صادرات سنگآهن، فرصت یا تهدید؟
مهدی سرلک* روزنامه «دنیایاقتصاد» روز شنبه ۲۳/۰۶/۱۳۹۲ در صفحه پانزدهم خود گفتوگویی با نایبرییس محترم انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان سنگآهن ایران به چاپ رسانیده بود که به عنوان یکی از کارشناسان صنعت فولاد نمیتوانم با نظرات ایشان موافق باشم. به سه دلیل عمده فولاد یک صنعت مادر است و توسعه این صنعت یکی از موتورهای توسعه کشورهاست: ۱. فولاد چرخ صنایع دیگر را به چرخش درمیآورد، از صنعت ساختمان گرفته تا معادن و حتی بانکداری.
۲. فولاد یک کالای استراتژیک است و کشوری به بزرگی ایران لازم است در ساخت انواع فولادها، بهخصوص فولادهای کیفی به خودکفایی کامل برسد.
مهدی سرلک* روزنامه «دنیایاقتصاد» روز شنبه ۲۳/۰۶/۱۳۹۲ در صفحه پانزدهم خود گفتوگویی با نایبرییس محترم انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان سنگآهن ایران به چاپ رسانیده بود که به عنوان یکی از کارشناسان صنعت فولاد نمیتوانم با نظرات ایشان موافق باشم. به سه دلیل عمده فولاد یک صنعت مادر است و توسعه این صنعت یکی از موتورهای توسعه کشورهاست: ۱. فولاد چرخ صنایع دیگر را به چرخش درمیآورد، از صنعت ساختمان گرفته تا معادن و حتی بانکداری.
۲. فولاد یک کالای استراتژیک است و کشوری به بزرگی ایران لازم است در ساخت انواع فولادها، بهخصوص فولادهای کیفی به خودکفایی کامل برسد.
۳. صنایع فولاد باعث ایجاد اشتغال قابل توجه چه در خود صنعت فولاد و چه در صنایع جانبی میشود.
لزوم توسعه صنعت فولاد آنقدر بدیهی است که حتی شیخنشینهای حاشیه خلیج فارس نیز با تکنولوژی، مواد اولیه و حتی نیروی انسانی خارجی اقدام به ایجاد کارخانههای بزرگ فولاد از طریق تکنولوژی احیای مستقیم کردهاند و با ادامه روند کنونی دیر نخواهد بود که ایران تامین سنگآهن این کشورها را نیز عهدهدار شود.
بر خلاف نظر صادرکنندگان سنگآهن منابع سنگآهن ایران از ظرفیت بالایی برخوردار نیست. قدیمیهای صنعت فولاد میدانند که در زمانی نه چندان دور بخشی از ذخایر سنگآهن هند متعلق به ایران بود که به بهایی نازل واگذار شد. متاسفانه تولیدکنندگان فولاد وارد فرآیند خرید پلت از خارج شدهاند؛ یعنی در کمال ناباوری در شرایطی که سنگآهن ایران کارخانههای چین را تغذیه میکند واحدهای احیای مستقیم قادر به تامین پلت مورد نیاز خود از داخل نیستند؛ چرا که معادن ایران متناسب با نیاز کارخانههای چینی سنگآهن دانهبندی شده تولید میکنند.
بر اساس برنامههای موجود تا پایان سال ۹۳ تولید سنگآهن کشور به ۴۲ میلیون تن خواهد رسید و تولید فولاد و محصولاتی نظیر آهناسفنجی و گندله به مرز ۳۷ میلیون تن خواهد رسید و این یعنی نیاز به بیش از ۵۳ میلیون تن سنگآهن و نیاز به واردات سنگآهن از خارج از کشورکه در انتها منجر به از دست رفتن یک فرصت و به وابستگی کشانیدن محصولی است که در کشور با سابقه بیش از چهل ساله به مرز خودکفایی رسیده است. درخواست انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان سنگآهن ایران ساماندهی صادرات این محصول براساس کار کارشناسی است که نکتهای بسیار منطقی و خواست و نیاز تولیدکنندگان فولاد نیز هست.
به طور مثال روند کاری سه کشور عمده صادرکننده سنگآهن بهشرح زیر است:
استرالیا که بزرگترین کشور صادرکننده سنگآهن دنیا است به دلیل محدودیت تولید گاز کربنیک مجاز به افزایش حتی یک تن به ظرفیت تولید فولاد خود نیست. از سوی دیگر استرالیا در تولید فولاد دیدگاه اساسی دو سویهای دارد. این کشور نیاز استراتژیک خود به فولاد را با تولید در استرالیا برطرف میکند، ولی بهدلیل اقتصادی بودن صنعت کشاورزی و دامپروری، ورود به صنعت فولاد را بیش از نیاز استراتژیک خود به صلاح و صرفه نمیداند. دلایل دیگری نیز وجود دارد که حفاظت از محیط زیست و در کنار آن واهمه از درگیری با سندیکاهای کارگری بسیار قدرتمندی که در این کشور بهسادگی شکل میگیرند و مشکلات بالقوهای در کار طاقتفرسای تولید فولاد را میتوانند رقم بزنند از دیگر دلایل این کشور برای عدم ورود جدی به فولادسازی است.
برزیل دیگر غول صادرکننده سنگآهن است که دومین منابع قطعی این محصول در دنیا را در اختیار دارد و صادرکننده نیز هست. با این وجود شرکت گردائو برزیل تقریبا هرساله طرحهای توسعهای جدیدی دارد و به لطف صنعت فولاد این کشور و حمایت دولت از صنعت فولاد، برزیل دارای شرکتهای مهندسی و طراحی بسیار مقتدری چون توزاتو است که در کنار این فولادسازان برزیلی مطرح ایجاد شده و به بازیگر مهمی در جهان در زمینه نازلها، حرارتسنجها و سیستمهای اتوماسیون مورد نیاز فولادسازی تبدیل شده است.
هندوستان اما داستان دیگری دارد. هندیها تنها مجاز به صادرات بیکیفیتترین سنگآهن خود هستند با این حال هر ساله دو بار یا بیشتر بهطور موقت صادرات سنگآهن از هند ممنوع میشود. در اصل این محصول تنها در جهت حمایت از فولادسازان این کشور صادر میشود یا لغو صدور میگیرد. هند در تولید فولاد شتاب سریعی دارد و برخلاف ایران که پرعیارترین محصول خود را صادر میکند، هندیها معمولا مقدار کمی از سنگآهن خود را بهطور خام صادر میکنند و بخش عمده آن را بهشکل گندله یا آهن اسفنجی به بنادر صادراتی خود میرسانند و حداکثر ارزش افزوده را در جهت منافع ملی کشورشان ایجاد میکنند.
از سوی دیگر طی ده سال گذشته و صادرات صعودی بهترین سنگآهنهای کشور توسط بخش خصوصی و بهطور عمده هسته مرکزی انجمن تولیدکننده و صادرکنندگان سنگآهن ایران و ارزآوریهای مهم این قشر خدوم، باعث شفافیت بیش از پیش خواهد بود اگر موارد سرمایهگذاری ارز حاصل از صادرات سنگآهن که توسط اعضای محترم این انجمن صورت گرفته به اطلاع عموم برسد.
به راستی در مقاطعی که سنگآهن ایران صادر شده و نیاز داخلی فولاد با واردات شمش و محصولات فولادی از خارج تامین شده است (واردات سالانه شمش و محصولات فولادی به کشور بالغ بر ۵ میلیون تن است)، ارزش افزوده و شغلهای ایجاد شده این صنعت به لطف سنگآهن ایران نصیب کدام کشور جهان شده است.
در پایان از وزارت صنعت، معدن و تجارت و همینطور ایمیدرو انتظار میرود با وضع عوارض منطقی و صعودی برای عیارهای بالاتر از ۵۸ و همینطور بررسی شرایط فولاد جهان و ایران از این خامفروشی جلوگیری کنند.
*کارشناس بازار فولاد
ارسال نظر