بایدهای صنعت سنگآهن ایران (قسمت اول)
سجاد غرقی عضو اتحادیه صادرکنندگان مواد معدنی ایران معدنکاران و فعالان حوزه کسب و کار سنگآهن در چند سال گذشته به طور مستمر با مشکلات گوناگونی مواجه بودهاند. بحرانهایی عموما در حوزه مناسبات با دولت و ادارات دولتی و بیرون از حوزه تولید که عملا تمرکز بر بهینهسازی و طرحهای توسعهای را دشوار ساخته است. اما سخن این یادداشت، بر شمردن این مشکلات نیست؛ بلکه سخن این بار از واقعیات حوزه تولید است. روند کاهشی قیمت جهانی این ماده معدنی و افزایش هزینههای تولید و بازرگانی در داخل سبب شده است که بررسی دقیق ساختار هزینهها و بهینهسازی آنها اهمیت ویژهای بیابد.
سجاد غرقی عضو اتحادیه صادرکنندگان مواد معدنی ایران معدنکاران و فعالان حوزه کسب و کار سنگآهن در چند سال گذشته به طور مستمر با مشکلات گوناگونی مواجه بودهاند. بحرانهایی عموما در حوزه مناسبات با دولت و ادارات دولتی و بیرون از حوزه تولید که عملا تمرکز بر بهینهسازی و طرحهای توسعهای را دشوار ساخته است. اما سخن این یادداشت، بر شمردن این مشکلات نیست؛ بلکه سخن این بار از واقعیات حوزه تولید است. روند کاهشی قیمت جهانی این ماده معدنی و افزایش هزینههای تولید و بازرگانی در داخل سبب شده است که بررسی دقیق ساختار هزینهها و بهینهسازی آنها اهمیت ویژهای بیابد.
در این یادداشت هزینه تمام شده فروش سنگآهن دانهبندی شده را به دو دسته کلی تقسیم کرده و سهم هر گروه را در هزینه تمام شده بررسی خواهیم کرد. سپس نشان خواهیم داد که در تابع هدف بهینهسازی فرآیند تولید و صادرات سنگآهن کدام بخش از هزینهها و هریک را چگونه باید نشانه رفت.
الف) هزینه تمام شده محصول درب معدن: این دسته از هزینهها شامل هزینههای عملیاتی بهرهبرداری و فرآوری میشود که همراه با نرخ استهلاک سرمایه و مخارج بالاسری، هزینه تمام شده محصول درب معدن را تشکیل میدهند. بررسیهای انجام شده در معادن مختلف سنگآهن کشور نشان میدهد با در نظر گرفتن ویژگیهای هر معدن مانند عیارحد استخراجی، نسبت باطلهبرداری، فاصله حمل درون کارگاهی و نسبتهای مختلف بازیابی در فرآیند فرآوری و... این هزینهها در بازه تقریبی ۴۵ تا ۸۵ هزار تومان در هر تن متغیر است.
ب)هزینههای حمل و بازرگانی: این گروه از هزینهها شامل هزینههای مربوط به حمل ریلی یا جادهای از معدن به مبادی صادراتی (بندر عباس و بندر امام خمینی (ره))، هزینههای اداری و گمرکی، انبارداری و بارگیری به کشتی و در مواردی هزینه حمل دریایی میشود. این هزینهها به ازای هر تن از حدود
۱۰۰ هزارتومان در منطقه خواف و سنگان تا ۲۵ هزار تومان در منطقه سیرجان و یزد متفاوت است. هزینههای مربوط به امور بندری و بارگیری که برای انواع سنگآهن یکسان است نیز در حدود ۱۰ هزار تومان به ازای هر تن میشود. از طرف دیگر هزینه مربوط به حمل دریایی از بنادر ایران به بنادر اصلی چین در شرایط فعلی به طور متوسط ۲۵ دلار به ازای هر تن است. با میانگین گیری از هزینههای برشمرده شده در فوق، جمع این هزینهها بالغ بر
۲۲۰ هزارتومان به ازای هر تن برآورد میشود که سهم هزینههای مختلف در هزینه تمام شده فروش از قرار زیر است:
سهم میانگین هزینه تمام شده تولید درب معدن: ۳۰ درصد
سهم هزینههای حمل و بازرگانی: ۷۰ درصد
این اعداد به خوبی گواه وضعیت صنعت تولید و صادرات سنگآهن در ایران است. علی الظاهر هر معدن سنگآهن در ایران تنها توان کنترل ۳۰درصد از هزینههای تمام شده فروش محصول خود را دارا است با این حال طبیعت ریالی این هزینهها که عمدتا شامل هزینههای مربوط به حقوق و دستمزد، سوخت و
ماشین آلات معدنی است سبب میشود این هزینهها به شدت از تورم داخلی متاثر شوند. بررسیهای انجام شده روی فرآیندهای کاهش هزینههای عملیاتی در معادن سنگآهن کشور نشان میدهد امکان و ظرفیت کاهش هزینهها در این بخش بسیار پایین است. به طوری که پویاترین معادن سنگآهن کشور که با اعمال دانش مدیریتی روزآمد، بهره گیری از تکنولوژیهای نو و بهینهسازی فرآیندهای طراحی در استخراج و فرآوری به کاهش هزینهها همت گمارده اند، نهایتا موفق به کاهش هزینهها به میزان ۵ تا ۱۰ درصد هزینه تمام شده درب معدن شدهاند. بنابر این بدیهی است که توجه تولیدکنندگان سنگآهن در ایران باید بر کاهش هزینههای بازرگانی که سهم ۷۰ درصدی از مجموع هزینهها را دارد، متمرکز شود. میان کاهش هزینهها در بخش تولید و در بخش بازرگانی اما تفاوتی اساسی وجود دارد. اگر در بخش تولید کاهش هزینهها با اعمال مدیریت درونی و تصمیمگیری صحیح داخل بنگاه معدنی میتواند انجام شود در حوزه بازرگانی این مهم فقط با اقدام جمعی معدنکاران و ناگزیر توسط تشکلهای صنفی میتواند عملی شود. در سلسله یادداشتهای بعدی با مرور اقدامات انجام شده توسط معدنکاران سنگآهن کشورهای پیشرو به پتانسیلهای تشکلهای صنفی در ایران برای کاهش قابل توجه هزینههای بازرگانی خواهیم پرداخت.
ارسال نظر