در گفتوگوی اختصاصی «دنیای اقتصاد» با دکتر قالیبافاصل تشریح شد
روایت مقام اجرایی بازار از تحولات «بورس»
گروه بورس- علیرضا باغانی: «شورای بورس، سازمان بورس و شرکت بورس» عناوین نهادهای نظارتی و اجرایی بازار سرمایه ایران است که نام آنها در محفل فعالان بورس زیاد شنیده میشود.
عکس: آکو سالمی
گروه بورس- علیرضا باغانی: «شورای بورس، سازمان بورس و شرکت بورس» عناوین نهادهای نظارتی و اجرایی بازار سرمایه ایران است که نام آنها در محفل فعالان بورس زیاد شنیده میشود. ایجاد سازمان و شرکت بورس اوراق بهادار برمیگردد به تصویب قانون بازار اوراق بهادار در آذر ۸۴، زمانی که مقرر شد سازمان کارگزاران بورس به عنوان تنها نهاد اجرایی و نظارتی بازار سرمایه منحل و به جای آن سازمان بورس و اوراق بهادار به عنوان نهاد عمومی غیردولتی برای نظارت بر بازار تشکیل شده و عملیات اجرایی بازار سرمایه نیز به شرکتی سپرده شود، تحت عنوان «بورس اوراق بهادار تهران» که تمامی فعالان بازار سرمایه و سرمایهگذاران در آن سهامدار باشند.
با این وصف، تفکیک نهاد نظارتی و اجرایی بازار سرمایه از همان سال ۸۴ به سرعت انجام شد و فعالان بازار سرمایه ایران پس از ۶ سال از زمان تصویب قانون بازار اوراق بهادار با استقرار کامل این دو نهاد مواجه هستند، نهادهایی که البته از سوی شورای عالی بورس به ریاست وزیر اقتصاد نظارت و اداره میشوند.
اما اختیارات و وظایف شرکت بورس در چه سطحی است و اساسا شرکت بورس چه نقشی در اداره این بازار مهم مالی دارد؟ این سوالات و برخی مباحث روز دیگر، موضوع گفتوگویی است که دکتر حسن قالیبافاصل، مدیرعامل بورس اوراق بهادار تهران با دنیای اقتصاد انجام داده است.مقام اجرایی بازار سرمایه در این گفتوگو ضمن بررسی ابعاد مختلف وجودی شرکت بورس اوراق بهادار تهران، خبرهای مهمی را در خصوص بررسی تغییر روش عرضه اولیه سهام، احتمال حذف حجم مبنا، امکان دسترسی معاملهگران آنلاین سهام به عرضههای اولیه و... بیان میکند. این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
از اساس فعالیت شرکت بورس شروع میکنیم، این شرکت سهامی عام چه وظایفی و مسوولیتهایی دارد؟
مسوولیتهای شرکت بورس را قانون و اساسنامه شرکت مشخص کرده است. اما مهمترین آنها به طور خلاصه عبارتند از: پذیرش اوراق بهادار از جمله سهام عادی شرکتها و انواع اوراق بدهی، قراردادهای آتی و اختیار سهام، وضع و اجرای ضوابط حرفهای و انضباطی برای کارگزاران و نظارت بر فعالیت آنها، فراهم آوردن شرایط لازم برای دسترسی عادلانه اعضا و سرمایهگذاران به بازار به منظور انجام معامله، نظارت بر حسن انجام معامله و انتشار اطلاعات مربوط به سفارشها و معاملات و در نهایت آموزش و فرهنگسازی مرتبط با سرمایهگذاری در اوراق بهادار.
در ظاهر شرکت بورس برای آینده هم اهداف خاصی را دنبال میکند...
بله همین طور است. شرکت بورس برای آینده برنامه راهبردی و استراتژیکی را در نظر گرفته است که مهمترین این برنامهها شامل توسعه بازار مشتقات از طریق راهاندازی قراردادهای اختیار معامله و ترویج و آگاهسازی مشارکت کنندگان بازار نسبت به کارکردهای این بازار و معرفی قراردادهای آتی مبتنی بر داراییهای پایه جدید است.
از سوی دیگر، افزایش نقدشوندگی سهام از طریق تسهیل ساز و کار معاملاتی، پیگیری راهاندازی بازار دست دوم اوراق مشارکت و انواع صکوک، پیادهسازی فرآیندهای نظارت، ارتقای پیوندهای بینالمللی از طریق ارتباط معاملاتی با بورسهای خارجی و رشد اندازه و افزایش معاملات از طریق پذیرش شرکتهای جدید در زمره برنامهها و اهداف آتی شرکت بورس اوراق بهادار تهران است.
آقای دکتر! باوجود سازمان بورس، ضرورت وجود شرکت بورس را چگونه ارزیابی میکنید؟ به تعبیری واضحتر باوجود آنکه نظارت بر بازار سرمایه در اختیار سازمان بورس است و عملیات اجرایی بازار در اختیار شرکت بورس، باز هم به نظر میرسد که حرف اول و آخر را چه در حوزه نظارت و چه در حوزه اجرا سازمان بورس میزند، این طور نیست؟
سازمان بورس طبیعتا نظارت مستمر بر فعالیتهای بورس و سایر نهادهای مرتبط با بازار دارد. سازمان با توجه به مسوولیتهای بورس که در بالا به آنها اشاره شد، بر کلیه فعالیتهای اجرایی و نظارتی شرکت نظارت دارد.
البته چون بورس، به صورت شرکتی و خصوصی در مراحل ابتدایی خود به سر میبرد، ممکن است، برخی از امور که جنبه اجرایی از آنها استنباط میشود، در اختیار سازمان باشد یا شائبه تداخل در وظایف به وجود آید که تا حدودی عادی است.
یعنی اینکه سازمان بورس به عنوان نهاد نظارتی بازار سرمایه بخشی از کارهای اجرایی را هم انجام میدهد، امری عادی است؟
این حالت برای بسیاری از بورسهای اوراق بهادار دنیا که در ابتدای دوران شرکتی شدن بودند، وجود داشته است و به مرور با رشد دانش بورسها و شفاف شدن مقررات به ویژه در زمینه وظایف نظارتی بورسها برطرف خواهد شد. البته بورس اوراق بهادار تهران تلاش میکند که به تمام و کمال، وظایف اساسنامهای و مقرراتی خود را که بیشتر برخاسته از مصوبات سازمان بورس است، انجام دهد و در صورت تفویض وظایف بیشتر، مسوولیتها را به طور حتم انجام خواهد داد.
با توجه به اینکه بالاترین مقام نظارتی بازار سرمایه شورای عالی بورس است، آیا شرکت بورس به عنوان نهاد اجرایی بازار با این شورا در ارتباط و تعامل است؟
شورای عالی بورس در ایران بالاترین مرجع قانونگذاری و نظارتی در بازار سرمایه ایران است. باید به این نکته اشاره کنم که چنین نهادی در بسیاری از کشورها وجود ندارد و بالاترین نهاد همان سازمان بورس است.
البته شرکت بورس به طور مستقیم با شورای عالی بورس در تعامل نیست. از نظر قانونی بورس تهران با واسطه سازمان بورس با شورا در ارتباط است و از این طریق نظرات و پیشنهادات خود را به آن ارائه میکند.
این شورا چه نقشی در بازار سرمایه دارد؟
مهمترین وظایف شورا با توجه به قانون به طور خلاصه عبارتند از: تعیین سیاستها و خط مشیهای کلی بازار اوراق بهادار، نظارت عالیه بر اجرای قانون بازار اوراق بهادار، پیشنهاد آییننامههای لازم برای اجرای قانون به هیات دولت، تصویب ابزارهای مالی جدید، صدور، تعلیق و لغو مجوز بورس و سایر نهادهای مالی و نظارت بر فعالیت اجرایی و قانونگذاری سازمان.
با این وصف شورای بورس نقش مهمی در بازار سرمایه دارد، آیا شما قصد ندارید که ارتباط مستقیمی با این نهاد مهم نظارتی برقرار کنید؟
ببینید در حال حاضر ما ارتباط مستقیمی با این شورا نداریم، اما در تعامل لازم هستیم و پیشنهادهای شرکت بورس از طریق سازمان بورس در شورا طرح میشود، به نظر من در حال حاضر همین قدر کفایت میکند و مشکلی از این بابت وجود ندارد.
نظر شما درباره راهاندازی معاملات آنلاین در ایران چیست و چه دستاوردی در پی داشته است؟
در بورسهای پیشرفته تقریبا تمامی معاملات خرد به صورت آنلاین انجام میشود و شرکتهای زیادی وجود دارند که این نوع خدمات را به سرمایهگذاران ارائه میکنند. در این نوع معاملات امکان دخالت دستی و مستقیم کارگزاران در معاملات وجود ندارد. آنها بیشتر به امور تحلیل بازار و خدمات سرمایهگذاری میپردازند. بورس نیز بر کار این شرکتها و کارگزاران نظارت میکند.
در چند سال اخیر تقریبا تمامی تالارهای فیزیکی معاملات در دنیا برچیده شده و جای خود را به معاملات آنلاین و تالارهای مجازی داده است. سرمایهگذاران و معاملهگران هم به جای جمع شدن در یک مکان فیزیکی، وارد تالارهای مجازی شده و به بحث و گفتوگو در مورد موضوعات مورد علاقه میپردازند. اکنون در بازار سرمایه ایران، هم دسترسی آنلاین به بازار سرمایه وجود دارد و هم امکان دسترسی از طریق تالار حافظ، تالارهای مناطق که وابسته به بورس هستند و هم تالارهایی که توسط کارگزاریها راهاندازی شده برقرار است.
بر این اساس آیا میتوان گفت که تالارهای فیزیکی در آیندهای نزدیک برچیده میشوند؟
تالارها نقش فرهنگسازی و آموزش را مخصوصا در مناطق بر عهده دارند. با این نگاه پیش بینی میشود در آینده کماکان تالارها به همین شکل حفظ شوند و شرکت بورس علیرغم راهاندازی آمدن امکان معاملات آنلاین برنامهای برای حذف تالارهای فیزیکی ندارد.
برگردیم به ماهیت شرکت بورس، آقای دکتر با توجه به اینکه بورس اوراق بهادار تهران، شرکتی خصوصی است آیا به واقع خصوصی اداره میشود یا سازمان بورس به عنوان سازمان دولتی در آن اعمال نفوذ دارد؟
شرکت بورس از نظر شکلی مطابق با قانون تجارت تشکیل شده و سهامی عام است، اما از نظر نوع فعالیت و نظارت بر آن با سایر شرکتهای سهامی بسیار متفاوت است. این تفاوت در نگاه اول با محدودیت مالکیت در این شرکت و نحوه خرید و فروش سهام به وضوح قابل مشاهده میباشد. به عنوان مثال، هیچ سهامداری به طور مستقیم یا غیرمستقیم نمیتواند بیش از ۵/۲ درصد از سهام بورس را در اختیار داشته باشد.
در نتیجه، شرکت بورس از نظر نوع و نحوه مدیریت خصوصی میباشد و رویههای اجرایی و نوع نگاه در این شرکت کاملا خصوصی است، اما با توجه به منحصر به فرد بودن وظایف آن، از این نظر، تحت نظارت خاص نهادهای نظارتی دولتی مثل سازمان و شورای عالی بورس است. این وضعیت برای تمامی بورسهای شرکتی شده دنیا وجود دارد و برخورد مقامات دولتی با بورس به رغم خصوصی بودن با برخورد آنها با سایر شرکتهای خصوصی، متفاوت است.
یعنی شرکت بورس در تصمیمگیریهای خود به عنوان شرکتی کاملا خصوصی، آزاد نیست؟
ببینید با توجه به اینکه بورس، به نهادهای مختلف پاسخگو است و این شرکت نقشهای منحصر به فرد و بعضا حاکمیتی در اقتصاد ملی ایفا میکند و تصمیمات و اقدامات این شرکت بر بخشهای مختلف تاثیر دارد و بسیار حساس است، از این رو، ملاحظات زیادی در تصمیمات و اقدامات مدنظر مدیریت این شرکت قرار میگیرد.
این به معنای آزاد نبودن شرکت بورس نیست، بلکه حساسیتهای تصمیمگیریهای آن را در اقتصاد ملی نشان میدهد و منافاتی هم با ماموریت اصلی بورس ندارد.
آیا به نظر شما تفکیک نهاد نظارتی و اجرایی بازار سرمایه و مداخله نهاد ناظر در امور اجرایی بوروکراسی فعالیت در بازار سرمایه را افزایش نداده است؟
قبل از اجرای قانون جدید، نهاد نظارتی و اجرایی بازار اوراق بهادار، واحد بودند. در نتیجه، به دلیل قدیمی بودن ساختار بازار اوراق بهادار، در بسیاری از حوزهها، مقررات اندکی وجود داشته یا حتی مقرراتی وجود نداشته است. مثلا ما تا چند سال پیش صندوق سرمایهگذاری مشترک، شرکتهای تامین سرمایه یا مشاور سرمایهگذاری نداشتهایم، حال که چنین نهادهایی تشکیل شدهاند، قوانین و مقررات لازم برای فعالیت و نظارت بر فعالیت آنها باید تنظیم و اجرا شود یا در گذشته در زمینه نظارت بر کارگزاران و معاملات، مقررات اندکی وجود داشته که در چند سال اخیر در این حوزه کارهای بسیار خوبی انجام شده است. نتیجه این کارها، نظم و انضباط بیشتر و قانونمداری نهادهای مالی فعال در بازار است که نباید آن را با افزایش سختگیری یا بوروکراسی اشتباه گرفت.
آقای دکتر! چندی پیش گزارشی در دنیای اقتصاد درخصوص «زمانی برای بازنگری در حجم مبنا» منتشر شد و در آن طراحان این محدودیت معاملاتی در سال ۸۲، دیگر اعمال حجم مبنا را در شرایط کنونی مناسب ارزیابی نکرده و خواستار حذف آن شدند، نظر شما در این خصوص چیست؟
در این باره چندین بار در حجم مبنای شرکتها تجدید نظر شده است و حجم مبنای شرکتهای بزرگ کاهش یافته است. حجم مبنا برای شرکتهای با سرمایه بیش از ۱۰ میلیارد سهم، ۳ در ده هزار، ۳ تا ۱۰ میلیارد سهم، ۴ در ده هزار، زیر ۱ میلیارد سهم، ۸ در ده هزار شده است. بنابراین، اصلاح قواعد معاملاتی جزو برنامههای دائمی بورس است و هر جا احساس شود که اصلاح این قواعد میتواند به نقدشوندگی بازار کمک کند، این کار حتما صورت خواهد گرفت.
ضمن اینکه پیشنهاد بورس به سازمان در سال ۸۸ دربرگیرنده اصلاحاتی در قواعد مختلف معاملاتی بود که مقرر شد، به صورت تدریجی با در نظر گرفتن وضعیت بازار پیشنهاد شود که در راستای آن در دو مرحله دامنه نوسان افزایش یافت، حجم مبنا کاهش یافت و همچنین، از سال گذشته، از روش حراج برای بازگشایی نماد استفاده شد. در حال حاضر هم پیشنهاد اصلاحی جدیدی برای بهبود کشف قیمت و نقدشوندگی در دستور کار همکاران ما در بورس است که به زودی اعلام میشود.
بهتر است که درخصوص فرآیند پذیرش شرکتها بحث و بررسی کنیم. به نظر میرسد که شرکت بورس در مقایسه با فرابورس، فرآیند کندی برای پذیرش شرکتها در پیش گرفته است. نظر شما در این باره چیست؟
در بورس هیچ کندی در این خصوص وجود ندارد و شرکت بورس بر اساس دستورالعمل اقدام به پذیرش شرکتها میکند و هر جا هم احساس شود که عدم رعایت مقررات به شفافیت و اعتماد بازار آسیب نمیزند، شرکت بورس در جهت تسریع در پذیرش شرکتهای متقاضی اقدامات لازم را حتما انجام میدهد. البته خیلی از شرکتهایی که مراجعه میکنند، شرایط پذیرش در بورس را ندارند.
مثلا شرکتهایی که زیان انباشته دارند یا شرکتهایی که سه دوره متوالی سابقه سودآوری نداشته باشند، با این وجود نمیتوانند در بورس پذیرفته شوند. حتی در این زمینه جایی که احساس کردیم آینده شرکتی خوب است، اگر در گذشته هم زیان ده بوده از هیات پذیرش درخواست کردهایم که اجازه پذیرش شرکت را به بورس بدهد. قطعا یکی از راههای رشد بورس، پذیرش شرکتهای جدید است که به طور جدی از طرف همکاران ما دنبال میشود و رعایت مقررات به جهت شفافیت، نظم و انضباط بازار است.
پس چرا فرآیند خصوصیسازی و پذیرفته شدن بنگاههای دولتی در بورس طولانی شده است؟
به طور قطع میدانید که خصوصیسازی و واگذاری شرکتها کار بسیار زمانبری است و با پیش رفتن خصوصیسازی در طول زمان هم سختتر میشود. شرکتهایی که شرایط بهتری برای پذیرش در بورس و واگذاری دارند، بدیهی است که زودتر پذیرششده و واگذار میشوند. ولی شرکتهایی که باقی ماندهاند، اغلب قابلیت پذیرش در بورس را ندارند و واگذاری آنها از طریق مزایده یا فرابورس انجام میشود.
آقای دکتر همان طور که میدانید ساعت معاملات روزانه بورس، فقط ۱۸۰ دقیقه است، آیا با توجه به بزرگ شدن بازار سرمایه زمان افزایش ساعت معاملات بورس فرا نرسیده است؟
افزایش ساعت معاملات از لحاظ فنی امکان پذیر است. لیکن نیاز به هماهنگی با سایر شرکتها مانند شرکت سپردهگذاری دارد که در حال بررسی شرایط هستند. ضمنا افزایش ساعت معاملات و جلسه معاملاتی منجر به افزایش نقدشوندگی بازار میشود. در حال حاضر هم بورس امکان برگزاری جلسه معاملاتی بعد از ظهر را هم در دست بررسی دارد.
آیا افزایش ساعات یا جلسات معاملاتی با نرمافزارهای کنونی امکانپذیر است؟
به نکته خوبی اشاره کردید. یکی از موانع افزایش ساعت معاملات یا افزایش طول جلسه معاملاتی، یکپارچه نبودن سیستم معاملات و پس از معاملات است. اقدامات پس از معاملات به عهده شرکت سپرده گذاری مرکزی است که به صورت مشترک با شرکت فناوری، یک پروژه برای یکپارچهسازی این دو سیستم تعریف کردهاند. به طور قطع یکپارچه شدن این دو سیستم علاوه بر فراهم آوردن بستر افزایش ساعت فعالیت موجب سرعت، دقت و انعطاف معاملات بورس خواهد شد.
در حال حاضر عرضه اولیه سهام در بورس با روش حراج صورت میگیرد، در حالی که یکی از روشهای موفق عرضه سهام در دنیا روش ثبت دفتری یا همان Book Building است، آیا برنامهای برای تغییر روش عرضههای اولیه در بازار سرمایه دارید؟
برای استفاده از روش ثبت دفتری، مطالعات زیادی هم در سازمان، هم در بورس انجام شده و حتی بعضی از موسسات تامین سرمایه هم روی این موضوع، مطالعاتی انجام دادهاند. نتایج این بررسیها هم شبیه نیست. بعضی از نظرات، شرایط را مناسب برای کشف قیمت از طریق روش ثبت دفتری نمیدانند. به عنوان مثال، مطالعه یکی از شرکتهای تامین سرمایه نشان داده که در بعضی از موارد، روش حراج موجب کشف قیمت بهتری نسبت به ثبت دفتری میشود.
از این رو، بورس اکنون به دنبال گزینههای کاملتری برای پیشنهاد به سازمان بورس است.
برخی معتقدند اجازه دادن به معاملهگران آنلاین برای ورود به عرضههای اولیه باعث رفتار هیجانی و انحراف در کشف قیمت میشود. نظر شما در این باره چیست؟
در خصوص اجازه ورود معاملهگران آنلاین به عرضههای اولیه این نکته قابل اشاره است که عدالت دسترسی به بازار و توسعه دسترسی از وظایف بازار سرمایه است و با این بهانه که معاملهگر آنلاین باعث هیجان در بازار است، نمیتوان دسترسی او را قطع کرد.
البته میتوان با یکسری قواعد و مقررات، باعث رفتار
منطقیتر این گروه معاملهگران شد. ضمن این که سرمایهگذار آنلاین هم دنبال حداکثرسازی منافع است و طبیعتا سعی میکند که در معاملات به صورت منطقی رفتار کند.
دکتر قالیباف! برنامه ساخت ساختمان شرکت بورس در سعادتآباد تهران به کجا رسید؟
برنامه ساخت ساختمان جدید ۳۶ ماهه است که طبق برنامه پیش میرود و اکنون در حال انتخاب ارکان مختلف اجرای پروژه هستیم و همچنین در حال نهایی کردن مجوز ساخت میباشیم.
برخی میگویند قیمتهای آپارتمانهای اداری منطقه بعد از خرید شرکت بورس به بهانه امکان تقاضا از سوی کارگزاران افزایش یافته است...
از قیمتهای منطقه بعد از خرید بورس اطلاعی ندارم.
به عنوان سوال آخر با توجه به اینکه مدیران صندوقهای سرمایهگذاری در گردش معاملات صندوقها ذینفع هستند، به نظر شما این تضاد منافع چگونه بر ارزش واحدهای سرمایهگذاری صندوقها تاثیر میگذارد؟
NAV صندوقهای سرمایهگذاری ناشی از نوسان قیمت سهام شرکتهاست و در صورتی که قیمت سهام در بازار کاهش یابد، NAV صندوقها و ارزش واحدهای سرمایهگذاری آنها کاهش مییابد. این صندوقها تحت نظارت دقیق سازمان هستند و کارگزاران نمیتوانند معاملاتی به نفع خود و به ضرر سرمایهگذاران در این صندوقها انجام دهند.
ارسال نظر