روانشناسی بازار سهام
اهمیت تسلط در معاملات
گروه بورس- دکتر فان تارپ در بخش دیگری از مجموعه مطالب خود در مقالهای تحت عنوان جام مقدس سرمایهگذاری مینویسد: تقریبا هر سرمایهگذار موفقی که میشناسم، نشان داده که یک درس را به خوبی آموخته و و آن درس این است که موفقیت در بازار از یک فرآیند کنترل درونی ناشی میشود. این موضوع یک تغییر اساسی برای بسیاری از سرمایهگذاران به شمار میرود. به دست آوردن کنترل درونی برای برخی سرمایهگذاران و معاملهگران کار چندان دشواری نیست، اما برای اکثریت آنها بسیار دشوار است که اهمیت آن را به درستی درک نمایند.
به طور مثال، بسیاری از سرمایهگذاران معتقدند که بازار مانند موجود جانداری است که از دیگران قربانی میگیرد. اگر به این جمله باور داشته باشید، یعنی این موضوع برای شما هم اتفاق خواهد افتاد. اما واقعیت آن است که بازارها قربانی نمیگیرند، این سرمایهگذاران هستند که از خود قربانی میسازند. هر معاملهگری سرنوشت خود را در دست دارد. هیچ سرمایهگذاری نمیتواند بدون درک درست این موضوع، موفق شود.
این واقعیتهای مهم را در نظر بگیرید
بیشتر افراد موفق حرفهای در بازار با کنترل ریسک به موفقیت رسیدهاند. کنترل ریسک بر خلاف گرایش و رفتار طبیعی ما است. کنترل ریسک، به کنترل درونی بسیار زیادی نیازمند است. نمونهای از این موضوع میتواند این باشد که برخی افراد تنها با در نظر گرفتن سود احتمالی که خرید یک سهم ممکن است به هر دلیل برایشان به ارمغان آورد، بدون در نظر گرفتن ریسکهای مربوط به آن ،از جمله وضعیت بنیادی، به خرید سهم اقدام کنند.
بیشتر نوسانگیران موفق، میزان موفقیتی در حدود ۳۵ تا ۵۰ درصد دارند. آنها موفق نیستند زیرا قیمتها را به خوبی پیشبینی میکنند! آنها موفق هستند به این علت که حجم و تعداد معاملههای موفقشان بسیار بیشتر از معاملات ناموفقشان است. این مورد هم به کنترل درونی زیادی نیازمند است.
بیشتر سرمایهگذاران محافظه کار موفق، بر خلاف جهت بازار حرکت میکنند. آنها همان کاری را انجام میدهند که دیگران از انجام آن هراس دارند. آنها صبور هستند و دوست دارند همیشه برای بهترین موقعیتها به اندازه کافی صبر کنند. این مورد هم نیاز به کنترل درونی قابل توجهی دارد.
موفقیت در سرمایهگذاری و معاملهگری بیش از هر عامل دیگر به کنترل درونی نیازمند است.
در واقع این اولین قدم به سوی موفقیت در معاملات است. افرادی که خود را وقف پرورش و رشد مناسب این کنترل میکنند، همانهایی هستند که در نهایت بیشترین موفقیتها را به دست میآورند.
چگونه کنترل درونی را افزایش دهیم؟
بیایید کنترل درونی را از زاویه دیگری مورد بررسی قرار دهیم. در طول سالهایی که در مورد عوامل موفقیت در معاملهگری کار کرده و با افراد بسیاری در این باره صحبت کردهام، به این نتیجه رسیدهام که تمام این عوامل را میتوان در سه عامل خلاصه کرد: روانشناسی، مدیریت پول
(درصد اختصاص پول به یک مورد سرمایهگذاری)، و ایجاد و بهبود دائمی سیستم.
بیشتر افراد ایجاد سیستم را بیش از حد مورد تاکید قرار میدهند و دو مورد دیگر را کماهمیت تلقی میکنند. افراد موفقتر و آنهایی که ذهن پیچیدهتری دارند، بر این باورند که هر سه عامل مهم هستند و اضافه میکنند که روانشناسی از تمام عوامل دیگر مهم تر است و مدیریت پول و ایجاد سیستم مناسب را در جایگاههای دوم و سوم قرار میدهند.
یکی از استادان سرمایهگذاری زمانی به من گفت دورهای را در دهه ۱۹۷۰ در معاملهگری تدریس میکرد که حدود ۱۰ هفته طول میکشید. او هفته اول را به تدریس اطلاعات مقدماتی درباره معاملهگری در بازار صرف میکرد. سپس یک هفته دیگر را به تدریس موارد تکنیکال از جمله میانگین متحرک دانچین میگذراند. اما به گفته او تمام هشت هفته باقیمانده را باید صرف قبولاندن افراد به پیروی دقیق از سیستمهایشان و همچنین کمک به آنها برای درک و پذیرفتن این موضوع که ضرر و زیان در این بازار کاملا طبیعی است و استفاده از هر سیستمی ممکن است زیانهایی را به همراه داشته باشد، میکرد.
همه چیز روانشناسی است و بس!
من به نحو متفاوتی به این موضوع نگریستهام و هنوز هم در مورد عقایدم پافشاری میکنم: معتقدم که موفقیت در معاملات ۱۰۰ درصد در روانشناسی خلاصه میشود. اما باید اضافه کنم که به نظر من، مدیریت پول و ایجاد و تبعیت از یک سیستم خود از اجزای روانشناسی به شمار میروند. دلیل آن هم ساده است: ما انسان هستیم، نه روبات.
برای اجرای هر رفتار، باید ابتدا اطلاعات را از طریق مغز خود فرآوری کنیم و واضح است که برای تکرار هر رفتاری، فرد باید اجزا و چگونگیهای آن رفتار را به خوبی درک کند. این موضوع اهمیت مدلسازی در حیطه سرمایهگذاری را روشن میکند که در قسمت بعد به آن خواهیم پرداخت.
منبع: www.Bourse۲۴.ir
ارسال نظر