گفتو شنود
توسعه حسابرسی نیازمند توسعه فرهنگ حسابخواهی است
گروه بورس- مجید اسکندری: تاریخ حسابداری و حسابرسی را باید در تاریخ تمدنهای بشری جستوجو کرد، اما حسابداری به شکل نوین در کشور ما سابقهای حدود ۶ سال دارد که نخستین بار توسط اساتید فقید این رشته دکتر عزیز نبوی، عرفانی و سجادینژاد بنیانگذاری شد و بعدها توسعه یافت. اما از تشکیل «جامعه حسابداران رسمی ایران» به عنوان یکی از تشکلهای حرفهای حسابداری حدود ۱۰ سال گذشته است.
این تشکل جوان در نخستین دهه فعالیت، فراز و نشیبهای فراوانی را از سر گذرانده و اکنون با اتکا بر تجربه علمی و حرفهای بیش از ۱۹۰۰ عضو وارد دومین دهه فعالیت خود شده است.
دبیرکل جامعه حسابداران رسمی بر این عقیده است که اقتصاد دولتی، خودانتظامی این تشکل را تحت تاثیر قرار داده و تا حدودی آن را کاهش داده است.
نظامالدین ملکآرایی در گفتوگو با دنیای اقتصاد با اشاره به فعالیت دهه گذشته «جامعه» حسابداری را «یک حرفه معتبر اجتماعی» دانسته که همه اعضای آن در قبال جامعه به رعایت اخلاق حرفهای ملزم شدهاند.
وی همچنین با تاکید بر نقش رسانهها در توسعه فرهنگ حسابداری و حسابرسی میگوید: اگر رسانهها نبودند چه بسا بسیاری از تخلفات و تقلبها مخفی میماند و هیچ گاه برملا نمیشد.
دلایل ایجاد و ضرورت وجود جامعه حسابداران رسمی چیست؟
اصولا توسعه حرفههای حسابداری و حسابرسی در هر کشور تابع توسعه اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی آن کشور است. هر قدر دامنه فعالیتهای اقتصادی در یک کشور گستردهتر و عمیقتر شود، نهادهای ناظر، از جمله دولت، هم به منظور نظارت مالی بر بنگاههای اقتصادی و هم برای کسب اطمینان از قابلقبول بودن صورتهای مالی این بنگاهها، نیاز به استفاده از خدمات تخصصی و حرفهای حسابداران و حسابرسان دارند.
در همین چارچوب، توسعه حسابرسی در ایران و تشکلیافتن حسابرسان در قالب جامعه حسابداران رسمی نیز به موازات توسعه اقتصادی کشور رخ داده است. در پانزده سال نخست بعد از انقلاب، موضوع حسابرسی شرکتها و موسسات انتفاعی، ایجاد نظام حرفهای حسابداری، چگونگی تشکیل و قلمرو فعالیت حسابرسی غیردولتی، نامشخص مانده بود. نخستین بار در سال ۱۳۷۲ «قانون استفاده از خدمات تخصصی و حرفهای حسابداران ذیصلاح به عنوان حسابدار رسمی» به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید.
متعاقب آن، براساس تبصره یک قانون یادشده، در سال ۱۳۷۴ «آییننامه تعیین صلاحیت حسابداران رسمی و چگونگی انتخاب آنان» تهیه و به تصویب هیات وزیران رسید و در ادامه در اوایل سال ۱۳۷۵ نخستین گروه حسابداران رسمی به عنوان هیات موسس «جامعه حسابداران رسمی ایران» را وزیر امور اقتصادی و دارایی معرفی کرد تا طی ۶ ماه اساسنامه جامعه را تهیه و برای تصویب به هیات وزیران ارائه کنند. این اساسنامه در مهلت مقرر تهیه و در شهریور ۱۳۷۸ به تصویب هیات وزیران رسید. بدین ترتیب در عمل از ۱۳۸۰ و با تشکیل مجمع عمومی موسس جامعه حسابداران رسمی ایران شاهد آغاز فعالیت جامعه بودهایم.
جامعه حسابداران رسمی چه تاثیری بر سازمانها و شرکتها گذاشته است؟
نخست ببینیم حسابداران رسمی چه وظایفی دارند. خدمات تخصصی و حرفهای که حسابداران رسمی ارائه میکنند شامل مواردی مانند خدمات حسابرسی، بازرسی قانونی، مشاوره مدیریت مالی، طراحی و پیادهسازی سیستم مالی، خدمات مالی و حسابداری و مالیاتی، نظارت بر تصفیه، ارزشیابی سهام و خدماتی است که دادگاهها و مراجع قضایی در چارچوب موارد یادشده بالا به حسابداران رسمی ارجاع میدهند و آنان انجام آن را میپذیرند. بر این اساس، حسابداران رسمی مجموعهای از خدمات به سازمانها و شرکتها ارائه میکنند که از سویی به انضباط مالی موسسات و از سوی دیگر به شفافیت فعالیتهایشان و پاسخگویی آنها به گروههای مرتبط منجر میشود.
بنابراین از خدمات حسابداران رسمی هم بنگاههای اقتصادی و هم دولت و گروههای ذیحق و ذینفع، از طریق پاسخدهی بنگاه اقتصادی و افزایش شفافیت مالی فعالیتهایشان، بهره میبرند.
جامعه حسابداران رسمی در زمینه فرهنگسازی و ارتقای جایگاه حسابداران و حرفه حسابداری چه اقداماتی انجام داده است؟
اقدامات جامعه برای فرهنگسازی و ارتقای فرهنگ پاسخگویی و به تبع آن ارتقای جایگاه حسابداری و حسابرسی در کشور ابعاد متنوعی دارد. بخشی از این اقدام از طریق روشهایی مانند اطلاعرسانی، انتشار کتاب و نشریه و بولتن، برگزاری همایش و سمینار، راهاندازی سایت رسمی جامعه و نگارش مقالات و انجام مصاحبههای اعضای جامعه و اهل حرفه با رسانهها صورت میپذیرد. بخشی دیگر نیز فعالیتهای فرهنگسازی به منظور گسترش دامنه عمل حسابداران رسمی در طیف وسیعتری از کسب و کارهاست تا گروههای متنوعتری از جامعه با ضرورت فعالیتهای حسابداران رسمی آشنا شوند.
یکی از شاخصهای کلیدی برای شناخت حسابداری به عنوان حرفه معتبر اجتماعی، ارائه خدمات با کیفیت به استفادهکنندگان این خدمات، پایبندی اعضا به رعایت اخلاق حرفهای و پذیرش وظیفه و مسوولیت در قبال جامعه است و لازمه آن رعایت منافع عمومی در انجام کارهاست که موجب جلب اعتماد کسانی میشود که حسابداران حرفهای به آنها خدمت عرضه میکنند. گروه مورد اشاره به طور مشخص شامل سرمایهگذاران، اعتباردهندگان و دولت میباشد.
جامعه حسابداران رسمی تا چه اندازه مستقل است و آیا خودانتظامی این تشکل به طور کامل معنی دارد؟
حجم بالای بخش دولتی در اقتصاد ایران بر میزان استقلال تشکلهای حرفهای و خودانتظام هم تاثیر دارد. این واقعیتی انکارناپذیر است. با این حال، باید تلاش ما این باشد که میزان خودانتظامی تشکلها را در چارچوبهای اجتنابناپذیر موجود گسترش دهیم. متاسفانه اساسنامه اخیری که جایگزین اساسنامه قبلی جامعه شده است، بهرغم برخی پیشرفتها در پارهای حوزهها در مجموع در جهت کاهش استقلال و خودانتظامی این تشکل و نیز افزایش وابستگی آن به مراجع تاثیرگذار دولتی حرکت میکند. با این حال، در همین چارچوب نیز تلاش ما حفظ استقلال حرفهای حسابرسی بوده و همچنان خواهد بود.
نهادهای نظارتی مانند بانک مرکزی و سازمان بورس چه ارتباطی با جامعه حسابداران دارند؟ آیا این ارتباط در جهت رشد این تشکل بوده است؟
ارتباط نهادهای نظارتی با جامعه حسابداران ضروری و تنگاتنگ است. مادامی که این نهادها بر استفاده از خدمات حسابداران رسمی تاکید دارند، طبیعتا شاهد رشد و ارتقای جایگاه حرفهای حسابرسان در مجموع فعالیتهای اقتصادی کشور بودهایم. اما این نهادهای ناظر باید بپذیرند که با حضور جامعه حسابداران رسمی در عرصه کشور بهتر است به جای آن که به اموری مانند گزینش حسابرس و نظارت حرفهای بپردازند، که جزو وظایف مراجع قانونی ذیصلاح مانند مجامع شرکتها و جامعه حسابداران رسمی است تلاش کنند سیستمهای نظارتی و کنترلی عام حاکم بر فعالیت بنگاههای اقتصادی، بهویژه تاکید بر استقرار سیستم کنترل داخلی اثربخش و وجود کمیته حسابرسی در هیات راهبری بنگاههای اقتصادی را تقویت کنند. بنابراین، ارتباط نهادهای ناظر بر بازار پول و سرمایه با جامعه حسابداران ارتباطی هم در جهت بسط و هم در جهت قبض فعالیتهای حرفهای حسابرسان است. آنجا که بر ضرورت استفاده از خدمات حسابداران رسمی اذعان دارند به توسعه فعالیتهای حسابرسی در جامعه و بر اساس آن توسعه فرهنگ پاسخگویی یاری میکنند ولی وقتی از مقام نظارتی خود عدول میکنند و در امور اجرایی مانند انتخاب حسابداران خاص وارد میشوند در حقیقت فعالیتهای حسابرسی را در جامعه به نحوی محدود میسازند.
جایگاه آموزش در جامعه حسابداران رسمی چیست؟
آموزش در جامعه حسابداران رسمی اهمیت محوری دارد. به همین دلیل است که یک ساختمان مجزا و مستقل به مرکز تحقیقات و آموزش حسابداری و حسابرسی حرفهای اختصاص داده شده است که هدف اصلی آن بالا بردن دانش تخصصی حسابداران رسمی و انجام تحقیقات و انتشار نشریات تخصصی و حرفهای است. مرکز آموزش جامعه هر سال با اجرای برنامههای آموزشی و برگزاری آزمون برای ردههای شغلی حسابرس، حسابرس ارشد، سرپرست، سرپرست ارشد در زمینه استانداردهای حسابداری و حسابرسی و موضوعات مرتیط و پیرامونی، سعی دارد صلاحیت حرفهای اعضا را ارتقا دهد. علاوه بر این، برنامهها و سمینارهای آموزشی ویژه حسابداران رسمی نیز با هدف آموزش حرفهای مستمر در این مرکز برگزار میشود. این مرکز تاکنون کتابهای متعددی هم در این چارچوب منتشر کرده است. پرسشهای چهارگزینهای حسابرسی، آیین رفتار حرفهای، پرسش و پاسخهای مالیاتی، مجموعه قانون و مقررات جامعه حسابداران رسمی ایران، چکلیستهای قانون تجارت و قانون محاسبات عمومی، دستورالعمل حسابرسی صورتهای مالی، دستورالعمل تهیه و تنظیم پرونده و گزارش حسابرسی مالیاتی، دیباچهای بر حقوق مدنی و رهنمودحسابداری اموال، ماشینآلات و تجهیزات عناوین برخی از جمله این کتابها است.
برنامههای آتی جامعه حسابداران رسمی کدامند؟
محورهای اصلی برنامههای آتی جامعه حسابداران رسمی بر اساس سند راهبردی مصوب جامعه شامل این موارد است:
۱- توسعه فرهنگ حسابدهی، حسابخواهی و خدمات اعتبار بخشی
۲- ساماندهی و گسترش تشکل حسابداران رسمی
۳- گسترش بازار و تنوع خدمات حرفهای
۴- بهبود و تقویت مستمر کیفیت خدمات حرفهای
۵- ارتقای نظارت بر عملکرد اعضا و کنترل کیفیت خدمات حرفهای
۶- ارتقای اصول و ضوابط حسابداری و حسابرسی
۷- تقویت همکاری و تعامل با نهادها و مراجع ذیربط
۸- حمایت از حقوق حرفهای و منافع مادی و معنوی اعضای جامعه
۹- ارتباط مستمر با تشکلهای حرفهای داخلی و بینالمللی
۱۰- تقویت ساختارها و نظامهای داخلی جامعه
بحث درباره هرکدام از موارد بالا قاعدتا در مجال اندک فعلی امکانپذیر نیست؛ ولی علاقهمندان برای آگاهی از جزئیات برنامهها و راهکارهای اجرایی و عملیاتی آن میتوانند به سایت جامعه مراجعه بفرمایند.
در صحبتهایتان بارها به حسابدهی و حسابخواهی اشاره کردید لطفا در این باره بیشتر توضیح دهید.
مدیران برای نیل به هدفهای سازمان دو وظیفه اصلی به عهده دارند اول، مدیریت صحیح و منطقی سازمانی که آن را اداره میکنند و دوم، حسابدهی و پاسخگویی به اشخاصی که آنان را انتخاب کردهاند. مدیران، طبق قانون دارای اختیارات لازم برای اداره امور شرکت هستند؛ مشروط به آنکه تصمیمات و اقدامات آنان در حدود موضوع شرکت باشد. بنابراین، مدیران در مقابل شرکت و اشخاص ثالث نسبت به تخلف از مقررات قانونی یا اساسنامه شرکت یا مصوبات مجمع عمومی مسوول هستند و چنانچه بر اثر معامله ضرر و زیانی به شرکت وارد آمده باشد، جبران خسارت به عهده مدیرانی است که اجازه آن معامله را دادهاند. در این شرایط طبق قواعد عمومی وظیفه مربوط به مسوولیت مدنی، همگی متضامنا مسوول جبران خسارت وارد شده به شرکت هستند. منظور از ضرر و زیان عبارت است از ورود خسارت یا اتخاذ تصمیماتی که به تقلیل منفعت یا جلوگیری از افزایش منفعت شرکت میانجامد.
از این رو، قبول مسوولیت با حسابدهی و پاسخگویی ملازمه دارد و به این معناست که اگر کسی پول یا منابعی را به امانت یا نیابت دیگری در اختیار دارد باید در بهکارگیری آن، ضوابط از پیش تعیین شده را رعایت و چگونگی ایفای مباشرت دوران تصدی خود را به کسانی که وی را انتخاب کردهاند، گزارش کند. این شیوه برخورد موجب میشود که اولا اداره سازمانها مبتنی بر تمایلات شخصی نباشد، ثانیا پستهای سازمانی بدون ضابطه و صرفا بر مبنای تمایلات شخصی توزیع نشود و ثالثا کسی جرات پیدا نکند مسوولیتی بپذیرد که شایستگی لازم برای احراز آن را ندارد و بالاخره آنکه سازمانها بر مبنای آزمون و خطا اداره نشود.
و به عنوان سخن آخر؟
توسعه نظامهای شفاف پاسخگویی نیازمند توسعه حرفه حسابرسی در جامعه است. توسعه حرفه تنها از طریق قانونگذاری و ایجاد بسترهای مقرراتی فراهم نمیشود. وضع این قوانین و مقررات شرط لازم است اما شرط کافی نیست. توسعه حسابرسی بیش از هر چیز نیازمند توسعه فرهنگ حسابدهی و حسابخواهی است و این هم تنها از طریق یک حرکت گسترده و عمیق فرهنگی امکانپذیر میشود و طبعا در این جاست که باید بر نقش کلیدی رسانهها تاکید کرد. خوشبختانه رسانهها در این مدت در شناساندن حرفه و قابلیتهای آن به عموم جامعه، موفق عمل کردهاند و چه بسا اگر اطلاعرسانی و شفافسازی از سوی آنها صورت نمیگرفت، بسیاری از تخلفات، نامکشوف باقی میماند.
ارسال نظر