مهدی حاجی وند- ارتقای ورزش همانند سایر علوم، نیازمند تهیه مدل و استفاده از تجربیات سایر کشورها است و خصوصی‌سازی فوتبال نیز از این قاعده جدا نیست. استفاده از تجربیات و مدل‌های به‌کار گرفته شده توسط سایر کشورها در زمینه خصوصی‌سازی فوتبال و باشگاه‌های ورزشی قاعده‌ای است ارزشمند که باید براساس نیازهای اقتصادی و بومی کشور طراحی شود. حدود نیم قرن از تجربه کشورهای مختلف در این زمینه می‌گذرد و دو سبک انگلیسی و ایتالیایی به عنوان بهترین مدل‌های ارائه شده در زمینه خصوصی‌سازی فوتبال شناخته شده‌اند.

در مدل خصوصی سازی فوتبال به سبک ایتالیایی، کسب و کار را در قالب بنگاه‌های کوچک تعریف می‌کنند که به صورت خانوادگی هم ارائه می‌شود؛ به عنوان نمونه، تصاحب باشگاه یوونتوس توسط شرکت فیات(خانواده آنیلی) و باشگاه اینترمیلان توسط ماسیمو موراتی، غول نفتی ایتالیا. در این مدل، راه اندازی باشگاه نوعی کسب و کار اقتصادی به حساب می‌آید و خانواده‌ها و صاحبان سرمایه برای کسب منفعت اقتصادی در باشگاه‌های ورزشی سرمایه‌گذاری می‌کنند، اما در مدل انگلیسی خصوصی‌سازی فوتبال، این کار با واگذاری سهام شروع می‌شود. باشگاه‌ها به مردم تعلق دارند و دولت‌ها سهام تیم‌های ورزشی را با مقیاس خرد ولی در عرصه وسیع به مردم می‌دهند و در واقع این مردم هستند که به عنوان صاحبان اصلی باشگاه‌های ورزشی شناخته شده و تصمیم می‌گیرند که چه کسی مدیرعامل باشد، همه ناظر به کسب و کار و مدیریت باشگاه هستند و از این طریق از سهام خود مراقبت کرده و آن را سودآور می‌کنند. نکته‌ای که باید در این سبک از خصوصی‌سازی مراقب آن بود ورود افراد و سازمان‌های خاص و خرید درصد بالای سهام و کسب صندلی‌های مدیریت و تصمیم‌گیری در باشگاه‌ها است.