رفتارشناسی بازار سهام (۱۰)
«جمعبندی»
شروین شهریاری**
در سلسله نوشتار ۹ قسمتی که در دو هفته گذشته منتشر شد به تعدادی از ویژگیهای روانشناختی اصلی سرمایهگذاران که نقش تعیینکنندهای در رفتار و تصمیمگیری آنان دارد، اشاره شد.
علی ابراهیم نژاد*
شروین شهریاری**
در سلسله نوشتار ۹ قسمتی که در دو هفته گذشته منتشر شد به تعدادی از ویژگیهای روانشناختی اصلی سرمایهگذاران که نقش تعیینکنندهای در رفتار و تصمیمگیری آنان دارد، اشاره شد. خصوصیات مزبور عبارتند از: زیان گریزی، اعتماد به نفس کاذب، ظاهربینی، درک نادرست از رابطه ریسک و بازده، پشیمانی، عدم کنترل خویشتن، تنوع بخشی نادرست و حسابداری ذهنی. این ویژگیها بیان میکنند که افراد، تصمیمگیری در خصوص سرمایهگذاریهای خود را، بیشتر براساس تئوریهای علمی فاینانس انجام نمیدهند، بلکه عوامل احساسی و روانشناختی، نقش بهسزایی در این زمینه دارند. (Lopez ۱۹۸۷) مطرح میکند که سرمایهگذاران تحت تاثیر سه نیروی اساسی به شرح زیر تصمیمگیری میکنند:
۱- امنیت اصل پول (Principal security): بر مبنای این ویژگی، افراد در درجه اول در سرمایهگذاریها اهمیت زیادی به حفظ اصل پول میدهند. (شاید یکی از دلایل محبوبیت سرمایهگذاری در املاک و مستغلات به خصوص در ایران به همین مساله مربوط باشد.)
۲- پتانسیل درآمدی (income generating potential): برای سرمایهگذاران مهم است که بتوانند از محل سرمایهگذاری خود درآمدی مستمر کسب کنند.
۳- دستیابی به آرزوها (Aspiration): افراد دوست دارند بتوانند از طریق سرمایهگذاری به رویاهای خود نظیر خرید خانه، یک سفر پر هزینه، خرید ماشین گران قیمت و ... تحقق بخشند.
براساس این سه ویژگی، اشخاص سبد سرمایهگذاریشان را به سه دسته تقسیم میکنند:
۱- اوراق بدون ریسک و پس انداز بانکی: این گروه از سرمایهگذاریها به نیاز اول یعنی حفظ اصل پول پاسخ میدهند.
۲- سهام شرکتهای کم ریسک و دارای سود نقدی (dividend) بالا: این بخش از سرمایهگذاریها نیاز به کسب درآمد مستمر (Yield) را تامین میکنند. در حقیقت برای سرمایهگذاران بسیار مهم است که مخارج زندگی خود را از محل سود سهام، سود سپرده بانکی و اوراق مشارکت (و نه از محل فروش اصل داراییها) تحصیل کنند.
۳- سهام شرکتهای پرریسک و پربازده: این گونه سرمایهگذاریها بیشتر با ایجاد امید در سرمایهگذاران، امکان دستیابی به آرزوهای بزرگ را فراهم میکند. در حقیقت، این آرزوها با کسب درآمدهای عادی قابل دستیابی نیستند. در نتیجه، افراد سعی میکنند با افزایش ریسک سرمایهگذاریها، امکان تحقق درآمدهای فوقالعاده را فراهم آورند. از سوی دیگر، تحقیقات روانشناسی (Pope ۱۹۸۳) اثبات کرده است که اینگونه سرمایهگذاریها بهرغم ریسک بالا، از ارزش روانشناختی قابلتوجهی برخوردارند، زیرا افراد را در طول زندگی همواره امیدوار و دلخوش به آینده نگاه میدارند که برای انسانها یک نیاز ضروری است.
بر اساس سه اصل مزبور، رفتار شناسی مالی به سرمایهگذاران توصیه میکند که به جای نظریه کلاسیک ریسک و بازده (که شالوده اصلی فاینانس را تشکیل میدهد) به سمت تئوریهای جایگزین حرکت کنند که مهمترین آنها تئوری سبد رفتاری یا Behavioral portfolio theory است که توسط Shefrin & Statman (۱۹۹۹) ارائه شده است. در این تئوری، به جای بیشینه کردن بازده مورد انتظار و کمینه کردن همزمان ریسک
(مطابق نظریه مارکوویتز در علم فاینانس) سرمایهگذاران سبد خود را به گونهای انتخاب میکنند که ثروت مورد انتظار (Expected wealth) را به حداکثر برسانند و احتمال کاهش ثروت از یک میزان مشخص را به حداقل کاهش دهند. بهاینترتیب فاینانس رفتاری به سرمایهگذاران پیشنهاد میدهد تا بر اساس شرایط خود، منابع سرمایهای را به نسبت مشخص بین سه گروه مورد اشاره (داراییهای
بدونریسک، کم ریسک و پرریسک) تقسیم کنند. بدیهی است میزان اختصاص منابع به هریک از سرمایهگذاریهای مزبور به ویژگی خاص هر سرمایهگذار و میزان اهمیت هر یک از عوامل سه گانه (امنیت اصل پول، پتانسیل درآمدی و دستیابی به آرزوها) برای وی بستگی خواهد داشت.
اصلاحیه: تعریف پدیده Gambler fallacy که در قسمت هفتم مطلب رفتار شناسی بازار سهام در تاریخ ۸/۵/۱۳۹۰ به چاپ رسیده بود بدین وسیله اصلاح میشود: «پیش بینی سرمایهگذاران از آینده قیمت هر سهم وابستگی زیادی به روند اخیر قیمتها دارد به گونهای که پس از یک دوره رشد، افراد پتانسیل کمتری برای تدام روند افزایشی متصور هستند و پس از یک دوره نزول، امکان کاهش قیمت را بیشتر میدانند.»
*Ali.ebrahimnejad@turquoisepartners.com
**Shervin.shahriari@turquoisepartners.com
ارسال نظر