محمدحسین بابالو: از سال ۲۰۱۴ تاکنون قیمت اغلب کالاها و مواد اولیه در بازارهای جهانی وارد یک فاز کاهشی ممتد شده تا جایی که در برخی انواع شاهد کاهش بیشتر قیمت‌ها به نسبت اوج بحران اقتصادی در سال ۲۰۰۸ هستیم. با توجه به ادامه این روند کاهشی، عمق و وسعت آن در کنار چند جهش مهم قیمتی در بازارهای کالایی، از هم‌اکنون این امیدواری در بین برخی تحلیلگران ایجاد شده که شاید سقوط قیمت‌ها به پایان کار خود نزدیک شده است. در صورت صحت این ادعا از هم اکنون می‌توان به افزایش فراگیر بهای کالاهای مختلف امیدوار بود که تغییر جهت کلی اقتصاد در جهان و بهبود محسوس شرایط تولید را به همراه خواهد داشت.

شاید هنوز زمان خروج بزرگ از افول قیمت‌ها فرانرسیده باشد ولی به نظر می‌رسد که به این تغییر فاز جدی، بسیار نزدیک شده‌ایم. این وضعیت چالشی است جدی برای برخی سرمایه‌گذاران ریسک‌پذیر که با پذیرش و تحلیل واقعیت‌های بازار، خود را برای تغییراتی بزرگ آماده سازند. در هر حال هنوز جهش قیمت‌ها را نمی‌توان نوید داد و بهتر است اکثریت فعالان بازار، تا تغییر جهت جدی و محسوس در بازارهای کالایی صبر و نظاره را در پیش گیرند تا از زیان‌های احتمالی جلوگیری شده و با ریسک کمتری پای به میدان رقابت بگذارند. با توجه به شرایط کلی در بازارهای کالایی و جهش غیرمنتظره قیمت نفت، شاید به زمانی بیشتر برای سرایت رشد قیمت‌ها به سایر بازارهای کالایی نیاز باشد که در نهایت این رخداد محقق خواهد شد.


وضعیت کلی در بازارهای کالایی

پس از بحران اعتبار در سال 2008 و سقوط شدید بهای اغلب کالاها در بازارهای جهانی شاهد آن بودیم که به کمک حمایت‌های فراگیر دولت‌ها، بهای اغلب کالاها و شاخص‌های سهام در مسیر رشد قرار گرفت تا جایی که برخی از فلزات همچون مس یا سنگ آهن، به قیمت‌هایی بالاتر از سال‌های گذشته دست یافتند و رکوردهای تاریخی خود را به ثبت رساندند. به‌عنوان مثال مس به بالای 10هزار دلار در هر تن رسید و هر تن سنگ‌آهن خشک (بدون احتساب رطوبت) به 186 دلار در هر تن در سواحل چین افزایش یافت. از آن زمان و دقیق‌تر از پایان سال 2014 شاهد آغاز یک روند کاهشی ممتد در بازارهای جهانی هستم که بیش از همه بازارهای کالایی را در نوردیده است. این روند باعث شد تا بهای هر تن مس در بورس فلزات لندن به 4468 تن کاهش یافته و هر بشکه نفت خام سبک آمریکا نیز به‌صورت مقطعی تا 26 دلار و 55 سنت کاهش یابد که کف قیمتی 12 سال اخیر ( از ماه مه 2003) به شمار می‌آید.

اغلب در بازارهای کالایی شاهد آن هستیم که گروه‌های مختلف همچون محصولات کشاورزی و مواد غذایی، فلزات، مواد اولیه و مواد معدنی حتی نفت خام و گاز طبیعی با یک جهت‌گیری کلی نوسان کنند هرچند که در نگاه اول هیچ اشتراک قابل ملاحظه‌ای در این گروه‌های کالایی مختلف وجود ندارد. در هر حال واقعیت آن است که نوسان قیمت فلزات و فولاد حتی با پنبه و دام زنده با یک جهت‌گیری کلی در نوسان است. این نکته را باید جدی گرفت زیرا می‌توان این گونه برداشت کرد که در صورت بهبود کلی در بازار، اکثریت قریب به اتفاق کالاها با یکدیگر تغییر جهت داده و نهایتا رشد و رونقی هم‌جهت را شاهد خواهیم بود که می‌توان از آن به‌عنوان بهبود کلی در بازارهای کالایی نام برد.

از طرف دیگر و بنا بر تجربه‌های پیشین، بازارهای فلزی چند لیدر مهم دارند. لیدر اول را باید بهای نفت خام در بازارهای جهانی دانست زیرا به‌عنوان موتور محرک اقتصاد جهانی، جهت‌گیری کلی هزینه تولید، بهای حمل و نقل و در نهایت قیمت تمام شده کالا را در مقصد به ضریب خطای نسبتا مطلوبی نشان می‌دهد. این فاکتور با توجه به تاثیرگذاری مستقیم بر بازار محصولات پتروشیمی و همچنین قرابت فنی بالا با قیمت گاز طبیعی، می‌تواند مهم‌ترین عامل تاثیرگذار بر روند عمومی قیمت‌ها در بازارهای کالایی به شمار بیاید. با توجه به جهش غیرمنتظره و بیش از 10 درصدی بهای نفت برنت در بازارهای جهانی و ثبت بزرگ‌ترین رشد از ماه آگوست سال گذشته، از هم اکنون می‌توان بروز تغییراتی را در بازارهای جهانی انتظار داشت. نکته دیگر را باید نوسان بهای طلا دانست زیرا تجربه نشان داده است که با کاهش التهاب در بازار طلا در سال‌های اخیر و فاصله گرفتن از روزهای رویایی خود، می‌توان به بهای طلا به‌عنوان یک فاکتور با عقبه و پشتوانه بنیادین، بیش از پیش امیدوار بود هرچند که این ادعا با انتقادهایی نیز رو به رو است. هم اکنون مدتی است که قیمت طلا در بازارهای جهانی و مخصوصا در سال میلادی جاری با جهت‌گیری افزایشی حرکت می‌کند تا جایی که به قیمت 1100 دلار در هر اونس نیز افزایش یافت و هم اکنون 1097 دلار و 95 سنت مورد معامله قرار می‌گیرد که قیمت‌ نسبتا بالایی است.

متغیر سوم را می‌توان نوسان قیمت‌ها در بازارهای سهام به شمار آورد. در گذشته قیمت سهام در بازارهای شرقی مخصوصا بازار هنگ‌کنگ یا چین در قرابت بالایی با بهای مواد اولیه و فلزات در نوسان بود ولی هم‌اکنون این همبستگی کمرنگ شده است. البته به‌عنوان شاخصی برای اعلام دورنمای بازار هنوز هم می‌توان از شاخص‌های سهام نام برد. در پایان هفته گذشته و به کمک حمایت‌های پولی بانک مرکزی اروپا شاهد جهش غیرمنتظره شاخص‌های سهام اروپا، آمریکا و آسیا بودیم که به‌عنوان شاخص می‌توان از رشد بهای سهام در بازارهای اروپایی نام برد که بهترین رشد نرخ را از سال 2011 تاکنون تجربه کرده است. موارد فوق از بروز تغییراتی گسترده در بازارهای جهانی هستندکه البته می‌توان بازارهای کالایی را تاثیرپذیرترین بخش از این رخدادها به شمار آورد.


وضعیت شاخص‌های مهم در بازارهای کالایی

همان گونه که در نمودارها به صراحت مشخص است، بازارهای کالایی هم اکنون در کف قیمتی چند سال اخیر خود قرار دارند تا جایی که هر دو شاخص مطرح در بازارهای کالایی یعنی شاخص بلومبرگ موسوم به CRB یا شاخص کالایی اس‌اند پی - گلدمن ساکس موسوم به GSCI در کف قیمتی چند سال اخیر خود قرار دارند. این در حالی است که در روز پایانی هفته همین شاخص‌ها در کنار شاخص بورس فلزات لندن موسوم به LME INDEX نیز در مسیر افزایش محسوسی قرار گرفته‌اند که می‌توان از افزایش قیمت نفت به‌عنوان دلیل اصلی این رشد نرخ‌ها نام برد. در روز پایانی هفته گذشته شاخص CRB ۸۱/ ۱ درصد، شاخص GSCI ۲۹/ ۲ درصد و شاخص LME نیز ۵۶/ ۱ درصد رشد نرخ را تجربه کرده‌اند. البته این جهش قیمت‌ها چندان شدید نیست، زیرا رشد قیمت‌ها در بازار نفت هنوز به بازارهای کالایی به‌صورت مستقیم سرایت نکرده بنابراین روزهای آینده می‌توان به افزایش بیشتر این شاخص امیدوار بود.


آیا بازارهای کالایی پتانسیل تغییر جهت دارند؟

مدتی است که به دلیل کاهش تقاضای چین، جذابیت معاملات محصولات کالایی در بازارهای جهانی تقلیل یافته است. این واقعیت در حالی بروز و ظهور یافته که به دلیل سقوط قیمت‌های جهانی، بسیاری از واحدهای تولیدی دست از کار کشیده یا برای کاهش هزینه‌ها، حجم تولید خود را در کنار تعدیل نیروی کار، کاهش داده‌اند. از طرف دیگر با توجه به دیگر مسائل فنی همچون عمر بالای چاه‌های نفت و حضور در نیمه دوم عمر مخزن، افزایش عمق و سن بالای معادن، کاهش عیار و افزایش حجم باطله برداری در کنار بسیاری از ویژگی‌های فنی دیگر البته با وجود تقویت سطح تکنولوژی‌ها و بهبود بهره وری، هزینه تولید افزایش یافته و حجم تولید نیز تضعیف شود. این موارد در کنار خود باعث شده تا حجم عرضه‌ها کاهش یافته و البته در کنار از رده خارج شدن بسیاری از واحدهای تولیدی قدیمی، قیمت تمام شده کل نیز تقلیل یابد. با توجه به این موارد باید از عقب نشینی محسوس حجم عرضه‌ها در بازارهای جهانی خبر داد.

برای تخمین شرایط کلی عرضه و تقاضا می‌توان به موجودی انبارها در بورس‌های معتبر جهانی استناد کرد. درخصوص بازارهای فلزی و مخصوصا فلزات پایه، هم اکنون موجودی انبارهای بورس فلزات لندن موسوم به LME در اقصی نقاط جهان کاهش چشمگیری داشته و به جز چند جهش مقطعی می‌توان موجودی انبارهای مهم‌ترین‌ فلزات پایه در جهان را کاهشی و با حجم‌های بسیار محدود عنوان کرد. به‌عنوان مثال موجودی انبارهای آلومینیوم و روی در این بورس به کمترین حد در 7 سال اخیر رسیده و همچنین سرب و مس نیز چنین وضعیتی دارند. به عبارت ساده تر هم اکنون و در آستانه سال نو چینی که اغلب با نوسان شدید قیمت‌ها همراه است، بازار پتانسیل رشد پیدا کرده و شاید منتظر یک جرقه است.


آیا می‌توان آغاز روند افزایشی قیمت‌ها را نوید داد؟

هنوز به جرات نمی‌توان از تغییر چهره بازار و آغاز رشد قیمت‌ها خبر داد ولی این رخداد بسیار نزدیک است. ادامه روند افزایشی بهای نفت خام، تغییر جهت کلی در بازار مس به‌عنوان معرفی مهم برای نشان دادن وضعیت اقتصادی در جهان یا تغییر شرایط در بازارهای سهام را می‌توان نمونه‌های مهمی برای خروج از بحران یاد کرد. البته افزایش محدود نرخ بهره در آمریکا که نشان‌دهنده بهبود کلی در بازار آمریکا است در کنار ادامه سیاست‌های تسهیل پولی در اروپا سیگنال‌های مهمی برای حمایت از بازارهای جهانی به شمار می‌آید. برای ادعای خروج بازارهای کالایی از رکود و آغاز روند افزایشی قیمت‌ها، باید منتظر ادامه رشد قیمت‌ها مخصوصا بهای نفت باشیم که بتواند با خود، سایر بازارهای کالایی را نیز تحت‌الشعاع قرار دهد. به عقیده تحلیلگران بلومبرگ، اگر نفت خام بتواند از سقف ۳۴ دلاری یعنی کف مقاومتی در دسامبر سال گذشته فراتر رود، می‌توان به ادامه روند افزایشی قیمت‌ها امیدوار بود.

با توجه به این موارد شاید هنوز زمان آن نرسیده باشد که خروج از افول قیمت‌ها و آغاز رشد بهای فلزات و سایر بازارهای کالایی را نوید دهیم ولی به این زمان بسیار نزدیک شده ایم. به عبارت ساده تر درجه ریسک پذیری افراد باعث خواهد شد تا زمان ورود مجدد آنان را به بازار تعیین کند ولی در هر حال تا بهترین زمان برای ورود مجدد به بازار بسیار نزدیک شده است. با توجه به نوسان قیمت‌های جهانی نفت خام یا رشد قیمت گاز طبیعی می‌توان مهم‌ترین‌ پیروز تغییر جهت بازار را بیش از نفت خام، بازار محصولات پتروشیمی دانست، زیرا در کنار تاثیرپذیری از بهای نفت خام یا گاز طبیعی، تاکنون کاهش کمتری را به نسبت بازار نفت از خود نشان داده و همچنین در گذشته میان مدت تا کوتاه‌مدت، این بازار شرایط با ثباتی را به رغم سقوط قیمت نفت تجربه کرده است. پس از بازار محصولات پتروشیمی، فروآلیاژها، فلزات پایه و مخصوصا آلومینیوم، سرب و روی و در پایان فولاد، محصولات کشاورزی و سنگ آهن با بهبود رو به رو خواهند شد. با توجه به این موارد انتظار جهش قیمت نفت یا فولاد و سنگ آهن و همچنین محصولات کشاورزی تقریبا دور از ذهن است، ولی رشد محدود قیمت‌ها در این بازارها، تاثیر بسزایی بر سایر بازارهای کالایی بر جای خواهد گذارد.

آغاز خروج بزرگ از افول قیمت‌ها

آغاز خروج بزرگ از افول قیمت‌ها