یادداشت
پایان عمر P/E
همانطورکه میدانید یکی از روشهای معمول سرمایهگذاران برای تشخیص بالا یا پایین بودن قیمت یک سهم، محاسبه P/E آن سهم است، اما آیا واقعا شاخص P/E برای ارزیابی یک سهم معیار درستی است. آیا شما در بازار سرمایهای که P/Eآن بهطور متوسط در بین تمامی صنایع ۶ است با P/E معادل ۵۰ مواجه نشدهاید. رقمیمعادل ۱۰۰۰ هم برای P/E در بازار سرمایه سایر کشورها مشاهده شده است.چنین نمونههایی بعضی از فعالان بازارهای سرمایه را بهفکر انداخته بود تا اینکه با محاسبه نسبت PEG استفاده از P/E را تعطیل کردند و از آن به عنوان نسبتی یاد میکردند که تاریخ مصرف آن تمام شده است.در حالت کلی چنین گفته میشود که شرکتهایی که P/E بالایی دارند شرکتهای تازه به کار افتادهای هستند که عایدیهای هر سهم بسیار پایینی دارند و لزوما هم بالا بودن P/E به معنی خوب نبودن سهام برای خرید بلندمدت است.
محمد خان زاده*
همانطورکه میدانید یکی از روشهای معمول سرمایهگذاران برای تشخیص بالا یا پایین بودن قیمت یک سهم، محاسبه P/E آن سهم است، اما آیا واقعا شاخص P/E برای ارزیابی یک سهم معیار درستی است. آیا شما در بازار سرمایهای که P/Eآن بهطور متوسط در بین تمامی صنایع ۶ است با P/E معادل ۵۰ مواجه نشدهاید. رقمیمعادل ۱۰۰۰ هم برای P/E در بازار سرمایه سایر کشورها مشاهده شده است.چنین نمونههایی بعضی از فعالان بازارهای سرمایه را بهفکر انداخته بود تا اینکه با محاسبه نسبت PEG استفاده از P/E را تعطیل کردند و از آن به عنوان نسبتی یاد میکردند که تاریخ مصرف آن تمام شده است.در حالت کلی چنین گفته میشود که شرکتهایی که P/E بالایی دارند شرکتهای تازه به کار افتادهای هستند که عایدیهای هر سهم بسیار پایینی دارند و لزوما هم بالا بودن P/E به معنی خوب نبودن سهام برای خرید بلندمدت است. P/E = سود سالانه هر سهم /ارزش بازار هر سهم
در اینجا دو جزء اساسی وجود دارد:ارزش بازار هر سهم که در صورت کسر نوشته میشود و عایدی سالانه هر سهم که در مخرج کسر میآید. اما جزء اساسیتر در اینجا سود هر سهم است که نشانی مستقیم از سودآوری شرکت است. چیزی که همه تلاشهای هر شرکت در راستای بهدست آوردن هر چه بیشتر آن معنی پیدا میکنند.میدانید که سود هر شرکتی از جمع و تفریق اعداد متعلق به فروش، بهای تمامشده کالای فروشرفته، هزینههای اداری و فروش و چندین عامل دیگر بهدست میآید. تمامیشرکتها در راستای انجام فعالیتهای اصلی خود که ارائه محصول یا خدمتی است به ناچار از منابعی استفاده میکنند که باید هزینههای مربوطه را نیز بپردازند. اما آنچه در میان شرکتها از لحاظ سودآوری تفاوت ایجاد میکند، استفاده بهینه از منابع در دسترس است و شرکتی که از منابع خود به خوبی استفاده نکند با کاهش در سودآوری مواجه شده و با مرور زمان با مشکلات عدیدهای مواجه خواهد شد. اما علاوه بر سودآوری عواملی دیگری نیز هستند که قیمت سهام را تحت تاثیر قرار میدهند و سرمایهگذاران بایستی به آنها هم نیم نگاهی داشته باشند. از جمله این عوامل میتوان به موارد ذیل اشاره کرد.
۱ - نام تجاری :نام محصول یا شرکت به خودی خود دارای ارزش است. نامهایی مثل مک دونالد، مایکرو سافت و جنرال موتورز میلیونها دلار ارزش دارند. ۲- سرمایه انسانی : امروزه بیش از هر زمان دیگری کارمندان و متخصصان به عنوان ارزش افزودههای هر شرکت مورد توجه قرار گرفتهاند. ۳- انتظارات : میدانیم که بازار سهام آیندهنگر است. هر کسی که سهامیرا میخرد به طور حتم انتظارات خوبی از آینده شرکت متصور است. در اصطلاح گفته میشود که در بازار سهام آینده معامله میشود به عنوان مثال اگر قرار باشد پنج سال بعد واردات خودرو بدون هیچ تفرقه گمرکی امکانپذیر باشد، از همین الان وضعیت سهام گروه خودرویی متزلزل میشود، چون سرمایهگذار آن احتمالا آینده خوبی برای آنها متصور نباشند. ۴- ایجاد حاشیه ایمنی با حصار کشی در اطراف صنعت: همه شرکتها ممکن است فعلا در وضعیت سودآوری خوبی باشند اما آنچه که برای یک سرمایهگذار بلندمدت مهم است قوت حصارکشی شرکت برای جلوگیری از ورود دیگران به صحنه رقابت محصولات آن شرکت میباشد.به عنوان مثال شرکت کوکا کالا سیستم توزیع بسیار گستردهای دارد و بهراحتی محصولات خود را در اختیار مصرفکنندگانش قرار میدهد. کاری که برای شرکتهای رقیب دیگر بسیار هزینهبر شده است. مفاهیم صرفهجویی در مقیاس و منحنی تجربه نیز به نوعی به همین مطلب اشاره دارند. اما این عوامل چگونه بر قیمت سهام شرکت تاثیر میگذارند، خیلی ساده است. رشد شرکت در آینده از نظر فروش و سودآوری مدیون همین عوامل خواهد بود و حالت عکس آن نیز صادق است. ضعف این عوامل باعث افت فروش و سودآوری شرکت در آینده خواهند شد، به همین علت است که گفته میشود تاریخ مصرف P/E تمام شده است، P/E متشکل از قیمت جاری سهام که نشاندهنده زمان حال است و سود هر سهم که نشاندهنده عملکرد گذشته شرکت است، میباشد و نمیتواند بازتاب خوبی از پتانسیلهای رشد شرکت در آینده باشد.باید به دنبال نسبتی بود که علاوه بر لحاظ قیمت جاری و سود هر سهم گذشته شرکت از قوت نام تجاری، سرمایه انسانی، انتظارات و حاشیه ایمنی حاصل از حصارکشی هم نشانی داشته باشد. برآیند این چهار عامل باعث رشد یا عدم رشد فروش و سودآوری شرکت خواهد شد مثل به نسبت P/E نرخ رشد سودآوری شرکت را نیز اضافه و نسبت PEG را بهدست آوردهاند. طریقه محاسبه PEG بدین صورت میباشد:
نرخ رشد سود هر سهم(PEG = (P/E
توجه داشته باشید که عدد لحاظ شده برای رشد سالانه ازطرق گوناگون میتواند بهدست آید و لزوما روشهای گوناگون به یک جواب نخواهند رسید. تفسیر نسب PEG درست همانند تفسیر نسبت P/E میشد. هر چه این نسبت پایینتر باشد به معنی این است که سهام به قیمت پایینی قیمتگذاری شده است. بری درک بیشتر مفهوم PEG از یک مثال استفاده میکنیم. دو شرکت A و B را در نظر بگیرید که اولی در صنعت ارتباطات شبکهای و الکترونیکی و دومی در صنایع نوشیدنی فعالیت میکند. شرکت A دارای رشد سالانه معادل ۵۰درصد در سودآوری و نسبت P/E معادل ۱۰۰ است و شرکت B دارای نرخ رشد سالانه ۲۴درصد در سودآوری و P/E برابر ۱۲ میباشد. نسبت PEG شرکت A برابر ۲ و نسبت PEG شرکت B برابر ۵/ ۰ میباشد. مقایسه PEG دو شرکت نشان میدهد که نرخ رشد سودآوری شرکت A آنچنان بالا نیست که بتواند P/E بالای آن را (چهار برابر شرکت B) توجیه کند. هر چند که بیشتر مردم با فرض پتانسیل بالای رشد برای شرکتهای فناوری P/E بالا را برای آنها قابل توجیه میدانند. بهطور خلاصه میتوان گفت که علت اینکه امروزه بسیاری از سرمایهگذاران نسبت P/E را رها کردهاند، لزوما به معنی بیارزش بودن این نسبت نبوده است بلکه علت اصلی، جستوجوی آنها برای به دست آوردن شاخصهای با بار اطلاعاتی بیشتر و مفیدتر میباشد.
* ناظر بورس تبریز
ارسال نظر