چهرههای بازار
چهارمین بانوی تالار
گروه بورس- مجید اسکندری: حرفه کارگزاری از حساسیتهای ویژهای برخوردار است و دقت و سلامت حرف اول را در این حرفه میزند. از ابتدای فعالیت بورس در کشور سالها گذشته و مکانیزمهای فعالیت در این بازار توسعه یافتهاند و به همان نسبت، حساسیت این حرفه افزایش یافته است. دغدغههای بیشمار موجود در این حرفه باعث شده است بانوان کمتر به این حرفه روی آورند، اگرچه قصد نداریم در این خصوص شائبه مرزبندی جنسیتی ایجاد شود، اما شاید دردسرهای فراوان این حرفه، تمایل زیادی برای ورود خانمها به این شغل ایجاد نکرده است با این وجود تعدادی از خانمها دردسرها را به جان خریده و همپای آقایان فرازونشیبهای این حرفه را پیمودهاند.
«زینت مرادینیا» از جمله بانوانی است که حدود ۲۰ سال است وارد بازار سرمایه شده و حدود ۷ سال است که به کارگزاری بورس اشتغال دارد.
او متولد ۱۳۴۰ تهران و فارغالتحصیل فوقلیسانس حسابداری از دانشگاه تهران در سال ۱۳۷۳ است.
مرادینیا قبل از اینکه وارد بازار سرمایه شود به مدت ۵ سال به فعالیت حسابداری و حسابرسی اشتغال داشته، که ۲ سال آن در سازمان حسابرسی بوده است.
او به توصیه استادان خودش از جمله دکتر جهانخانی و عزیزعالیور، مقوله سرمایهگذاری را دنبال کرد و به بورس آمد. ورود وی به بورس از شهریور ۱۳۷۲ در زمان تصدی رجایی سلماسی و معاونت پرویز گلستانی و به عنوان کارشناس بود. مرادینیا به مدت ۴ سال به عنوان کارشناس در بخشهای مختلف سازمان بورس فعال بود و از سال ۷۶ تا سال ۸۰ کارشناس دفتر مدیریت بود و در تهیه گزارشهای مختلف دبیرکل بورس را همراهی میکرد.
وی سپس به عنوان معاون اداره بازرسی بورس، در زمان تصدی تهرانی بر ریاست این اداره منصوب شد و این مسوولیت را تا اوایل سال ۸۲ عهدهدار بود. مرادینیا فعالیت خود را در بورس از اوایل سال ۸۲ تا پایان سال ۸۳ در سمت مدیر پذیرش و امور مجامع، در زمان تصدی عبدهتبریزی بر بازار ادامه داد.
او در سال ۸۴ با همکاری گروه پخش پگاه و چندین تن دیگر شرکت کارگزاری رشد پایدار را تاسیس کرد و به این ترتیب عنوان چهارمین بانوی کارگزار را به خود اختصاص داد. مرادینیا از پاییز ۸۴ تا بهار ۸۹ به عنوان مدیرعامل و عضو هیات مدیره این کارگزاری به فعالیت پرداخت و پس از واگذاری سهام دیگر شرکا به شرکت تامین سرمایه نوین، کارگزاری رشد پایدار به کارگزاری تامین سرمایه نوین تغییر نام داد و مرادینیا فعالیت خود را در این شرکت در سمت عضو هیات مدیره و معاونت تامین مالی، پذیرش و تحقیقات این کارگزاری تاکنون ادامه داده است. مرادینیا تجربیات زیادی در بازار کسب کرده است. او فراز و نشیبهای بازار را طی کرده و همگام با دیگر همراهان و همکارانش، بازار سرمایه را به نقطه فعلی رسانده است. معاملات دستی، صدور سهام از سوی شرکتها، نبود سیستم سپردهگذاری مرکزی، افزایش سرمایههای داخلی شرکتها، عدم امکان انجام معاملات مکرر روی حق تقدم خرید سهام، عدم امکان تعیین قیمت پذیره نویسی بیش از قیمت اسمی ، نبود اطلاعات قابل اتکا و به روز از شرکتهای بورسی مشکلاتی بود که او در سالهای آغازین فعالیت خود در بورس با آنها روبهرو بود. مرادینیا با همکاری دیگران از سال ۸۳ شروع به انتشار اطلاعات مجامع شرکتها روی سایت اینترنتی بورس کرد تا برای همه فعالان بازار قابل دسترسی و استفاده باشد.او و دیگر کارگزاران موانع زیادی را پشت سر گذاشتند، اما هنوز در بازار سرمایه ایران موانع زیادی بر سر راه توسعه این بازار وجود دارد. از دیدگاه مرادینیا مهمترین مانع در این راه توقف طولانیمدت نمادهای بورسی است. او معتقد است هنگامی که بورس بازگشایی یک نماد را منوط به دادن اطلاعات از سوی آن شرکت میداند، این میتواند به ابزاری تبدیل شود که برخی شرکتها از آن سوءاستفاده کنند.مرادینیا در این زمینه میگوید: هیات مدیره شرکتهای بورسی مسوول ضرر و زیان سرمایه گذاران که ناشی از ارائه اطلاعات نادرست یا تاخیر در ارائه اطلاعات باشد هستند در حالی که در کشور ما سازمان بورس خود را سپر بلا کرده است.
در هیچ جای دنیا به خاطر ندادن اطلاعات، نماد را نمیبندند و به جای آن مجازات سنگینی برای مدیران ناشرانی که اطلاعات خود را منتشر نمیکنند، در نظر گرفته شده است.
مرادینیا نبود نقدشوندگی مناسب در بازار را یکی دیگر از مشکلات جدی بازار میداند و میگوید: طبق قانون تجارت هیچ منعی برای نقل و انتقال سهام وجود ندارد در حالی که سهامداران از مزایای این قانون محروم شدهاند.
از دیدگاه این پیشکسوت بازار سرمایه، دارایی که مالک آن نتواند آن را بفروشد، دارایی نیست و دارایی همواره با حق فروش همراه است.
وی معتقد است: به هر دلیلی که دارایی یک سرمایهگذار به مدت طولانی در توقف به سر برد در حقیقت اموال او توقیف شده و سرمایهگذار به گناه نکرده مجازات میشود. مرادینیا خاطرنشان میکند: وقتی یک سهم قابلیت فروش ندارد روی نقدشوندگی بقیه سهمها نیز اثر منفی میگذارد زیرا سهامداران اغلب برای خرید یک سهم جدید برخی سهمهای قبلی خود را میفروشند.
او با انتقاد از بستهشدن نماد شرکتها برای دادن اطلاعات آتی میگوید: در بیشتر نقاط دنیا، دادن اطلاعات آتی، اجباری نیست اما در کشور ما به خاطر آن نماد شرکتها بسته میشود. تسریع در انجام افزایش سرمایه شرکتها و کوتاه شدن پروسه طولانی آن و حذف نظارتهای زمانبر که تحرک بازار را از بین میبرند دیگر مواردی است که مرادینیا خواستار آن است.
مرادینیا درباره حرفه کارگزاری بورس، حرفهای بسیاری دارد. او کارگزاری را حرفهای میداند که باید با اخلاق، پیوند نزدیکی داشته باشد اگرچه معتقد است بحث اخلاق نمیتواند محدود به یک حرفه باشد و پایبندی به اصول اخلاقی باید در همه شئون جامعه رواج پیدا کند.
او در این باره میگوید؛ زیر پا گذاشتن استانداردهای اخلاقی و پایبند نبودن مردم به آنها ناشی از پایین بودن هزینه خلافکاری در آن جامعه است اما کشورهایی که هزینه خلافکاری در آنها بالاست، سالم زندگی کردن در آنها سخت نیست. برعکس وقتی در یک جامعه فساد و سوءاستفاده گسترش مییابد و اعتقاد به استانداردهای اخلاقی سست میشود ، هزینه سالم زندگی کردن افزایش می یابد.
مرادینیا درخصوص سلامت اخلاقی کارگزاران بورس میگوید: حرفه کارگزاری از بقیه حرفهها جدا نیست و باید مورد به مورد بررسی شود. ممکن است درصد پایینی از این حرفه خلاف کنند اما بیتردید آنها که میخواهند در بازار بمانند باید اولویتها و اهمیتها را در نظر داشته باشند. او معتقد است: وجود ابهام در برخی قوانین و مقررات به تخلف منجر میشود زیرا بازار عوض شده و ما شاهدیم که برخی تخلفات صورت میگیرد که طبق قوانین موجود تخلف نیست بنابراین باید بررسی کنیم که آیا قوانین و مقررات ما با شرایط بازار همخوانی دارد یا خیر؟
به عنوان مثال استفاده از اطلاعات معاملاتی صندوق یا پرتفوی تحت مدیریت در راستای انتفاع شخصی هنوز تخلف محسوب نمی شود. مرادینیا در دوران فعالیت خود در بازار سرمایه اقدامات موثری انجام داده است که از آن جمله میتوان به بررسی و تصویب برخی قوانین، ایجاد امکان تعیین قیمت پذیره نویسی متفاوت با قیمت اسمی ، بحث حسابرسان معتمد بورس، قانونمند کردن اطلاعرسانی شرکتها و دریافت گزارشهای دورهای، طرح مباحث روشهای کنترل امانتداری کارگزاران و رسیدگی به حسابهای کارگزاران براساس تاریخ تسویه و انتشار مقالاتی در این زمینهها اشاره کرد.
او همچنین مقالاتی درخصوص عرضه دسته اول سهام، فروش سهام جدید با صرف عرضه عمومی سهام با سلب حقتقدم از سهامداران موجود، دامنه نوسانات قیمت سهام در بورس، امکان فروش اوراق بهادار بلافاصله پس از خرید به جای فروش بعد از تاریخ تسویه، نحوه قیمتگذاری سهام بعد از مجامع، مالکیتهای تودرتو و اثر آن بر شاخص و مقالات متعددی درخصوص تامین مالی به رشته تحریر درآورده است.
مرادینیا همزمان با فعالیت در بورس مدتی نیز به تدریس در دانشگاههای مختلف پرداخته است.
مرادینیا برای خود نیز در بازار سرمایه در حدی که قانون برای کارگزاران مشخص کرده است خرید می کند. البته او معتقد است سقف ۲۵ میلیون تومان در سال باید افزایش یابد زیرا این مبلغ در سال ۸۰ تعیین شده است.
او به جوانترهایی که میخواهند وارد این حرفه شوند میگوید: این حرفه دغدغههای زیادی دارد و با مسوولیتهای سنگینی همراه است و نظارت شدیدی بر آن اعمال میشود به گونهای که امکان استراحت و مرخصی رفتن در آن به حداقل میرسد اما این حسن را دارد که از نظر اقتصادی همیشه بهروز خواهی بود.
برای این بانوی تلاشگر موفقیت آرزومندیم.
ارسال نظر