزامی است و تحلیلگران هم پس از گذراندن دوره «تحلیلگر خبره مالی» به بررسی و تحلیل بازار مشغول میشوند. وی خاطر نشان کرد: از این منظر، سازمان بورس میتواند در زمینه آموزش و سازماندهی نهادهای سرمایهگذاری و هدایت کارشناسان موثر باشد.
تحلیل؛ از گذشته تا به حال
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه سخنانش به رشد سطح تحلیل در سرمایهگذاران اشاره کرد و گفت: سطح تحلیل سرمایهگذاران به مراتب نسبت به گذشته بهتر شده است، زیرا هم کتابهای زیادی در این زمینه وجود دارد و هم اشتیاق شرکتهای بزرگ برای بهکارگیری تحلیلگران خبره افزایش یافته است. مساح افزود: در سالهای گذشته تحلیل بنیادی و تکنیکی خیلی کمرنگ بود، اما امروزه میبینیم که اکثر معاملهگران حداقل با مبانی آن آشنایی دارند.
تفاوت تحلیلگری در بین حقیقیها و حقوقیها
مساح در ادامه به فقدان تفاوت در میزان تحلیل میان سرمایهگذاران حقیقی و حقوقی اشاره کرد و گفت: هر دو گروه تلاش میکنند که شانس موفقیت خود را بر اساس اطلاعات و بررسیها بیشتر کنند، اما ممکن است تازهواردان به بازار تمایل بیشتری به رفتارهای احساساتی داشته باشند. وی افزود: البته طبیعی است که سهامداران حقوقی با داشتن تشکیلات سازمانی و وجود کارشناسان سرمایهگذاری در این شرکتها سطح تحلیلی بالاتری نسبت به سهامداران حقیقی داشته باشند، ولی در برخی موارد مشاهده شده است که سهامداران حقوقی رفتاری احساسیتر نسبت به سهامداران حقیقی از خود بروز میدهند. وی ادامه داد: معمولا در بورسهای جهانی سرمایهگذاران حقیقی به سمت صندوقهای سرمایهگذاری با مدیریت حرفهای سوق داده میشوند و مستقیما به عرصه معاملات وارد نمیشوند.
روش مناسب تحلیل در بورس تهران
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه روشهای مختلف تحلیل را مدنظر قرار داده و گفت: تحلیل بنیادی، تکنیکی و بین بازاری روشهای مرسوم برای اغلب معاملهگران و سرمایهگذاران است. این که کدام روش بهتر میتواند در مورد آینده قضاوت کند، هنوز مورد بحث کارشناسان است و جالب این است که بخشی از این اختلافنظرها به دیدگاه تحلیلگر و ذات خود روش تحلیلی بازمیگردد. وی افزود: به غیر از این روشهای تحلیلی، برخی شرکتهای سرمایهگذاری به بررسیهای ریاضی و کمی جهت تشکیل سبدهای دارایی و مدیریت ریسک روی آوردهاند. در این روش از راه تجزیه و تحلیل ریسک و بازدهی داراییهای مالی مختلف تلاش میگردد تا سبدهای کارآیی ایجاد شود تا اهداف سرمایهگذاری از جمله کاهش ریسک و بازدهی بالاتر تامین شود. وی خاطرنشان کرد: در مورد بورس تهران ترکیب دیدگاه بنیادی و تکنیکی واقعا سودمند است اما این که از آنها چگونه استفاده کنیم و در عمل به چه شکلی آنها را پیاده کنیم، نیاز به صرف زمان، تحقیق و آموزش دارد. در مورد تحلیل تکنیکی دو دیدگاه کلاسیک و جدید وجود دارد که من فکر میکنم در ایران تاکنون گرایش اصلی به سمت دیدگاه سنتی بوده است. وی ادامه داد: زمانی که کارها و دستاوردهای تحلیلگران تکنیکی را از گذشته تا به حال بررسی میکنیم، با انبوهی از کارها و پیشرفتها در زمینه فنون و تکنیکهای تحلیل بازار و اطلاعات روبهرو میشویم. انواع و اقسام نوسانگرها و نماگرهای تکنیکی، میانگینهای بازار، ابزارهای سنجش روند قیمت، الگوها و آرایشهای قیمت، نظریههای مختلف و دیدگاههای توضیحدهنده رفتار قیمت و روند، تحلیل فیبوناچی و نمودارهای مختلف که در تحلیل تکنیکی جدید نگرش دیگری به آنها وجود دارد. مساح خاطر نشان کرد: مهمترین نکته این است که در روش تحلیل تکنیکی در عمل فرآیند مشخصی برای تصمیمگیری نهایی در اختیار معاملهگران قرار داده نشده است.
وی افزود: در مورد تحلیل بنیادی هم همین امر صادق است. انبوهی از دادهها در دست هستند ولی این که کدام از آنها مبنای تصمیمگیری قرار گیرد برای معاملهگران دشوار به نظر میرسد. مساح ادامه داد: دقت کنید که انجام تحلیل به معنی موفقیت صد در صد در بازار نیست و ریسک بازار همواره وجود دارد.
توصیهای به سرمایهگذاران
این کارشناس در پاسخ به سوال خبرنگار ما مبنی بر اینکه سهامداران چگونه میتوانند به جای پیروی از اخبار غیررسمی و هیجانات آنی، تحلیل را در تصمیمگیری خود مد نظر قرار دهند؟ گفت: به نظر من هنوز چگونگی بکارگیری روشهای تحلیلی نظیر روش تحلیل بنیادی، تکنیکی، بینبازاری و حتی استفاده از نظریه سبد سرمایهگذاری برای بسیاری از معاملهگران مشکل است؛ یا آنکه هنوز به طور عمیق آن را فرا نگرفتهاند و یک برداشت سطحی نسبت به آنها وجود دارد. وی تصریح کرد: اگر بخواهیم بازار به ما فرمان بدهد، به روزمرگی دچار میشویم و صفهای خرید و فروش و تغییرات هفتگی ما را هدایت میکند. بنابراین پیشنهاد من علیرغم سختی کار این است که سرمایهگذاران خود را به سلاح تحلیل در بازار سهام مسلح سازند.
چرا شایعات پررنگ است؟
علی ابراهیمنژاد، از کارشناسان مالی بازار سرمایه نیز معتقد است در تمامی بازارهای بورس جهان سرمایهگذاران الگوهای سرمایهگذاری مختلفی دارند و برخی در تصمیمگیری متکی به تحلیل هستند اما برخی دیگر از شایعات و اخبار غیررسمی تاثیر میپذیرند. وی ادامه داد: به عنوان مثال در بازارهای جهانی فعالان زیادی همچون بسیاری از صندوقهای مشترک با استراتژی متمرکز بر ارزش ذاتی وجود دارند که بر اساس تحلیل دست به معامله میزنند. از سوی دیگر، فعالانی همچون برخی صندوقهای خطرپذیر (hedge funds) وجود دارند که اساسا با اتکا بر اخبار غیررسمی مربوط به ادغام و اکتساب شرکتها معامله و کسب سود میکنند. بنابراین تاثیرگذاری اخبار و شایعات در بازارها پدیده انکارنشدنی است.
ابراهیمنژاد در ادامه بیان کرد: با این حال باید گفت بازار بورس تهران تاثیرپذیری بالاتری از شایعات دارد که این امر نتیجه عوامل متعددی است؛ اصلیترین عامل همان عدم تحلیل دقیق سرمایهگذاران از سهام شرکتها و افق کوتاهمدت سرمایهگذاری در بین آنهاست که طبیعتا تاثیر شایعات بر رفتار آنها را بیشتر میکند. ابراهیمنژاد افزود: از سوی دیگر، کم عمق بودن بازار که ناشی از کم بودن تعداد شرکتهای بورسی، اندک بودن درصد سهام شناور و کوچک بودن اندازه کلی بازار است باعث میشود جابهجاییهای کوچک نقدینگی در بازار موجب تغییرات قیمت چشمگیری شود و تاثیر اخبار را نمایانتر کند. وی تصریح کرد: نکته مهم دیگر که شاید کمتر به آن پرداخته میشود این است که در کشور ما فضا برای تولید حجم زیاد شایعات مساعدتر است؛ این امر از یک سو ناشی از ضعف شرکتها در اطلاعرسانی دقیق و به موقع است که به عنوان نمونه میتوان به عدم شفاف سازی کافی شرکتها درخصوص تاثیر نوسانات نرخ ارز در ماههای اخیر و نوسانات شدید قیمت سهام شرکتهای صادراتی براساس حدس و گمان اشاره کرد. او افزود: از سوی دیگر، شفاف نبودن و تغییرات غیرقابل پیشبینی سیاستهای اقتصادی نیز به سردرگمی سرمایهگذاران و روی آوردن به شایعات دامن میزند. به عنوان مثال، میتوان به نوسانات سهام گروه بانکی در هفتههای اخیر به دلیل عدم شفافسازی سیاست نرخ سود که یکی از اصلیترین متغیرهای تصمیمگیری فعالان اقتصادی است اشاره کرد. او ادامه داد: این در حالی است که به عنوان مثال در همان زمان فدرال رزرو آمریکا به منظور کاهش نااطمینانی فعالان اقتصادی، نرخهای بهره این کشور را تا پایان سال ۲۰۱۴ بدون تغییر پیش بینی کرد که یک اطلاعات کلیدی برای پیشبینی وضعیت در بازار سهام به شمار میرود. از این منظر، میتوان گفت زمانی که متغیرهای تصمیمگیری برای سرمایهگذاران روشن نباشد (همچون سیاستهای پولی و بانکی در بلندمدت) طبعا تاثیرپذیری آنها از اخبار و شایعات بالاتر است.
سطح تحلیل را با «بولتنها» بسنجید!
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه سخنانش به تفاوت سطح تحلیل در بازارهای مالی دنیا اشاره کرد و گفت: بسته به میزان توسعه یافتگی بازارها سطح تحلیل فعالان بازار نیز متفاوت است؛ به عبارت دیگر هرچه یک بازار توسعهیافتهتر باشد سطح تحلیل سرمایهگذاران نیز دقیقتر است. ابراهیمنژاد افزود: این امر را میتوان با مقایسه گزارشهای تحلیل سهام که در بازارهای بورس توسعه یافته منتشر میشود و گزارشها و بولتنهای تحلیل در بورس تهران دریافت که به مراتب ضعیفتر است. وی ادامه داد: همانطور که قبلا اشاره شد، کمیت و کیفیت پایینتر اطلاعات منتشرشده از سوی شرکتها نیز در ایجاد این تفاوت موثر است. ابراهیمنژاد در ادامه به نقش اطلاعات در کنترل شایعات اشاره کرد و گفت: از منظر نظارت بر بازار میتوان گفت به هر اندازه حجم، دقت و سرعت انتشار اطلاعات مربوط به شرکتها افزایش یابد، سرمایهگذاران امکان انجام تحلیلهای دقیقتری مییابند و از سوی دیگر شایعات نیز مجال کمتری برای تاثیرگذاری بر بازار پیدا میکنند. وی تصریح کرد: از نظر حجم اطلاعات انتشار یافته، گزارشهای عملکرد فصلی و سالانه شرکتها در اکثر موارد از نظر میزان اطلاعات بسیار مختصر و ناکافی است. به عنوان مثال، یکی از پیچیدهترین انواع صورتهای مالی مربوط به بانکها است. گزارشهای مالی بانکهای حاضر در بورس تهران اغلب حاوی اطلاعات اندکی است؛ در صورتی که گزارشهای مالی بانکها در بازارهای توسعه یافته حاوی جزئیات بسیار زیادی است که گاه در گزارش عملکرد سالانه آنها بیش از ۳۰۰ صفحه را دربرمیگیرد. ابراهیمنژاد افزود: از نظر دقت و سرعت هم باید گفت تاخیر در انتشار گزارشهای مالی و نیز توقف طولانیمدت نمادها به منظور افشای اطلاعات مهم یا انتشار صورتهای مالی طبیعتا توانایی سرمایهگذاران در تحلیل دقیق و به موقع وضعیت را کاهش داده و فضا را برای تولید و انتشار شایعات مهیاتر میکند.
حقوقیها و نقش پررنگ تحلیل
ابراهیمنژاد در پاسخ به سوال خبرنگار ما مبنی بر اینکه از بین سرمایهگذاران حقیقی و حقوقی، تمرکز کدام گروه بر انجام تحلیل بیشتر است؟ گفت: طبیعتا سرمایهگذاران حقوقی به دلیل حجم بالای داراییهای تحت مدیریت، دسترسی بهتر به کانالهای اطلاعاتی بازار، دارا بودن دانش و تجربه تحلیلگری و همینطور حضور درازمدت در بازار در مقایسه با سرمایهگذاران حقیقی توانایی و تمایل بیشتری به تحلیل دارند. در عمل نیز میتوان رفتارهای هیجانی را در بین سرمایهگذاران حقیقی با وضوح بیشتری دید. ابراهیمنژاد ادامه داد: به عنوان مثال در روزهای منفی بازار تهران به طور عمده سرمایهگذاران حقیقی تحت تاثیر فضای منفی بازار اقدام به فروش سهام میکنند و حقوقیها بیشتر خریدار هستند. برعکس در دورههای رشد غیرمنطقی سهام، معمولا سرمایهگذاران حقوقی فروشنده و حقیقیها خریدارند. وی تصریح کرد: اگرچه برخی از سرمایهگذاران حقیقی نیز با اتکا بر تحلیل و با تمرکز بر یک یا چند صنعت خاص با موفقیت فعالیت میکنند.
صبور باشید
ابراهیمنژاد در ادامه بیان کرد: وجود هیجانات و صفهای خرید و فروش از آنجا که میتوانند موجب فاصله گرفتن قیمتها از ارزش ذاتی شود انجام تحلیل را ضروریتر میکند؛ به عبارت دیگر اگر قیمتها همواره به دور از تاثیرپذیری از هیجانات و رفتارهای احساسی و متناسب با ارزش ذاتی سهام باشند، انجام تحلیل ارزش افزودهای برای تحلیلگر ایجاد نمیکند. وی افزود: بنابراین، شاید بتوان گفت از این نگاه، در بورس تهران اتفاقا به دلیل وجود هیجانات مقطعی بیشتر فرصتهای سودآوری مبتنی بر تحلیلگری و پرهیز از هیجانات بالاست. این کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد: نکته مهمی که کلید موفقیت هر سرمایهگذار موفق است صبور بودن است؛ یعنی ممکن است قیمت یک سهم در بازار تا مدتهای طولانی از ارزش ذاتی خود فاصله بگیرد؛ در این وضعیت در صورتی که تحلیلگر به اندازه کافی صبور نباشد حتی با درستترین تحلیل هم ممکن است قبل از رسیدن به سودآوری در تحلیل خود تردید کند و تسلیم روند عمومی بازار شود. وی افزود: شاید برای همه سرمایهگذاران بورس تهران پیش آمده باشد که از نگهداری طولانیمدت یک سهم ارزشمند خسته شده باشند اما به محض فروش سهم شاهد رشد قیمت آن بودهاند.
پیشنهادهایی برای افزایش سطح تحلیل
ابراهیمنژاد در ادامه سخنانش به راهکارهایی برای سوق دادن سهامداران به سمت تحلیل اشاره کرد و گفت: ابتدا سرمایهگذاران باید استراتژی خود برای حضور درازمدت یا کوتاهمدت در بازار را مشخص کنند؛ هرچه افق سرمایهگذاری درازمدتتر باشد نگرانی از نوسانات کوتاهمدت بازار و تاثیرپذیری از شایعات و هیجانات کاهش مییابد و بر وزن تحلیل در تصمیمگیری میافزاید. از نظر ابراهیمنژاد مهمترین و در دسترسترین منابع یادگیری و تحلیل، صورتهای مالی شرکتها و نیز درس آموزی از تجربیات شخصی خود است.
وی ادامه داد: در صورت انتخاب سهام ارزشمند و تصمیم به سرمایهگذاری بلندمدت، شواهد و مطالعات علمی به سرمایهگذاران توصیه میکنند از بررسی مکرر قیمتهای سهام خود پرهیز کنند؛ بررسی بیش از اندازه قیمت یک سهم منجر به تاثیرپذیری از شایعات و هیجانات مقطعی و تصمیمگیری عجولانه میشود.
او تصریح کرد: علاوه بر اینها، آشنایی با خطاهای رفتاری رایج میان سرمایهگذاران مانند معاملات بیش از حد و اعتماد به نفس کاذب و سایر الگوهای رفتاری شناخته شده علمی میتواند از تاثیرگذاری این خطاها بر تصمیمات سرمایهگذاران بکاهد.
دنبالهروها بازندهاند
مدیرعامل شرکت آرمان گوهر ایرانیان نیز در گفتوگو با خبرنگار ما عمر شایعات را کوتاه دانست و عنوان کرد: در بازه زمانی کوتاهمدت (حدود یک هفته) شایعات و اخبار غیررسمی نقش مهمی در نوسان قیمتها دارد و کسانی که در ابتدای امواج صعودی متاثر از شایعات اقدام به خرید سهام میکنند ممکن است سود مناسبی بدست آورند. همایونهیوند در ادامه افزود: اما معمولا ابتدا شایعه سازان اقدام به خرید سهام موردنظر مینمایند و سپس شایعات در بازار پخش میشود که همین عامل باعث میگردد که اکثر کسانی که دنبالهرو شایعات بازار میشوند بازندگان اصلی باشند، ولی در بازه زمانی میانمدت و بلندمدت (سه ماهه و بیشتر) تحلیلگران سود بالاتر و کمریسکتری نسبت به سفتهبازان به دست خواهند آورد. وی در ادامه بیان کرد: در تمام بازارهای مالی دنیا معاملهگران در کوتاهمدت رفتاری احساسی از خود بروز میدهند و واکنشهای سریعی نسبت به اخبار و حتی شایعات نشان میدهند که دلیل آن عدم توانایی تحلیل دقیق حوادث است. هیوند نقش سازمان بورس و کارگزاران را در سوق دادن افراد به سمت تحلیل بسیار مهم دانست و گفت: سازمان بورس با تولید برنامههای تبلیغاتی بیشتر و معرفی بورس به خصوص در صدا و سیما که مخاطب بیشتری دارد میتواند کمک شایانی به فرهنگسازی و افزایش گرایش عمومی به بورس کند که اخیرا در تبلیغات تلویزیونی به این مهم توجه شده است. وی ادامه داد: همچنین بایستی تشویق مردم برای ورود به بورس از طریق شرکتهای مشاوره سرمایهگذاری و سبدگردان انجام گیرد که افراد تازه وارد با ریسک کمتری وارد بازار سرمایه شوند.
تکنیکال یا فاندامنتال؟
هیوند در ادامه سخنانش تصریح کرد: انجام تحلیل به همراه داشتن افق سرمایهگذاری میانمدت و بلندمدت قطعا بازدهی مناسبی را برای سرمایهگذاران به همراه خواهد داشت، ضمن اینکه عدم پیروی از هیجانات بازار ریسک سرمایهگذاران را کاهش میدهد.او در پاسخ به سوال خبرنگار ما مبنی بر اینکه استفاده از چه روش تحلیلی در بورس تهران را برای موفقیت مناسب میدانید؟ گفت: تلفیقی از هر دو روش فاندامنتال و تکنیکال میتواند بیشترین بازدهی را برای سهامداران ایجاد کند هرچند به نظر بنده تحلیل فاندامنتال نقش مهمتری را ایفا نماید. از نظر هیوند مطالعه مستمر و حضور تمام وقت در بازار سرمایه هم موجب افزایش مهارتهای تصمیمگیری سرمایهگذاران در طول زمان خواهد شد.
ارسال نظر