ریل‌گذاری جدید معاملاتی در تالار فولاد
گروه بورس کالا- سارا مالکی: اعمال تحریم‌های بین‌المللی اگرچه فشار فراوانی بر دوش فعالان بازار قرار داد و معاملات را در بازار و بورس کالا با کندی و کرختی همراه کرد؛ اما به‌طور حتم رفع تحریم‌ها نیز ساز‌و‌کار خاص خود را برای دوباره به روی ریل افتادن فعالیت‌ها می‌طلبد. به این ترتیب با در نظر گرفتن این فرض که با رفع تحریم‌ها بار دیگر نقدینگی به سمت بازارها جریان پیدا خواهد کرد، این سوال مطرح می‌شود که آیا بورس کالا آمادگی کافی برای حضور در دوران پساتحریم را دارد؟

در واقع با ورود بازیگران بیشتر به این بخش، بورس کالا نیاز به برنامه‌ریزی خاصی خواهد داشت و یا با تکیه بر شیوه‌های فعلی قادر به مدیریت فضا و جذب فعالانی بیشتر خواهد بود؟ این سوالات در شرایطی به وجود می‌آید که به عقیده بسیاری از فعالان بورس کالا، این ساز‌و‌کار از ابتدای شروع فعالیت خود تا‌کنون به خوبی توانسته اعتماد فعالان اقتصادی را به خود جلب کند. با این وجود اما انتقادهایی به بورس کالا وجود دارد که به نظر می‌رسد با قرار گرفتن در آستانه دوران پساتحریم توجه به این انتقادها مفید باشد. به عقیده کارشناسان با قطعی شدن توافق جامع هسته‌ای در ایران و غرب، به‌طور حتم پروژه‌های عظیم عمرانی در کشور بار دیگر به حرکت درخواهند آمد؛ به این ترتیب تقاضا در بازار با رشد همراه خواهد شد و از آنجا که بورس کالا محلی برای سامان دادن به معاملات فولادی نیز هست، نگاهی دوباره به شیوه فعالیت آن ضروری به نظر می‌رسد.


راهکارهای جذاب شدن بورس کالا

به عقیده کارشناسان اگرچه بورس کالا ابزار و بستری برای شفاف‌سازی معاملات است و به تنهایی نمی‌تواند بازار فولاد را به حرکت وادارد؛ اما این توانایی را دارد که با ایجاد مشوق‌هایی شرکت‌های بیشتری را برای حضور در بورس کالا جذب کند.


محمدرضا الهی‌فر، فعال بورس کالا در این زمینه می‌گوید: در حال حاضر که معاملات بسیار کاهش یافته‌اند و به دلیل رکود بازار تمایلی برای معامله در بورس کالا وجود ندارد اما با بهبود شرایط در دوران پساتحریم بهتر است بورس کالا مشوق‌هایی را برای جذب فعالان اقتصادی طراحی و اجرا کند.


الهی‌فر با اشاره به اینکه در حال حاضر نیز مشوق‌هایی برای حضور در بورس کالا وجود دارد، می‌گوید: مشوق‌های فعلی برای فولادسازان دولتی یا شبه دولتی جذابیت دارند اما برای بخش خصوصی کافی نیستند. او در توضیح بیشتر می‌گوید: برای مثال بر اساس قانون توسعه ابزارهای مالی افرادی که در بورس کالا فعالیت داشته باشند از ۱۰ درصد تخفیف مالیاتی بهره‌مند می‌شوند یا اینکه با ورود به بورس کالا دیگر نیازی به برگزاری تشریفات مزایده یا مناقصه نخواهد بود؛ تشریفاتی که خاص دولتی‌ها و نیمه‌دولتی‌ها است و برای بخش خصوصی که چنین الزاماتی را ندارند، جذابیتی ایجاد نخواهد کرد.


الهی‌فر عقیده دارد چنانچه بورس کالا برای ایجاد تعادل در بحث مشوق‌ها برنامه‌ای داشته باشد تا بخش خصوصی نیز به اندازه بخش دولتی یا نیمه‌دولتی از آنها بهر‌ه‌مند شود، شاهد حضور فعالان بیشتری در بورس کالا خواهیم بود. اما به غیر از مشوقی مانند تخفیف مالیاتی که شامل بخش خصوصی نیز می‌شود، از کدام مشوق‌ها می‌توان برای حمایت از حضور بخش خصوصی استفاده کرد؟ پیشنهاد الهی‌فر در این زمینه ایجاد مشوق‌های بانکی است. او می‌گوید: برای مثال بورس کالا می‌تواند طی یک برنامه‌ریزی که با بانک‌ها انجام می‌دهد، امکان دریافت تسهیلات بانکی با شرایطی راحت‌تر را در اختیار فعالان بورسی قرار دهد.


تمرکز بر بازارهای فیزیکال

اما در حالی که برخی کارگزاران بورس کالا روند فعالیت‌های بورس کالا را بدون نقص می‌دانند و عقیده دارند که بورس کالا با ساز‌و‌کار فعلی در دوران پساتحریم نیز می‌تواند پاسخگوی فعالان در آن باشد، مدیر فروش ذوب آهن اصفهان نظر دیگری دارد.


عبدالله محسنی با اشاره به اینکه در شفافیت عملکرد بورس کالا در حوزه فولاد شکی وجود ندارد این انتقاد را به عملکرد بورس کالا وارد می‌کند که طی چند سال گذشته تمرکز معاملات در بورس کالا بیشتر به سمت معاملات کاغذی یا آتی بوده است. محسنی به «دنیای اقتصاد» می‌گوید: با توجه به اینکه فلسفه وجودی بورس کالا ساماندهی به بازار فیزیکال بود، اما مشاهده شد که توجه به بازارهای فیزیکی کم شده و در عوض بازارهای کاغذی با رونق بیشتری همراه شدند.


مدیر فروش ذوب آهن اصفهان عقیده دارد به هر حال معاملات فیزیکال دشواری‌های بیشتری دارند اما از طرفی باعث می‌شوند نقدینگی به سمت تولید روانه شود. او در توضیح بیشتر می‌گوید:‌ به نظر می‌رسد خصوصا در دوران پساتحریم که با افزایش مصرف روبه‌رو خواهیم شد بورس کالا باید تلاش بیشتری در ساماندهی بازار فیزیکال داشته باشد. به عقیده محسنی چنانچه بتوان تقاضای واقعی را در بازار فیزیکال تامین کرد و تقاضای افرادی که به انجام معاملات آتی علاقه‌مند هستند را در بازارهای کاغذی، می‌توان توازنی بین این دو بازار به وجود آورد که در نهایت منجر به باقی ماندن نقدینگی در بازارهای آتی نشود. باقی ماندن پول در بازار معاملات کاغذی از این جهت مورد انتقاد محسنی قرار گرفته است که از نگاه او این بازار کمکی به کسب و کار نخواهد کرد و باعث می‌شود نقدینگی به جای حرکت به سمت تولید غیرمولد باقی بماند. ایجاد توازن میان بازار فیزیکال و بازار آتی یکی از اصلاحاتی است که مدیر فروش ذوب‌آهن آن را برای بورس کالا در دوران پساتحریم ضروری می‌داند.


اما کاهش هزینه‌های حضور در بورس مورد دیگری است که محسنی به آن اشاره می‌کند. او در این زمینه می‌گوید: به نظر می‌رسد در شرایطی که نرخ بازدهی، بهره‌وری و سود در بازارها کاهش پیدا می‌کند بورس کالا هم باید به سمت کاهش هزینه‌ها گام بردارد تا انگیزه کافی برای حضور در این سازمان وجود داشته باشد. از نگاه این مدیر فروش در شرایطی که اغلب تولیدکنندگان با زیان به تولید ادامه می‌دهند، شاید چندان جذاب نباشد که برای معامله هر کیلو کالای فولادی بین 6 تا 7 تومان سود از سوی بورس کالا دریافت شود؛ این در شرایطی است که با توجه به رشد ارزش سهام بورس کالا از زمانی که تشکیل شده است تا کنون (چیزی حدود 45 برابر رشد) این انتظار از بورس کالا وجود دارد که در دورانی که تولیدکنندگان با زیان انباشته همراه هستند و مشتریان آنها نیز عموما با کمبود نقدینگی دست و پنجه نرم می‌کنند، نسبت به کاهش هزینه‌ها اقداماتی کوتاه‌مدت در نظر گرفته شود تا تولیدکنندگان انگیزه کافی برای حضور در بورس کالا داشته باشند و حضور آنها در بورس کالا صرفا به دلیل برخی الزامات قانونی نباشد.