بررسی روند ابطال واحدهای سرمایهگذاری نشان میدهد
مخابره سیگنالهای خروج سهامداران خرد از بورس
این ابطالیها در شرایطی رخ داده که برخی از صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت در این مدت شاهد صدور واحد بودهاند. وضعیتی که بهمعنای ابطال تعداد زیادی از واحدهای صندوقهای سرمایهگذاری درسهام است.صندوقهای سرمایهگذاری مشترک یا همان Mutual fund ها که در سال ۸۷ برای کاهش ریسک سرمایهگذاری غیرحرفهایها در بازار سرمایه ایران راهاندازی شدند، همچنان که در بازار پررونق سالهای ۸۸ و ۸۹ همزمان با بازدهی به ترتیب ۵۷ و ۸۶ درصدی بازار سهام، بازدهی قابل توجهی به سرمایهگذاران داده بودند، در بازار منفی این روزها از بازدهی منفی بازار نیز پیشی گرفته و با ابطال پی در پی واحدهای سرمایهگذاری و رفتار هیجانی سرمایهگذاران غیرحرفهای در ابطال واحدهای سرمایهگذاری یا همان unitها روبهرو هستند؛ یعنی صندوقها در بازار کنونی نهتنها ریسک بازار را کاهش ندادهاند، بلکه به دلیل رفتار دو گروه، موجب افزایش ریسک و تلاطم بازار نیز شدهاند؛ چراکه در روزهای پررونق بازار افراد ناآشنا به بورس که با شنیدن خبر بازدهیهای خیرهکننده بورس به بازار آمده بودند انتظاری برای مدیران این صندوقها ایجاد کردند که با در پیش گرفتن رفتار هیجانی به
خرید و فروش سهام در بازار بپردازند و هماکنون که بازار سیر نزولی در پیش گرفته، همین گروه از غیرحرفهایها با عجله نسبت به ابطال واحدهای سرمایهگذاری اقدام میکنند و گروهی از مدیران صندوقها هم که ناچار به نقد کردن بخشی از سرمایهگذاری انجام شده هستند، در ابطال واحدهای سرمایهگذاری مشارکت دارند تا بدین ترتیب جو منفی حاکم بر بازار تشدید شود.در پس همه این رفتارها، ابطال ۹ هزار و ۲۰۰ واحد سرمایهگذاری فقط در ۳ روز یعنی از هفتم تا نهم خردادماه رقم خورده است.نگاهی به وضعیت رفتاری صندوقها و شاخص بورس نشان میدهد که همزمان با افت شاخص تعداد واحدهای ابطالی افزایش یافته است، بدان معنی که رفتار سرمایهگذاران صندوقها به شدت از وضعیت شاخص تبعیت میکند؛ به طوری که شاخص بورس روز ۷ خردادماه ۲۴۸ واحد افت را تجربه کرده و صندوقها هم با دوره جدیدی از ابطالیها مواجه شدهاند و پس از افت ۴۴۲ واحدی شاخص در روز هشتم، ابطال واحدهای سرمایهگذاری در روز پس از آن فزونی یافته است که در نهایت در روز نهم خرداد با ثبت ۲۶۴ واحد رشد، تا حدی از شمار ابطالیها در روز دهم خرداد کاسته شده است. همچنین اگرچه ارزش ۴۰۰ میلیارد تومانی(آمار
دقیقی از ارزش صندوقها درحال حاضر در دست نیست) این صندوقها در مقیاس با ارزش ۱۱۶ هزار میلیارد تومانی بازار عدد بزرگی نیست، ولی چون نقدینگی این صندوقها در بازار به صورت فعال عمل میکند، از این رو به سرعت در جهتدهی به بازار اثرگذار بوده و سهم قابل توجهی از معاملات روزانه بازار دارند.اما چرا صندوقهای سرمایهگذاری که روزگاری قرار بود موجب افزایش ورود نقدینگی به بازار شدند با چنین رخدادی مواجه هستند؟
یکی از مهمترین عوامل این رخداد را میتوان در نحوه مقایسه عملکرد این صندوقها و تکیه صرف بر بازدهی جستوجو کرد؛ چراکه در کشور ما بازدهی صندوقها به صورت خالص محاسبه میشود و بهرغم آنکه به هر حال سرمایهگذاری در این صندوقها بدون ریسک نیست، اما بازدهی متوازن شده با ریسک در این نهادهای مالی نوپا قابل ارزیابی نیست و در واقع ریسک سرمایهگذاری در این نهادها به سرمایهگذاران نشان داده نمیشود.
پیشتازان ابطالی بازار
نگاهی به وضعیت 60 صندوق سرمایهگذاری در فاصله زمانی هفتم تا نهم خردادماه سال جاری نشان میدهد که ابطال واحدهای سرمایهگذاری افزایش یافته است. البته در میان این نهادهای مالی، 8 صندوق سرمایهگذاری با درآمد ثابت هستند و در اوراق مشارکت سرمایهگذاری کردهاند که حساب آنها را باید از صندوقهایی که در بازار پرریسک سهام سرمایهگذاری کردهاند، جدا کرد.
به عنوان مثال یکی از صندوقها در روز هفتم خردادماه شاهد صدور ۲۱۴ واحد سرمایهگذاری جدید در مقابل ۸۶۳ ابطال بوده است، یعنی در نهایت طی روز یادشده صندوق مزبور با ابطال ۶۴۹ واحد سرمایهگذاری روبهرو شده است.
اما صندوقهای سرمایهگذاری در اندازه بزرگ در این روزها با فشار فروش بیشتری از سوی سرمایهگذاری خود مواجهند؛ به طوری که صندوق آگاه که یکی از فعالترین و موفقترین صندوقهای سرمایهگذاری است، در روز هفتم خرداد ماه جاری در حالی که هیچ صدور واحد سرمایهگذاری نداشته، ابطال هزار و 59 واحد سرمایهگذاری را تجربه کرده است و در روزهای بعد از آن نیز با تجربه شرایط مشابه روز هفتم، با ابطال هزار و 13 و 2 هزار و 694 واحد سرمایهگذاری روبهرو بوده است. صندوق پیشرو وابسته به کارگزاری مفید نیز که در زمره موفقترین صندوقها قرار دارد، هم در روزهای هفتم، هشتم و نهم خردادماه به ترتیب شاهد ابطال 655، هزار و 522 و 2 هزار و 662 واحد سرمایهگذاری بوده است؛ بدان معنی که این صندوق در این 3 روز 4هزار و 839 ابطالی داشته است.در این حال، صندوقهای قدیمی نیز از قاعده ابطالها در امان نیستند، تا جایی که صندوق پویا وابسته به کارگزاری نهایت نگر در روز هفتم خردادماه فقط هزار و 273 ابطالی داشته است و با کسر 33 واحد صدوری در روز هشتم خرداد، تعداد واحدهای ابطالی این صندوق به هزار و 224 واحد میرسد. حال آن که در نهم خردادماه این صندوق هزار و
284 واحد ابطالی داشته است.
بزرگان صندوقها در چه حالند؟
بزرگترین صندوق سرمایهگذاری فعال در بازار به لحاظ جذب سرمایهگذار خرد نیز در سه روز یادشده با ابطال پی در پی واحدهای سرمایهگذاری مواجه بوده است؛ به طوری که در نهم خردادماه 6 هزار و 155 واحد از صندوق عقیق ابطال شده است که بزرگترین ابطال در 3 روز یادشده محسوب میشود و با احتساب ابطال واحدهای سرمایهگذاری در هفتم و هشتم خردادماه، آمار ابطال واحدهای سرمایهگذاری در این صندوق به 7 هزار و 407 واحد میرسد.در نهایت صندوق ممتاز وابسته به کارگزاری مفید هم در سه روز یادشده شاهد افزایش ابطالیها بوده است. هزار و 482 واحد در هفتم خرداد، 3 هزار و 613 واحد در هشتم خرداد و 6 هزار و 405 در نهم خرداد تمام ابطالیهای این صندوق بزرگ بازار است؛ یعنی صندوق مزبور طی روز یادشده 11 هزار و 500 واحد سرمایهگذاری متعلق به سرمایهگذاران خود را ابطال کرده است.هرچند صندوقهای با درآمد ثابت فعال در بازار که در اوراق مشارکت سرمایهگذاری میکنند و کاهش و افزایش ارزش آنها تاثیری در بازار سهام ندارد، در این مدت شاهد افزایش و صدور واحدهای سرمایهگذاری بودهاند که این موضوع نشان میدهد که نقدینگی سرمایهگذاران به سمت سرمایهگذاری در
صندوقهای بدون ریسک و با درآمد ثابت سوق پیدا کرده است.
صندوقهای سرمایهگذاری از زاویهای دیگر
در همین رابطه محسن عباسی از کارشناسان بازار سرمایه و استاد دانشگاه طباطبایی در گفتوگوی تفصیلی با فارس، معتقد است، صندوقهای سرمایهگذاری با نقشهای منفی که بازی کردهاند، سمت و سوی کلی بازار سهام کشور را تحت تاثیر رفتارهای خاص خود قرار داده و در غیاب عملکرد شرکتهای سرمایهگذاری که فقط به فکر کسب درآمد و تقسیم سود هستند، موجب توسعه رفتار نوسان گیری در بازار سهام شدهاند. بنابراین در این شرایط تغییر تاکتیکی بازیگران بازار سرمایه و پوست اندازی بورس تهران یکی از الزامات اساسی است که باید رخ دهد.
زور صندوقها بر بازار میچربد
وی با بیان اینکه بورس تهران در گذر زمان ثابت کرده همیشه درگیر فراز و نشیبهای گوناگونی بوده و همیشه برای توجیه نوسانات پردامنه خود بهانههای فراوانی پیدا کرده، اظهار داشت: بعد از تصویب قانون جدید بازار سرمایه در سال 84 شاهد توسعه و بهبود معنادار بازار بورس و نقش آن در مناسبات اقتصادی بودیم، به گونهای که بعد از چندین سال دوباره بسیاری از بازیگران سالهای قبل که در اثر ریزش بازار در سالهای 82-83 از بازار بیرون رفته بودند به تدریج وارد بازار شدند.
عباسی ادامه داد: ضمن اینکه با تصویب قوانین جدید بازیگران جدیدی نیز مانند موسسات تامین مالی، شرکتهای مشاوره سرمایهگذاری ،شرکتهای سبدگردان و از همه مهمتر صندوقهای سرمایهگذاری وارد بازار شدند که طی یکسال گذشته به شدت افزایش یافتهاند و روز به روز نیز بر تعداد آنها افزوده میشود.
بازار با صندوقها تغییر رویه داد
وی با اشاره به این نکته که در این میان شاید مهمترین نقش این صندوقها کمک به جمعآوری سرمایههای خرد و هدایت کردن آن به سمت بازار سرمایه باشد، ادامه داد: یکی از ایرادهای وارده به صندوقها این است که به جهت گسترش کمی این صندوقها شاهد تغییر رویه بازار سرمایه در طول یک سال اخیر هستیم به گونهای که استراتژی سفته بازی کوتاه مدت (SPECULATION) در بازار بر استراتژی خرید و نگهداری میان مدت و بلند مدت (BUY AND HOLD) غلبه کرده و به اصطلاح زور این بازیگران جدید یعنی صندوقها بر کلیت بازار میچربد!
عباسی افزود: درتمام بازارهای مالی دنیا وجود فعالانی با انگیزه سفته بازی یعنی همان خرید و فروش کوتاه مدت لازم و حیاتی است، چرا که در واقع این گروه از فعالان بازار هستند که بازار را به تعادل میرسانند و فرصت کسب سود بدون ریسک (آربیتراژ) را به سرعت از میان میبرند بنابراین فلسفه وجودی این نهادها به خودی خود ضروری است، اما نکتهای که نباید از ذهن دور بماند این است که این بازیگران کوتاه مدت که به شدت از ریسک گریزانند و معمولا شایعات و تا اندازهای تحلیل متغیرهای
کوتاهمدت اقتصادی و تحلیلهای تکنیکالی را چاشنی خرید و فروش میکنند و فاقد افق بلند مدت و حتی میان مدت هستند تا چهاندازه بازیگران بازار را تشکیل میدهند؟
این استاد دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: آیا این نهادها واقعا «تحلیلهای متغیرهای اقتصادی را مبنای تصمیم گیری میکنند؟ و اینکه تا چهاندازه عوامل تاثیرگذار بر بازار را به درستی تشخیص داده و نسبت به آن واکنش مناسب نشان میدهند؟ سرمایهگذاران در این صندوقها عموما چه کسانی هستند و تا چهاندازه با بازار سرمایه آشنایی دارند؟ چقدر نقدینگی در اختیار این صندوقها وجود داشته و تا چهاندازهای میتوانند روند بازار را تغییر دهند؟
این کارشناس بازار سرمایه خاطر نشان کرد: با پاسخ به این پرسشها متوجه خواهیم شد هم اکنون این صندوقها هستند که مدیریت روند بازار را در اکثر اوقات به دست گرفتهاند و به علت واکنش سرمایهگذاران این صندوق در مواقعی که بازار شرایط عادی ندارد شاهد نوسانات بیش از اندازه نسبت به وقایع محیط کسب و کار هستیم.
عباسی تاکید کرد: این واکنش هم در زمان بهبود و رونق رخ میدهد و هم در زمان رکود و بحران! به گونهای که اقدامات عجولانه در خرید و فروش این صندوقها و عکسالعمل بیش از اندازه سرمایهگذاران آن به اخبار مثبت و منفی باعث ایجاد رفتار اریب در بازار شده و در نهایت باعث گران خریدن سهم یا بیش از اندازه ارزان فروختن آن میشود، زیرا خیل عظیم این صندوقها در واکنش به اخبار مثبت و بهبود کلی فضای کسب و کار خواهان خرید سهم و در مواقع منفی همگی خواستار فروش سهم هستند که خود نتیجه فشار سرمایهگذاران این صندوقهاست که به علت عدم آشنایی و یا عدم درک تجزیه و تحلیل درست شرایط اقتصادی دچار رفتار هیجانی میشوند، اما این پایان ماجرا نیست!
نقش صندوقها در شائبه وجود حباب
به گفته عباسی، فشار فروش یا فشار خرید علاوه بر اینکه سایر صندوقها را به میدان میکشاند باعث تغییر در رفتار سایر بازیگران بازار از جمله شرکتها و افرادی که افق بلندمدتتر نیز دارند میشود، به گونهای که هر لحظه بر شتاب این حرکت افزوده میشود تا اینکه قیمت اکثر سهام موجود در بازار از ارزش ذاتی خود چه در جهت مثبت و چه در جهت منفی دور میشود. در واقع زمان رسیدن به نقطه تعادل بازار با عکسالعملهای نادرست به تعویق میافتد و افت و خیز بازار در ابعاد بسیار متفاوتی اتفاق میافتد و این جریان در نهایت شائبه وجود حباب یا شائبه بیش از اندازه ارزان فروشی سهام را به بازار القا میکند.
به گفته وی شاید این عارضه یکی از عیوب ساختاری بازار سرمایه باشد که در یکی دو سال اخیر گریبان بازار را گرفته و رسیدن به نقطه تعادل واقعی و تشخیص قیمتهای ذاتی را برای بازار مشکل کرده است.
این کارشناس در ادامه اظهارات خود به طرح سوالهای دیگری پرداخت و ادامه داد: درست است گسترش سرمایهگذاری در بازار سرمایه به خودی خود بسیار مولد و مفید است اما سوال اینجاست که آیا این توسعه نباید در همه ابعاد بازار اتفاق بیفتد؟ آیا نباید ابتدا ابعاد مختلف بازار برای کسانی که میخواهند وارد آن شوند برای آنها شرح داده شود؟ به راستی چرا هنوز نقش شرکتهای مشاوره و سبدگردان و مهمتر از آنها شرکتهای سرمایهگذاری و صندوقهای بازنشستگی تا اینقدر در بازار کمرنگ است بهگونهای که هیچ تحرک خاصی از این مجموعهها در بازار دیده نمیشود؟ شرکتهای سرمایهگذاری و صندوقهای بازنشستگی و سایر نهادهای سرمایهگذاری که دید بلند مدت نسبت به بازار سرمایه دارند و معمولا به صورت فاندامنتال در بازار سرمایه اقدام به سرمایهگذاری میکنند هم اکنون در کجای بازار قرار دارند؟ آیا به نظر نمیرسد این گروه از سرمایهگذاران در بیشتر مواقع منطق سرمایهگذاری خود را فراموش میکنند و به گروه سرمایهگذاران کوتاه مدت در بازار میپیوندند؟ آیا تنها راه ورود سرمایههای سرگردان به بورس صندوقها و تنها نهاد فعال در بازار این گروهها هستند؟ چرا نقش شرکتهای
سرمایهگذاری بزرگ کشور در این بازار تا این حد کمرنگ است؟
سکان هدایت بازار در دست نوسانگیران
عباسی افزود: این همه درحالی است که متاسفانه شرکتهای سرمایهگذاری و سایر نهادهای بزرگ تنها به فکر برگزاری مجامع و تقسیم سود بوده و نقش مدیریت بازار را از یاد برده و سکان هدایت بازار را به سرمایهگذاران کوتاه مدت واگذار کردهاند، اما لزوم توجه به ارزشهای بنیادین یک کسب و کار که در بلند مدت صاحبان سهام را ثروتمند میکند میتواند سر لوحه کار اینگونه شرکتها باشد.
وی ادامه داد: بنابراین آیا بهتر نبود تا در سال جهاد اقتصادی، شرکتهای سرمایهگذاری نیز در کنار صندوقهای جدید تشکیل میشدند یا شرکتهای موجود اقدام به افزایش سرمایه میکردند؟ در پاسخ باید گفت با کمی دقت خواهیم دید افق میان مدت و بلندمدت اقتصادی دنیا مثبت است و خوش بینیهای بسیاری برای بهبود فضای کسب و کار فراهم آمده است.
این کارشناس بازار سرمایه خاطر نشان کرد: در این بین دولت نیز میتوانست با تسریع در واگذاری شرکتهای اصل 44 به رشد بازار سرمایه کمک کند، چراکه عمق بخشیدن به بازار توسط شرکتهای جدید و گسترش دیدگاههای بلند مدت تر در بازار توسط افزایش تعداد شرکتهای سرمایهگذاری یا افزایش کمی و کیفی سایر نهادها در کنار افزایش صندوقها به تعادل بازار کمک بیشتری خواهد کرد و هر چقدر دیدگاهها نسبت به کسب و کار در بازار بیشتر باشد شاهد تعادل بهتر و منطقی تری در بازار خواهیم بود.
صندوقها باعث گسترش دیدگاه کوتاه مدت شدهاند
عباسی با اشاره به این نکته که توسعه بازار سرمایه باید از تمامی جوانب بررسی شده و تمام ابعاد آن متناسب با یکدیگر رشد کنند تا توازن در همه بخشهای بازار اعم از اطلاع رسانی، تجزیه و تحلیل اطلاعات، سرمایهگذاری و آموزش برقرار شود، ادامه داد: متاسفانه گسترش بی رویه صندوقها و غالب شدن دیدگاه کوتاه مدت در سرمایهگذاری در بلندمدت باعث تغییر رفتار و فرهنگ سهامداری خواهد شد، به گونهای که هم اکنون نیز رفته رفته شاهد بروز آن هستیم.
وی افزود: گسترش بی رویه صندوقها یادآور گسترش بی رویه شرکتهای کارگزاری در سالهای دور است که آنها هم برای کمک به توسعه بازار ایجاد میشدند اما درحال حاضر واقعا چند شرکت کارگزاری در مقیاس قابل قبولی فعالیت میکنند؟ از طرف دیگر تعداد کارگزاریهایی که رو به افول گذاشته یا در حال واگذاری هستند در حال افزایش بوده و شرکتهای کارگزاری کوچک هم به تدریج یا حذف شدهاند و یا واگذار شدهاند.
اتفاقی که در ۳ ماهه اخیر دو بار رخ داد
عباسی در بخش دیگری از این گفتوگو خاطرنشان کرد: نوسانات، جزئی از بازار است اما زمان رسیدن به تعادل که توسط فعالان بازار تعیین میشود، نباید بهاندازهای باشد تا همیشه دچار گران فروشی و ارزان فروشی در بازار شویم. به طور قطع این سرمایهگذاران نهادی هستند که میتوانند با حضور پر قدرت در بازار بر اساس تحلیلهای اقتصادی خود از شرایط کسب و کار از بروز هیجانات کاذب جلوگیری کنند.
وی افزود: اما اتفاقی که در ۳ ماهه اخیر دو بار شاهد آن بودیم نکات دیگری را به نظاره گذاشتند. به گونهای که با افزایش بیرویه قیمت در ابتدای سال نه دولت توانست این نقدینگی را با عرضه شرکتهای جدید جذب کند و نه شرکتهای سرمایهگذاری توانستند بازار را به تعادل بکشانند. در نتیجه عکسالعمل بیش از اندازه بازاری که همه افراد آن به مانند هم فکر میکنند باعث افزایش قیمت و در نتیجه ترکیدن حباب قیمتی و افت دو هزار واحدی شاخص شد. به باور این کارشناس بازار سرمایه، همچنین در اتفاقات اخیر سیاسی نیز عکسالعمل بیش از اندازه همان بازار که حالا همه فعالان آن به گونهای دیگر یعنی در جهت منفی فکر میکنند باعث ارزان فروشی اکثر سهام موجود در بازار شد به طوری که بهرغم بهبود قیمت نفت و فلزات به عنوان عامل اصلی کسب و کار تمام شرکتهای مرتبط و موثر بورس، بازار روند نزولی و غیر منطقی در پیش گرفت.
زمان پوستاندازی بورس تهران فرارسیده
عباسی خاطر نشان کرد: این موارد درسهایی است که بارها توسط بازار به سرمایهگذاران داده شده است، بنابراین میتوان گفت زمان پوست اندازی بورس تهران فرارسیده اما به علت اینکه توسعه بازار بخشی بوده، فاقد قدرتهای لازم در سایر نهادها و بخشهای بازار هستیم تا با دیدگاهها و استراتژیهای متفاوت باعث انجام معامله و ایجاد تعادل در بازار شوند و بازار را از این تکاندیشی نجات دهند.
وی در خاتمه و با بیان اینکه متاسفانه زمانی که بازار خوب است کسی به فکر فروش نیست و وقتی بازار منفی است کسی هم حاضر به خرید نیست تا کمتر شاهد صفهای خرید و فروش باشیم، گفت: امید است روزی تنوع سرمایهگذاران در بازار سرمایه کشور به حدی برسد که در هر زمانی چه رونق و چه رکود شاهد معاملات منطقی باشیم و ورود و خروج سرمایه در بین بازارها باعث رونق یک بازار و بحران در بازارهای موازی دیگر نشود. این درحالی است که قطعا با تدابیر لازم میتوان اثرات منفی یا تضادهایی که ممکن است در هنگام توسعه بازار آن را دچار اخلال کند را از میان برداریم و این در گرو توجه به همه بخشهای بازار و توسعه و بهبود آنها است.
ارسال نظر