اشاره
بیچاره حقوقبگیران
قانون مالیاتهای مستقیم از سال ۱۳۴۵ تاکنون همیشه یک قربانی ارزان قیمت حاضر و آماده دارد و آن هم حقوقبگیران هستند.
قانون مالیاتهای مستقیم از سال ۱۳۴۵ تاکنون همیشه یک قربانی ارزان قیمت حاضر و آماده دارد و آن هم حقوقبگیران هستند.
براساس قانون مالیاتهای مستقیم یک حقوق بگیر یک میلیون تومانی در سال 1390 سالانه حدود نهصدوشصت هزار تومان مالیات پرداخت میکند (معادل برخی سوپرمارکتهای معروف تهران) اما هنرمندان محترم، وزرشکاران گرامی و پزشکان جراح به دلیل آنکه احتمالا برخی مسوولان دولتی مریض این آقایان هستند یا برخی دولتمردان رییس فدراسیونهای ورزشی هستند عملا از پرداخت مالیات معاف یا مالیات ناچیزی پرداخت میکنند. البته جراحان و پزشکان مشهور به هرحال چون دارای مطب و محل خاص هستند، لاجرم بخش ناچیزی از مالیات متعلقه را پرداخت میکنند اما ورزشکاران و هنرمندان مورد عنایت خاص هستند!! بر اساس گزارش «میآیند تا زیبا شوند» منتشر شده در روزنامه «تعطیلات نو» مورخ 11/04/1390 آمار کلی درباره تعداد کسانی که از خدمات زیبایی و پلاستیک ایران بهرهمند میشوند، وجود ندارد اما یکی از پزشکان کشور در همین گزارش میگوید: در یک جامعه آماری کوچک مانند کلینیکهای تخصصی گفته میشود که در سال 1389 حدود بیست درصد بیماران ما از خارج آمده بودند که دوتا سه درصد آنها اتباع غیرایرانی بودند.
این پزشک میگوید، بیشتر عملهای زیبایی و پلاستیک را پروتز سینه، بینی، جراحیهای فک و صورت و عملهای ترمیمی شامل میشوند که بخش آخر، یعنی عملهای ترمیمی به دلیل ارزان بودن قیمتها که ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان است، از مشتریان بیشتری برخوردار است.
براساس مندرجات روزنامه فوقالذکر بهطور میانگین، یک گردشگر بیمار اگر بستری نشود، سه تا چهار هزار دلار در ایران خرج میکند اما اگر با مشکلاتی مانند بیماری قلبی یا جراحیهای مغز و اعصاب مواجه باشد، این هزینهها گاهی تا سی هزار دلار یا بیشتر افزایش پیدا میکنند که در حال حاضر جراحی زیبایی با کف قیمتی چهار تا پنج هزار دلار به شدت مورد توجه اتباع خارجی قرار گرفته اما نشانی از مالیات در فرآیند چنین درآمدهایی نه تنها وجود ندارد، بلکه سازمان امور مالیاتی اساسا حاضر به قبول هزینه برخورد با صاحبان اینگونه درآمدها یا هنرمندان عالیرتبه یا ورزشکاران و مربیان میلیاردی نیست. نگاهی به روزنامه جام جم مورخ 28/3/1390 که درآمد قراردادهای مربیان لیگ برتر را افشا نموده حکایت از بخت برگشتگی حقوقبگیرانی دارد که اساس کار و تولید جامعه بر دوش آنان استوار اما تیغ مالیات فقط بر گردن آنان کارساز است !
مجموع دریافتی ۲۴ مربی لیگ برتر حدودا هشت میلیارد تومان برای یک فصل فوتبال یا حدود ۱۴ ماه میباشد. بد نیست سازمان امور مالیاتی که دغدغه مالیاتی را سرلوحه کار خود قرار داده اعلام نماید این حضرات چقدر مالیات تاکنون دادهاند! یقین قطعی وجود دارد که مالیات این حضرات و یا ۲۴ جراح معروف که حداقل درآمد جراحی یک نوبت نود دقیقهای آنان سه میلیون تومان میباشد و یا ۲۴ هنرپیشه معروف کشور از مالیات یک موسسه حسابرسی که چهل پنجاه نفر را بهکار گماشته کمتر است! منکران این قضیه کل مالیات این حضرات و شهروندان ممتاز را اعلام نمایند تا نگارندگان هم مالیات موسسات حسابرسی را!نمایه ذیل که با وب گردی در وب گاههای مختلف نظیر" بانکی دات آی آر -"Banki.ir استخراج شده، دستمزد هنرپیشههای معروف کشور را نمایش میدهد. ( لازم به یادآوری است که این ارقام ممکن است واقعی نبوده و بعضا توسط خود هنرپیشهها بعنوان کارکرد تبلیغاتی مطرح شده باشد اما در غیاب هر گونه شواهد دیگر صرفا جهت ارائه و مقایسه مشت نمونه خروار ذکر شدهاند.)! باز هم بیچاره حقوق بگیران و جامعه کار و تولید که نگران معیشت روزمره خود هستند!
در حالی که دستمزد بهترین نویسنده و شاعران این مملکت حداکثر رقمی بین ده الی پانزده درصد قیمت پشت جلد یک کتاب میباشد یا به طریق اولی مثلا یک کتاب پرتیراژ 3.000 نسخهای که در عرض پنج سال پنج بار چاپ شده باشد و بهای پشت جلد آن 60.000 ریال باشد بابت پنج سال 135 میلیون ریال بوده که سازمان امور مالیاتی نیز همیشه دنبال مالیات آن است!!
آمار مستخرجه از وبگاههای هنری کشور مثل بانکی دات آی آر (Banki.ir) نشان میدهد که متوسط دستمزد ستارههای هنری کشور رقمی بین ۵۰ الی ۱۰۰ میلیون تومان برای هر فیلم و ستارههای فیلمهای کمدی بین ۵۰ تا ۷۰ میلیون و ستارههای جوان بین ۳۰ الی ۴۰ میلیون و بازیگران نقش مکمل بین ۱۰ تا ۲۰ میلیون تومان میباشد. البته فراموش نشود که تهیه یک فیلم ممکن است بیش از یکسال و گاه تا دو الی سه سال به طول انجامد و یا بازیکن فوتبالی که آسیب می بیند ممکن است برای همیشه از ادامه بازی محروم شود و یا جراحان مشهور بعد از ورود به کهنسالی و یا شروع لرزش دست دیگر قادر به عمل جراحی نیستند و دهها نکته ظریف دیگر و یا اینکه برخی تهیهکنندگان و کارگردانهای نورچشمی که علاوه بر مبالغ سنگین درآمد فیلمسازی از کمکهای مالی بیدریغ دولتی و غیر دولتی هم استفاده کرده و مالیات هم نمی دهند !!
با این توصیف آیا باز هم سازمان امور مالیاتی علاقمند است ماده (129) مالیات بر مجموع درآمد را ابقا کند تا اگر حقوق بگیر بخت برگشتهای جهت تامین حداقل معیشت کار یا شغل دومی داشت باز هم مالیات بدهد اما مالیاتگریزان که هیچگاه مشمول ماده (129) نبودهاند باز هم مشمول نشوند. البته به مصداق مثال معروف «گر حکم شود که ...» حساب آهن فروشان و حجرهداران نیز در همین مقوله قرار دارد. اما با کمال تاسف این 273 ماده قانون مالیاتهای مستقیم، مستقیما حقوقبگیران و شرکتهای تولیدی را هدف قرار داده اما روئینتنان مالیاتی هیچ وقت در تیررس نیستند تا چه رسد هدف.
آیا میدانید یک موسسه حسابرسی با درآمد سالانه یک میلیارد تومان و اشتغال حدود چهل الی پنجاه نفر معادل ۵۰ میلیون تومان مالیات عملکرد سالانه و ۶۶ میلیون تومان مالیات تکلیفی (۱۲ × ۵۵) و نود میلیون تومان حق بیمه
(12 × 75) پرداخت میکند. یعنی به طریقی اولی یک بنگاه دو مثقالی (در حجم تجارت بازار) سالانه مجموعا دویست میلیون تومان مالیات و عوارض (حق بیمه یک نوع عوارض است) پرداخت میکند.
اما دلالان و واسطهها و وامدهندگان نزولخوار نه تنها مالیات پرداخت نمیکنند اما از اخذ مالیات از حقوقبگیران دفاع میکنند!! باز هم بگویید مالیات بر مجموع درآمد را حتما اخذ کنید و بعد هم آمار نشان خواهد داد که باز هم حقوقبگیران و چندکارههای معیشتی یا بهقولی بچه ماهیهای کوچک در این تور مالیاتی میافتند اما کوسه ماهیها تور مالیاتی را پاره کرده و قهقهه مالیاتی سر خواهند داد.
جهت یادآوری به مسوولان مالیاتی که هیچ دیواری کوتاهتر از حقوقبگیران پیدا نمیکنند و برای تنویر افکار عمومی یادآور میشود همه باشگاههای بزرگ جهان همه ساله صورتهای مالی خودرا منتشر و توسط موسسات بزرگ و معتبر، حسابرسی میشوند تا علاوه بر شفافیت مالی در حساب و کتاب این باشگاهها و جلوگیری از پولشویی (که نمونه بارز آن اخیرا در کره جنوبی اتفاق افتاد ونمونه دیگر آن خرید باشگاه فوتبال چلسی انگلستان توسط آقای رومن آبراموویچ، سرمایه دار مشکوک الهویه روسی)، باعث وصول مالیات حقه آنان نیز میشود. جهت شناسائی درآمد باشگاهها و ورزشکاران معروف آمریکا به آدرس http://content.usatoday.com/sportsdata/soccer/mls/salaries/team و جهت دریافت گزارش باشگاههای فوتبال انگلستان به نشانی Deloitte Annual Review of Football Finance 2011 Sports Business Group مراجعه کنید.
*حسابداران رسمی
ارسال نظر