علیرضا طهرانی کارشناس حوزه ارتباطات و امور بین‌الملل در طول یک سال گذشته که بحث خروج از رکود اقتصادی در عرصه‌های مختلف کشور در محافل سیاسی و اقتصادی از سوی حامیان دولت به گوش می‌رسید، برخی از فعالیت‌های اقتصادی با چالشی عظیم دست و پنجه نرم می‌کرد.

چالشی که از سویی، منجر به تعطیلی معادن فعال سنگ‌آهن شده و از دیگر سو سایر معدنکاران سنگ‌آهن ایران را نیز نا‌امید از ادامه فعالیت کرده و سرانجام این تعطیلی‌ها، کارگرانی است که اگر کمی حمایت دولت را از عرصه فعالیت خود ببینند به جمع بیکاران جامعه نمی‌پیوندند.

کارگرانی که عمدتا ۷۰ درصد شاغلین یک معدن را از روستاهای مجاور معادن تشکیل می‌دهند. کارگرانی که در روستاهای محل زندگیشان تا قبل از فعالیت معادن عمدتا ناتوان از تامین هزینه‌های هرچند ناچیز خانواده بوده‌اند و بعد از فعالیت در این معادن بود که شاید چراغ امید زندگیشان را روشن می‌دیدند. روستاییانی که شاید با تعطیلی معادن برای تامین معاش خود باید کیلومترها از خانه و خانواده خود دور شوند که این نیز خود مصائب و مشکلات بسیاری را هم برای آنها و هم خانواده‌شان به همراه خواهد داشت.

روی دیگر سکه این بحران، بیش از هر موردی به نابودی سایر ظرفیت‌های معدنکاران سنگ‌آهنی در کشور می‌انجامد که این ظرفیت به‌دست آمده حاصل دست‌رنج سالیان سال تلاش و سرمایه‌گذاری متخصصان این عرصه بوده است. سرمایه‌گذارانی که بی‌شک با تداوم این شرایط ناچار به خروج سرمایه خود از این حوزه بوده و با توجه به این مهم حفظ ظرفیت ۵۰ میلیون تنی تولید کنونی کشور نیز دچار مخاطره‌ای جدی خواهد شد. این در حالی است که در افق چشم‌انداز کشور تولید ۵۵ میلیون تن فولاد معین شده است که نه تنها باید این تولید کنونی را حفظ کرد که لزوم جذب سرمایه‌های جدید نیز کاملا مهم بوده تا بتوان در راستای افق چشم‌انداز گامی بلند برداشت.

با توجه به شرایط جهانی قیمت سنگ‌آهن و کاهش چشمگیر آن بیراه نگفته ایم که شرایط برای سرمایه‌گذاران، معدنکاران و کارگران در این حوزه بغرنج است و تنها چشمان فعالان این عرصه به دستان ریاست دولت است تا با کاهش هزینه‌های پیش رو معدنکاران، بتواند به حیات این حوزه اقتصادی کمک شایانی کند. رئیس‌جمهوری که همواره در سخنرانی‌های خود از ایجاد اشتغال و جذب سرمایه بخش خصوصی حمایت می‌کرد و از صادرات غیرنفتی خبر می‌داد، حال این‌بار شایسته است به‌صورت عملی نشان دهد که بیراه نیست که دولتش را تدبیر و امید نامیده است. در این شرایط بحران جهانی به جهت عبور از چالش‌های فعلی باقی مانده می‌توان به الگوهای خارجی خود که مانند ایران دست به گریبان این مشکلات هستند رجوع کرد. کشورهایی مانند استرالیا و چین نیز اگر همراهی و همکاری دولت‌های خود را نداشتند، آنان نیز در حال نگارش نامه و مطالبی برای حمایت دولت از خود برای ادامه فعالیت در حوزه معدن می‌شدند.

آقای رئیس‌جمهور شاید یادآوری اقدامات دولت‌های کشورهای فوق بتواند کمی از بحران پیش روی معدنکاران در کشورمان را نشان دهد. دولت‌های مذکور سیاست‌های حمایتی خود را از ماه گذشته با کاهش ۵۰ درصدی حقوق دولتی، بهره مالکانه و مالیات و حتی تخصیص یارانه به معدنکاری سنگ‌آهن اعلام و اجرا کرده‌اند تا معدنکاران سنگ‌آهن در کشورهای فوق بتوانند به فعالیت خود ادامه دهند.

آقای دکتر روحانی، حال نوبت تدبیری از دولت شماست تا شعارهای دولت خود را به فعل تبدیل کنید تا معدنکاران سنگ‌آهن کشور در این بحران به‌وجود آمده خود را تنها نبینند.